او ✨ که توسط لشکر 14 امام حسین(ع) به جبهه‌های جنگ اعزام شده بود، در نخستین عملیات بعد از عزل بنی صدر یعنی عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا»، یکی از دست‌هایش را از دست داد. 🍂 در این عملیات یک دستش "قطع" شد و عصب دست دیگرش "آسیب "دید و فقط دو انگشت آن قادر به حرکت بود.🌺 بعد از گذشت چند ماه در تهران یک "دست مصنوعی" به جای دست قطع شده‌اش گذاشتند...🍃 4⃣

خواهر شهید «احمد صداقتی» می‌گوید: ✨ دست راست احمد قطع شده بود و مجبور بود با دست چپ بنویسد؛ 🌱 یادم هست که قلم را بین دو انگشت سالم دست چپش قرار می‌داد و خیلی تلاش می‌کرد تا بنویسد، خیلی هم بدخط می‌نوشت...🍁 5⃣

هرچند دیگر به خاطر جانبازی‌هایی که کسب کرده بود توان گذشت را نداشت اما دلش نیز در خانه آرام و قرار نمی‌گرفت...🍃 به همین دلیل دوباره راهی میدان جنگ شد. 🌾 بی‌سیم‌چی فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) شد. او در عملیات محرم فرمانده گردان امام جعفر صادق(ع) بود.🌺 تا اینکه شنیده شد در همین عملیات در سال 61 به شهادت رسیده است. 🥀 حاج‌حسین خرازی شهادت او را تایید کرد و گفت: «پیکرش در خط آتش بود و نتوانستیم او را بیاوریم.»🍂 و به این ترتیب پیکر او در شمار پیکر شهدای مفقود الجسد جای گرفت...🍃 پدر شهید می‌گوید: ✨ احمد همیشه می‌گفت: «بابا، اگر من شهید شدم از من بت نسازید، همینی که هستم را بگویید»🌸 او می‌گفت: «دوست دارم، پیکرم هم برنگردد و شهادتم ریا نباشد».🌈 6⃣

سال‌ها بعد، در عملیات تفحص پیکر شهدا، استخوان‌های شهید صداقتی کشف شد.🌹 پیکر او از طریق "دست مصنوعی‌اش" که سالم مانده بود و "مدارک شناسایی "، کاملا قابل تشخیص بود.🌷 پیکر این شهید والامقام به گفته اعضای تیم تفحص و «جعفر نظری» با فرق شکافته و بدون دست همچون علمدار کربلا کشف شد.🌺 7⃣

او در "عملیـــات محرم" به ندای هل من ناصـــرِ امامـش لبیک گفت•••🍃 😭 8⃣

🌹شادی ارواح طیبه شهدا و اینکه عاقبت ما ختم به شهادت بشه صلوات🌹

التماس دعــــااا...

شبتون شهدایی❤️ التماس دعای شهادت❤️ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

#یڪ‌روایت‌عاشقانہ زهرا هاشمے همسر شهید جلیل خلیلے: سال¹³⁷⁶ یکے از  زیباترین خاطرات زندگیم رقم خورد🎈 و ما عقد ڪردیم یک‌هفتہ از عقدمآن گذشتہ بود. زنگ‌ِخانه بہ صدا در آمد و جلیل با ڪاغذے در دست بہ منزلمان آمد ، خیلے ناراحت بود پرسیدم چہ شده؟🥺 گفت: ماموریتے بہ‌من محول شده و باید بہ جزیره بروم. ما آن زمان خیلےوابسته هم بودیم و این خیلے ناراحت کننده بود. چهل‌روز ماموریت جلیل براے من ⁴⁰سال گذشت ، هر روزم پر مےشد از دلتنگےهای عاشقانہ ، بغض ، اشک های بےدلیل..مثل الان💔 اصلا انگار باید از همان اوایل‌زندگیم به این دور بودن ها  خودم را وفق میدادم تا در این روزها ڪمتر نبودنش را بهانہ کـنم  و صبوربآشم..🙃  @moarefi_shohada

روی کمدش این جمله از امام خامنہ ای (مدظله‌العالی) را با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود: "در جمهوری اسلامے هرجا که قرار گرفتہ اید، همان‌ جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همہ کارها به شما متوجه است." 🌷شهید محمودرضا بیضایی"

‌ حیف باشد ڪه تو باشی و مــرا غم ببرد..‌ من ڪه میدانم تو هستی و میبینی.. من ڪه میدانم حواست هست به تڪ تڪ دلتنگی هایم.. طاقتم را با دلتنگــی نسنج.. این دل تنگ را دریاب.. این روزها،خیلی سخت میگذرد.. خودت به حق ڪریم اهل بیت دعایمان ڪــن.. دعا ڪن گره از ڪارمان باز شود.. نڪند از خیمه ظهور مهدی جا بمانیم؟ دست مارا بگذار در دستان مهدی فاطمه💔 #شهید_رسول_خلیلی

•حـاج‌حسـین‌یڪتا "شماهـا‌ڪسۍرو‌دردنــیآ سراغ‌دارید ڪہ‌قبل‌از‌این‌ڪہ‌شما‌بدنیآ بیاید، خودشوبـراتون‌ڪشتہ‌باشہ؟ +ایــن‌شہـداخیلےشماها رودوسٺ‌دارن:) بیاییددستـتوݩ‌رو‌ازدســـت‌ شـہیدان جدانڪنید.....♥️

🏴 برای این روزهای پر از حسرت و دلتنگی 👇👇 میاد خاطراتم جلوے چشام من اون خستگی تو راه میخوام میخواستم مثل اهل بیت حسین با اهل و عیالم پیاده بیام...، #حاج_میثم_مطیعی @moarefi_shohada

#شهیدانہ☘ چند بار بہ آقا محمد گُفتم: براے خودمون کـفن بخریم و ببریم #حرم امام‌حُسین براےِ طواف، ولے ایشون هے طفره میرفت بعد چند بار کہ اصرار کردم ناراحت شد و گُفت: "²ـدوتآ کفن میخواے ببرے پیشِ بے کـفن؟!"💔 #شهیدمحمدبلباسے

شهـــــــــــــادت ... معطل من و تو نمے ماند اگر سرباز خدا نشوے، دیگرے مے شود.....

🖤♡🖤♡🖤♡🖤♡🖤 •همیشه داغ دلم قبر خلوت حسن است •به سر هوای بقیع و زیارت حسن است 🏴شهادت امام حسن مجتبی(ع)تسلیت باد.

♥️صلے علیڪ یا حسن ابن علی♥️ سایہ رو سرمـــہ🍃 همہ باورمــہ🍃 +کۍگفتہ‌غریبۍخودݥ‌نوڪرٺم +حسݩ‌جاݧم🖤🥀 #سیدرضانریمانی ➣🖤

‌اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْن َ عَلِے الْمُجْتَبے .....💚💚 @moarefi_shohada

#بسم_رَبِّ_‌العشق❣ #شیرین_ترین_لذت_زندگی_اينه_ڪه： بعد اون همه دعا و انتظار... خودتو ببینی وسط بین الحرمین... اونم چییی...با "بعضیااااا" یه سلام بدی و پای برهنه... پا به پاش... شونه به شونه ش... راه بیفتی تو خیابون بهشت... بری سمت حرم ماه عشق علیه السلام... آسمون چشا ڪه ابری شد و بارون گرفت... بگی آقااا...خییییلییی مردی... باورم نمیشد همچین روزی رو ببینم... دمممت گررم... یه زیارتنامه مشترک.... اذن زیارت ارباب و یاعلییی... سر بزیر راهی بشی سمت حرم حضرت عشق علیه السلام... هر قدم حالت منقلب تر بشه و چشات بارونی تر... زیر لب زمزمه ڪنی： . #از_حرم_تا_قتلگهه_زینب_صدا_میزد_حسین… #دست_و_پا_میزد_حسین_زینب_صدا_میزد_حسین حالت با این یه بیت اونقده قشنگ بشه ڪه پاهات سست شن و توون حرکت نداشته باشن... همونجا وسط بین الحرمین زانو بزنی و بشی روضه خون... "اوشون" هم بشه مستمعت... بخونی و باهم اشک بریزید... یهو تو این حال خوشت یادت میفته ڪه... چقققد حسرت این لحظه رو میخوردی... یادت میاد شب میلادش چطور با التماس و اشڪ و آه بهش گفتی： #ليلی_بی_سر_من_دلم_یه_حاجتی_داره… #کربلا_میخواد_دلم_ولی_آقا_دو_نفره… . اون وقته ڪه يڪی باید بیاد جلو اشڪاتو بگیره… تا مثه حرم امام رضا(ع) ڪه قربونش برم… سیل بین الحرمینو نبره... اونجاست ڪه سر به سجده میذاری و میگی： خدایااااا… نوکرتتتتتتتتم....شکررررررت... @moarefi_shohada

🤔 آیا می دانید که : 🤔 👇 فعالیت های تروریستی بهائیان چیست ⁉️ ➖یکی از قربانیان تبهکاری بابیان در قزوین استاد فرزانه ملا محمد تقی برغانی قزوینی بود . وی عقاید ناروا و بی اساس بابیان را از فراز منبر برملا می نمود و در حال عبادت در محراب مسجد وی را به شهادت رساندند . ➖از دیگر جنایات بابیان می توان از ترور سید غلامرضا بیرجندی ، از فقهای عالی قدر و مشاهیر شیعه که در برابر گمراهی و بدعت انگیزی بابیان با تمام قوا استادگی کرده بود ، نام برد . ➖از ترورهای دیگر سران بهائیت سوء قصد به جان ناصرالدین شاه در سال ۱۲۶۸ بود . ➖در میان قتل های متعدد و فراوان بهائیان به ویژه باید به قتل حاج شیخ زکریا نصیر الاسلام اشاره کرد . #کتاب واکاوی در لُجنه به نوشته مریم صادقی صفحه ۸۱ و ۸۲

شهید "رسول خلیلے" به روایت 💔مادر💔 @moarefi_shohada

🔰به روایت مادر: 🔸واقعا حسش میڪنم خیلی جاها ما لباس های تنش را وقتی از #معراج آوردیم خب چون آغشته به خونش بود گذاشتیم در بالڪن تا این هوا بخورد ، خشڪ بشود خون وقتی می ماند بوی بدی پیدا میڪند ولی این نه.، بوی عطر خاصی داشت... 🔹 این بوی عطرش را تا مدت ها من اوایلش خیلی جاها می رفتیم یڪ دفعه این بو را احساس میڪردم، حتی این سری هم توی شلمچه بود رفته بودم راهیان نور آنقدر بوی این را حساس ڪردم آنقدر احساس ڪردم ڪه گفتم رسول اومدی پهلوی من مامان.... یعنی یڪ وقتایی واقعا حسش میڪنم علی الخصوص اون بوشو ... 🌸(شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات)🌸