eitaa logo
شهدای مدافع حرم
899 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
حالاجوانی شده ام که خیلی ها بهم لقب زیباترین شهید مدافع حرم راداده اند. 😊
بشنویم از زبان پدرشهیدکه می گوید ما اصلابابک رانشناختیم ،الان که بابک شهیدشده می بینیم که پسرم چقدردرانجمن های خیریه فعال بوده ،می بینم همه جا اورا نشناخته بودیم. ما بابک را خیلی دیرشناختیم
🍃🌺🍃🌸🍃🌺 حمدبرخودستایی نباشدمن یکی ازفعال ترین جوان های شهرمون بودم وسرشاراز زندگی داشتم😊 وهمیشه در برنامه های مختلف پیش قدم بودم . اصلا هم تک بعدی نبودم . و بواسطه سن وسالم جوانی میکردم😍 وازهمه قشری هم دوست وهم رفیق داشتم . یعنی هم دوست باشگاهی ، هم دانشگاهی، هم مسجدی وهیئتی ، هم درکارهای خیردربهزیستی شرکت می کردم😊 🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌹🌹🌹🌹🌹 درکارهای ساخت بنای یادبودشهدای گمنام درپارک ملت رشت راهم خودم انجام دادم . رئیس بنیادشهید چندروز پیش که خونه ما اومده بود🚶‍♂ به پدرم گفت که می دونستی پسرت👦چقدربرای اینکه اینجا ساخته شود زحمت کشید?! پدرم تازه متوجه شده بودکه زمان ساخته این بنا، من به مسئولان گفته بودم که چه شما بودجه بدهیدچه ندهید روح این شهیدان این قدربلندو پرخیروبرکت است که بنای یادبود ساخته میشود 🌹🌹🌹🌹🌹
اززبان پدرشهید رئیس بنیادشهید چندروزبعدشهادت بابک اومدخونمون گفت:بابک به مسولان رشت گفته بودکه شما حسرت خواهیدخورد که دراین ثواب شرکت نکرده اید. به جز این فعالیت های فرهنگی ، بابک یکی ازدانشجوهای دانشگاه تهران هم بود . ذاتش جوری بود که می خواست درهمه ابعاد رشد داشته باشد 💐 💐 🦋 💐🦋🦋 💐💐💐💐
🌹🌹🌹🌹🌹 ما هم شهید می شویم ! وقتی در قتلگاه دنیا ... لذت گناهانش را حراممان می کنیم... و به جرم حزب اللهی بودن هم ، سرزنش می شویم ! جهاد اکبر بیش از ، جهاد اصغر شهید دارد ... شهدایی از جنس ذوب شدن های چندین ساله ... ذره ذره ... اما امان از قتلگاه مجازی ... چه خوب هایی آمدند و غرق شدند! و آن هم ، ذره ذره ... اینجا هم میتواند سکوی پرش باشد و هم مرداب شیطان ... بنگر که چگونه ایی؟ 🌹🌹🌹🌹🌹
برادرانم خیلی اصرار داشتندکه من برم آلمان ادامه تحصیل بدهدم حتی موقعیتش را هم برایم فراهم کرده بودنداما خودم قبول نمی کردم که بروم آن روز مردم فکر کرده بودندکه بالاخره اصرار های خانواده جواب داده
اززبان. پدرشهید: بامن خداحافظی نکرد؟ نه به من چیزی نگفت. از همان دور به من نگاه کرد، من به او نگاه کردم و این شد آخرین دیدار مان.
قبل ازاینکه به سوریه اعزام بشوم دوبارداوطلبانه به کردستان عراق اعزام شدم 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂ دردوره سربازی هم درقسمت حفاظت اطلاعات بودم
اردیبهشت همین امسال برادربزرگترم👱‍♂کاندیدای شورای شهرشده بود . تمام مسائل مالی وتدارکات راهم به من سپرده بود . یک دفعه دربحبوحه انتخابات ودرست وسط انتخابات همه رارها کردم رفتم🚶‍♂🚶‍♂اعتکافات سه روزدرمراسم اعتکاف خانواده خبرنداشتندکه من رفتم🚶‍♂🚶‍♂ اعتکاف وقتی برگشتم پدرم بهم گفت: بابک جان چراتواین موقعیت رفتی اعتکاف😌 میماندی وسال دیگه میرفتی الان کارهای مهم تری داشتیم . گفتم نه اصل برای من همین اعتکاف است . انتخابات…. جزﺀ فرعیات است، بعدشایدمن سال دیگه نباشم که این فیض شامل حالم بشودبتونم به اعتکاف بروم🚶‍♂🚶‍♂
🌹🌹🌹🌹🌹 بعداعتکاف که اومدم انتخابات تموم شد مادرم. درموردازدواج باهام حرف زد،بهم گفت: پسرم🧑 بابک جان یک دخترخوب🧕ازخانواده نجیب وخوبی راانتخاب کردیم که میدونستیم بابک راهم دوست دارداما من موافقت نکردم. به پدرومادرم. گفتم: شما به اعتقادات من اعتمادداری یانه?پس بگذاریدمن براساس برنامه خودم پیش بروم….فعلا برنامه ومسیرمن چیز دیگری است. 🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌸ماجرای اعزامش به سوریه🌸🍃 اززبان پدرشهید به طور مستقیم با من این موضوع را مطرح نکرد اما می دانستیم که شش ماه است در سپاه بست نشسته و هر روز می رود و می آید و اصرار می کند که من را اعزام کنید. تا اینکه بالاخره با اعزامش موافقت شد و فکر می کنم واقعا این موافقت هم کار خدا بود. بابک یک روز قبل از اعزامش ، در مسجد باب الحوائج بلوار شهید انصاری رشت که مسجد آذری های مقیم رشت است و همه بابک را آنجا می شناسند، از همه نمازگزاران مسجد بعد از نماز خداحافظی کرده بود، به همه گفته بود که من یک مدتی نیستم می خواهم بروم خارج از کشور. آن موقع همه فکر می کردند می خواهد برود آلمان.9