eitaa logo
مسیر مؤمنانه
2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
74 فایل
🍃نگاه ڪن به جان من،در انتظار #جمعه اے ستـــ 🍂ڪه روز وعده باشد و طلوع آن ظـهـور توستـــ 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای شادی روح مدیر عزیز مسیر مؤمنانه به امیدطلوع فجر ظهور منجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای آن کس که ایمان دارد، نا‌ممکن وجود ندارد... ‹📙🧡 › @mobarz2
معمولا افراد برای وضو گرفتن بسته به انصافی که دارند، مقادیر متفاوتی آب مصرف می کنند، این مقدار برای انسان های حواس جمع از یک لیتر و برای انسان های اسراف کار و بی تفاوت، متاسفانه تا حدود ۶ لیتر متغیر است. 🔹💦🔹 پیشنهادی برای ها که سالانه میتواند فقط در کشور ما میلیاردها لیتر آب صرفه جویی کند. در خانه یک لیوان کوچک (حدود ۱۰۰ سی سی) مخصوص در کنار جایی که معمولا اعضای خانواده میگیرند، قرار دهید، هنگام وضو آن لیوان را پر از آب کنید، و به وسیله آب داخل لیوان وضو بگیرید. اگر ۵۰ میلیون نفر در ایران روزانه ۳ مرتبه وضو بگیرند و هرکدام به طور متوسط ۲لیتر آب مصرف کنند سالانه چیزی در حدود ۱۱۰ میلیارد لیتر آب برای وضو مصرف می شود؛ حالا اگر این ۵۰ میلیون نفر به روش عمل کنند، این عدد می شود چیزی در حدود ۵.۵ میلیارد لیتر آب در سال؛ یعنی سالانه حدود 105 میلیارد لیتر آب فقط برای اصلاح روش حالا اگر کسی خواست و این متن را ترجمه کرد و برای تمام چند میلیارد روی زمین فرستاد، که دیگر عددش خارج از حساب و کتاب می شود. اگر به روش ، وضو گرفتید،از خدا بخواهید به خاطر رعایت حال مردم در این کم آبی که قرار داریم، لذت نماز را به شما بچشاند. 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 @mobarz2
11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصویری ✍سخنرانی: حاج آقا دانشمند 🎥موضوع: داستان کسی که از 20 سالگی عاشق حضرت مهدی(عج) بود و در 80 سالگی مولا را ملاقات کرد.... ‌╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🌸فرشتہ از شیطان پرسید: قویترین سلاح تو براے فریفتن انسانها چیست؟ 🔆شیطان گفت : بہ آنها مے گویم «هنوز فرصت هست»🍂 🔆 شیطان پرسید : قدرتمندترین سلاح تو براے امید بخشیدن بہ انسانها چیست؟ ♥️فرشتہ گفت: بہ آنها مے گویم «هنوز فرصت هست»🌸 استغفرالله ربے و اتوب الیہ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا بدون شما، میانجی ندارد عالیجنابِ صُلح؛ بیابین ما و آسمان را آشتی بده ╔═.🍃.════╗ @mobarz2 ╚════.🍃.═╝
رفیق‌؛ دیگرا‌ن‌شایدبتونن‌توراهت‌‌سنگ‌بندازن‌ امانمی‌تونن‌مسیرت‌رو عوض‌کنن^^♥️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
مسیر مؤمنانه
قسمت 3⃣ #فصل_اول پدرم چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یک بار از روستا های اطراف گوسفند می خرید و ب
قسمت 5⃣ می گفتند: «مامان! چقدر قدم را عزیز و گرامی کرده ای. چقدر پیِ دل او بالا می روی. چرا ما که بچه بودیم، با ما این طور رفتار نمی کردید؟!» با تمام توجه ای که پدر و مادرم به من داشتند، نتوانستم آن ها را راضی کنم تا به مدرسه بروم. پدرم می گفت: «مدرسه به درد دخترها نمی خورد.» معلم مدرسه مرد جوانی بود. کلاس ها هم مختلط بودند. مادرم می گفت: «همین مانده که بروی مدرسه، کنار پسرها بنشینی و مرد نامحرم به تو درس بدهد.» اما من عاشق مدرسه بودم. می دانستم پدرم طاقت گریه مرا ندارد. به همین خاطر، صبح تا شب گریه می کردم و به التماس می گفتم: «حاج آقا! تو را به خدا بگذار بروم مدرسه.» پدرم طاقت دیدن گریه ی مرا نداشت، می گفت: «باشد. تو گریه نکن، من فردا می فرستم با مادرت به مدرسه بروی.» من هم همیشه فکر می کردم پدرم راست می گوید. آن شب را با شوق و ذوق به رختخواب می رفتم. تا صبح خوابم نمی برد؛ اما همین که صبح می شد و از مادرم می خواستم مرا به مدرسه ببرد، پدرم می آمد و با هزار دوز و کلک سرم را شیره می مالید و باز وعده و وعید می داد که امروز کار داریم؛ اما فردا حتماً می رویم مدرسه. آخرش هم آرزو به دلم ماند و به مدرسه نرفتم. @mobarz2 💐 قسمت 6⃣ نه ساله شده بودم. مادرم نماز خواندن را یادم داد. ماه رمضان آن سال روزه گرفتم، روزهای اول برایم خیلی سخت بود، اما روزه گرفتن را دوست داشتم. با چه ذوق و شوقی سحرها بیدار می شدم، سحری می خوردم و روزه می گرفتم. بعد از ماه رمضان، پدرم دستم را گرفت و مرا برد به مغازه پسرعمویش که بقالی داشت. بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «آمده ام برای دخترم جایزه بخرم. آخر، قدم امسال نه ساله شده و تمام روزه هایش را گرفته.» پسرعموی پدرم یک چادر سفید که گل های ریز و قشنگ صورتی داشت از لابه لای پارچه های ته مغازه بیرون آورد و داد به پدرم. پدرم چادر را باز کرد و آن را روی سرم انداخت. چادر درست اندازه ام بود. انگار آن را برای من دوخته بودند. از خوشحالی می خواستم پرواز کنم. پدرم خندید و گفت: «قدم جان! از امروز باید جلوی نامحرم چادر سرت کنی، باشد باباجان.» آن روز وقتی به خانه رفتم، معنی محرم و نامحرم را از مادرم پرسیدم. همین که کسی به خانه مان می آمد، می دویدم و از مادرم می پرسیدم: «این آقا محرم است یا نامحرم؟!» بعضی وقت ها مادرم از دستم کلافه می شد. به خاطر همین، هر مردی به خانه مان می آمد، می دویدم و چادرم را سر می کردم. دیگر محرم و نامحرم برایم معنی نداشت.
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
💚✨ 🦋اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ... ╔═.🍃.════╗ @mobarz2 ╚════.🍃.═╝
❤️ ☺️ 💧 از ميان اشک‌ها خنديده مي‌آيد کسي ✨ 🍃 خواب بيداري ما را ديده مي‌آيد کسي ✨ 🌼 با ترنم با ترانه با سروش سبز آب از گلوي بيشه ی خشکيده مي‌آيد کسي 😍🌹 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🌤 ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
❇️ امروز ⬇️ ⚜ یکشنبه ⚜ ☀️ ۲۴ اسفند ١۳۹۹ خورشيدی 🌙 ۳۰ رجب ۱۴۴۲ قمری 🎄 ۱۴ مارس ۲۰۲۱ میلادی 📿 : 💯 یــا ذالـــجـلال الاکـــرام💯 دعای روز یکشنبه ❄️ 💎امام جعفر صادق (ع) فرمودند: 🌤 (عج) را به شما بشارت می‌دهم که پس از پدید آمدن ❌اختلافات در میان امتم ❌و زلزله‌های بسیار ظهور خواهد کرد. ✅همچنین فرمودند: از نشانه‌های قیام آن حضرت این است که در سالی پر از زلزله و سرما اتفاق می‌افتد» 📚 (ششماه پایانی مجتبی الساده،ص64 انتشارات موعودعصر عج) 🦋 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋 ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯