فکرشوبکن . . .
روبہگنبدشنشستۍ!
بہشنگاهمیکنۍ...
دستخودتنیست
یہوبغضمیکنۍ
میبارۍ!
هقهقمیکنی :)
یهواینوسطمیخندی !
حرفمیزنۍ
بازگریتمیگیره
اشکاتمیشنیادگاریت
بہسنگفرشاۍکربݪا
#قشنگہنہ!؟🥺🍃
@moarefi_shohada
...💔
•آسمان میـبارد و قبر تـو هم گِل میشود•
•من فدای سنگ قبری که نداری یا حسن•😭
#السلامعلیکیامعزالمؤمنین
#غریباقام💚
#امام_زمانم_سلام♥
بازار دنیا....عجیب شلوغ است....
و ما، راه نور را گم کرده ايم!
و تو.... تنها راه بلد جاده نوری...
بر تاریکیهای دلمان، خط بکش...
سلام یگانه طلوع زمین بیا...
چشم انتظار ظهور زیبایت هستیم..
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
#شهیدانه🌹
°°°
امام فرموده بود مثل چمران بمیرید،
اگه قرار است مثل چمـران بمیریم و
شهید بشویم باید شبیه چمرانزندگے
کنیـم ، او در یک لحظه شهیــــد نشد
بلکه عمــری شهیــدانه زنــــدگی کرد.
#شهیدآقامصطفےچمران 🌷
_._._._._._._._
سید اصغر✨
متولد سال 1364 از روستای قلعه حمود از توابع امیدیه خوزستان است.🍃
3⃣
همسر بزرگوار شهید✨
چند ماهی بیشتر از عقدمان نگذشته بود که یک روز سید گفت: من می خواهم به سوریه برای جهاد بروم؛🍃
مانده بودم چه جوابی بدهم.
شوکه شدم.
گفتم: من برای آینده مان خیلی برنامه ریزی کردم. نمیشود که نروی؟🍂
گفت: چشم؛ من نمی روم؛ اما خودت جواب حضرت زهرا(س) را در آن دنیا بده.🌾
وقتی سید این حرف را زد، من سکوت کردم و به رفتنش رضایت دادم...💚
در دوران عقد مدام پیگیر رفتن بود؛
حتی شب عروسی منتظر خبر برای اعزام بود. گاهی در تنهایی ام گریه می کردم؛
اما به سید حرفی نمی زدم.🍃
با جنگ و جهاد در خانواده خیلی غریبه نبودیم. پدرم و یکی از دامادهایمان هم ثبت نام کرده بودند.🌈
4⃣