eitaa logo
ره توشه مبلغین
3.7هزار دنبال‌کننده
449 عکس
22 ویدیو
351 فایل
📋📄کانال مخصوص محتوای تخصصی تبلیغ 🎤✔ 🎤سخنرانی های کوتاه⌛⏰ 📕 محتوای مناسبتی... سبکی متفاوت در ارائه ی محتوای تبلیغی... مدیر کانال جهت نظرات و پیشنهادات و تبادل و ... @abdolmahdi70 👆👈👈لطفا قبل از ترک کانال علت ترک را به مدیر بگویید🌟⭐
مشاهده در ایتا
دانلود
منبر عید مبعث کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
سفارش امام صادق علیه السلام از مکارم اخلاق این است که اگر کسی حتی به ما سخاوتمندی نکرد و از بذل و هدیه خود ما را محروم ساخت ما برعکس او عمل کنیم و به او بذل و بخشش کنیم و در قبال خساست او سخاوت نشان دهیم تا مکارم اخلاق خود را اینگونه به نمایش بگذاریم و نگوئیم که او برای من چیزی نیاورد من هم مثل خودش عمل می کنم. آنچه بیان شد تنها گوشه ای از مکارم اخلاقی است که در آیات و روایات اسلامی آمده است. از همین چند نمونه می توان دریافت که مکارم اخلاقی چیست و چگونه می توان خود را از رذایل اخلاقی به مکارم اخلاقی و اوج اخلاق انسانیت رسانید. در آیات قرآن نمونه های بسیاری درباره مکارم اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیان شده است. با نگاهی به روایات می توان نمونه های بیشتری به دست آورد. با این نمونه ها می توان سبک زندگی قرآنی و اسلامی را شناخت و خود را به آن متخلق کرد. تخلق به مکارم اخلاقی، جامعه اسلامی را می سازد که الگو و سرمشق بشریت خواهد بود. این گونه است که اهداف بعثت برآورده می شود. پی نوشت ها [1] بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2 [2] نساء 49؛ نور، 21 [3] نجم، 32 [4] طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 8 [5] شیخ صدوق، تحف العقول ص 215 [6] خویی، منهاج البراعه، خوئی، ج 6، ص 218 کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
سلام علیکم های اخلاقی که می توان از آنها استفاده کرد
🌸🍃🌸🍃 پیامبر اکرم ﷺ فرمودند: مومن را آنگاه عاقل و فرزانه توان دانست، که در وی ۱۰ خصلت باشد: ۱- آنکه خلق خدا به خیر و احساس او امیدوار باشند... ۲- مردم از شر بدی او در امان باشند... ۳- نیکویی دیگران را هر چند کم، و بی مقدار باشد بسیار شمرد... ۴- خوبی خـویش را هــر قـدر بسیار و فراوان باشد، اندک و ناچیز داند... ۵- در همه عمر از طلب دانش، سیر و خسته نشود... ۶- فروتنی را بر عزت ترجیح دهد... ۷- فقر و درویشی را از ثروت و مالداری بیشتر خواهد... ۸- از بهره دنیا به همان قوت و روزی خویش قناعت کند... ۹- کسی را نبیند مگر انکه با خود گوید از من بهتر و پارساتر است.. ۱۰- از مراجعه نیازمندان به نزد او ناراحت نمی‌شود... @mobaleqin20 @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 چهارتوصیه خداوندبه حضرت موسی (ع) خداوند، موسی علیه السلام را خطاب کرد که: «مراقب باش» تا نفهمیدی که گناهانت را بخشیده ام مشغول اظهار عیب دیگران مشو ... تا نفهمیدی که خزائن و ثروت من تمام شده غم روزی مخور ... تا نفهمیدی که قدرت من زایل شده به غیر من امیدوار مباش... تا هنگامی که یقین پیدا نکردی شیطان مرده است، از مکر و حیله او خود را در امان نبین. @mobaleqin @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 اربابی آوازه کنیزی نوجوان و زیباروی را شنید، که قدی بلند و چشمانی خمار و صدایی دلکش داشت. 20 هزار دینار قیمتش بود و هر کسی را توان پرداخت این مبلغ برای خرید آن نبود، این کنیز ماه‌ها در خانه بود، همه می‌دیدند، اما کسی توان خرید او را نداشت. ارباب به غلام خود یک گونی سکه داد و او را روانه شهر کرد تا آن کنیز ماهرخ را بخرد. پسر ارباب به پدر گفت: «پدر می‌خواهم دیوانگان شهر را لیست کنم تا به آن‌ها طعامی دهیم.» پدر گفت: «اول مرا بنویس و دوم غلام مرا.» پسر پرسید: «چرا پدرم؟» گفت: «اولین دیوانه منم که به غلامی اعتماد کرده و یک گونی زر به او دادم. اگر او هم کنیز را بخرد و برای من بیاورد او هم دیوانه است، چون من به‌جای او بودم، اگر پول را نمی‌دزدیدم، کنیز زیباروی را دزدیده و به بیابانی روان شده و تا آخر عمر با او زندگی می‌کردم. در این حالت هر دو دیوانه‌ایم.» غلام کنیز را خرید و در حال برگشت کنیز گفت: «بیا هر دو سمت بیابانی روان شویم، من دوست ندارم دیگر در بند و هم‌خوابی اربابی باشم. به خود و من رحم کن.» غلام گفت: «من غلامم و هیچ گنجی روی زمین ندارم، اما در دلم گنجی به نام امانت‌داری و صداقت است که هرگز آن را با آزادی و لذت خود عوض نمی‌کنم و جواب ارباب را با خیانت نمی‌دهم، چون اگر چنین کنم مرده‌ام و مرده از لذت بی‌نصیب است.» غلام کنیز را به خانه آورده و به ارباب تسلیم کرد. ارباب چون داستان را شنید از صداقت غلام گریست و کنیز زیباروی را به او بخشید و هر دو را آزاد کرد. @mobaleqin20 @DastaneRastasn
🌸🍃🌸🍃 ابراهیم نبی به جرم یکتاپرسی محکوم به سوزاندن در آتش شد. مردم چندین روز، هیزم جمع آوری کردند. حتی برخی ها برای شفا بیماران خود نذر کردند تا هیزم آتش برای مجازات ابراهیم را فراهم کنند. به حدی هیزم زیاد بود و آتش زبانه میکشید که نمیتوانستند به آتش نزدیک شوند. مجبور شدند از منجنیق استفاده کنند تا ابراهیم را از دور به سمت آتش پرتاب کنند. نمرود از بلندی در حال تماشا بود. وقتى ابراهیم را در منجنیق نشانده و میخواستند به سوى آتش پرتاب كنند، جبرئیل به نزدش آمد و گفت: آیا حاجتى دارى؟ فرمود: آرى ولى به شخص تو خیر، یعنى خداى من در برآوردن حاجتم مرا كفایت میكند. اما خدای ابراهیم برای او کفایت میکرد: قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ( سرانجام او را به آتش افکندند ولی ما ) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!» ٦٩ این است فایده باخدا بودن. هیچ کس حریفت نمیشود. حتی کوه آتش. ١٥٤ @mobaleqin20 @DastaneRastan
منبرک اخلاقی کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
🌸🍃🌸🍃 خواجه ثروتمندی که کلاهبردار بازار بغداد بود، از بغداد عزم حج کرد. بار شتری بست و سوار بر شتر و عازم شد. تا با آن به مکه رود. چون مراسم عید روز قربان شد، شتر خود را قربانی کرد و بعد از اتمام حج شتری خرید تا برگردد. از حج برگشت. بعد از یک ماه در بغداد باز در معامله دروغ گفت و توبه خود بشکست. عهد کرد تا سال دیگر به مکه رود و رنج سفر بیند تا خدا گناهان او را ببخشد. باز شتری برداشت و سوار شد تا به مکه رود. خواجه را پسر زرنگی بود پدر را در زمان وداع گفت: «ای پدر! باز قصد داری این شتر را در مکه قربانی کنی؟» پدر گفت: «بلی.» پسرش گفت: «این بار شتر را قربانی و آنجا رها نکن. این بار نفس خودت را قربانی کن همانجا تا برگشتی دوباره هوس گناه نکنی. تو اگر نفس خود را قربانی نکنی اگر صد سال با شتری به مکه روی و گله‌ای قربانی کنی، تأثیر در توبه تو نخواهد داشت. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20 @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه به طرف آسمان نگاه می‌کرد، تبسمى نمود. شخصى به حضرت گفت: یا رسول الله ما دیدیم به سوى آسمان نگاه کردى و لبخندى بر لبانت نقش بست علت آن چه بود؟ رسول خدا فرمود: آرى ! به آسمان نگاه می‌کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزى بنده با ایمانى را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می‌شد، بنویسند ولى او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیمارى افتاده بود. فرشتگان به سوى آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند: ما طبق معمول براى نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم ولى او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیمارى آرمیده بود. خداوند به آن فرشتگان فرمود: تا او در بستر بیمارى است، پاداشى را که هر روز براى او هنگامى که در محل نماز و عبادتش بود، می‌نوشتید، بنویسید. بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیمارى است، برایش در نظر بگیرم. ١ کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20 @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 مرد گرفتاري پيش امام حسن(ع) آمد. امام(ع) فوري آماده شد و براي حل مشکل، با آن مرد راهي شد. بين راه به امام حسين(ع) رسيدند که نماز مي خواند. امام حسن(ع) فرمودند: چه طور از برادرم غفلت کردي و پيش او نرفتي؟ مرد پاسخ داد: مي خواستم بروم اما شنيدم معتکف شده است، براي همين مزاحمشان نشدم. امام حسن(ع) فرمودند: اگر توفيق پيدا مي کرد نياز تو را برآورده کند، برايش بهتر از يک ماه اعتکاف بود. @mobaleqin20 @DastaneRastan
منبرک اخلاقی
روزی شاگردی از استاد خود خواست که درسی به یاد ماندنی به وی دهد. استاد به او یک استکان آب و یک قاشق نمک داد و از او خواست نمک را داخل استکان ریخته و آب را بنوشد. شاگرد می بیند خیلی شور و بد مزه شده و نمی تواند آن را بخورد. سپس به او کوزه آبی داده و می گوید یک قاشق نمک داخل آن بریز و بخور. شاگرد به راحتی از آب کوزه می خورد. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد : کاملاً معمولی بود. چون مزه شوری نگرفته بود. استاد می گوید نمک همان نمک بود اما ظرف ها فرق می کرد. این سعه صدر است.   رنجها و سختی‌‌هائی که انسان در طول زندگی با آن‌‌ها روبرو می‌‌‌شود، همچون یک مشت نمک است و این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگ تر و وسیع ‌تر شود، می‌‌‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را به ‌راحتی تحمل کند. مشکلاتی که به ما هجوم می آورند یکی هستند اما ظرف وجودی متفاوت است. یک شخص با دیدن این مشکلات رشد پیدا می کند مانند حضرت ایوب علیه السلام یا امام حسین علیه السلام. یک شخص هم تا یک مشکل می بیند خودش را می بازد و عاقبت به شر می شود. در تاریخ بسیاری از افراد بودند که با یک مشکل کوچک در زندگی همه چیز را کنار گذاشتند، نه نمازی، نه روزه ای، نه خدایی… ما باید ظرف وجودی مان را بزرگ کنیم. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
منبرک اخلاقی
شهید حاج محمد ابراهیم همت «همت» به محض شنیدن خبر تولد فرزندش، خون شادی رگ های صورتش را سرخ کرد. او همان لحظه دست هایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! سپاس که تولد فرزندم به اراده ی تو بود او از این پس از آن تو خواهد بود. او را از بندگان صالح درگاهت قرار بده.» پدر «همت» می گوید: «یک بار که «ابراهیم» به مرخصی آمده بود، مادرش برای او کباب آورد. اندکی خورد و دست کشید. اشک دور مردمک چشمانش گل انداخت و گفت: «من چطور می توانم اینجا نان و کباب بخورم، در حالی که بسیجی ها الان در سنگر و خط مقدم در زیر آتش هستند.» وقتی شهید حاج «محمد ابراهیم همت» برای اولین بار می خواست فرزندش را ببیند، همسرش دست دراز کرد تا فرزند را به «حاجی» بسپارد، اما «محمد ابراهیم» دست همسر را پس زد. و از اتاق بیرون رفت. وضو گرفت و به نماز ایستاد و پس از سجده ی شکر، فرزندش را با مهربانی در آغوش گرفت و اذان و اقامه در گوش او گفت. «همت» در پاسخ همسرش که از او پرسید: «چرا اول پسرمان را بغل نکردی.» گفت: «اول باید شکر نعمت خدا را می کردم.» کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
شهید حاج کاظم رستگار «کاظم» هر بار که از راه می رسید، سراغ تک تک اعضای خانواده را می گرفت و از حال آن ها جویا می شد. به باغ، پیش پدر می رفت و از وضع محصول می پرسید. به آشپزخانه می رفت و در خلوت با مادر صحبت می کرد. بعد نوبت خواهرها، برادرها و بچه های خواهرها و برادرها می رسید. وقتی احوالپرسی خانواده تمام می شد، به مسجد می رفت. به وضع آن ها نظارت می کرد. پیشنهادها و برنامه هایی را که برای بهبود و پیشرفت بسیج داشت، می نوشت و به مسئولین می داد. زیرا می دانست آنقدر نمی ماند تا خودش بتواند همه چیز را ساماندهی کند. از روز بعد هم به بیمارستان ها سر می زد و از مجروحین که به تهران منتقل شده بودند، عبادت می کرد. خواسته هایش را یادداشت می کرد و سعی می کرد تا همه ی آنها را انجام دهد. در آخر هم به خانواده های شهدایی که می شناخت، سر می زد تا اگر می تواند کاری هم برای آنها انجام دهد... «جواد» - برادر خانم شهید کاظم رستگار - گفت: «در عملیات، وقتی نیروی دشمن خودش را تسلیم می کرد، «کاظم آقا» به همه ی بچه ها خیلی تأکید می کرد که با آنها بدرفتاری نکنند. خودش هم مراقبت می کرد مبادا کسی احساساتش را کنترل نکند و به اسرا صدمه ای بزند و این در حالی بود که همه ی ما می دانستیم، دشمن با اسیرهای ما بسیار بدرفتاری می کند.» کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
منبر عید مبعث کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
بسم الله الرحمن الرحیم فلانی مسلمان است و حتی ادعای شیعه بودن می‌کند اما ملیاردها تومان اختلاس کرده است، گیرندگان حقوق‌های نجومی نماز می‌خوانند، ادعای مسلمانی و حتی شیعه بودن دارند، مهره‌های سوخته در عرصه سیاست ادعای مسلمانی دارند، فلان شخص که دروغگو و زناکار است مسلمان است، فلان شخص دیگر که حق مردم را بالا کشیده و یا پارتی بازی می‌کند مسلمان است...با توجه به این عملکردها می‌گویند اگر اسلام دین کامل است پس چرا کسانی که در سایه آن تربیت شده‌اند مشکلات اخلاقی شدید دارند؟ جاهلان و مغرضان با توجه به عملکرد برخی از مدعیان به اسلام می‌گویند: بی‌اخلاقی‌های موجود در میان مسلمانان، دلیل بر عدم توانایی این دین در تربیت طرفداران خود است... از مسلمان حرفی تا مسلمان واقعی؛ دین به مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها و راهکارها گفته می‌شود که عمل کردن به آن‌ها نتیجه مطلوب را حاصل می کند، همان گونه که نسخه دکتر زمانی انسان را از بیماری نجات می‌دهد که بیمار به دستورات دکتر عمل کرده و داروها را از داروخانه تهیه کند و طبق دستور پزشک سر ساعت مشخص آن‌ها را  مصرف نماید. شخص که می‌خواهد ورزشکار حرفه ای شود، به صرف ثبت نام و ورود چند جلسه در کلاس، مهارتی کسب نمی‌کند، کسب مهارت نیازمند حضور همیشگی و تکرار و تمرین بسیار است، و حتی برخی از افراد با تکرار و تمرین هم به آن قهرمانی موردنظر نخواهند رسید. شخصی که دین اسلام را قبول کرده است نیز همانند همین ورزشکار است و لذا به محض گفتن شهادتین مسلمان واقعی نمی‌شود. بیان برخی از احکام و قوانین و حتی عمل گهگاهی نیز انسان را به اسلام واقعی نمی‌رساند. لذا باید توجه داشت نسخه‌های دین در صورتی اثر بخش است که شخصی که ادعای پذیرش اسلام را دارد آن‌ها را از متخصص دین فرا گرفته و در زندگی و رفتارهای خود به کار گیرد و صرف ادعای مسلمانی انسان را صالح و صادق نمی‌کند. همان گونه که خداوند سبحان در قرآن کریم عمل صالح را نشانه بهترین افراد می‌داند و می‌فرماید: "إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ" [بینه/۷] امّا کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات خدایند. به خاطر همین رسول خدا(ص) نشانه‌هایی برای مسلمان واقعی بیان کرده اند که کنترل دست و زبان از رفتارهای آزار دهنده از جمله آنها است، مسلمان واقعی کسی است که هرگز با دست و زبانش دیگران را نرنجاند. ایشان می‌فرماید:  الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِه» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلامیه، تهران، ج ۱، ص ۱۱۳ مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر از دست و زبان او در امان باشند و مومن کسی است که مردم مال و جانشان نسبت به او در امان و محفوظ باشند. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
🍃🌻 اخلاق و نماز 🌻🍃 👌 این نصیحت قرآن همیشه یادمون باشه: 🌴سوره بقره، آیه ۸۳🌴 💟 قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَ أَقِیمُوا الصَّلَاةَ. 💢 با مردم به نیکی سخن بگوئید، و نماز را بپا دارید. 👈 یعنی آدمی که میخونه، باید خوش باشه.😌😊 👈 اصلاً خاصیت نماز اینه که آدم رو خوش اخلاق میکنه.👏👏 ☜ 😠 اگه نماز می‌خونیم، ولی با مردم تندی می‌کنیم، و مردم از زبونمون در امان نیستند... ☜ 💔 اگه نماز می‌خونیم، و دل دیگران رو می‌شکنیم... ☜ 😡 اگه نماز می‌خونیم، و دیگران از اخلاقمون شکایت دارند... ⛔️ یه لحظه stop کنیم... ⚠️❗️باید به نمازمون شک کنیم...❗️⚠️ 🔔 ❌ اخلاق بد... 🚙 مثل لاستیک پنچر می‌مونه؛ ♻️ تا عوضش نکنیم... 👈 راه به جایی نمی‌بریم❗️ 😔 و در معنویت هم پیشرفتی نمی‌کنیم❗️ @mobaleqin20 @darshainabazqoran
انواع برخورد 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 1⃣ باکرامت (جسارت از روی لغو گرایی)🔴 وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﻏﻨﺎ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﭘﺮﺩﺍﺯﻱ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﺎﻃﻞ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ ، ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﺮ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻛﺮﺩﺍﺭ ﻟﻐﻮ ﻣﻰ ﮔﺬﺭﻧﺪ ، ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﻱ ﻭ ﻣﺘﺎﻧﺖ ﻣﻰ ﮔﺬﺭﻧﺪ . (فرقان٧٢) 2⃣ اعراض کردن (جسارت به خاطر جو فاسد)🔴 وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ ﻭ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ [ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺷﺒﻬﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻱ ] ﺑﻪ ﻳﺎﻭﻩ ﮔﻮﻳﻲ ﻭ ﺳﺨﻦ ﺑﻲ ﻣﻨﻄﻖ ﻣﻰ ﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﻭﻱ ﮔﺮﺩﺍﻥ [ ﻭ ﻣﺠﻠﺴﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻛﻦ ] .( انعام٦٨ ) 3⃣ جواب سخت دادن (جسارت به مکتب و ارزشها)🔴 إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﺷﻤﻦ ﺗﻮ [ ﺯﺧﻢ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻰ ﺯﻧﺪ ] ﺧﻮﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﻭ ﻧﺴﻞ ﺍﺳﺖ .(کوثر٣) کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
🍔خوردن و آشامیدن🍔 🌷🌷💐💐🌷🌷💐💐🌷🌷 1⃣ ابتدا غذای سالم بعد انجام عمل صالح ❇️ يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ﺍﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ! ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻧﻲ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻴﺪ.(مومنون٥١) 2⃣ توجه به غذا ❇️ فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ ﭘﺲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺍﻛﺶ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮﺩ(عبس٢٤) 3⃣ خدا غذا میدهد ❇️ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ ﻭ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻱ ﺍﺳﺖ.(انعام ١٤) 4⃣ اصحاب کهف با توجه به گرسنگی زیاد میگویند غذای پاک ❇️ فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَٰذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنظُرْ أَيُّهَا أَزْكَىٰ طَعَامًا ﭘﺲ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮﺩ ﻛﺪﺍم ﻳﻚ [ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺷﻬﺮ ] ﻏﺬﺍﻳﺶ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ؟(کهف١٩) 5⃣ غذا هم حلال هم پاک باشد ❇️ يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ [ ﺍﺯ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﻴﻮﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻲ ﻫﺎ ] ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺣﻠﺎﻝ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ.(بقره١٦٨) کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
✍ ارزش كارهای خوب به این است كه برای رضای خدا باشد، نه برای معامله با خدا همسر پادشاهی دیوانه‌ای را دید كه با كودكان بازی می‌كرد و با انگشت بر زمین خط می‌كشید. پرسید: چه می‌كنی؟ دیوانه گفت: خانه می‌سازم. پرسید: این خانه را می‌فروشی؟ گفت: می‌فروشم. پرسید: قیمت آن چقدر است؟ دیوانه مبلغی را گفت! همسر پادشاه فرمان داد كه آن مبلغ را به او بدهند، دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت كرد. هنگام شب پادشاه در خواب دید كه وارد بهشت شده، به خانه‌ای رسید، خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند: این خانه برای همسر توست. روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید و همسرش قصه آن دیوانه را تعریف كرد! پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید كه با كودكان بازی می‌كند و خانه می‌سازد. گفت: این خانه را می‌فروشی؟ دیوانه گفت: می‌فروشم. پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟ دیوانه مبلغی را گفت كه در جهان نبود! پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروخته‌ای! دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده می‌خری. میان این دو، فرق بسیار است. ارزش كارهای خوب به این است كه برای رضای خدا باشد، نه برای معامله با خدا. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
✍ تار و تور و تیر خدا 👤حاج‌اسماعیل دولابی می‌گفت: خدا یک تار، یک تور و یک تیر دارد. با تار، تیر و تور خودش، آدم‌ها را جذب می‌کند. مجذوب خودش می‌کند. 🔹تار خدا، قرآن است. نغمه‌های آسمانی است. خیلی‌ها را از طریق قرآن جذب خودش می‌کند. 🔸خیلی‌ها را با تور خودش جذب می‌کند. مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر.  🔹تیر خدا همان بارهای مشکلات است. غالب آدم‌ها را از این طریق مجذوب خودش می‌کند. اولیای خدا برای این مشکلات لحظه‌شماری می‌کردند. 🔸شیخ بهایی می‌گوید: شد دلم آسوده چون تیرم زدی ای سرت گردم چرا دیرم زدی. 🔹اگر کسی به گرفتاری‌ها چنین نگاهی داشته باشد، دیگر جای ناامیدی برایش باقی نمی‌ماند. این گرفتاری‌ها باید زمینه امید ما را فراهم کند. 🔸گرفتاری‌ها باید زمینه نشاط ما را فراهم کند ولی چون ما با شیوه تربیتی خدا آشنا نیستیم، تا مصیبتی می‌رسد، ناراحت می‌شویم. این شیوه خداست. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
داستان مرتاض هندی و امام زمان عج! . استاد ما حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان رو زبان خود ایشون شنیدیم آیت الله کشمیری می‌فرمود در هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زنده‌س یا مرده و کجا دفنه. ازش چند نفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد. مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم. منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زنده‌س یا مرده، گفت مرده. آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلا فاطمه. ولی این شخص میفهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره امام زمان(عج) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهرا(س) به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس. دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یکم جا خورد و کمی عقب رفت چندبار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟ اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن به مرتاض گفتیم این امام زمان ماست. گفت ♦️حال ما چقدر به فکر امام زمان هستیم و با او ارتباط داریم؟؟؟ کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
❗️خبر گناه ، اولیای خدا را از پا در می آورد ✍ عالمى در شيراز بود كه قبرش در حافظيه است و به حاج ميرزا حسين يزدى معروف است. روزگارى مسجد اين عالم، شلوغترين مسجد بود. او جزء علماى رده اول زمان قاجاريه در شيراز بود. 📌 روزى براى شيراز حكمران و به تعبير امروزى، استاندار فرستادند. جلسه معارفه گرفت. ادارى ها، نظامى ها و انتظامى ها را دعوت كرد، از جمله چند نفر از تاجران معروف بازار شيراز را نيز دعوت كرد. 🎉 براى اين كه ميهمان ها شاد باشند، دسته اى مطرب يهودى نيز دعوت كرد كه بخوانند و بنوازند. جلسه در روز پنج شنبه بود. حاج ميرزا حسين يزدى روز جمعه بعد از ظهر و عصر به منبر رفت. 👈 گفت: من شنيده ام كه ديروز در اين شهر، در منزل حاكم ميهمانى بوده و چند نفر از شما بازاريان متدين نيز شركت كرديد. دسته مطرب يهودى تصنيف خواندند و تار و تنبور زده و رقصيدند، خبرش را به من دادند. 😔 طاقت من از شنيدن اين خبر طاق شده است. رنج بيشتر من اين است كه شما چهره هاى مذهبى چرا در آن جلسه بوديد و هيچ عكس العملى نشان نداديد. 🔗 از منبر پايين آمد و به خانه رفت و مريض شد. يك ماه نتوانست به مسجد بيايد. اين گونه از پا در آمد. 🔹روزى در طول اين يك ماه، تاجرى آمد تا از بازار شيراز رد شود. به مغازه اى آمد تا جنسى بخرد، صاحب مغازه گفت: چنين پيشامدى در شيراز شده است. 🔺تاجر گفت: عاقبت اين پيشامد به خير است؟ تاجر در فكر فرو رفت كه مهمترين پيشامدى كه شده اين است كه عالمى در اين شهر از شنيدن خبر مريض شده و امروز و فردا میميرد و مرد. ▪️از شنيدن خبر گناه می مردند. ⁉️اما ما چرا حالتى پيدا نمی كنيم؟ چون خود اين گناهانى كه ما می بينيم، گرچه خودمان اهل آن نيستيم،🔺همين ديدن ها بين ما و خدا حجاب ايجاد كرده است.👈 اين است كه می بينيم و ناراحت نمی شويم. ❗️اما خبر گناه، اولياى خدا را از پا در می آورد. ❓ پس آثار گناه با خود گناهكار، در دنيا و آخرت، چه می كند؟ منبع : استاد انصاریان - سایت عرفان 👇 کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20