از شهریور ماه ۱۳۵۹ حدود شش ماه در سپاه مریوان فعالیت کردم و از بهمن ماه ۱۳۶۰ به فرماندهی تیپ ذوالفقار منشا خدمات ارزنده و ماندگارشدم و حدود یک سال در این مسئولیت ماندم💐
به روایت از پدر بزرگوارم:
دبیر آموزش و پرورش؛ کارشناس روان شناسی و علوم تربیتی بودم، وضعمان نه خوب بود و نه بد. توی خانه مون محبت بیشتر بود تا مال و دارایی👇👇👇👇
هوش و زکاوت پسرم از همان بچگی مشخص بود. یک سال زودتر به مدرسه رفت و سال اول دبستان را به خوبی تمام کرد. اما چون سنش کم بود و جثه اش نحیف، مسئولین مدرسه خواستند که بگذارم یک سال دیگر هم در کلاس اول بماند.👇👇👇👇
با شروع فتنه های ضد انقلاب در کردستان، علیرضا دوره تعلیمات بسیج نظامی بسیج را در پادگان امام حسین(ع) گذراند و 27شهریور 1359 اعزام شد به کردستان؛ شهر مریوان.👇👇👇👇
حاج احمد دنبال کسی می گشت که بتواند خمپاره را راه اندازی کند. علیرضا و نورانی اعلام آمادگی کردند که خمپاره را راه اندازی کنند و موفق هم شدند. این آغاز و پایه گذاری گردان ادوات منطقه مریوان بود.👇👇👇👇
حاج احمد متوسلیان علیرضا را مسئول راه اندازی و تشکیل گردان ادوات مریوان کرد. او هم نیروهای علاقه مند و مستعد را جمع آوری، آموزش و اعزام به محورهای عملیاتی و درگیری کرد👇👇👇👇.