eitaa logo
مباحثات
1.6هزار دنبال‌کننده
208 عکس
93 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🇪🇭پرونده ویژه روز جهانی قدس: 🔅نقدی بر یک نام‌گذاری تفرقه‌افکنانه 🖋مهدی مسائلی 🔹از روزهای گذشته تصویر اطلاعیه‌ای در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که در آن مؤسسه رسول اعظم(ص) وابسطه به بیت آیت‌ﷲ سید صادق شیرازی، جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان روز نصرتِ عسکریین نام‌گذاری نموده و از حرکت کاروان‌های زیارتی ولائیان فدائی جهت فتح و نصرت سامراء خبر می‌دهد. در این اطلاعیه بیان شده که این نام‌گذاری بنابر ارشادات آیت‌ﷲ سید صادق شیرازی در این باره صورت گرفته است. البته این نام گذاری و حرکت کاروان‌ها گویا از سال گذشته آغاز شده، چنانچه سایت دفتر آیت‌ﷲ سید صادق شیرازی در کربلا، سال گذشته نیز گزارشی دراین باره گزارشی ارائه نمود. 🔹همان‌گونه که همه می‌دانیم جمعه آخر ماه مبارک رمضان توسط بنیان گذار جمهموری اسلامی امام خمینی(ره) به عنوان روز قدس و روز حمایت از مردم فلسطین، نام گذاری شده است و این حرکت و نام‌گذاری مشکوک می‌تواند احساس تقابل با روز قدس را به وجود آورد و تنش‌ها را میان طرفداران و منتقدان آیت‌ﷲ سید صادق شیرازی افزون‌تر نموده و شکاف و مرزبندی ها را‌ میان شیعیان بیشتر کند. ولی با این حال می‌دانیم که طبق روال گذشته، دراین مورد نیز از ناحیه بیت آیت‌ﷲ سید صادق شیرازی رد و تکذیبی نخواهیم داشت، و این ‌گونه اعلامیه‌های تفرقه‌افکنانه که از طرف دفاتر رسمی ایشان نیز صادر شده، به صورت خاص رد نخواهد شد. 🔹از آنجا که جریان منتسب به جناب سید صادق شیرازی، مرحوم آیت‌ﷲ سید محمد شیرازی را به عنوان اصلی‌ترین نظریه‌پرداز خویش معرفی نموده و از ایشان به عناوینی همچون «الامام المجدد» یاد می‌کنند، جای سؤال است که چرا این عده از سیرة این عالم بزرگوار را در موضوع حمایت از قدس و مردم فلسطین پیروی نمی‌کنند؟! 🔹حقیقت این‌که مرحوم آیت‌ﷲ سید محمد شیرازی در آثار خویش فراوان از لزوم حمایت از مردم فلسطین سخن گفته‌اند و بر وحدت جهان اسلام در مقابله با اسرائیل و آزادی قدس شریف تأکید بسیاری نموده اند، آن‌گونه که ایشان حتی عنوان چند کتاب‌خویش را به این موضوع اختصاص داده اند، لذا در ادامه اراتمندان واقعی ایشان را به قسمتی از این مطالب توجه می‌دهیم. 🔸مشاهده متن کامل یادداشت: https://mobahesat.ir/7750 //////////////////////////////////////////////////////////////// 🔻مطالب مربوط به روز جهانی قدس در مباحثات🔻 🔅مروری بر تدبیر شیخ عبدالکریم حائری درباره مسأله فلسطین مؤسس حوزه؛ پایه‌گذار مبارزه با اسرائیل 🖋احمد نجمی ➡️https://mobahesat.ir/683 🔅نگاهی به تاریخ مبارزات علمای شیعه علیه صهیونیسم 🖋محمدحسن رجبی ➡️https://mobahesat.ir/3968 🔅شبهه ناصبی بودن را یهودی‌ها جعل کرده‌اند تا احساس همدردی نسبت به فلسطینی‌ها را از بین ببرند/حمایت‌ از فلسطین، نه تنها با منافع ملی ما تعارض ندارد، بلکه در راستای تأمین منافع ملی ایران به حساب می‌آید ➡️https://mobahesat.ir/18963 🔅درنگی در یکی از فتاوای شیخ یوسف قرضاوی فلسطین؛ سرزمینی مربوط به «امت اسلام»؛ نه «ملت فلسطین» ➡️https://mobahesat.ir/10775 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔅به مناسبت درگذشت استاد سیدرسول موسوی تهرانی رحلتی با برکت! 🔹استاد سیدرسول موسوی تهرانی از اساتید سخت‌کوش و بااخلاصی بود که بیش از نیم‌قرن برای تربیت طلاب در سطوح مختلف حوزه‌های علمیه تهران و قم تلاش نمود. صدها تن از شاگردان وی هم‌اکنون از پژوهشگران و اساتید و علمای حوزه‌های علمیه هستند و قطعا جناب استاد در ثواب خدمات شاگردان به مکتب اهل‌بیت(ع) نیز سهیم خواهد بود. 🔹اگرچه متاسفانه در حوزه‌های علمیه قدر زندگان کمتر دانسته می‌شود اما در چندسال اخیر شاگردان و علاقمندان استاد تلاش کردند با حضور در منزل و عیادت و پیگیری امورات درمان ایشان ادای دین کوچکی به این زحمات داشته باشند. 🔹پس از انتشار خبر رحلت این استاد ارجمند در برخی کانال‌ها مطالبی پیرامون سلایق سیاسی و نگاه استاد به انقلاب منتشر شد. سمت و سوی اغلب این مطالب تاکید بر این نکته بود که «اگر استاد موسوی تهرانی در مقاطعی برخی هشدارهای صریح را مطرح می‌فرمودند از باب دغدغه‌ی ایشان نسبت به اقامه‌ی شریعت بود و به صورت کلی ایشان خیرخواه و حامی نظام بودند.» 🔹این رویه باعث خوشحالی و مسرت کسانی بود که سال‌هاست تلاش می‌کنند این موضوع مهم را به اثبات رسانده و بر این نکته تاکید کنند که «هر انتقادی نسبت به حاکمیت دلیل بر مخالفت یا ضدیت با نظام نیست و اتفاقا این حساسیت‌ها نشان‌گر وجود علقه و دغدغه‌ی حاکمیت اسلامی برای بزرگان و علمای حوزه است». 🔹این دلسوزی‌ها و دغدغه‌هاست که گاهی باعث ارشادات تند و صریح به سطوح مختلف حاکمیت می‌شود (البته ممکن است در صغری و کبری یا مصادیق اشتباهاتی هم وجود داشته باشد). در سال‌های اخیر نیز همواره مراجع معظم تقلید براساس تشخیص و برحسب وظیفه خود نسبت به برخی مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی از جمله امور بانکداری و برخی مصادیق فرهنگی هشدارهای صریحی داده‌اند. 🔹گذشته از اینکه حاکمیت نیازمند تذکرات عالمان و دلسوزان است باید زمینه‌های مختلف از جمله فضای رسانه‌ای امن و به دور از تهدیدات مختلف برای این بزرگان فراهم شود.همچنین با ابراز خوشحالی از اتخاذ این رویه توسط برخی رسانه‌های محترم انتظار می‌رود چنین نگاه جامع و واقع‌بینانه همچنان ادامه داشته باشد و محدود به مرحومین نیز نباشد. البته باب هرگونه نقد محترمانه به دور از برچسب‌های رایج و دور از شأن حوزه و روحانیت نیز در جای خود باز است. 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️کرامتی از ائمه بقیع ⬅️ به مناسبت ۸ شوال سالروز جانسوز تخریب قبور ائمه بقیع   🖋 سید حسین کشفی   🔻از حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید جواد شهرستانی (دامت برکاته) شنیدم که فرمودند: 🔹روزی آقای ری شهری _به مناسبت کتابی که در مورد کرامات ائمه بقیع در حال نگارش بودند_من را واسطه قرار دادند تا از آقای حاج شیخ محمدعلی عَمروی - بزرگ شیعیان مدینه - در مورد کرامات ائمه بقیع اگر تجربه ای دارند نقل کنند. اول که با مرحوم شیخ عمروی مطرح کردم به من تغیر کرد و گفت شما ائمه را چه فرض کرده اید؟ فکر می کنید که ائمه دکتر و پزشک شما هستند که دست و پای شما را بخواهند خوب کنند؟! کرامت ائمه این طور محدود نیست. ائمه ما وقتی بخواهند لطفی کنند خوب می دهند و در سطح اعلی عنایت می نمایند. ایشان در ادامه این جریان را نقل کرد و گفت: 🔸اوائلی که من از عراق به مدینه بازگشتم [حدود سال ۱۳۷۲ق] درگیری شدیدی میان شیعیان نخاوله و وهابی ها رخ داد و در مرحله اول  جمعیت محدود شیعیان مدینه بر جماعت وهابی غالب شدند. برای وهابی ها  خیلی سخت بود که مغلوب چند صد نفر شیعه در مدینه شوند و لذا تصمیم به برخورد شدیدتر گرفتند. عده ای از بزرگان شیعه در مدینه و از جمله من [شیخ عمروی] را دست گیر کردند. روبروی مسجد نبوی و بقیع عریشی (جایگاه چوبی) قرار دادند و جلادها و ماموران اجرای حکم را آوردند که شیعیان را شلاق بزنند ولی نه شلاق عادی بلکه از کَرَب [چوب پهن پایین درخت خرما] استفاده کردند. نفر اول را آودند و او را لخت کردند. شدت ضربه این شلاق به گونه ای شدید بود که نفر اول همان جا بعد از سه ضربه به شهادت می رسد. نفر دوم را بالا کشیدند و جلاد دیگری آمد و شروع به شلاق زدن کرد که او هم با ضربه تازیانه شهید شد. در این حال متوسل به ائمه بقیع شدم و گفتم: جرم ما این است که پیرو شما هستیم. آیا جزای پیروی شما این است که این گونه باید کشته شویم؟! نفر سوم را که خواستند بیاورند این عریشی که درست کرده بودند فرو می ریزد. با این حال آن ها دور ما را گرفتند و محاصره کردند و به اداره شهربانی منتقل کردند و گفتند که ۶نفر از شماها – که یکی از آنها من بودم- محکوم به اعدام هستید و تا روز جمعه در مکه و پیش از نماز جمعه گردن زده خواهید شد! از آن جا ما را به سمت مکه راهی کردند. در مکه منتظر تنفیذ حکم اعدام بودیم ولی روز جمعه شد و خبری از حکم اعدام نشد. بعد از آن ابلاغ کردند که به شما یک درجه تخفیف داده اند و به جزیره بد آب و هوایی در اطراف جده تبعید شده اید. از آن جا به جده منتقل شدیم و مدتی را در آن جزیره بودیم تا این که والی جده آمد و خبر عفو ما را داد و جماعت همگی به مدینه بازگشتیم. اما وقت ورود به مدینه ما را سوار بر درشکه کردند و شیعیان مراسم استقبال و شادی ترتیب داده بودند! وارد منزل یکی از شیعیان شدیم و جریان را پرسیدیم. گفت: بعد از ماجرای شلاق زدن و شهادت شیعیان بلافاصله جلاد اول در حمام دچار سوختگی می شود و می میرد. جلاد دوم هم ظاهرا زیر آوار می ماند و می میرد. خبر در همه جا می پیچد و جلاد سوم می ترسد. جلادها و ماموران اجرای احکام در آن زمان معمولا از افراد معینی از بزرگان قبائل بودند که به نوعی برای اجرای احکام نسبت به انتقام بعدی مصونیت داشته باشند. این جلاد سوم می گوید که نفرین آنها ما را گرفته و لذا به فکر حلالیت گرفتن از شیعیان می افتد و لذا پیش ما آمد و گفت چه کار کنم که شما از ته دل از من راضی شوید؟ گفتیم رضایت آنان که الان اسیر شما هستند باید به دست آوری. و لذا این آقا به دیدن شما خواهد آمد. همین طور هم شد و آن شخص [جلاد سوم] آمد و پس از عذرخواهی گفت من چه کار کنم که شما رضایت واقعی از من داشته باشید و از اعماق جان من را حلال کنید؟ سپس خودش پیشنهاد داد که من می خواهم  به هر خانواده شیعه یک قطعه زمین سیصد متری می دهم چون من زمین زیاد دارم فقط برای این که ثبت رسمی شود مقدار کمی از برای هر زمین می گیرم _مثلا اگر قیمت زمین ۱۰۰ ریال بوده یک ریال گرفت_ همه هم قبول کردند و خوشحال شدند و آن شخص هم این کار را انجام داد.  آقای عمروی به من گفت چطور بود این کرامت؟ گفتم خیلی خوب بود. گفت: این کرامت ادامه دارد و به همین جا ختم نشد. ائمه ما اگر بدهند خوب می دهند و به همین مقدار اکتفا نمی کنند. این عنایت ائمه بقیع در این این سالها به صورت مستمر شامل حال ما شده است. ده سال قبل دولت تصمیم گرفت که دور حرم مطهر پیامبر را یک خیابان کمربندی بکشد. همه خرابی ها در خانه های دیگران افتاد و زمین های شیعیان برِ خیابان واقع شد و الان قیمتهاش چندین برابر شده است. همین زمینی که در اختیار من است ۲۰ میلیون ریال سعودی ارزش دارد. ائمه ما این جور کرامت دارند نه این که فقط کوری را بینا کنند. 🔻🔻🔻 @mobahesat
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
📸 مراسم باشکوه تشییع پیکر شهید آیت‌الله عباسعلی سلیمانی در قم ◼️نماز بر پیکر شهید آیت الله سلیمانی توسط آیت الله العظمی جوادی آملی در حرم کریمه اهل بیت(ع) اقامه گردید. 📎 گزارش تصویری(1) 📎 گزارش تصویری(2) @HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
⚡️روحانیت و جامعه دو موضوع مجزا نیستند ✍ مهدی یزدانیان 🔹توجیه قتل ، همیشه غیر انسانی است مگر در قصاص نفس(قتل عمدی). خداوند در قرآن کریم قصاص نفس را ضامن حیات انسانها می‌داند. در چند روز گذشته، یکی از روحانیون خطه شمال کشور که در استانهای مختلف نمایندگی ولی‌فقیه و امامت جمعه را بر عهده داشت، توسط نیروی انتظامات بانک به شهادت رسید. آیا قتل چند روحانی در سالهای اخیر نتیجه خشم جامعه از این صنف و رویگردانی مردم از اسلام است؟ رسانه های معاند خارجی و جاهلان داخلی تلاش می‌کنند که این حوادث را به افکار جمعی منتسب کنند ( این قتل‌ها ،نتیجه خشم جامعه از روحانیت و حکومت است) ولی با سه دلیل ساده بطلان این سخن ثابت می شود الف_ تجمع میلیونی نفری و باشکوه مردم در اول فروردین در حرم امام رضا(ع) جهت استماع فرمایشات رهبری که نشانه علاقمندی مردم به نظام است. به علاوه میلیونها نفر در خانه ،ماشین و....در داخل و خارج کشور از طریق رسانه‌های جمعی شنونده فرمایشات رهبری بودند. ب_ قتل معدود چند روحانی در این سالها نسبت به قتل‌هایی که در سایر اصناف اتفاق افتاده بسیار بسیار اندک است. اصلا به چشم نمی‌آید. در صورتی‌که دشمنان خارجی از طریق شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای، روحانیت را عامل تمام مشکلات معرفی می‌کنند و تلاش دارند تا احساسات منفی جامعه به این صنف فعال شود. ج_ تشییع جنازه با شکوه علما ،دلیلی بر محبوبیت و مظلومیت ایشان است. ۳_ آنچه باعث نگارش این متن شد ، نگرانی‌ها و حساسیت بعضی از مومنین مشفق است. دیروز در شهرمان کنار خیابان ایستاده و منتظر تاکسی بودم. رفیق شفیقی از مومنین مسجد ،با ماشین در گذر بود که مرا دید. سریعا میدان را دور زد و ابراز نگرانی نمود. با خنده و البته جدی می‌گفت ،حاج آقا شما که شهید خواهی شد وعند ربهم یرزقون . ولی همسر و فرزند شما و دوستان و رفقا چه گناهی دارند که از نعمت وجود شما محروم شوند. با تبسمی به ایشان عرض کردم که اینها تبلیغات است تا بین روحانیت و جامعه فاصله بیفتد. والله لطف و محبت جامعه به روحانیت آنقدر زیاد است که اگر هم استهزائی از طرف شهروندی صورت گیرد در بین محبتها گم می شود ۴_ لباس صنفی روحانیت که از باب وظیفه روحانیت ، لباس پیامبر خوانده می شود در ضمیر جامعه دارای حرمت و احترام است و کلام ایشان را موثر تر می‌کند. لذا دشمن آگاه به مسئله تاثیرات لباس روحانیت ،تلاش می کند این یونیفرم در جامعه کمرنگ شود. پ ن.. شادی معاندین جلاد و عده بسیار قلیل و اندک در جامعه که مستضعف فکری هستند ، ربطی به خرد جمعی حاکم بر ملت ایران ندارد 🔹 یادداشت زیبای آقای محمدحسین روانبخش از دوستان فرزند شهید آیت الله سلیمانی را جهت تکمیل مطلب، پیوست می نمایم: ده - پانزده سال است که ما دانش‌آموزان سی سال قبل رشته‌ی ریاضی دبیرستان امام‌صادق (ع) قم سالی یکی - دوبار دورهم جمع می‌شویم و دوستی‌ دور و دیرین‌مان ادامه دارد. یکی از پایه‌ترین بچه‌های این جمع محمدجواد سلیمانی است. در دوره دانش‌آموزی، درسخوان بود و بامعرفت، رتبه‌اش در کنکور آن سال‌ها دو رقمی شد و می‌توانست خیلی راحت در دانشگاه‌های خارج از کشور پذیرش شود و برود، اما ماند. در طول این سال‌ها بارها بچه‌ها را به روستای پدری‌اش اسبوکلا دعوت کرده؛ زندگی‌اش و شغلش و همه چیزش مثل ماست، در حد یک زندگی معمولی. در حق‌گویی و حق‌خواهی هم سرآمد است. خیلی از ما که از نوجوانی با جواد رفیقیم نمی‌دانستیم که پدرش کیست؛ تا دو روز پیش که پدرش را به شهادت رساندند. تازه خیلی از ما فهمیدیم که این دوست یکدل و یکرنگ‌مان فرزند آیت‌الله سلیمانی بوده است. در شرافتش همین بس که هیچ وقت هیچ نشانه‌ای از آقازادگی و رانت‌خواهی و رانت‌خواری در این سی و چند سال از او ندیدیم. این‌ها را بعد از این نوشتم که دیدم دارند درباره‌ی پدرش و ماجرای بانک داستان‌سرایی می‌کنند و ناجوانمردانه از ثروت افسانه‌ای او و خانواده‌اش می‌گویند. قتل، قتل است، جنایت، جنایت است، همانقدر که زدن هواپیمای اوکراینی جنایت بود، شلیک کور به یک روحانی هم جنایت است. داستان‌سرایی درباره‌ی ثروت او، انتساب عناوین و القاب ناپسند به او، توجیه قتل ناجوانمردانه‌اش و نمک پاشیدن بر زخم خانواده‌اش غیر انسانی‌ترین کار است. این رفتار همان چیزی نیست که با آن مخالفیم؟! 🔻🔻🔻 @mobahesat