هدایت شده از منبر انقلابی
معرفت امام.pdf
346.3K
🔵 سخنرانی #کاربران
💠مناسبت : #شب_قدر
🌀موضوع : #معرفت_امام
🔰دریافت سخنرانی در شبکه های داخلی #منبرانقلابی به آدرس:
@enqelabee
هدایت شده از منبر انقلابی
راز مظلومیت امیرالمومنین.pdf
488.3K
💠مناسبت : #شهادت_امیرالمومنین
🌀موضوع : #راز_مظلومیت_امیرالمومنین
🔵پیام : سستی نکردن در دفاع از حق
نویسنده : حجت الاسلام #رحمتی
🔰دریافت سخنرانی در شبکه های داخلی #منبرانقلابی به آدرس:
@enqelabee
📣📣📣 با توجه به سوال مکرر دوستان ، به اطلاع میرسانیم ؛
👈سخنرانی #عافیت که ویژه شب قدر آماده گردید در دو بخش بعدی نیز ویژه شب های 21 و 23 در حال تولید می باشد که در اولین فرصت تقدیم خواهد شد.
🌀تو این شب های عزیز ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.
💠نیت کنید در سخنرانی های شب قدر ، تولید کنندگان این سخنرانی ها هم در ثواب سخنرانی شما شریک باشند.
@enqelabee
@moballeghan
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حالِ مخصوصِ شب قدر
#تصویری
@Panahian_ir
💠معارفی از جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸افسوسهای بی فایده
وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلیَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنیِ اتخََّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(27)یَاوَیْلَتا لَیْتَنِی لَمْ أَتخَِّذْ فُلَانًا خَلِیلًا(28)لَّقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی(29- فرقان)
روزی که ظالم دست خود را از روی حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش همراه با فرستاده او برای خود، راه باریکهای به سوی هدایت دست و پا میکردم. ای و ای، کاش من فلانی را [که سبب بدبختی من شد] به دوستی نمیگرفتم؛ چون او مرا از قرآنی که برایم آمد گمراه کرد.
ظاهراً مراد از«ظالم» هر کسی است که با هدایت فرستاده الهی به راه راست نمیرود؛ هر چند که آیه در مورد ستمگران این امت و رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شده است.(1)
در قیامت صحنههای عجیبی رخ میدهد که بخشی از آن حسرتهای بی فایده ایست که ظالمان نسبت به عمل کرد غلط خود در گذشته میخورند؛ ندامتهایی که دیگر هیچ سودی به حال آنها ندارد. آیات مورد بحث به دو مورد از این حسرت خوردنها اشاره دارد.
حسرت اول بعد از آن است که میبینند تنها راه نجات و سعادت راهی بود که فرستادگان الهی به مردم ارائه کردند و خود در آن راه پیشقدم شده و مردم را به آن دعوت کردند؛ ولی اینها به جای تبعیت و همراهی با رسولان حق، آنها و راهشان را مسخره کردند و از گام نهادن در آن به شدت خودداری کردند.
حسرت دوم نسبت به دوستانی است که در دنیا برگزیدند دوستانی که به ظاهر دوست بودند اما در واقع دشمنان خطرناکی بودند که باعث گمراهی و بدبختی آنها شدند و با آنکه دین و راهکار هدایت و سعادت در دسترس اینها قرار داشت اما آن به ظاهر دوستان آنها را از پیروی دین منع کرده و به گناه و بازیهای دنیایی مشغول کردند.
از این آیه به خوبی میتوان به نقش و میزان تأثیر دوست در سعادت و شقاوت انسان پی برد؛ نقش و تأثیری که با تحقیق و تجربه ثابت شده و غیرقابل انکار است.
(1) ر.ک به المیزان ج15 ص203
#جزء_نوزدهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠معارفی از جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸بتی که پرستش آن بین ما رواج دارد
أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ (فرقان- 43)
آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش برگزیده؟
«هوی» به معنای میل نفس به سوی خواستههای خودش است؛ بدون اینکه آن تمایلات را با عقل خود سنجیده و هماهنگ کرده باشد و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»؛ اطاعت و پیروی کردن آن است؛ بدون اینکه توجهی به دستورات خداوند متعال داشته باشد.(1)
آیه شریفه درباره کسانی سخن میگوید که در کنار آن خدای یکتا، خدای دیگری هم دارند که برخی اوقات و یا همیشه از دستورات او پیروی میکنند. آن خدای دیگر یا بت نتراشیدهای که پیروان زیادی هم دارد همان بت نفس ماست.
هر جا که فرمان یا همان خواست دل با حکمی از احکام الهی در ستیز شد همان جا میتوان فهمید که ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم. اگر دستور دین را بی محلی کردیم و در پی برآوردن خواهش دل برآمدیم شک نکنیم که بت پرستیدهایم؛ نشان به آن نشان که در دل یا به زبان میگوییم: «چون دلم میخواهد» نه «چون خدا میخواهد»
(1) المیزان ج15 ص223
#جزء_نوزدهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠معارفی از جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸چقدر از مال خود را انفاق کنیم؟
وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ کَانَ بَینَْ ذَالِکَ قَوَامًا(67- فرقان)
مؤمنین که بندگان خداوند رحمانند وقتی انفاق میکنند، نه اهل زیادهروی هستند و نه بخل میورزند؛ بلکه بین این دو راه اعتدال را بر میگزینند.
این آیه شریفه به یکی از ویژگیهای مؤمنین که اعتدال و دوری از هر گونه افراط و تفریط در کارها به خصوص در مسأله انفاق است اشاره میکند.
در این فراز قرآن کریم اصل انفاق کردن را به عنوان یکی از وظایف و برنامههای قطعی مؤمنین، مسلّم گرفته و تنها مقدار پرداخت آن را به شکل توصیفی بیان میکند که: مؤمنین انفاقی عادلانه و دور از هر گونه اسراف و سختگیری دارند؛ نه آن چنان بذل و بخشش میکنند که زن و فرزندشان گرسنه بمانند و نه آن چنان سخت میگیرند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.(1)
در یکی از روایات اسلامی تشبیه جالبی برای «اسراف» و «اقتار» که نقطه مقابل یکدیگرند و نیز حد اعتدال شده است. بر اساس آن روایت امام صادق علیهالسلام این آیه را تلاوت فرمود و مشتی سنگریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود این همان «اقتار» و سختگیری است؛ سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت و فرمود این «اسراف» است. بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود به گونهای که مقداری فرو ریخت و مقداری در دستش ماند و فرمود این همان «قوام» است.(2)
(1) نمونه 15 ص152
(2) الکافی ج4 ص54
#جزء_نوزدهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠معارفی از جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸راه تبدیل سیئات به حسنات
مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا(70- فرقان)
آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، که خدا بدیهایشان را به خوبیها تبدیل میکند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
این آیه بشارتی است شگفت به کسانی که گناه کردهاند و از گذشته خود پشیمانند. در این فراز سخن از عفو بخشش نیست بلکه گامی فراتر و لطفی بیشتر به چشم میخورد و آن تبدیل گناهان به حسنات است. اگر گنهکاری واقعاً از کرده خود پشیمان شد و در عقیده و عمل خود بازنگری کرد و راه جبران و صلاح را پیش گرفت خداوند به او وعده داده که گناهانش را تبدیل به حسنات خواهد کرد.
خلاصه نظر علامه طباطبایی(ره) در چگونگی تبدیل سیئات به حسنات
گناه آن اثری است که با ارتکاب نهی خدا در نفس ایجاد شده و در آن باقی میماند. و نیز تا ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمیشود و گناه و اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است. حال اگر چنین ذاتی با توبه؛ ایمان و عمل صالح تبدیل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از خباثت شد؛ لازمه این تبدیل این است که آثاری هم که در سابق داشت به نام گناه، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس پاک و طیب متناسب باشد و آن این است که عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد.(1)
(1) المیزان ج15 ص 243
#جزء_نوزدهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠معارفی از جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸یک نفر کشت؛ اما خدا همه را عذاب کرد
وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ(156) فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُواْ نَادِمِینَ(157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فیِ ذَالِکَ لاََیَةً وَ مَا کاَنَ أَکْثرَُهُم مُّؤْمِنِینَ(158)
پیامبرشان حضرت صالح ع به آنها گفت این کاری به این شتر نداشته باشید که اگر آسیبی به او رساندید گرفتار عذابی سخت خواهید شد. اما آنها گوش نکرده و آن شتر را کشتند و بعد که عذاب قطعی را دیدند پشیمان شدند که سودی به حالشان نداشت و عذاب آنها را فراگرفت.
نکته قابل توجه در این آیه این است که قاتل آن شتر فقط یک نفر بود؛ اما همانطور که ملاحظه میکنید خداوند متعال نفرمود «فعقرها احد منهم؛ یکی از آنها شتر را کشت»؛ بلکه فرمود « فَعَقَرُوهَا » همه او را کشتند و بعد هم نفرمود فقط آن یک نفر عذاب شد بلکه فرمود همه آنها به عذاب الهی گرفتار شدند .
حال سوال این است که چرا خداوند گناه یک نفر را به همه نسبت داد و همه را گرفتار عذاب کرد؟
پاسخ این سوال را امیرالمؤمنین علیهالسلام دادهاند آن حضرت میفرماید:
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا(1) ؛ ای مردم، جز این نیست که خشنودی و خشم است که مردم را بر محوری جمع میکند. همانا ناقه ثمود را یک نفر پی کرد و کشت؛ امّا عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان #به_آن_گناه_رضایت_دادند.
(1) نهجالبلاغه خطبه 201
#جزء_نوزدهم
https://eitaa.com/moballeghan
💠شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
#دعای_روز نوزدهم
أللَّهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِیلی إلی خَیْراتِهِ وَ لاتَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً إِلیَ الْحَقِّ الْمُبِین
خدایا! در این روز بهرۀ مرا از برکاتش وافر گردان و بهسوی خیراتش، مسیرم را سهل و آسان ساز و از حسنات مقبول آن، مرا محروم مساز. ای هدایتکننده بهسوی حق آشکار!
🔹 پیامهای دعا
1- بهرۀ وافر از برکات ماه رمضان
2- آسانشدن راه خیرات
3- محرومنشدن از انجام حسنات
4- هدایت بهسوی دین حق
🔸پیام منتخب
✍️در مسير بندگی خداوند و انجام واجبات و مستحبات الهی، كارهای زيادی است كه بايد انجام دهيم؛ ولی به دلايل زيادی، همچون وسوسههای شيطانی و نفسانی، تنبلی، سستی ايمان و... انجام اين امور برای ما مشكل میشود و گاه آنها را انجام نمیدهيم. در دعای این روز، از خداوند آسانشدن مسير بندگی را طلب میكنيم تا به مدد الهی، سختی آن کارها برای ما از بین برود. وقتی حضرت موسی(ع) آمادۀ قيام عليه فرعون شد، از خدا آسانی اين كار بزرگ را خواست و گفت: «وَ يَسِّرْ لِی أَمْرِی؛ و كارم را بر من آسان كن.» (طه: 26) اگر اين آسانی در كارهای گوناگون، بهويژه در انجام اعمال عبادی شامل حال ما شود، بهطور قطع بيشتر و بهتر خدا را عبادت خواهيم كرد.
✨رسول گرامی(ص) فرمود: «برای هر حاجتی كه داريد، حتی اگر بستن بند كفش باشد، دست خواهش به سوی خداوند ـ عزوجل ـ دراز كنيد؛ زيرا تا او آن را آسان نکند، آسان نشود.»
محمدی ریشهری، محمد، ميزان الحكمه، ج 4، ص 24
https://eitaa.com/moballeghan
هدایت شده از منبر انقلابی
شب قدر 2.pdf
458.3K
💠مناسبت : #شب_قدر_2
🌀موضوع : #شب_قدر_از_خدا_چه_بخواهیم؟
🔵ماهیت : فردی از پیامبر خدا پرسید: «اگر شب قدر را دریابم، از خدا چه چیزی مسئلت کنم؟» حضرت فرمودند: #عافیت
نویسنده : حجت الاسلام #زارع
🔰دریافت سخنرانی در شبکه های داخلی #منبرانقلابی به آدرس:
@enqelabee
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸سه شرط کلیدی برای اجابت دعا
أَمَّن یجُِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ (62- نمل)
آیا آن شریکان انتخابى شما بهترند(یا آنکه وقتى درماندهاى او را بخواند اجابت مىکند و آسیب و گرفتاریش را دفع مىنماید؟
قید «اضطرار» براى این است که در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی که در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است.
قید دیگرى که براى دعا آورده این است که فرموده: « إِذَا دَعَاهُ ؛ وقتى او (خدا) را بخواند»، و این براى آن است که بفهماند خداوند متعال وقتى دعا را مستجاب مىکند که دعا کننده به راستى او را بخواند؛ نه اینکه در دعا رو به خدا کند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مىگیرد که امید دعا کننده از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند که دیگر هیچ کس و هیچ چیز نمىتواند گره از کارش بگشاید. آن وقت است که حقیقتا متوجه خدا مىشود و در کمال صداقت تنها او را مىخواند.[1]
دو نکته ای که از آیه به دست می آید:
1-از شرایط استجابت دعا آن است که حال دعا کننده حال اضطرار باشد؛ یعنی تمام درهاى عالم اسباب به روى خود بسته شده و کارد به استخوانش رسیده بیند و یقین داشته باشد تنها کسى که مىتواند قفل مشکلات او را بگشاید و بنبستها را بر طرف سازد، تنها و تنها ذات پاک خداوند است و نه غیر او.[2]
2-سه شرط «حالت اضطرار دعا کننده»؛ «توجه و خواندن اختصاصی خداوند متعال بدون توجه به غیر او» و نیز «سوء بودن وضعیت موجود»، سه شرطی هستند که بنابر همین آیه کریمه در صورت محقق شدن هر سه آنها با هم، دعا مستجاب خواهد شد.
[1] ر.ک: المیزان ج15 ص381
[2] نمونه ج15 ص520-521
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸تعیین تکلیف برای خدا ممنوع!
فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلىَّ إِلىَ الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ(24- قصص)
پس موسى، دامهای آن دو را آب داد؛ سپس به سوى سایه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل مىكنى، نیازمندم.
وقتی موسی(ع) بعد از چند روز سفر با پای پیاده به شهر مدین رسید در بدو ورود اجتماع جمعیتی چوپان که برای آب دادن به دامهایشان بر سر چاهی تجمع کرده بودند توجه اش را جلب کرد. همانجا دو دختر جوان را دید که با فاصله ایستاده و در انتظار خلوت شدن دور چاهند تا برای گوسفندانشان آب بکشند. موسای خسته، گرسنه و بی جا و مکان برای رضای خدا به پیش رفت و برای آن دو از چاه آب کشید. بعد آمد و زیر سایه ای نشست و این جمله را به خدا عرض کرد که: «رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ»؛ هر خیرى كه بر من فرستى به آن نیازمندم.[1]
نکته قابل توجه در این دعا این است که موسی(ع) با وجود نیازهای متعدد اعم از مسکن، خوراک، همسر و از همه مهمتر محل امنی که بتواند از دست فرعونیان در امان بماند و نیازهای دیگر؛ اما هیچ کدام از اینها را بر زبان جاری نکرد و فقط از خداوند متعال طلب خیر کرد. که یعنی خدایا تو بهتر و بیشتر از من عالم به نیازمندیهای من و توانا به برآوردن آنهایی و نیز جز خیز از تو نازل و صادر نمی شود. حال که اینگونه است من نسبت به آنچه که به خیر و صلاح من است اعلام نیاز می کنم.
ادب دعای موسی این است که یک: تقاضایی از خدا نکرد؛ بلکه فقط اعلام نیاز کرد. دو: برای خدا تعیین تکلیف نکرد به اینکه اشاره به کار خاصی کند و از خدا بخواهد که آن را برایش انجام دهد. سه: در آن اعلام نیازی هم که کرد تنها نیازمندی اش به هر آنچه که برایش خیر است را به خدا عرض کرد.
پس ادب در دعا این شد که بگوییم: خدایا! ما سراسر نیازیم و تو عالم و توانا به آن نیازها؛ گر صلاح است هر چه خیر ماست به ما عنایت کن. نکته دیگر آنکه از تعیین مصداق و اصرار بر خواسته پرهیز کنیم چرا که « عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» و حال آنکه «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»[2] اگر ما کار را به خداوند عالم خیر واگذار کردیم یقین کنیم که جز خیر نصیبمان نخواهد شد.
[1] برگرفته از نمونه ج16 ص55-58
[2] بسا چیزى را دوست دارید و آن براى شما بد است وخدا [مصلحت شما را در همه امور] مىداند و شما نمىدانید.آیه 216 سوره بقره
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸ادعای ایمان، بی امتحان نمی ماند
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْكُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ(2) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ لَیَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِینَ(3- عنکبوت)
آیا مردم گمان كردهاند، همین كه بگویند: ایمان آوردیم، رها مىشوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟ در حالى كه یقیناً كسانى را كه پیش از آنان بودند، آزمایش كردهایم [پس اینان هم بىتردید آزمایش مىشوند]، و بىتردید خدا كسانى را كه [در ادعاى ایمان] راست گفتهاند مىشناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز مىشناسد.
آیه هشدار به کسانی است که گمان می کنند به صرف گفتن شهادتین و ادعای ایمان از امتحان الهی و سختی های آن رسته اند و بی زحمت بهشت در انتظار آنهاست. این آیه خط بطلان بر چنین تصور غلطی کشیده و می فرماید: آیا مردم گمان كردهاند به صرف اینكه بگویند ایمان آوردیم دیگر با بلاها و مصیبتها آزمایش نمىشوند؟ آزمایشى كه با آن آنچه در نهان دارند از صدق و كذب آشكار شود؟
این نوشته را با جمله ای معروف از شهید چمران(ره) که متناسب با این بحث است به پایان می بریم:
«وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد شناخته می شود.»
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan
💠 معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
🔸روح قارونی در فرهنگ ما
قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلىَ عِلْمٍ عِندِى (78- قصص)
قارون با همان تكبرى كه ناشی از ثروت بی حسابش بود چنین گفت: من این ثروت را به وسیله علم و دانش خودم به دست آوردهام.
قرآن کریم ابتدا با ترسیم شخصیت قارون او را معرفی کرده و بعد دلیل انحراف او را بیان می کند تا ما و هر شنونده دیگر مراقب این خطر فکری بوده و خود را از آن حفظ کنیم.
در دو آیه قبل آمده: «إِنَّ قارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسىَ فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَ ءَاتَیْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتحَِهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُوْلىِ الْقُوَّةِ »؛ قارون از قوم موسی(ع) بود که بر حقوق آنها تجاوز كرد، و ما آنقدر به او گنج و ثروت دادیم كه حمل كلیدهاى آنها جماعتى نیرومند را خسته مىكرد.
آنگاه که مومنین قومش از در نصحیت وارد شده و به او گفتند: آنچه تو از مال و ثروت داری همه را خدا به تو داده و احسان و فضلى از او به توست در حالی که تو خود می دانی که استحقاق چنین ثروت هنگفت را نداشتی؛ پس تو هم با انفاق بخشی از آن به مردم نیازمند، خانه آخرتت را آباد کنی و با تكبر و طغیان در زمین، فساد نکنی.(مضمون آیه 77) او در پاسخ آنها اساس استدلال آنها را خطا خواند و گفت: به شما مربوط نیست که من با ثروتم چه می کنم. آنچه من دارم احسان خدا نیست تا در راه او خرج کنم؛ من همه اینها را من با علم و كاربلدی خود به دست آورده ام؛[1] من خودم زحمت کشیده ام، رنج بردهام، خون جگر خوردهام تا این ثروت را اندوختهام. با این منطق بود که او سر به طغیان گذاشت و ضمن اعلام بی نیازی از خدای متعال، نهایت بی رحمی را نسبت به بندگان خدا روا داشت.
فکر قارونی در فرهنگ امروز
متاسفانه این فکر قارونی که من خودم زحمت کشیدم به اینجا رسیدم؛ تاجر شدم، دکتر شدم، مهندس شدم، کاره ای شدم و ... فکر رایجی است که مبنای برخی از عملکردها قرار گرفته و عده ای آن را مجوزی برای بخشی از تصمیم های نادرست خود می دانند.
راه درمان
تمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[2] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[3] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم.
[1] ر.ک به المیزان ج16 ص78
[2] قربالإسناد ص175
[3] آیه 7 سوره ابراهیم ع
#جزء_بیستم
https://eitaa.com/moballeghan