eitaa logo
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
24.5هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
8.8هزار ویدیو
222 فایل
پاسخگویی به شبهات وشایعات ومباحث دینی مدعیان دروغین وعرفانهای کاذب مدیر کانال👇 @sollemassama ادمین کانال👇 @Morteza_Kahromi کانال خبری ما @news_revolution 👇 ادمین تبادل وتبلیغ @F_Gh14 👇کانال پرسمان‌دینی ما @porseman_onlin
مشاهده در ایتا
دانلود
در های بسته باز می شود @mobahesegroup
⁉️امامت ارثى است؟ اگر ارثى نیست، چگونه از امام حسین(ع) به بعد، امامت به فرزندان ایشان یکى پس از دیگرى رسیده است؟ ✅ پاسخ 👇👇 برای روشن شدن جواب باید هم در معنا و مفهوم ارث دقت کنیم و هم امامت را بازشناسیم، تا بفهمیم آیا امامت می‌تواند موروثی باشد و چرا این نسل و افرادی از این سلسله به امامت رسیده‌اند؟ 1- ارث یعنی دارایی‌هایی که فرد در طول عمر خود کسب کرده، ملک و مال اوست و با مردن او به خویشاوندان نزدیک منتقل می‌شوند. کسی که در دوران زندگی خود زمین بایری را آباد کرده، بنایی ساخته، طلا و جواهری ذخیره نموده و... اموال و دارایی‌ها که متعلق به اوست، پس از مرگ وی به نزدیکان او(به ترتیبی که در کتب فقه آمده) منتقل می‌شود؛ اما این فرد علاوه بر اموال و دارایی‌ها،‌ یکسری حالات و روحیّات هم پیدا کرده، با مجاهدت و ریاضت و عبادت، به یقین، علم، بردباری، کنترل خشم و دیگر فضائل اخلاقی هم آراسته گردیده است اما این حالات و روحیات از او جدایی ناپذیرند و صفات روحی و ذاتی وی شده‌اند و پس از ایشان به عنوان اموال او باقی نمی‌مانند تا به خویشاوندان وی به ارث برسد. البته گاه به اصطلاح عرفی و مجازی می‌گویند: شاگردان وی وارث علم اویند یا فرزند او وارث حلم و بردباری اوست؛ یعنی شاگردان توانسته‌اند از او یاد بگیرند و از چشمة علم وی سیراب شوند یا فرزند او توانسته مانند پدر به زینت بردباری آراسته گردد، نه اینکه به معنای واقعی علم یا حلم از متوفی به آنان انتقال یافته باشد. امامت از اموال و دارایی‌های اکتسابی امام نیست و میراث ایشان نمی‌باشد، تا پس از او به فرزندش یادگیری به ارث برسد. 2 – آنچه وارث را شایستة ارث بردن می‌کند، فقط انتساب نسبی یا سببی است، یعنی همین که فرزند یا همسر متوفی باشد، برای ارث بردن کافی است و شرط دیگری لازم نیست. ممکن است بین وارث و متوفی هیچ همسانی وجود نداشته باشد، مثلاً متوفی فردی دانشمند، فاضل، پارسا و معنوی است، ولی وارث نادان، بی تقوا،‌مادی و اهل فساد است، ولی چون با متوفی رابطه نسبی دارد، از او ارث می‌برد اما امامت این گونه نیست و کسی که منصب امامت را عهده دار می‌گردد، باید صلاحیت‌های فوق‌العاده داشته باشد. ادامه در پست بعد👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پاسخ بالا 3 – حکومت در گذشته اکتسابی و ملک به حساب می‌آمد، زیرا یک فرد که قدرت،‌زور و تدبیر داشت، با استفاده از این توانایی‌ها بر مملکتی حکومت می‌کرد و ریاست خود را بر مردم تحمیل می‌نمود یا با سرنگون ساختن حاکمان پیشین،‌حکومت را به دست می‌گرفت، و چون خودش و عموم جامعه حکومت را ملک او می‌دانستند، آن را پس از مرگ او، ملک فرزندانش به حساب می‌آوردند. این مطلب گرچه مورد قبول عموم در زمان‌های گذشته بود، ولی پشتوانه محکم عقلی نداشت و امروزه کاملاً مردود است، از این رو نظام حکومتی پادشاهی تقریباً از بین رفته است و عقل امروز آن را نمی‌پذیرد. اما امامت ملک نیست و نمی‌تواند ارث باشد و افراد به صرف داشتن رابطة نسبی، صلاحیت به عهده گرفتن منصب امامت را نمی‌یابند. امامت، نیابت از پیامبر است. پیامبر وحی را از فرشتة وحی می‌گیرد و به مردم ابلاغ می‌کند و تفسیر و تبیین آن را برعهده دارد. پس از پیامبر وظیفة تبیین و تفسیر وحی به عهدة امام است. امام باید مانند پیامبر معصوم باشد تا بتواند مرجع مطمئن هدایت و تبیین وحی گردد. هم چنان که تعیین رسول توسط خداوند است، تعیین امام هم توسط اوست، زیرا امامت مانند نبوت، از رسالت‌های الهی است و خداوند می‌داند چه کسی را برای این وظیفه تعیین کند: «الله أعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند بهتر می‌داند رسالتش را کجا قرار دهد».(1) خلاصه اینکه: امامت شأنی اکتسابی نیست، بلکه به تعیین خداوند است، زیرا امام باید از صفات درونی و قابلیت‌هایی برخوردار باشد که تنها خداوند از آن عالم است. علاوه بر آن کسی شایستة به عهد گرفتن نبوت و امامت است که به مقام برگزیدة خدا رسیده باشد: «الله یصطفی من الملائکة رسلاً و من الناس؛ خداوند از بین ملائکه و مردم رسولانی برمی‌گزیند و اختیار می‌کند». برگزیدة خدا باید پاک و مطهر باشد و پلیدی و ناپاکی شرک و کفر و ظلم او را نیالوده باشد و به عبارت دیگر معصوم باشد، از این رو وقتی پروردگار با علم به قابلیت حضرت ابراهیم پس از آزمون، مقام امامت او را اعلام می‌دارد، در پاسخ به درخواست آن حضرت که این مقام را برای فرزندان و ذریة خود درخواست کرد، فرمود: «عهد و پیمان من به ظالمان نخواهد رسید».(3) این بیان خداوند روشن می‌سازد که مقام امامت نمی‌تواند موروثی باشد،‌که اگر چنین بود، مطمئناً درخواست پیامبرش را رد نمی‌کرد. پس آیه می‌فهماند که باید شخص قابلیت داشته باشد تا امام شود،‌ نه اینکه فرزند امام یا پیامبری چون حضرت ابراهیم خلیل الله باشد. ادامه در پست بعد👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پست بالا قسمت آخر👆🔻👇 بنابراین امامت شأنی خدایی است که فقط بندگان صالح و پاک به انتخاب خداوند عهده دار آن می‌گردند. اگر خداوند امامت را در نسل امام علی‌(ع) قرار داد، از این رو بود که افرادی طاهر و پاک و سرآمد بودند. ان معصوم در بین بقیه افراد اهل بیت رسالت، از ویژگی‌هایی برخوردار بودند که آنان را سرآمد ساخته، شایستگی بخشیده و به مقام برگزیدگی از جانب خداوند مفتخر ساخت. خداوند آنان را شایسته و صالح دید که مأموریت تبیین دین و هدایت مردم را به آنان واگذار کرد. اگر فرزندان امام حسین(ع) را امام میدانیم، به خاطر این است که امامت آنان توسط خدا تعیین شده، نه بدین لحاظ که امامت امری ارثی است و پس از یک امام باید به فرزند وی منتقل گردد. اگر(بر فرض محال) خداوند، پس از امام حسین دیگری را امام قرار داده بود، بر ما لازم بود که امامت وی را بپذیریم. درمیان فرزندان امامان نیز پسرانی وجود داشتند که انسان‌های نیک بودند مانند حضرت ابوالفضل، اما عهده‌دار مقام امامت نبودند؛ زیرا از تمامی شرایط لازم برای برعهده گرفتن این مقام برخوردار نبودند. آنها خود بر این حقیقت آگاه بودند و هیچ گاه ادعای امامت نداشتند، یا به عنوان این که ارثی از پدر باشد، به نزاع برنمی‌خاستند،‌مانند فرزندان پادشاهان! اگر کسی چون جعفر کذاب ادعای امامت کرد، از طرف شیعیان کذب او آشکار شد، زیرا نشانه‌های امامت را در او نمی‌دیدند، اگر چه فرزند امام بود. از طرف دیگر باید امام کسی باشد که به مقام عصمت و پاکی رسیده باشد تا شایسته مقام امامت گردد،‌همان گونه که خداوند فرمود: عهد و پیمان او (امامت) به ظالمان نخواهد رسید. ظلم معنای عامی است که شامل هر گناه و معصیت می‌شود؛ پس باید امام از هر گناه و معصیت پیراسته باشد. حال اگر امام پس از خود شخصی را که عهده دار مقام امامت باشد، از طرف خداوند معرفی نماید. مطمئناً کسی خواهد بود که شایستگی ذاتی و درونی آن را داشته باشد؛ زیرا در غیر این صورت،‌گناه و معصیتی بالاتر از این نیست که کسی را طرف خداوند معرفی نماید که خدا او را اراده نکرده است،‌یا کسی را که شایسته این مقام نیست، صرفاً به جهت فرزند بودن او معرفی نماید. بنابراین اگر وجود آن امامان بزرگ را در نسل واحدی شاهدیم، به خاطر وجود تمام شرایط لازم معنوی در این خاندان شریف است. از سوی دیگر وابسته به کنش‏های اختیاری آنان است، که لحظه به لحظه عمر و ارتباط محکمشان با خدا و دوری از هرگونه آلودگی و مبارزه وجهاد بیامان در راه خدا و... موجب برتری آنان بر دیگر منسوبان به خاندان پیامبر(ص) است. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
حرکات نامتعارف این بار در کنسرت سالار عقیلی/ وزارت ارشاد باز هم سکوت می‌کند؟! اخیراً در کنسرت سالار عقیلی ، فرزانه کابلی در یک حرکت هنجارشکنانه واز پیش تعیین شده اقدام به حر کات موزون با نام پایکوبان نموده است . جهت اطلاع قوه قضاییه @mobahesegroup
⁉️هدف از لعن و نفرین بر قاتلان و دشمنان امام حسین چیست؟ مگر آنها نمرده اند؟ آیا لعن و نفرین آنها جهت نزدیکی به خداست؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇 قسمت(۱) باید به تفاوت دو مفهوم سبّ و لعن اشاره کنیم و آن گاه منافات نداشتن لعن با روح تعالیم اسلامی را روشن نماییم. سبّ به معنای دشنام دادن است و در قرآن از آن نهی شده است. در آیه108 سوره انعام آمده است: "ولا تسبوا الذین یدعون مِن دون الله فیسبوا الله عدواً بغیر علم؛ کسانی که غیر خدا را می پرستند دشنام ندهید که از سر دشمنی و نادانی خداوند را دشنام دهند". این آیه یکی از ادب های دینی را خاطر نشان می کند که با رعایت آن، احترام مقدسات جامعه دینی، محفوظ مانده، دستخوش اهانت و ناسزا و مسخره نمی شود، چون طبیعی است هر فرد از مقدّسات خود دفاع کند، بنابراین اگر مسلمانان به منظور دفاع از پروردگار، بت های مشرکان را دشنام دهند، تعصب جاهلیت، مشرکان را وادار می سازد به حریم مقدّس خداوند اهانت کنند، از این رو دستور می دهد به خدایانِ مشرکان ناسزا نگویید. لعن به معنای لعنت و نفرین کردن است. لعن خداوند یعنی دور ساختن از رحمت و عفو و مغفرت خویش اما توسط ملائکه و دیگر لعن کنندگان، طلب دوری از رحمت خدا برای لعنت شوندگان است.(1) لعن در قرآن از طرف خدا، ملائکه و دیگر لعن کنندگان به کافران و منکران و ظالمان و دروغ گویان آمده است: «ان الله لعن الکافرین و اعدّ لهم سعیراً؛ خداوند کافران را لعن می‌کند و عذاب را برای آنان آماده کرده است».(2) لعن نوعی اعلام انزجار و بی‌ارزشی لعن شونده است. درست است که قاتلان امام حسین از دنیا رفته‌اند، ولی کار آنها مورد تنفر ما است و ما با لعن آنان، از عمل زشتشان اعلام تنفر می‌کنیم. حزب شیطان سابقه دار است و قاتلان امام حسین(ع) یک گروه از این زنجیره‌اند. هر کس به کار آنها راضی باشد، حلقة دیگر حزب شیطان می‌باشد، همان گونه که حزب الله یک سلسله است. با لعن قاتلان سیدالشهدا و گریه برای امام، عضویت خود در حزب الله و نفرت خود را از حزب شیطان اعلام می‌کنیم. عشق به خدا و بندگان صالح او و نفرت از شیطان و دوستداران او، پایه و اساس دین است. در حدیث قدسی آمده است: خداوند به موسی(ع) فرمود: آیا هرگز کاری برای من انجام داده‏ای؟ موسی عرض کرد: برایت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجّت برای توست؛ روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است؛ صدقه، سایة سرت] در روز قیامت[ و یاد من، نوری برای تو است اما چه کاری برای من کرده‏ای؟ موسی(ع) عرض کرد: مرا به کاری که برای توست راهنمایی فرما. خداوند فرمود: آیا هرگز برای خاطر من با کسی دوستی یا دشمنی کرده‏ای؟ موسی دانست که برترین اعمال، دوستی و دشمنی به خاطر خداست». (3) در روایتی آمده است که ایمان، دوستی اولیای خدا و دشمنی با دشمنان خدا است.(4) در زمینه حب و بغض به خاطر خدا، به نقل از شیعه و سنی نبی اکرم میفرماید: «حب و بغض به خاطر خداوند، واجب است»، (5) بنابراین، یکی دیگر از فلسفه‏های زیارت عاشورا را تحکیم حب و بغض به خاطر خدا میتوان برشمرد. بر همین اساس ، تولی و تبری از فروع اسلام است ودر فرهنگ اسلامی و خصوصا شیعه جایگاه خاصی دارد . تولی به معنای دوست داشتن دوستان خدا وتبری به معنای بیزاری جستن وتنفر از دشمنان خداست. تولی و تبری ،محدوده و اساس گرایش ها ،موافقت ها و مخالفت های مسلمان را در ارتباطات انسانی مشخص می کند. خداوند در ما محبت را آفریده است تا نسبت به کسانی که به ما خدمت میکنند، یا کمالی دارند، - خواه کمال جسمانی، یا کمال عقلانی یا روانی و یا عاطفی - به ابراز علاقه و محبت بپردازیم. هنگامی که انسان احساس کند کمالی و یا صاحب کمالی یافت میشود، نسبت به آن کمال و صاحب کمال محبت پیدا میکند. علاوه بر آن در وجود انسان نقطه مقابل محبت به نام «بُغض و دشمنی» قرار داده شده است. همان گونه که فطرت انسان بر این است کسی را که به او خدمت میکند دوست بدارد؛ فطرتش نیز بر این است کسی را که به او ضرر میزند، دشمن بدارد. البته ضررهای مادیِ دنیوی برای مؤمن اهمیتی ندارد. چون اصل دنیا برای او ارزشی ندارد. اما دشمنی که دین و سعادت ابدی را از انسان بگیرد، آیا قابل چشم‌پوشی است؟ قرآن میفرماید: «ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدواً؛ شیطان دشمن شما است، شما هم باید با او دشمنی کنید.»(6) با شیطان نمیشود کنار آمد، وگرنه روح شیطانی در آدمی نفوذ می‌یابد. ادامه در پست بعد👇👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پست بالا👆🔻👇👇 قسمت(۲) اگر باید با اولیای خدا دوستی کرد، با دشمنان خدا هم باید دشمنی کرد. این فطرت انسانی است و عامل تکامل و سعادت آدمی است. اگر «دشمنی» با دشمنان خدا نباشد، به تدریج رفتار انسان با آنها دوستانه میشود و در اثر معاشرت، رفتار آنها را میپذیرد و حرف‏های آنان را قبول میکند و کم کم شیطان دیگری مثل آنها میشود. دشمنی با دشمنان، سیستمی دفاعی در مقابل ضررها و خطرها ایجاد میکند. بدن انسان همان گونه که عامل جاذبه‏ای دارد که مواد مفید را جذب میکند، سیستم دفاعی نیز دارد که سموم و میکرب‏ها را دفع میکند. این سیستم با میکرب مبارزه میکند و آنها را میکشد. کار گلبول‏های سفید همین است. اگر سیستم دفاعی بدن ضعیف شد، میکرب‏ها رشد میکنند. رشد میکرب‏ها به بیماری منجر میشود و بیمار ممکن است با مرگ رو به رو شود. اگر بگوییم ورود میکرب به بدن ایرادی ندارد، آیا در این صورت بدن سالم می‌ماند؟ باید میکرب را از بین برد. این سنت الهی است. این تدبیر و حکمت الهی است که برای هر موجود زنده‏ای، دو سیستم در نظر گرفته است: یک سیستم برای جذب و دیگری سیستم دفع. همان طور که جذب مواد مورد نیاز، برای رشد هر موجود زنده ای لازم است، دفع سموم و مواد زیانبار از بدن هم لازم است. اگر انسان سموم را دفع نکند، نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. موجودات زنده قوه دافعه دارند. قوه دافعه به خصوص در حیوانات و انسان همین نقش را ایفا میکند. در روح انسان باید چنین استعدادی وجود داشته باشد. باید عامل جاذبه روانی داشته باشیم تا از کسانی که برای ما مفید هستند، خوشمان بیاید، دوستشان بداریم و به آنها نزدیک شویم، تا از آنان علم، کمال، ادب، معرفت و اخلاق فرا بگیریم. چرا انسان افراد و امور پسندیده را دوست دارد؟ برای اینکه وقتی به آنان نزدیک میشود، از آنها استفاده میکند. نسبت به خوبانی که منشأ کمال هستند و در پیشرفت جامعه مؤثرند باید ابراز دوستی کرد اما در مقابل، باید با کسانی که برای سرنوشت جامعه زیانبار هستند دشمنی کرد. قرآن میفرماید باید به حضرت ابراهیم(ع) و یاران او تأسی کنید. حضرت ابراهیم(ع) در فرهنگ اسلامی جایگاه بسیار رفیعی دارد. پیغمبر اکرم(ص) هم میفرمود من تابع ابراهیم هستم. ابراهیم(ع) و یارانش به بت‏پرستانی که با آنها دشمنی کردند و ایشان را از شهر و دیار خود بیرون راندند، گفتند: «انّا برئاء منکم؛ ما از شما بیزاریم.» بعد میفرماید: بین ما و شما تا روز قیامت دشمنی و کینه برقرار است؛ مگر اینکه دست از خیانتکاری بردارید. لعن و نفرین و دشمنی با کافران و بدکاران و ظالمان، اعلام تنفر از کفر، بدی و ظلم است. مؤمن همان گونه که عشق به خوبی، نیکی و عدالت و پاکی دارد، از زشتی، بدی و ستمگری بیزار است. نمی‌تواند قلبی پاک باشد، اما از ستم، زشتی، پلیدی و خیانت بیزار نباشد. لعن بر کافران و ظالمان اعلام همین حقیقت است. تنها دوستی دوستان خدا کافی نیست؛ اگر دشمنی با دشمنان خدا نباشد، دوستی دوستان هم از بین خواهد رفت. اگر سیستم دفاعی بدن نباشد، سیستم جذب هم، نابود خواهد شد. مهم این است که جای جذب و دفع را درست بشناسیم. نمیتوانیم از برکات حسینی استفاده کنیم مگر اینکه اوّل دشمنان او را لعن کنیم، بعد بر او سلام بفرستیم. قرآن میفرماید:«أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم ».(7) پس در کنار سلام، باید لعن باشد. در کنار ولایت، تبرّی و اظهار دشمنی نسبت به مخالفان اسلام نیز باید باشد. برپایی مجالس عزاداری و لعن و نفرین ها، باید با معنا و جهت دار باشد، به طوری که نفرت از یزیدهای زمانه را به دنبال داشته باشد، نیز روحیه یاران با وفای امام به نمایش در آید و شعارها بر پایه شعور باشد. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------- پی نوشت ها: 1. المیزان، ج1، ص 390. 2. احزاب (33) آیه 64. 3. میزان الحکمه، ج 2، ص 966. 4. همان، ص 944. 5. کنزالعمّال، ح 24688 6. فاطر (35)، آیه 6 7. فتح (48)، آیه 29. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️متن شایعه👇👇 " خیلی جوان بودم، خرداد 76 را تازه پشت سر گذاشته بودیم، سردبیری همشهری گفت با خانواده شهدا مصاحبه کنم، به مناسبت بزرگداشت هفته جنگ. خیلی زود خانواده "محمد جهان‌آرا" را انتخاب کردم، همیشه برایم جذابیت داشت، نمی‌دانم چرا؟ شاید بخاطر آهنگ ممد نبودی. خانه محقر، ساده، و فقیرانه‌شان حوالی میدان گرگان بود. آن روز، هم مادر محمد به پرسش‌ها پاسخ می‌داد بود، هم خاله‌اش، که او هم در زمان شاه مثل محمد زندانی بود. خاله محمد بیشتر از مبارزات محمد و برادرش در زمان شاه می‌گفت، و مادرش از روزهای بعد از انقلاب. می‌دانستم سه شهید دارند؛ "محمد" که فرمانده سپاه خرمشهر بود، "علی" که در زندان شاه و زیرشکنجه ساواک شهید شده بود، "محسن" که در خرمشهر اسیر و مفقودالاثر بود. به دیوار روبرو که نگاه کردم، نه عکس سه نفر، که عکس "چهار نفر" را دیدم. مادرش تا دید به عکس‌ها نگاه می‌کنم، آهی بلند کشید و گفت: «آن ‌یکی "حسن" است، دانشجوی پزشکی بود. سال شصت در تظاهرات سازمان مجاهدین بازداشت شد، همان روز که بازداشت شد، "محمد" آمد خانه، و به من گفت؛ توی یک ساک، برایش لباس و وسایل ضروری بگذارم. گفت نگران نباش! ما همه می‌دانیم که، "حسن هیچ کاری نکرده، جز خواندن روزنامه، و شرکت در چند تظاهرات. زود آزاد می‌شود." مادر جهان آراها تند و تند از "حسن" می‌گفت. من از "محمد" و بقیه پسرهای شهیدش می‌پرسیدم، و او از "حسن" می‌گفت. انگار دلش می‌خواست بیشتر از پسری حرف بزند که حرف زدن از او ممنوع بود...!: همه‌ی بچه‌هام خوب بودند، اما "حسن" از همه خوب‌تر و باتقواتر بود. " (متن شایعه خلاصه شده ) ✅پاسخ شایعه👇👇👇 1. خبرنگار زن نویسنده متن، سابقه بازداشت، محکومیت کیفری و محرومیت از خبرنگاری را به دلیل تبلیغ علیه نظام اسلامی دارد و اظهارات بدون سند و شاهد او که به 20 سال قبل هم ارجاع شده، ادعاییست که اعتباری ندارد! 2. با فرض صحت ماجرا، چرا نویسنده در این 20 سال به عهدش وفا نکرد و مطالب را ولو بصورت شفاهی بیان نکرد، آنهم در حالیکه در سالهای پس از آن دیدار، مطالب خلاف زیادی به جمهوری اسلامی منتسب نمود؟! http://yon.ir/jhna1 3. در برخی منابع آمده که برادر "شهید بزرگوار سیدمحمد جهان آرا"، یعنی "سیدحسن" در سال 60 به دلیل عضویت در سازمان منافقین بازداشت و در سال 67 اعدام می شود. 4. با تجاوز نظامی منافقین در سال 67 و ایجاد حرکتهایی برای شورش در شهرها و زندانها، وضعیت این گروه بررسی مجدد شد و تنها افرادی که بر موضع نفاق خود پافشاری کرده و با هواداری از منافقین همچنان در صدد آشوب و تحریک دیگران به شورش بودند، اعدام گردیدند. http://shayeaat.ir/post/74 5. خانواده شهیدان جهان آرا بجز فرزند معدوم خود، سه فرزند دیگر را در راه انقلاب و دفاع از ایران تقدیم کردند و تا پایان حیات هرگز دست از حمایت از نظام اسلامی بر نداشتند! دلیل عدم نصب عکس این فرزندشان، نارضایتی از عملکرد او و تایید راه دیگر فرزندان شهیدشان بوده است. http://yon.ir/jhna2 6. انسانهای بزرگ سرشار از مهر فرزندند، اما در برابر انحراف و تقابل او با عدالت، این مهر را لحاظ نمی کنند! فرزندان آقایان گیلانی، مشکینی و جنتی نمونه های بارز این مطلب در تاریخ انقلابند که پس از انحراف و عدم امکان اصلاح به عدالت سپرده شدند. http://yon.ir/jhna3 7. ادعای فشار بر خانواده شهید جهان آرا و دلگیری آنها از مقامات کشور در حالیست که روابط خوبی با مسئولین نظام و خصوصا صمیمیتی ویژه با رهبر انقلاب داشته اند! http://yon.ir/jhna4 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
کلیپی در فضای مجازی منتشر شده که درآن مراسم خاکسپاری را میبینید که بجای تلقین و عزاداری همراه با دف و جیغ و سوت و... می باشد این مراسم متعلق به یکی از مسترهای عرفان انحرافی حلقه است و با واکنش های تند و انتقادی کاربران همراه شده است معلومه دیگه به انحراف کشاندن مردم نتیجش اینه که بجای تلقین و نام اهلبیت دف و سوت نصیبش میشه @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چرا_حجاب_اجباری؟ حرفهای جنجالی رحیم پور ازغدی در موضوع حجاب اجباری ❌دختران سرزمینم، یکبار برای همیشه جواب این سوال را ببینند @mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی از یک روحانی پخش شده که مدعی است «قرآن تحریف شده، سه جلد بوده و اکنون یک جلدش در اختیار ما هست و دو جلد دیگر نزد امام زمان (ع) می‌باشد»، پاسخ چیست؟ پاسخ در پست های زیر👇👇👇 @mobahesegroup
این آقا (کمال حیدری) گفته است: «برخی از علمای گذشته گفته‌اند: «قرآن اصلی 17 هزار آیه بوده و قرآن فعلی شش هزار آیه دارد، پس اگر این یک جلد شده، قرآن اصلی سه جلد می‌باشد و دو جلدش نزد حضرت امام مهدی علیه السلام می‌باشد»! و البته نحوه‌ی بیان وی نیز در تأیید می‌باشد. الف – حال کدام یک از علمای گذشته، اصلی و غیر اصلی بودن قرآن مجید را این‌طور کیلویی محاسبه کرده‌اند و از کجا فهیده‌اند که قرآن اصلی هفده هزار آیه داشته و ... را نمی‌دانیم؛ ولی حقیقت مطلب این است که قرآن مجید، اصلاً به صورت کتاب نازل نشده که یک، دو و سه جلد یا بیشتر باشد! برخی که هیچ آشنایی با توحید، نبوت، رسالت، انزال وحی و قرآن کریم ندارند [و بعضاً مغرض نیز هستند] گمان می‌کنند که کتاب الهی (قرآن مجید)، یعنی همین صفحات قرار گرفته بین دو جلدی که در اختیار آنهاست! و خیال می‌کنند که ناگهان یک یا سه جلد کتاب از آسمان نازل گردیده و در اختیار حضرت رسول صلوات الله علیه و آله قرار گرفته است! در حالی که قرآن کریم، حتی به صورت الواح معدود و مختصری که به حضرت موسی علیه السلام نازل شد، نازل نگردیده است، بلکه به تمامی انبیای الهی، وحی نازل شده است و مخاطب وحی نیز قلب و جان پیامبران خداوند متعال می‌باشد. چنان که در مورد قرآن مجید فرمود: « قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ » (البقره، 97) ترجمه: (آنها می‌گویند: «چون فرشته‌ای که وحی را بر تو نازل می‌کند، جبرئیل است، و ما با جبرئیل دشمن هستیم، به تو ایمان نمی‌آوریم!») بگو: «کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است؛ در حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند؛ و هدایت و بشارت است برای مؤمنان.» ب – وی در شرح روش اخباری و اصولی می‌گوید: «برخی از علما از قرون سه و چهار، بر این باور بوده‌اند که "یا این که قرآنی که به دست ما رسیده ناقص است، پس نمی‌شود به آن اعتماد کرد؛ یا اگر هم کامل باشد، آن را ما نمی‌توانیم بفهمیم، جز راهی که از روایات اهل بیت وارد است، لذا عموماً در حوزه‌های علمیه ما، روایت اصل است، نه این که قرآن اصل است"»! ادامه در پست بعدی👇👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پاسخ بالا👆👆🔻👇👇 خلط مبحث: حوش بینانه آن است که بگوییم: «شاید وی، نتوانسته است مطلب را برساند، چنان که پس از چهل سال اقامت، تحصیل و تدریس در ایران، می‌گوید: زبان اصلی من عربی است و شاید نتوانم منظورم را به فارسی درست بیان نمایم»، اما چه عمداً و چه سهواً، خلط مبحث شده است: 1- اگر کسی بگوید: «یا قرآن کریم وحی نیست، یا اگر هست باید اطاعت شود»، معنایش این نیست که دراصل بودن آن تردیدی هست؛ پس اگر عده‌ای گفتند: «یا اصل نیست و یا ما قدرت فهم کامل آن را نداریم و باید به روایات رجوع نماییم»، معنایش تردید نمودن در اصل بودن این قرآنی که در اختیار داریم نمی‌باشد؛ بلکه تأکید بر ضرورت فراگیری آن از معلمانش (اهل عصمت علیهم السلام) و جلوگیری از تفسیر به رأی و یا برداشت‌های ذوقی، مطابق میل و منطبق با هوای نفس می‌باشد. 2- اما این که نتیجه گرفته است که «در حوزه‌های علمیه ما، روایت اصل است و نه قرآن»، هم خطاست، هم دروغ است و هم تهمت و افترایی بزرگ! تا کنون کدام عالمی، در کدام حوزه‌ای مدعی شده که "روایت اصل است و نه قرآن"؟! در حالی که هر طلبه‌ی پایه‌های اول حوزه نیز فرا می‌گیرد که از شروط اولیه‌ی در "صحت حدیث"، انطباق آن با "عقل و وحی" می‌باشد و اگر احیاناً حدیثی نقل گردد که با "نص" مغایرت داشته باشد، "نص = آیه قرآن کریم" است که اصل است و حجیت دارد و آن بیان از اعتبار حدیثی ساقط می‌گردد، چنان که پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «ما جائَكُم ‎ْ عَنّي مِنَ حديثٍ موافق للحقِّ فأنا قُلْتُهُ و ما أتاكُمْ عَنّي مِنْ حديثٍ لا يُوافِقُ الحقَّ فَلَمْ اقُله و لَنْ اقول الا الحق» (بحارالانوار،ج2،ص188) ترجمه: اگر حديث و روايتی از من به شما رسيد كه موافق حق بود پس آن حديث را من گفته‌ام (يعنی صحيح است) اگر موافق حق نبود، آن حديث از من نيست (يعنی جعلی و دروغ است) و من هرگز چيزی نمی‌گويم مگر حق و موافق حق باشد. 3- نه تنها هر طلبه‌ای، بلکه هر انسان عاقل و مسلمانی می‌داند که اساساً رجوع ما به پیامبر اکرم و اهل عصمت علیهم السلام، مبتنی بر فرامین خداوند متعال در کلام وحی مبنی بر ضرورت اطاعت و تبعیت از ایشان، برای رسیدن به رشد و فلاح می‌باشد که "عقل و وحی" مصدق این فرمان‌هاست. ج – قرآن کریم که ناگهان از دست پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به دست امام زمان علیه السلام نرسیده است که بگویند: این اصل نیست و آن اصل است یا این ناقص است و آن کامل! بلکه در این فاصله یازده امام معصوم دیگر نیز بودند، اما نه تنها هیچ کدام نفرموده‌اند که این قرآن ناقص است، یک جلد از سه جلد است و ...؛ بلکه تصریح نموده‌اند که همین کتاب خداست و به آن تأسی و استناد نموده‌اند و همین قرآن را تفسیر و تدریس نموده‌اند و احکام فقهی را مستند به همین قرآن کریم بیان داشته‌اند؛ لذا اکنون نیز فقه [شریعت]، با تحقیق در همین قرآن و نیز استناد به احادیث و روایات معتبر اهل عصمت علیهم السلام که مستند و مستدل به همین قرآن کریم می‌باشد، استنباط و استخراج می‌گردد. د – اساساً قرآن کریم، که کتاب آخرین دین الهی می‌باشد، تحریف نشدنی است. نص صریح وحی در قرآن کریم و حکم عقل نیز همین معنا را تصریح نموده و متذکر می‌گردند، چرا که اگر تحریف شود، با اصل هدایت الهی مغایرت خواهد داشت. ادامه در پست بعدی👇👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پاسخ قسمت آخر👇👇👇 نکته: کتاب‌های بسیاری توسط صهیونیسم و فراماسون [تشکیلات شیطان‌پرستی]، برای اهلش نازل می‌شود که به مراتب بیش از سه جلد می‌باشد، و اگر به کسی فقط یک یا دو جلدش نازل شده، به این علت است که به مراتب لازم در بندگی اربابان و جایگاه لازم در نقش‌آفرینی انحرافی نرسیده است [زیاد تحویلش نگرفته‌اند]! و منشأ، مبدأ و منبع "اسلام امریکایی و اسلام انگلیسی" امروز، همین کتاب‌هایی است که از سوی آنان به فرستادگان‌شان نازل می‌گردد. بدیهی است که در کتاب‌های نازله از سوی آن اربابان، به ظاهر کتاب دست نمی‌خورد (چون امکانش نیست)، اما باطنش با تفسیر به رأی و تأویل به سود خود و جعل معنا و مقصود و ...، تحریف می‌گردد. و اما رسولان و مأموران آن اربابان، مکلفند که به هر شکل ممکن، در اندیشه و قلب مسلمانان ایجاد تشویش، نگرانی، ناباوری، شک، شبهه و انحراف نمایند. لذا ما باید به حکم عقل و قرآن مجیدی که در دست داریم، دانا، بصیر و دشمن شناس باشیم، و الاّ نه از عقل چیزی عایدمان می‌شود و نه از وحی (قرآن مجید) و نه از حدیث چیزی خواهیم فهمید؛ ولو به حسب ظاهر حافظ قرآن کریم، عالِم یا حتی آیت الله شویم: حدیثی از امام حسن مجتبی علیه السلام: «وَ اعْلَمُوا عِلْمًا یقینًا أَنـَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا التُّقى حَتّى تَعْرِفُوا صِفَةَ الْهُدى، وَ لَنْ تُمَسِّكُوا بِمیثاقِ الْكِتابِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَبَذَهُ وَ لَنْ تَتْلُوَا الْكِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى حَرَّفَهُ، فَإِذا عَرَفْتُمْ ذلِكَ عَرَفْتُمُ الْبِدَعَ وَ التَّكَلُّفَ وَ رَأَیتُمْ الْفِرْیةَ عَلَى اللّهِ وَ التَّحْریفَ وَ رَأَیتُمْ كَیفَ یهْوى مَنْ یهْوى.» (تحف العقول، ص 227) ترجمه: به یقین بدانید كه شما هرگز تقوا را نشناسید، تا آن كه صفت هدایت را بشناسید؛ و هرگز به پیمان قرآن تمسّك پیدا نمی‌كنید، تا كسانى را كه دورش انداختند بشناسید؛ و هرگز قرآن را چنان كه شایسته تلاوت است تلاوت نمى‌كنید، تا آنها را كه تحریفش كردند بشناسید؛ هر گاه این را شناختید، بدعت‌ها و بر خود بستن‌ها را خواهید شناخت و دروغ بر خدا و تحریف را خواهید دانست و خواهید دید كه آن كه اهل هوى است چگونه سقوط خواهد كرد. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
فرصت استثنایی و ویژه دوره ی آموزشی لهجه ی عراقی (ویژه اربعین) هرچه سریعتر اقدام نمایید @mobahesegroup
درباره نهصت عاشورا و امام حسين عليه السلام
⁉️اصلی ترین شبهاتی که وهابیت درباره واقعه عاشورا مطرح می کند به چه حوزه هایی اختصاص دارد؟ ✅پاسخ 👇👇👇 شبهات عاشورایی وهابیت چند محور دارد، نخست گریه و عزاداری بر سالار شهیدان (ع) است یعنی می گویند گریه بر اموات صحیح نیست و نیز عزاداری بر آنها بدعت است و با این نوع مباحث می کوشند عزاداری امام (ع) را به لحاظ مشروعیت زیر سوال ببرند و بگویند این عزاداری ها بدعت آمیز است. محور دیگر شبهات آنها درباره قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است که می گویند قیام ایشان قیام نبود بلکه شورش بود و ایشان را به عنوان کسی که علیه سلطان زمان خود شوریده معرفی می کنند یعنی فردی طاغی و خارجی که وحدت اسلام را زیر سوال برده است. محور مهم دیگر این شبهات آن است که وهابیت شیعه را قاتل اصلی امام حسین (ع) معرفی می کند. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️وهابیت از چه منظری گریه بر امام حسین (ع) را زیر سوال می برد و چه پاسخی می توان به این شبهه ارائه کرد؟ ✅ پاسخ 👇👇👇 وهابیت در دو حوزه نسبت به گریه و عزداری بحث می کند نخست حرمت گریه بر هر شخصی و در مرحله بعد گریه بر امام را بدعت می داند که هر دوی این شبهات رد شدنی است. چراکه در منابع اهل سنت می بینیم پیامبر (ص) در رحلت مادرشان گریسته اند، همچنین در رحلت فرزندشان ابراهیم و نیز عمویشان ابوطالب و نیز فاطمه بنت اسد (س) مادر امیرالمومنین (ع) گریسته اند که در کتب تاریخی و روایی اهل سنت موجود است. اما نسبت به اباعبدالله الحسین (ع) در مقاتل مشهور همچون مستدرک حاکم نیشابوری که شافعی مذهب است و دیگر منابع آمده که نخستین کسی که در اسلام بر امام حسین (ع) روضه خواند و گریست پیامبر (ص) بوده اند. هنگام ولادت امام حسین (ع) پیامبر (ص) مغموم شدند وقتی علت را پرسیدند ایشان فرمودند که جبرئیل به من خبر دادند که فرزندت حسین (ع) به شکل فجیعی همراه با خانواده و یاران به شهادت می رسد و این نخستین روضه خوانی بر امام حسین (ع) بوده است. علاوه بر این، امت اسلام چه شیعه و سنی در طول تاریخ بر امام حسین (ع) و مصائب آن حضرت (ع) گریسته اند و با این گریه هم اعلام برائت می کردند نسبت به بنی امیه و هم اعلام دوستی و مودت نسبت به اهل بیت (ع) پیامبر (ص). در اینجا می توان این سوال یا شبهه را خطاب به وهابیت مطرح کرد که چرا بجای اینکه جنایات یزید و معاویه و قاتلین اباعبدالله (ع) را محکوم کنند و آنها مورد سوال و مواخذه قرار دهند چرا بر سر مظلوم می کوبند چرا ظالم را محاکمه نمی کنند؟! مگر امام (ع) با فرزند و اصحابشان چه کرده بودند که آن جنایات بر سرشان آمد و بجای آنکه وهابیت از مظلوم دفاع کند همیشه از ظالم دفاع کرده است؟ آیا تا کنون یک بار مسببین حادثه کربلا را محکوم کرده اند؟ چرا ما باید برای اشک ریختن بر امام حسین (ع) و مصائب آن حضرت (ع) دلیل بیاوریم؟! آنها باید دلیل بیاورند که چرا این رسم ما را بدعت می نامند در حالی که خودشان خلاف جریان اسلامی حرکت کرده اند. این ما هستیم که باید بپرسیم چرا وهابیت از دشمنان اهل بیت (ع) اعلام برائت نمی کند و بجای آن در دفاع از یزید و معاویه سریال قبیح "حسن، حسین و معاویه" را ساخته و جنایات بنی امیه را توجیه می کنند کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️وهابیت شبهه ای مطرح کرده و می گویند امام حسین (ع) علیه خلیفه وقت خروج کرد و شورید و او فردی خارجی است، چه پاسخی می توان به این شبهه ارائه کرد؟ ✅ پاسخ 👇👇👇 این مسئله از دیدگاه شیعه حل شده چراکه شیعه معتقد است امام (ع) حق است و اگر زمانی صلح کرد و زمانی قیام و جهاد و قول و فعلشان حجت است و هر کاری انجام دهند طبق دستور الهی بوده است چراکه امام (ع) برای اصلاح امت پیامبر (ص) و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند چراکه در آن زمام جز پیکری از اسلام باقی نمانده بود. اما از دیدگاه اهل سنت و وهابیت خروج نسبت به خلیفه حتی اگر ظالم و جائر باشد، جایز نیست، اما علی رغم وجود چنین دیدگاهی در میان اهل سنت، اکثریت آنها جریان معاویه و یزید را محکوم کرده و امام حسین (ع) را برای قیام علیه خلیفه وقت محق دانسته اند. حتی برخی از علمای اهل سنت معاویه و یزید را لعن می کردند. اما در این میان، سلفی ها و وهابیت چنین حقی را به امام حسین (ع) نمی دهند و این قیام را نامشروع می دانند. این تفکر بنی امیه است گه در میان مردم مطرح کرد و اتباع آنها روی آن مانور می دهند یعنی اصل این تفکر عدم خروج علیه سلطان ظالم و جائر از تفکرات اموی است نه اسلامی! در این میان سوال ما از سلفی ها این است که شما که خروج علیه سلطان را جایز نمی دانید پس چرا عایشه و طلحه و زبیر که در زمان امیرالمومنین (ع) دست به شورش زدند را تایید می کنید؟ اگر قرار باشد به اطاعت و تمکین، امیرالمومنین (ع) خلیفه چهارم بودند پس چرا چرا طلحه و زبیر جنگ جمل و معاویه جنگ نهروان را علیه ایشان به راه انداختند، اگر امام حسین (ع) خارجی است و علیه خلیفه خروج کرده پس باید نسبت به این مسئله هم موضع گرفت؛ چطور گفته می شود معاویه و طلحه و زیبر در جهاد اجتهاد کردند اما امام حسین (ع) نه. بنابراین، تفکر وهابیت تفکر اموی و سفیانی است و حافظ منافع آنها هستند. در واقع، اینها احیاگر تفکرات اموی و حافظ منافع آنها و توجیه گر جنایات بنی امیه هستند و کاری جز این ندارند و لذا نسبت به قیام امام حسین (ع) بدترین تعابیر را بکار می برند در حالی که امام حسین (ع) سید جوانان بهشت و سبط پیامبر (ص) هستند. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️یکی از شبهات وهابیت این است که چرا در زیارت عاشورا به همه بنی امیه لعن فرستاده می شود آیا در بین آنها هیچ مومنی نبوده است؟ ✅پاسخ اجمالي👇👇👇 باید توجه داشت که این شبهه حکم غالبی است، مگر نه آنکه در قرآن بنی امیه به عنوان شجره خبیثه و ملعونه یاد شده اند که جنس آنها و عمومشان را دربر می گیرد، بنابراین اگر اشکال وارد باشد ابتدا باید به قرآن شبهه گرفت. اگرچه در هر جریان استثنائاتی وجود دارد اما تفکر غالبی بنی امیه ضدیت با ائمه (ع) و پیامبر (ص) است. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️فلسفه سیاه پوشی برای امام حسین (ع) به ویژه در دهه نخست یعنی قبل از رسیدن سالروز شهادت چیست؟ ✅پاسخ اجمالي 👇👇👇 رنگ مشکی در اسلام کراهت دارد و پوشیدن آن مکروه است و مومن باید لباس هایی با رنگ روشن و شاد بپوشد، اما استثناء دارد اگر برای احیای شعائر دینی و عزای اهل بیت (ع) به ویژه امام حسین (ع) باشد مستحب و مورد تاکید است. این شبهه ای که درباره سیاهپوشی محرم مطرح می کنند به حقیقت پیام عاشورا باز می گردد، باید توجه داشت که انقلاب امام حسین (ع) آبروی بنی امیه را برد، آنها با هر کاری که تفکر امام (ع) را بیدار کرده و اذهان را متوجه قیام ایشان کند و به اذهان تلنگره زده که به قیام ایشان بنگرند و تفکر کنند، مخالفند. پوشیدن لباس مشکلی نیز از جمله مواردی است که سوال ایجاد می کند و وقتی در پاسخ به آن واقعیت بازگو شود مسببان آن واقعه و جنایت تاریخی مورد لعن قرار می گیرند از این رو با هر وجهه ای که یادآور واقعیت کربلا است مخالفت می کنند. حرف سر رنگ نیست حرف سر فکر است آنها با هر نماد و مظهری از عاشورا و هر کاری که یادآور عشورا و برائت مومنین از قاتلان حقیقی امام حسین (ع) است، مشکل دارند. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
✳️روز مباهله را یك روز علمی تلقّی كنید / لزوم توجه مجامع علمی به بزرگداشت روز مباهله آیت الله العظمی جوادی آملی با تاکید بر گرامیداشت روز مباهله اظهار داشتند: جریان مباهله واقعه بسیار مهمی است که 24 ذیحجّه به وقوع پیوسته است و این روز را همه ما چه حوزوی و چه دانشگاهی باید گرامی بداریم چرا که این روز از برجسته‌ترین روزهای سال است. 🔷ایشان بیان داشتند: از غریب ترین ایام زندگی ما ایام مباهله است. خیلی از ما عالمانه حرف می‌زنیم و عوامانه فكر می‌كنیم در نتیجه آن اركان ولایت را تقریباً از دست می‌دهیم در حالی که آن اجزای غیر ركنی را خیلی محترم می‌شمریم مانند اول ذیحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امیر با فاطمه زهرا(سلام الله علیهما) است اینها جزء واجبات غیر ركنی است. 🔷معظم له ادامه دادند: در نماز یك واجب ركنی داریم یك واجب غیر ركنی، در خصوص امامت و ولایت نیز همین طور است؛ غدیر جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق می‌كند. در حالی که نه رسانه‌ها از او نام می‌برند و نه حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غیر ركنی را خیلی دامن می‌زنیم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزای نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غیر ركنی است اما ركوع و سجود واجب ركنی است. 🔷آیت الله العظمی جوادی آملی خاطرنشان کردند: روز مباهله متأسفانه در پیش ما خیلی جلال و شكوه ندارد! درست است غدیر مسئله خاصی است ولی قبل از جریان غدیر آیه قرآن صریحاً از وجود مبارك علی بن ابیطالب به عنوان جانِ پیغمبر یاد كرده است ﴿نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾ هم مفسّران بالاتفاق بر این هستند و هم روایات اهل بیت بالاتفاق بر این است و هم تاریخ‌نگاران بالاتفاق این مطلب را نوشتند. 🔷ایشان با اشاره به روایتی از امام رضا علیه السلام در خصوص مباهله اذعان داشتند: وقتی مأمون(علیه من الرحمن ما یستحق) ، به وجود مبارك امام رضا(سلام الله علیه) عرض می‌كند به چه دلیل علی بن ابیطالب(سلام الله علیه) افضل است؟ ایشان دیگر نفرمود غدیر، فرمود با ایه ﴿انفسنا﴾ ، خدا وقتی وجود مبارك حضرت امیر علیه السلام را جان پیغمبر می‌داند از این بالاتر فضیلت فرض می‌شود؟! «من كنت مولاه فهذا علی مولاه» كه گفته ی خود پیغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علی جان پیغمبر است، کجا؟! و وجود مبارك امام رضا علیه السلام به این استدلال كرد . 🔷ایشان بیان داشتند: وجود مبارك امام رضا فرمود منظور از ﴿انفسنا﴾ خود جانِ پیغمبر است نه منظور از ﴿انفسنا﴾ یعنی «رجالنا»! برای اینكه اگر منظور این مرد بود، چرا ﴿ابنائنا﴾ را دیگر ذكر كرد؟! در نتیجه این روز مباهله یک روز علمی و تحقیقی و یک مسئله دقیق عقلی كلامی است و فخر ماست. قبل از جریان غدیر ذات اقدس الهی وجود مبارك حضرت امیر را به منزله جان پیغمبر حساب كرد، اینكه یک تعبیر شاعرانه و تبلیغی نیست، این یک مطلب عظیمی است منتها ما شیعه‌ها متأسفانه از این مفاخرمان خبری نداریم، 24 ذیحجّه می‌آید و می‌گذرد بی آنکه حتی یك رساله‌ درباره بِهال نوشته شود در حالی که لازم است پژوهشگران رشته تخصّصی كلام درباره آن چندین مقاله بنویسد و آن روز، روز همایش های علمی در این زمینه باشد، این اشكال‌ها بازگو شود و این پاسخ‌های امام رضا(سلام الله علیه) مطرح گردد. 🔷معظم له در توصیه ای خطاب به مسئولین فرهنگی و علمی بیان داشتند: توصیه می‌كنیم فرصت روز 24 ذیحجّه را هرگز از دست ندهید و آن را به عنوان یك روز علمی تلقّی كنید؛ مقاله‌ای، پایان‌نامه‌ای، رساله‌ای در زمینه بهال نوشته شود تا روشن شود اینكه مباهله اتفاق افتاد، وضعش چگونه بود، حوزه‌اش چگونه است، قلمروش چگونه است. دوم اینكه الآن هم این معجزه بِهال زنده است همانگونه که قرآن الآن زنده است. منبع: آرشیو جلسات درس تفسیر و اخلاق معظم له کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
⁉️ متن شبهه:👇👇 " آقا یه سوال؟؟؟؟ چرا ملاها و روضه خوان ها و مداح ها تو محرم پول می گیرند . آشپز مفتی آشپزی می کنه آبدارچی هییت مفتی چایی می ریزه تکیه و حسینیه مفتی جارو کشی و نطافت میشه سیم کش برای کارهای برقی مفتی کار کنه که برا امام حسینه و و و ... خوب خود اینها چرا پول می گیرند مگه برا امام حسین نمی خونند مگر خودشون نمی گن اجرت با امام حسین خوب خودشون هم مفتی بخونند اون دنیا اجر و اجرتشون را بگیرند. اصلا نکنه خودشون میدونند اون ور واسه این چیزها خبری نیست؟ " ✅ پاسخ شبهه👇👇 1⃣ فرض هایی که مبنای شبهه بر آن قرار گرفته صحیح نیست و طبعا نتیجه گیری حاصل از فرض ها هم صحت ندارد! @mobahesegroup 2⃣ تمام افراد برای امور مجالس امام حسین (ع) رایگان کار نمی کنند و از طرفی هم تمام سخنرانان و مداحان هم اجرت مطالبه نمی کنند! 3⃣ اکثریت اهل منبر و مداحان مبلغی تعیین نمی کنند، بلکه متولیان مجالس در صورت تمایل در راستای تکریم آنها در بزرگداشت شعائر مذهبی، خودشان مبلغی را تقدیم آنها می کنند! 4⃣ پرداخت هدیه یا صله به خادمان این مراسمها سیره اهل بیت(ع) و جهت تکریم آنهاست که در آن فرقی بین سخنران و آبدارچی هم نیست! http://yon.ir/sele1 5⃣ خدمات رایگان اغلب افراد در مجالس، جزو حرفه آنان نیست! بسیاری از روحانیون و مداحان پیشقدم و داوطلب فعالیتهایی چون جاروکشی، توزیع چای، آشپزی و... در هیئات ها هستند! 6⃣ یک سخنران از مدتها قبل برای مراسم تحقیق و مطالعه دارد و زمان صرف می کند؛ غالب مداحان نیز اوقاتی را صرف مطالعه و تمرین می کنند. @mobahesegroup 7⃣ گرفتن هدیه منافاتی با پاداش اخروی ندارد! مثلا آیا یک معلم که او هم مانند اهل منبر، به تربیت و پرورش افراد مشغول است، به ثواب اخروی بسنده می کند و حقوق نمی گیرد؟! 8⃣ شاید عده کمی رفتاری در خور این مجالس نداشته باشند، اما یقینا جمع بستن تمام افراد با رفتار بخشی کوچک، مغلطه شبهه افکنان است! http://yon.ir/madahi11 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 کلیپ دستگیری شروری که به مامورین پلیس حمله ور شده بود 🔺قسمت دوم این کلیپ در ابتدا در فضای مجازی به شکل تقطیع شده و جهت تخریب و وجود ترس از شرور توسط پلیس جلوه داده شده بود. @mobahesegroup
⁉️چرا رهبرى در ايران مادام العمر است؟👇👇 ✅ پاسخ : 👇👇 (قسمت اول) برخى نويسندگان بر اين باورند كه: «انتخاب رهبر براى زمان محدود نه تنها اشكال شرعى و عقلى ندارد، بلكه با دموكراسى سازگارتر است… دموكراسى، روشى است معين براى رسيدن به نتايجى نامعين. دموكراسى، حكومت انتخابى است و انتخاب هم به صورت ايجابى و هم به صورت سلبى تجلّى مى كند. گاه به يك فرد رأى مثبت مى دهيم و او را بر صدر مى نشانيم و گاه به فرد ديگرى، رأى منفى مى دهيم و او را عزل مى كنيم . دموكراسى، تغيير مسالمت آميز حكومت است. ممكن است يك نفر به روش هاى دموكراتيك انتخاب شود و حكومت و رهبرى را در دست بگيرد، اما پس از آن به گونه اى راه ها را مسدود كند كه شهروندان نتوانند او را بركنار كنند. رژيمى كه با انتخابات بر سر كار آمده، اما با روش هاى دموكراتيك نتوان آن را تغيير داد، رژيم دموكراتيك نيست».[1] مبناى اختلاف در دايمى يا موقت بودن رهبرى، گوناگون است. اگر بخواهيم مشروعيت رهبرى را با انتخاب و بيعت مردم ثابت كنيم، مدت رهبرى پيرو نظر مردم خواهد بود. اگر مردم براى 50 سال بيعت كنند، مدت رهبرى 50 سال و اگر مردم براى 10 سال بيعت كنند، مدت رهبرى 10 سال است. در مقابل، اگر مشروعيت رهبرى را با نصب شرعى و الهى ثابت كنيم، مشروعيت و نصب رهبرى از ناحيه ى پيامبر و ائمه ى اطهار(عليهم السلام)خواهد بود و نايب عام امام زمان (عج) به شمار مى رود; يعنى ولايت ولى فقيه، ادامه ى ولايت پيامبر و ائمه ى اطهار(عليهم السلام)است و تعيين مدت آن نيز در اختيار شارع خواهد بود. ادامه 👇👇👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup