eitaa logo
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
24.8هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
9هزار ویدیو
230 فایل
پاسخگویی به شبهات وشایعات ومباحث دینی مدعیان دروغین وعرفانهای کاذب مدیر کانال👇 @sollemassama ادمین کانال👇 @Morteza_Kahromi کانال خبری ما @news_revolution 👇 ادمین تبادل وتبلیغ @F_Gh14 👇کانال پرسمان‌دینی ما @porseman_onlin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮 سؤال : نمی‌توانم مفهوم «هوالرزاق» را درک کنم. آیا به این مفهوم است که کسی در این دنیا به هیچ وجه گرسنه نمی‌ماند؟! پس این همه کودک آفریقایی که در اثر گرسنگی می‌میرند چه هستند؟! 🔮 پاسخ : به هیچ وجه چنین معنا و مفهومی ندارد. دقت کنیم که هر چه «کمال» وجود دارد، «هستی» است و هر چه ضعف و نقص خوانده‌ می‌شود، در واقع نیستی می‌باشند و عالم هستی، دو یا چند هستی بخش ندارد. لذا رزّاق، چه در رزق مادی و چه معنوی نیز اوست. آری، هر چه هست، آن را خدا هستی بخشیده و عطا نموده است، اما نه تنها دلیلی نیست که چون او هستی بخشیده و عطا نموده، هیچ قاعده و قانونی نداشته باشد، بلکه چون او علیم و حکیم است، همه شئون خلقتش نیز منطبق بر نظم لازم خودش می‌باشد. @mobahesegroup الف – فقط رزق و روزی نیست، بلکه علم را نیز خدا داده است، چون او علیم است و نه غیر او؛ پس کسی نمی‌تواند تجلی علم کند، به جز خود او. لذا فرمود: «عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ - به انسان آنچه را كه نمىدانست آموخت / العلق 5»، اما دلیل نمی‌شود که همگان عالم به همه چیز باشند یا در علم مساوی باشند – جمال، قدرت، کرم، رأفت و تمامی کمالات را نیز او داده است، چرا که کمالی جز او نیست و اعطا کننده و تجلی کننده اوست، اما دلیل نمی‌شود که همه چیز یک شکل باشد یا همگان یکسان کرم و جود و قدرت داشته باشند – هدایت نیز از آن اوست، چه تکوینی باشد و چه تشریعی با ارسال انبیا و رسل و انزال وحی و کتاب و قرار دادن امامان و رهبران به حق، اما دلیل نمی‌شود که همگان یک‌سان هدایت شوند. بلکه، هزاران هزار حکمت و قاعده و رابطه‌ی علت و معلول و قواعد دیگری برای اخذ فیض و کمال وجود دارد. مانند: نظام هستی – ضرورت‌های چرخه‌ی حیات – حکمت وجودی هر موجود – مرتبه و ظرفیت هر یک – جبر و اختیار – علت و معلول - حرکت و سکون و ... . ب – رزق الهی نیز از این اصول و قواعد مستثنی نمی‌باشد. غنی اوست و همگان فقیر هستند، پس کسی چیزی ندارد که بخواهد به اندازه‌ی ذره‌ای رازق (معنوی و مادی) خود یا دیگران باشد، لذا «هو الرازق». @mobahesegroup منتهی علم، مشیت و اراده‌ی الهی، منطبق با حکمت است، لذا هر چیزی اندازه‌ای «قَدری» دارد که اگر چنین نبود، همه چیز مساوی و تباه می‌شد؛ از این رو ضمن تصریح بر رزاقیت خود، به «قَدَر»، یعنی اندازه‌ها نیز متذکر شده است: «قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ و َمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ» (سبأ، 39) ترجمه: بگو در حقيقت پروردگار من است كه روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا براى او تنگ مىگرداند و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مى دهد و او بهترين روزى دهندگان است. «وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ» (الحجر، 21) ترجمه: و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازهاى معين فرو نمىفرستيم. «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ» (المؤمنون، 18) ترجمه: و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم و آن را در زمين جاى داديم و ما براى از بين بردن آن مسلما تواناييم. از جمله اندازه‌ها (قَدَرها): وقتی گفته می‌شود که خداوند متعال رازق و رزاق است، یعنی رزاقیت او بر اساس علم، حکمت، مشیت و البته عدل اوست. وقتی گفته می‌شود «عدل»، معنایش این نیست که همه مساوی خواهند بود، بلکه معنای عدل «قرار دادن هر چیزی در جای خود است» و در مقابل ظلم قرار دارد. وقتی گفته می‌شود «خداوند منّان به کسی ظلم نمی‌کند»، معنایش این نیست که در دنیا هیچ ظلمی اتفاق نمی‌افتد، بلکه ظلم از ناحیه‌ی او اتفاق نمی‌افتد؛ اما از قوانین خلقت جهان و انسان، اعطای اختیار در برخی امور و نیز هدایت تشریعی است که موجب کمال و وجه تمایز انسان با سایر موجودات می‌گردد. ولی برخی از انسان‌ها، این نعمات را ضایع کرده و در جای غیر خود و به صورت غلط و خطا استفاده می‌کنند و سبب ظلم به خود، ظلم به طبیعت، ظلم به نظام هستی و ظلم به هم نوع خود می‌شوند، لذا فرمود: @mobahesegroup «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (الرّوم، 41) ترجمه: به سبب آنچه دست‌هاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند. «وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ» (الشوری، 20) ترجمه: و هر [گونه] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمىگذرد. ج – پس، رازق خداست، اما رزاقیت نیز حساب
و کتاب و اندازه و قانون و قَدَر دارد. یه یکی به تناسب نقش او در کارگاه هستی زیادتر داده شده و به یکی کمتر داده شده و برای هر دو دستور العمل‌های لازم آمده تا چرخه به سلامت بچرخد و همه به کمال برسند؛ پس اگر هر کدام از غنی و فقیر خطا کردند، ظلم به نوع خود و بشریت کرده‌اند. این هم جزو قوانین الهی است. اگر عملکرد خودخواهانه‌ی گروهی از نوع بشر در تولید گازهای گلخانه‌ای سبب شد تا لایه‌ی اوزون پاره شود و حرارت زمین افزایش یابد و نزولات آسمانی کاهش یابد و بالتبع مناطقی چون آفریقا با خشک‌سالی مواجه شوند، ظلم کرده‌اند، هر چند که خداوند متعال برای شرایطی چون قحطی نیز دستورالعمل‌هایی دارد که وقتی عمل نمی‌کنند، ظلم بیشتر پدید می‌آید. حتی انسان مؤمن نیز ممکن است به خودش ظلم کند، ظرفیت وجودیش بالا نیست، از خدا طلب رزق و گشایش می‌کند، اما زمینه و ظرفیت آن را فراهم نمی‌کند و خدا می‌داند که اگر ذره‌ای بیشتر به او بدهد، طغیان خواهد کرد و چون به حفظ ایمانش اعتقاد و علاقه دارد، به او نمی‌دهد تا حفظ بماند. «وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ» (الشوری، 27) @mobahesegroup ترجمه: و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند مسلماً در زمين سر به عصيان برمىدارند ليكن آنچه را بخواهد به اندازهاى [كه مصلحت است] فرو مىفرستد به راستى كه او به [حال] بندگانش آگاه بيناست. البته «رزق الهی» تعریفی دارد و هر درآمدی رزق الهی نیست. رزق الهی همه برکت است و سبب رشد می‌شود، اما در آمدی که از هر راهی به دست می‌آید و در هر راهی مصرف می‌شود و همیشه با «ظلم» به خود و دیگران توأم است، رزق الهی قلمداد نمی‌گردد و چنان چه بیان شد، هزاران هزار قانون در این نظام علیت برای رزق، گشایش و وسعت، توزیع عادلانه و ... وجود دارد که اگر رعایت نشد، ظلم پدیدار می‌گردد. حدیث: @mobahesegroup حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «کاخی ساخته نمی‌شود، مگر به قیمت ویرانه ماندن ویرانه‌ای» - در این بیان نورانی، نکات ژرفی وجود دارد، از جمله آن که تذکر می‌دهد که توانمندی برای ساختن یک کاخ، یا از حلال به دست آمده است و یا از حرام. اگر از حرام باشد که ظلم مضاعف است و اگر از حلال باشد، [یعنی مثلاً اگر فلان آقا یا آقازاده از راه حلال این درآمد را کسب نموده باشد]، باز هم نمی‌تواند کاخی بسازد، مگر آن که به بی‌خانمان‌ها و کوخ‌ها و ویرانه‌ها، بی‌توجه باشد. هم چنین از ایشان پرسیدند: شما می‌فرمایید که «هو الرّزاق»، حال اگر یک نفر را داخل اتاق یا محفظه‌ای محبوس کنند، چنان چه هیچ راهی به بیرون نداشته باشد، روزی‌اش از کجا می‌رسد؟ فرمود: از همانجا که مرگش می‌رسد. در این بیان نیز به دو نکته‌ی مهم توجه داده شده است: اول آن که وقتی کسی را در چنین حالتی قرار دادند (طبق قوانین حاکم بر عالم خلقت)، روزی او همان مرگ اوست. دوم این که خدایی که می‌تواند از هر راهی مرگ را برساند، رساندن لقمه‌ای آب و غذا و یا به اصطلاح مائده‌ی الهی از دیوارهای بدون منفذ، برای او کار مشکلی نیست. اما همه افعالش بر اساس حکمت و قاعده است. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🔮 سؤال : چرا باید هر چیزی که از خدا می‌خواهیم، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشه؟ چرا بیشتر در روضه‌ها از مردم خواسته میشه که حاجات خودشون رو در نظر بگیرند؟ آیا خدا بنده‌ی خودشو در حال گریه کردن بیشتر دوست داره؟ 🔮 پاسخ: در این رابطه یک حقایقی وجود دارد و یک شائبه‌ها و حتی خرافه‌هایی که به هزاران دلیل، آنها شایع‌تر از آن حقایق امر می‌باشند. چرا که نوع انسان سطحی‌نگر و عجول است، لذا گویندگان نیز بیشتر از ظاهر کار گفته‌اند و پایان کار. همین امر سبب شده که زمینه برای شائبه‌ها و خرافه‌ها نیز مساعد شود، و البته از ضدتبلیغ گسترده و هدفمند نیز نباید غفلت نمود. شائبه‌ها: این که می‌گویند: شیعیان که اهل دعا، زیارت، مجلس و روضه هستند، دائماً در حال گریه، زاری، افسردگی و غم هستند، کاملاً دروغ القایی و شائبه می‌باشد، و البته نشر این شائبه نیز علت دیگری دارد، وگرنه لشان برای خنده و گریه‌ی ما نسوخته است. علت اصلی، نزدیک شدن محرم و ایام سوگواری در غم اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش می‌باشد که بسیار از این عزاداری‌ها ضربه خوردند و ناراحتند؛ و علت دیگر این است که این گریه‌ها، حامل پیام مظلومیت است و این پیام‌ها آنها را آزار می‌دهد. انسان‌های بی‌گناه [از زن، مرد و کودک] و عزیزان ما را جلوی چشم‌مان قتل و عام و مُثله می‌کنند، بعد معترض هم می‌شوند که اینها چرا اینقدر عزاداری و گریه می‌کنند؟! پس چه کنیم؟ شاد و خوشحال و راضی باشیم و لبخند و قهقه بزنیم و لابد متشکر و ممنون از این همه ظلم و جنایت هم باشیم؟! هیچ کس نگفته که حتماً و الزاماً باید تمامی دعاها، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشد. خداوند متعال، بنده‌ی "شاکر" خود را بیشتر دوست دارد و دعایش را بیشتر قبول می‌کند. شکر نیز یعنی شناخت مُنعمی که نعمت داده، شناخت نعمت داده شده و بهره‌مندی به جا و درست از آن و ضایع ننمودن آن. بدیهی است که این امور نه تنها هیچ کدام با اشک و ناراحتی همراه نیست، بلکه با احساس رضایت، ابراز تشکر و بالتبع شور، شعف و نشاط همراه می‌باشد. گاهی صورت در هم کشیدن، قیافه‌ی ناراحت و مغموم گرفتن، عین ناشکری است. به قول "حاج آقای دولابی رحمة الله علیه": « اخلاق‌تان که خوب است انشاءالله، وضو که می‌گیری با لب خندان سر جانماز بنشین.» آیا در احادیث سفارش نشده که هنگام نماز، خود را تمیز کنید، لباس پاک و مرتب بپوشید، خود را آرایش و معطر کنید، به مسجد بروید، با خوش‌رویی با مردم سلام و علیک کنید و ...؟! خب، آیا این کارها و رفتارها که همه نشاط و شادی می‌آورد، نه حزن و اندوه. باز به قول مرحوم دولابی (ره): « می‌دانید که اگر اذان بگویید دو صف از ملائکه پشت سرت می‌ایستند. این یعنی بهجت و سرور و خوشحالی. اگر اقامه هم بگویید سه صف از ملائکه پشت سر شما می‌ایستند.» هم از ایشان شنیدیم (مضمون): این همه با گریه وارد حرم امام رضا علیه السلام می‌شوند، شما شاد و با خنده وارد شوید. در چند آیه‌ی مبارکه تصریح شده است که اهل ایمان در بهشت «نه خوف دارند و نه حزن». این یعنی چه؟ یعنی اصل با شادی و نشاط است. مگر نفرمودند: پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالسلام، همیشه تبسم داشتند و یا بسیار بشاش و خنده‌رو بودند. یاران صدیق سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، در شبی چون عاشورا، از شوق دیدار، با شور و نشاط و خنده‌رو بودند؛ و البته با دیدن مولای‌شان که چه ظلمی به ایشان می‌شود و فردا کشته خواهند شد و با دیدن زنان و کودکان در آن وضعیت و علم به اسارت‌شان، جایی برای خنده نبود و گریه می‌کردند. حقایق امر: اما، از حقایق در امر خواستن یا دعا، با حزن و اندوه و ...، می‌توان به نکات ذیل اشاره نمود: ●- گریه‌های ما به هنگام دعا، زیاد هم ربطی به این که آیا خدا ما را خنده‌رو می‌پسندد یا گریه‌رو، ندارد، چرا که ما از شوق یا خوف خدا گریه نمی‌کنیم، بلکه برای حاجت خود گریه می‌کنیم. مگر این که کسی هنگام دعا درک کند که در محضر خداست و از عظمت او، خوف، خشیت و نیز شوق و بهجت قرب و لقاء گریه کند. از احکام نماز (در هر رساله‌ای) این است که: گریه در نماز، جز از خوف و شوق خدا (برای خدا)، نماز را باطل می‌کند؟! ●- دعا (خواستن)، به دنبال احساس یک نیاز صورت می‌پذیرد، خواه نیاز روحی و معنوی باشد و یا مادی و دنیوی؛ و از آن جهت که احساس "نیاز"، به دنبال نگاه و توجه به نقص و کمبود است، خوشحالی ایجاد نمی‌کند. پس از یک سو "نیاز" همراه با ناراحتی است و از سوی دیگر "امید" به رفع آن، نشاط آور است. ●- دعا (خواستن)، فرمان نیست؛ بلکه استدعای عاجزانه‌ی عبد از معبود، مملوک از مالک، رعیت از ارباب و فقیر از غنی می‌باشد؛ بنابر این با حالت افتادگی و ابراز نیاز مقبول است، نه با گردن‌کلفتی، استکبار، بی‌تفاوتی نسبت به دادن یا ندادن و ... . بدیهی است که حالت عجز و نیاز، با ابراز ناتوانی، تمنا و اظهار افتادگی همراه است، نه با بشکن و شادی.
●- دعا (خواستن)، وِرد و اوراد نیست، بنابر این وقتی حقیقت دارد که خواهان، جداً احساس نیاز به "مطلوب" را درک و وجدان کرده باشد. ●- کمبود و نیاز، یعنی فراق از کمال و مطلوب مورد نظر. و بدیهی است که "فراق"، بهجت‌آور نمی‌باشد، بلکه ناراحت کننده است و اگر ناراحتی تشدید شود، اشک آدم را نیز در می‌آورد. نکته: *- گاهی عبد (بنده)، معبود (خدا) را می‌خواند و یا دعا می‌کند، در حالی که به حسب ظاهر از او چیزی نمی‌خواهد و این دعایش نیز بیش از هر دعای دیگری، با حزن و اندوه و اشک و ناله و زاری همراه می‌گردد. چرا؟! چون دلش برای محبوب تنگ شده است؟ چون دیگر طاقت فراق او را ندارد؟ چون یاد محبوب کرده و به به شدت مایل به وصال و لقای محبوب شده است؛ و البته همین خود، ابراز و اظهار "نیاز" و استدعای مرتفع نمودن آن است. *- از این رو گفته‌اند: خدا دل شکسته را دوست دارد. نه این که آدم گریان را دوست دارد، بلکه دل شکسته؛ یعنی دلش لطیف است، نازک است، سبک است؛ هنوز سخت و شقی نشده است و از استکبار و هم چنین بی‌تفاوتی، بی‌معرفتی، غفلت، بی‌توجهی، بی‌محبتی، بی‌مودتی و بی‌بصیرتی، کدر و مانند سنگ سیاه نشده است. چنین دلی، مقابل خدا، شکننده است و خدا هم خریدار چنین دلی است. در نظر گرفتن حاجات: آدمی در هر فضایی که قرار بگیرد و به هر چیزی که توجه کند و یاد هر چیزی که بیافتد، روی دلش رنگ و نقش می‌اندازد و در دلش اثر می‌گذارد. در زندگی روزمره، حجاب روی حجاب بر این دل می‌افتد، زنگار روی زنگار بر آن می‌نشیند، و دل را اگر نکُشد، سخت، غیر قابل وروود و خروج برای حق و مُهر و موم می‌کند و « خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ » می‌شود. دل خفه می‌شود، از حیات می‌افتد، سفت و سخت می‌گردد، مانند یک سنگ! چنان که می‌گویند: "ظالم‌ سنگدل است": « ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ » (البقره، 74) ترجمه: سپس دل‌های شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگ‌ها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دل‌های شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست. بنابر این، مجلس دعا یا روضه، مجلس ذکر (یاد) محبوب است. ذکر محبوب و صدا کردن او، سبب شده تا دل به طرف نور بچرخد و با انعکاس نور، روشن شود. پس، از سویی نور وارد قلب می‌شود و از سویی دیگر چشمه‌های معرفت و محبت به جوش آمده و بیرون می‌ریزد و این جریان دل را زنده می‌کند. از این رو، وقتی دل حجاب را کنار زد، وقتی متوجه شد، وقتی لطیف شد، وقتی احساس عشق و نیاز کرد و ...، می‌گویند: این بهترین شرایط برای استجابت است، پس همه حاجات خود و دیگران را در نظر بگیرید. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🔮 سؤال: از من که مطیع ولایت فقیه هستم می‌پرسند: مقام معظم رهبری چندین بار (مثل تغییر وزیر اطلاعات) دخالت مستقیم کردند تا جلوی آسیب و انحراف را بگیرند، آیا نمی‌توانند که در این مشکلات اقتصادی که کمر مردم را شکسته نیز دخالت مستقیم کنند؟ پاسخ چیست؟ 🔮 پاسخ: به حکم شرع، عقل و قانون اساسی، وظیفه امام و رهبر تبیین و رهبری سیاست‌های کلی نظام است و نه مدیریت اجرایی کشور. یعنی قرار نیست که دولت، مجلس، سازمان‌ها، نهادها، ارگان‌ها را تعطیل نموده و خود به جای آنها مدیریت اجرایی نمایند. و چنان چه خود تصریح نمودند: «‌مسئولين در بخش‌هاى مختلف، مسئوليت‌هاى مشخصى دارند. در بخش اقتصادى، در بخش سياسى، در بخش ديپلماسى، نمايندگان مجلس در بخش‌هاى خودشان، مسئولان قوه‌ى قضائيه در بخش خودشان، مسئوليت‌هاى مشخصى دارند. در همه‌ى اينها رهبرى نه ميتواند دخالت كند، نه حق دارد دخالت كند، نه قادر است دخالت كند؛ اصلاً امكان ندارد. خيلى از تصميم‌هاى اقتصادى ممكن است گرفته شود، رهبرى قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمی‌كند؛ مسئولينى دارد، مسئولينش بايد عمل كنند. بله، آنجائى كه اتخاذ يك سياستى منتهى خواهد شد به كج شدن راه انقلاب، رهبرى مسئوليت پيدا می‌كند.»  اما در خصوص مقایسه دخالت در تغییر یک وزیر با شرایط حاد اقتصادی، باید به چند نکته مهم نیز توجه نمود: الف – گاه ممکن است تصمیمی کاملاً فردی و یا در نهایت از سوی چند نماینده مجلس، به خاطر توجه به مهماتی و عدم توجه به توابع آن و یا شرایط جانبی دیگری که پس از تصمیم به متن آمده و تأثیرگذار می‌شوند در حال اتخاذ باشد و به ضرر یا خلاف مصالح کلی نظام باشد و با یک تذکر، ارشاد یا دستور صریح «امام و ولیّ فقیه» از یک سو و تجدید نظر فرد مسئول (مثل رئیس جمهور) یا نمایندگان از سوی دیگر، آن تصمیم عملی نگردیده و مشکل بر طرف گردد. اما گاهی مشکل به گونه‌ای است که نه با دستور مرتفع می‌شود و نه با تصمیم فرد یا جمع و چه بسا سیر حرکت سکان‌هایی داشته باشد که نه در اختیار رهبری باشد و نه دولت و نه مجلس. ب – از جمله این امور، «مشکلات اقتصادی» است. دشمنان در تحرکات ضد تبلیغی (جنگ نرم) تلاش می‌کنند تا القا کنند که هر چه مشکل است به خاطر رهبری، دولت، مجلس و کلاً جمهوری اسلامی و نحوه‌ی مدیریت آن است، تا این مشکلات کمرشکن موجب دلسردی، ناامیدی، زدگی و در نهایت عدم پشتیبانی ملت گردد. و حال آن که اصلاً چنین نیست. مگر اقتصاد امریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، یونان، پرتغال، اسپانیا (کلاً اتحادیه اروپا) را نیز نظام جمهوری اسلامی ایران هدایت و اداره می‌کند که دچار این مشکلات روزافزون و مهلک شده‌اند؟! یا مگر جمهوری اسلامی ایران تافته‌ی جدا بافته یا حلقه‌ی مستقل و منفکی از اقتصاد جهانی است که اگر دنیا نیز زیر و رو شد، هیچ اثر و آسیبی به اقتصاد این کشور نرساند؟! چرا باید اجازه دهیم به ما چنین القا کنند که حتی اگر اقتصاد امریکا با آن قدرت جهانی‌اش و اقتصاد آلمان، فرانسه و ژاپن، با آن همه تکنولوژی پیشرفته در هر صنعتی نیز سقوط کرد، نباید بر اقتصاد ایران هیچ تأثیری بگذارد؟! مگر ما به لحاظ اقتصادی، ارزش پولی، تولید، صنعت، کشاورزی، بانکداری و ...، در چه جایگاهی بوده یا هستیم که رکود اقتصادی و پولی در سطح جهان بر اقتصاد ما هیچ تأثیری نگذارد؟ حال در چنین شرایطی از رهبری چه انتظاری می‌رود؟ در چه امری می‌توانند دخالت کنند که نمی‌کنند؟ مثلاً اگر بفرمایند: ای اقتصاد ایران تو همیشه قدرتمند باقی بمان، کار درست و تمام می‌شود؟! ج – از سوی دیگر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران با معضل بزرگ‌تری به نام «تحریم اقتصادی» مواجه است. مردم عادی دو کلمه به نام «تحریم اقتصادی» می‌شنوند و شاید از ابعاد و آثار آن خبر نداشته باشند و مثلاً گمان نمایند که فقط مشکل این است که کشوری به ما کالا نمی‌فروشد! هر چند که در چرخه‌ی به هم پیوسته اقتصاد و صنعت جهان، همین امر نیز آثار سوء کمی ندارد. چنان چه شاهدید حتی یک قطعه کوچک هواپیمای مسافربری، یا دارو، یا کالاهای حیاتی مردم را نمی‌فروشند و به رغم مغایرت با قوانین حقوق بشر و نیز کنوانسیون‌های بین‌المللی با صراحت و وقاحت تمام اعلام می‌کنند: «متأسفیم که مجبوریم بر ملت ایران نیز فشار بیاوریم». امروز یک هواپیمای مسافربری ما که به کشوری عزیمت می‌کند، جهت تأمین سوخت بازگشت با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌گردد و باید سفرها و فرودهای ثالثی داشته باشد، چرا که بر خلاف همه قوانین بین المللی، در فرودگاه آن کشور سوختش را تأمین نمی‌کنند. آیا می‌دانیم همین یک امر (نمونه از ده‌ها هزار مسئله‌ی دیگر) چه هزینه و مشکلاتی را بر نظام و مردم تحمیل می‌کند؟ د – اما در عین حال قابل انکار یا کتمان نیست که برخی از مشکلات نیز از سوء مدیریت داخلی و یا جنگ احزاب، قدرت‌ها، سرمایه‌داران و یا حتی مردم ناشی می‌گردد. به عنوان مثال: سوء تدبیر در قانونگذاری‌ها، اختصاص
و تصویب بودجه در مجلس، دخالت‌های بی‌جای قوه مقننه در امور اجرایی به خاطر برخورداری از قدرت اقتصادی و یا اختلاف سیاسی، خطای تصمیم‌گیری یا سوء مدیریتی دولت ... و از همه آنها مهم‌تر مردم که نقش عمده‌ای در بازار عرضه و تقاضا و بالتبع کمبود و یا رشد قیمت را ایفا می‌نمایند. مثلاً وقتی به ناگاه در یک کشور بیش از ده میلیون نفر صراف می‌شوند و حتی خانه و ماشین را می‌فروشند تا دلار یا سکه بخرند، معلوم است چه می‌شود؟ اگر هیچ بحرانی هم نباشد، با این تقاضا قیمت سکه یا دلار دست کم دو یا سه برابر می‌شود! بدیهی است که این فشار تقاضا، هم معادلات دولتی را به هم می‌ریزد و هم طمع سرمایه داران کلان را مضاعف می‌نماید و هم ... . حالا رهبر چه کند؟ د/1 – در عین حال اگر مطلبی رسانه‌ای نشد، دلیل بر این نیست که اتفاق نیافتاده باشد. از کجا می‌دانیم که آیا مقام معظم رهبری تا کنون چه جلسات با مسئولین ذیربط منعقد کرده‌اند، چه دستوراتی صادر نموده‌اند، چه گوشزدها و تذکراتی داده‌اند و چقدر از آنها مطاع و مورد توجه منتخبین خود ما ملت در دولت و مجلس واقع شده است؟! خود ایشان تصریح دارند که جلسات و تذکرات بسیاری دارند که اغلب آنها نیازی به رسانه‌ای شدن ندارد. د/2 – مشکلات اقتصادی، رشد یا رکود اقتصاد، افزایش یا کاهش قیمت‌ها یا ایجاد اشتغال نیز نه با دخالت مسقتیم و دستور محقق می‌گردد و نه محدود به نرخ کالا یا ارز و طلا و مسائل روز است. به عنوان مثال: به رغم تمامی مشکلات در سطح جهان و مشکلات عمدی، سهوی، اجباری یا اختیاری اقتصادی، هسته‌ای شدن ایران که نقش مهمی در سیاست و اقتصاد امروز و فردایش دارد، دستآوردی است که فقط با دخالت مستقیم مقام معظم رهبری به نتیجه رسیده است، وگرنه در همان زمان دولت خاتمی که با ذلت تمام عقب نشینی کرده و باج می‌دادیم، کار تمام شده بود. خوب این امری بود که در خط و سیاست‌های کلی نظام و سرنوشت کشور تأثیر مسقتیم داشت. «امام خامنه‌ای: ... یک روزی بود که اینها حاضر نبودند پنج عدد سانتریفیوژ را تحمل کنند. مسئولین گفتگو و مذاکرهی با اروپا (دوره خاتمی) حاضر شده بودند بیست تا سانتریفیوژ را نگه دارند آنها گفته بودند نمی‌شود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا. گفته بودند نمی‌شود؛ اگر می‌گفتند: یکی، باز هم می‌گفتند نمی‌شود. امروز سه هزار تا سانتریفیوژ دارد کار می‌کند» و امروز این تعداد به بیش از 11 هزار سانتریفیوژ رسیده است و این دستآورد مدیون و مرهون دخالت مستقیم ایشان است. یا هم چنین تبیین، تدوین و پیگیری جهت تحقق سند چشم‌انداز به رغم تمامی این مشکلات، یا قرار گرفتن ایران در رده‌ی هفدهم رشد اقتصاد جهانی در کنار ده‌ها کشور اروپایی یا آسیایی که هیچ یک از مشکلات ما را ندارند، همه به خاطر هدایت و نیز اگر لازم شد دخالت مستقیم یا غیر مستقیم مقام معظم رهبری می‌باشد. پس، کار و حتی توان رهبری این نیست که مثلاً دستور دهد مرغ ارزان شود یا ارز گران نشود ... و به محض دستور یا دخالت بشود. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
🔮 سؤال : جایگاه امامت در آیه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» چگونه اثبات می‌شود؟ معنا و مبنای «حبل الله» در این آیه چیست؟ 🔮 پاسخ: آیه شریفه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا»؛[1] بیانگر اصلی اساسی است؛ و آن این‌که مسلمانان همگی باید حول یک محور جمع شوند و حرکت نمایند تا وحدتشان حفظ شده و از هرگونه تفرقه جلوگیری شود. پروردگار با تعبیر«حبل الله» و یا «ریسمان خدا» در صدد بیان این محور برآمده است. معناشناسی حبل الله «حَبْل» در لغت، به معنای ریسمانی طولانی و محکم است که با آن چیزی را می‌بندند.[2] راغب اصفهانی می‌گوید: «حبل به معنای ریسمان است که معروف می‌باشد، ولی به صورت استعاره، برای هر ارتباطی مورد استفاده قرار می‌گیرد».[3] خداوند متعال در آیه شریفه، محور وحدت مسلمانان را به ریسمان تشبیه نموده؛ زیرا انسان در شرایط عادی و بدون داشتن راهنما در قعر چاه ظلمت و نادانی است و برای نجات از این چاه ترسناک نیاز به ریسمان محکمی دارد که همان ریسمان الهی است.[4] مصادیق حبل الله با توجه به اضافه‌شدن «حبل» به «الله» در آیه شریفه، قرآن ریسمانی را معرفی می‌کند که متعلق به پروردگار بوده و حلقه وصل بین او و بنده‌اش را ایجاد می‌کند و طبیعتاً این ریسمان باید مصداقی خارجی داشته باشد. اندیشمندان شیعی برای «حبل الله» مصادیق گوناگونی ذکر کرده‌اند؛ مانند: 1. دین اسلام که ملاکش ولایت است؛[5] 2. توحید و ولایت؛[6] 3. اهل بیت؛[7] 4. قرآن؛[8] 5. قرآن و اهل بیت باهم.[9] البته می‌توان گفت که بازگشت تمام موارد فوق، به قرآن و عترت(ع) است و روایات فراوانی نیز بر این موضوع تأکید دارد که «قرآن»، «عترت» و یا هردوی آنها مصداق «حبل الله» می‌باشند. الف. قرآن، حبل الله 1. پیامبر اکرم(ص): «این قرآن، ریسمان خدا و نور روشنگر و درمانى سودبخش است».[10] 2. امام علی(ع): «خداوند سبحان، هیچ‌کس را به چیزى مانند این قرآن، اندرز نداده است؛ چرا که قرآن، ریسمان استوار خدا و دستاویز مطمئن او است».[11] 3. امام سجاد(ع): «امام و حجت خدا بایستی معصوم باشد». از ایشان سؤال شد: معنای عصمت چیست؟ حضرت فرمود: «معصوم کسی است که معتصم به حبل الله که قرآن است، می‌باشد».[12] ب. اهل بیت(ع)، حبل الله 4. عبدالله بن عباس می‌گوید: نزد پیامبر بودیم که فردی اعرابی وارد شد و گفت: شنیدم که فرموده‌اید: «اعتصموا بحبل الله»؛ منظورتان از ریسمان خدا چیست؟! پیامبر(ص) دستشان را به دست امام علی(ع) زده و فرمود: «به این مرد بپیوندید که او ریسمان محکم است».[13] 5. امام باقر (ع): «منظور از حبل الله که خدا به چنگ زدن به آن توصیه کرده، آل محمد هستند».[14] 6. امام باقر(ع): «خداوند متعال می‌دانست که امت پیامبر(ص) بعد از رحلت حضرتشان، گروه گروه می‌شوند؛ لذا آنان را از این پراکنده‌شدن نهی کرد و فرمود که: همگی باید بر ولایت آل محمد جمع شوید و متفرق نشوید».[15] 7. یکی از محکم‌ترین روایاتی که مراد از «حبل الله» را مشخص می‌کند؛ «حدیث ثقلین» است که به صورت متواتر در میان شیعه و اهل سنت نقل شده است.[16] قرائن محکمی وجود دارد که ارتباط این روایت را با آیه مورد نظر تأیید می‌کند. در این روایت نیز مانند آن آیه، سخن از «اعتصام» و «چنگ زدن» است نیز وجود دارد و از طرفی، حتی بسیاری از اندیشمندان اهل سنت نیز چنین ارتباطی را کشف کرده و به همین دلیل، این روایت را ذیل آن آیه و در تفسیر آن نقل کرده‌اند.[17] بر این اساس، چنگ‌زدن به «قرآن» و «عترت»، همان چنگ‌زدن به ریسمان الهی است که در صورت پذیرش این توصیه از جانب امت اسلامی، آنان هیچ‌گاه گمراه نخواهند شد. تبیین ارتباط میان امامت و حبل الله 1. در دو آیه قبل از آیه «و اعتصموا بحبل الله ...»، آیه دیگری وجود دارد: «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیْکُمْ آیاتُ اللهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ باللهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیم» «و چگونه کافر می‌شوید، با آن‌که آیات خدا بر شما خوانده می‌شود، و پیامبرش نیز در میان شما است؟! و هر کس به خدا چنگ‌زند، به راهى راست، هدایت شده است».۱۸ این آیه به صراحت، ابتدا «قرآن کریم» و «پیامبر اکرم(ص)» را به یاد مخاطبان انداخته و سپس از «چنگ زدن به خدا» سخن به میان می‌آورد و این نشانگر آن است که «قرآن» و «معصوم» دو رکن اساسی رسیدن به خدا هستند که به عبارتی می‌توان به هر دوی آنها ریسمان پروردگار گفت. از آن‌رو که اهل بیت(ع) بعد از پیامبر(ص) جانشینان معصوم حضرتشان می‌باشند، با قاطعیت می‌توان گفت که ریسمان الهی بدون ائمه(ع) قابل فرض نیست و همین موضوع، جایگاه امامت آن بزرگواران را در آیه شریفه روشن می‌کند. علامه حلی(ره) در این‌باره چنین استدلال می‌کند:۱۹ الف. اعتصام و تمسک به حبل الهی به وسیله انجام اوامر الهی و ترک نواهی محقق می‌شود و اوامر و نواهی تنها از طریق معصوم دانسته می‌شود.
ب. واژه «لا تفرّقوا» همه مسلمانان را به اجتماع بر حق و عدم تفرقه تشویق می‌نماید، در حالی‌که به خاطر غلبه هواهای نفسانی، این اجتماع و عدم تفرقه بدون معصوم امکان‌پذیر نیست. همچنین نکته قابل توجه در برخی از روایات - مانند حدیث یاد شده از امام سجاد (ع) - آن است که؛ بین قرآن و امام رابطه تنگاتنگی وجود دارد و این‌که به امام، معصوم می‌گوییم به این دلیل است که امام به حبل الله که قرآن است چنگ می‌زند و از طرفی قرآن نیز مردم را به سمت پیامبر و امام هدایت می‌کند؛ یعنی هر یک باید در کنار دیگری و مکمّل هم باشند تا راه هدایت مردم فراهم شود.  〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
منابع👆👆👆 1]. «و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید!»؛ آل عمران، 103. [2]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 3، ص 236، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 11، ص 134، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 217، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق. [4]. ر. ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 545، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 5، ص 347، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 210، بیروت، مؤسسه اهل بیت(ع)، چاپ دوم، 1409ق. [5]. همان. [6]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 108، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1404ق. [7]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج 1، ص 194، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص 90، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، 1410ق. [8]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج 1، ص 365، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق. [9]. بلاغی نجفی، محمد جواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 322، قم، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1420ق. [10]. شریف الرضی، محمد بن حسین، المجازات النبویة، ص 211، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1422ق؛ دارمی، أبو محمد عبد الله بن عبد الرحمن، سنن الدارمی، ج 4، ص 2090، عربستان سعودی، دار المغنی للنشر و التوزیع، چاپ اول، 1412ق. [11]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، خطبه 176، ص 254، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [12]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 132، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق. [13]. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 672، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1416ق. [14]. ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، ص 409، مشهد، تاسوعا، چاپ اول، 1420ق. [15]. تفسیر القمی، ج 1، ص 108. [16]. ر. ک: «الفاظ حدیث ثقلین در منابع اهل سنت و شیعه»، سؤال 17344؛ «چرایی اهمیت حدیث ثقلین»، سؤال 34175. [17]. ر. ک: سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 2، ص 60، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 8، ص 311، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 11، ص 197، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق. [18]. آل عمران، 101. [19]. علامه حلى، الألفین، ص 104، قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مسجد حضرت قائم(عج)
Eitaa.com/winnerland_furniture 🎯🎯زدید به هدف🎯🎯 💫خرید مبل ونهارخوری 🌟با کیفیت و قیمت استثنائی ⚡️عرضه مستقیم از #کارخانه محل بازديد يوسف آباد 02188105411 02188105439 👇سایر طرح ها👇 http://eitaa.com/joinchat/1473970179C3d543c612d
تا یکساعت دیگه ادامه مطالب در کانال قرار میگیرد ممنون از تحملتون