eitaa logo
مسیر مؤمنانه
1.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
🍃نگاه ڪن به جان من،در انتظار #جمعه اے ستـــ 🍂ڪه روز وعده باشد و طلوع آن ظـهـور توستـــ 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای شادی مدیر عزیز مسیر مؤمنانه به امیدطلوع فجر ظهور منجی
مشاهده در ایتا
دانلود
- تو این‌ شب‌ها از خدا دوچیز بخواه ترمیم گذشته ترسیم آیـنده :) -
سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ جز تو هیچ ندارم الْغَوْثَ الْغَوْثَ... پناه فریادهای دلم بمان خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ و از آتش فتنه های بی تو بودن امانم ده...
ای گشایشگر دلتنگی ها....
پناه بر تُو که بی واژه مَرا میشنوی...
نوشته بود: ‏خدا با اون عظمتش میگه: «أنَا جَلیٖسُ، مَنْ جٰالَسَنِیٖ» من همنشین کسی هستم که با من بشینه! انگار خدا داره دنبال یه رفیقِ ناب میگرده؛ یارفیقَ مَن لا رفیقَ لَهُ! چقدر منِ حقیر رو تحویل میگیری آخه؟!
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
💚✨ 🦋اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ... ╔═.🍃.════╗ @mobarz2 ╚════.🍃.═╝
تصبحون على شعور هذه الآية : " فاستجبنا له ونجيناه من الغم وكذلك نُنجي المؤمنين " ‏امیدوارم امشبو که به صبح رسوندین، یه جوری بشه که بفهمید یعنی چی وقتی خدا میگه: «ما دعایش را اجابت کردیم و او را از غصه رهاندیم و مومن ها را اینطور نجات می دهیم.» ...
ســلام‌مولا جـــ🥀ــــانم ❤️ 🍁 تڪرار جفاےڪوفیانیم همہ 🌿 ما مدعیان اهل زبانیم همہ 🌿 مهدے بہ چڪارمان میاید وقتی 🍁 غفلت زده در خواب گرانیم همہ 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🌤 🤲 ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز ⬇️ ⚜پنجشنبه ⚜ ☀️ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ خورشيدی 🌙 ۲۳ رمضان ۱۴۴۲ قمری 🎄 ۶ مه ۲۰۲۱ میلادی 3⃣2⃣ ✨ اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین. 🤲 💛 خدایا مرا در این ماه از و پاکم نما در آن از ها و کن دلم را در آن به دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهکاران. ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ اعمال ماه رمضان
🔹فضيلت روز قدر استاد فاطمی نیا : امروز روز بسيار بزرگي است. از روايات استفاده ميشود روزقدر در فضيلت همچون شب قدر است. اين مطلب بسيار مهم است. اگر كسي شب قدر كوتاهي كرده است يا كسل بوده و يا در دعا كوتاهي نموده ، ميتواند در روز قدر آن را جبران كند ان شاءالله. ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
Joze23.mp3
4.28M
هر روز یک جزء به نیت فرج تحدیر جزء_ ۲۳☝️☝️☝️ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ اعمال ماه رمضان
Baqara_aye (269).mp3
6.8M
🚩در بهار قرآن، هر روز ۲۰ دقیقه با تفسیر کلام الله مجید 🔉 بشنوید| تفسیر سوره بقره- آیه ۲۶۹ (بخش اول) استاد فیاض بخش 🔸روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان: امام صادق(عليه السّلام): «عَجِبْتُ لِمَنْ يَبْخَلُ بِالدُّنْيَا وَ هِيَ مُقْبِلَةٌ عَلَيْهِ أَوْ يَبْخَلُ بِهَا وَ هِيَ مُدْبِرَةٌ عَنْهُ فَلاَ اَلْإِنْفَاقُ مَعَ اَلْإِقْبَالِ يَضُرُّهُ وَ لاَ اَلْبُخْلُ وَ اَلْإِمْسَاكُ مَعَ اَلْإِدْبَارِ يَنْفَعُهُ.» من شگفت مى‌كنم از كسى كه در دنيا بخل مى‌ورزد،چه دنيا به او روى كرده باشد و چه دنيا از او روى برگردانده باشد،زيرا انفاق با اقبال دنيا او را زيان نمى‌رساند و بخل با ادبار دنيا او را سودى نمى‌بخشد. (روضة الواعظین، ج۲، ص۴۴۳) ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ سخنرانی های ماه رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ انرژی خواران اطرافمان را بشناسیم و از آن ها فاصله بگیریم : 1⃣کسانیکه همیشه شکایت می‌کنند و غر می‌زنند 2⃣کسانیکه دائما از مشکلاتشان میگویند بدون هیچ راه حلی 3⃣کسانی که دائم پشت سر دیگران حرف می‌زنند 4⃣کسانیکه فقط منتشر کننده خبرهای بد هستند 5⃣افرادی که وقتی به شما انرژی منفی می‌دهند خودشان احساس سبکی می‌کنند 6⃣کسانی که با شوخی شما را مسخره می‌کنند 7⃣افرادی که دائم دروغ می‌گویند ، غلو می‌کنند و خود واقعیشان نیستند 8⃣افرادی که وقتی کنارشان هستی احساس خستگی‌ می‌کنی چرا که دائم انرژی منفی می‌دهند ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه و ياد درگذشتگان 😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 🌹پنجشنبه که می شود یاد کسانی‌ که هرگز تکرار نمی‌شوند وهیچ حضوری جبران نبودنشان رانمیکنند در دلمان بیداد می کند 😔 🌹باهدیه فاتحه وصلوات 🌹روحشان راشـاد کنیم ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
ندانستن، علت تردید و ترس است. تردید داری چون نتیجه را نمی‌دانی و از آینده بی‌خبری! می‌ترسی چون نمی‌دانی چه می‌شود! از لحظه‌ها و روزهای پیش رو می‌ترسم و به هر آغاز و انجام، پایان و سرانجام مشکوکم. می‌ترسم، چون نمی‌دانم مردّدم چون نمی‌دانم اما یک چیز را خوب می‌دانم! اینکه «تو» هستی. خواب و سستی و فراموشی و بی‌خبری و نادانی در تو راه ندارند. دلم قرص می‌شود؛ با خاطری آسوده چراغ دیده را خاموش می‌کنم و به دنیایی می‌روم که نه ماهیتش را می‌دانم و نه به بازگشتش اعتماد دارم! -باز نادانی و شک- اما خیالم آرام است که هرآنچه پیش آید، چه در بیداری، خواب یا مرگ؛ تو هستی، می‌بینی، می‌دانی و صاحب منی و سر آخر به تو باز می‌گردم و همیشه در آغوش امن تو هستم که هستم... یا قيوماً لا ينام.. |برداشتی از فراز سی و یکم جوشن کبیر..| 👤داریوش رامسری @mobarz2
کنارم نشسته بود و معصومه هم بغل خانم دکتر بود. خدیجه از سرما می لرزید. هیچ نفهمیدم شام را چطور خوردیم. توی دلم دعادعا می کردم زودتر بلند شویم برویم؛ اما تازه مردها تعریفشان گل کرده بود. خانم دکتر هم عین خیالش نبود. با حوصله و آرام آرام برای من تعریف می کرد. هر کاری می کردم، نمی توانستم حواسم را جمع کنم. فکر می کردم الان از پشت درخت ها سگ یا گرگی بیرون می آید و به ما حمله می کند. از طرفی منطقه نظامی بود و اگر وضعیت قرمز می شد، خطرش از جاهای دیگر بیشتر بود. از سرما دندان هایم به هم می خورد. بالاخره مردها رضایت دادند. وسایلمان را جمع کردیم و سوار ماشین شدیم. آن موقع بود که تازه نفس راحتی کشیدم و گرم صحبت با خانم دکتر شدم. به خانه که رسیدیم، بچه ها خوابشان برده بود. جایشان را انداختم. لباس هایشان را عوض کردم. صمد هم رفت توی آشپزخانه و ظرف ها را شست. قسمت :0⃣3⃣1⃣ دنبال صمد رفتم توی آشپزخانه. برگشت و نگاهم کرد و گفت: «خانم خوب بود؟! خوش گذشت؟!» خواستم بگویم خیلی! اما لب گزیدم و رفتم سر وقت آبگوشتی که از ظهر مانده بود. آن روز نه ناهار خورده بودم و نه شام درست و حسابی. از گرسنگی و ضعف دست و پایم می لرزید. فردای آن روز صمد ما را به قایش برد و خودش به جبهه برگشت. من و بچه ها یک ماه در قایش ماندیم. زمستان بود و برف زیادی باریده بود. چند روز بعد از اینکه به همدان برگشتیم، هوا سردتر شد و دوباره برف بارید. خوشحالی ام از این بود که موقع نوشتن قرارداد، صمد پارو کردن پشت بام را به عهده صاحب خانه گذاشته بود. توی همان سرما و برف و بوران برایم کلی مهمان از قایش رسید، که می خواستند بروند کرمانشاه. بعد از شام متوجه شدم برای صبحانه نان نداریم. صبح زود بلند شدم و رفتم نانوایی. دیدم چه خبر است! یک سر صف توی نانوایی بود و یک سر آن توی کوچه. از طرفی هم هوا خیلی سرد بود. چاره ای نداشتم. ایستادم سر صف دوتایی، که خلوت تر بود. با این حال ده دقیقه ای منتظر شدم تا نوبتم شد. نان را گرفتم، دیدم خانمی آخر صف ایستاده. به او گفتم: «خانم نوبت من را نگه دار تا من بروم و برگردم.» قسمت :1⃣3⃣1⃣ دوست نداشتم دِینی به گردنم باشد. یا اینکه فکر کنند حالا که شوهرم نیست، به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار می کشیدم. سرما به چهل و دو سه درجه زیر صفر رسیده بود. نفت کافی برای گرم کردن خانه ها نبود. برای اینکه بچه ها سرما نخورند، توی خانه کاپشن و کلاه تنشان می کردم. یک روز صبح وقتی رفتم سراغ نفت، دیدم پیت تقریباً خالی شده. بچه ها خوابیده بودند. پیت های بیست لیتری نفت را برداشتم و رفتم شعبه نفت که سر خیابان بود و با خانه ما فاصله زیادی داشت. مردم جلوی مغازه صف کشیده بودند؛ پیت های نفت را با طناب به هم وصل کرده بودند؛ تا کسی نوبتش جا به جا نشود. پیت های نفتم را گذاشتم آخر صف و ایستادم. هنوز برای مغازه نفت نیامده بود. نیم ساعتی که ایستادم، سرما از نوک انگشت های پایم شروع کرد به بالا آمدن. طوری شد که دندان هایم به هم می خورد. دیدم این طور نمی شود. برگشتم خانه و تا می توانستم جوراب و ژاکت پوشیدم و برگشتم. بچه ها را گذاشته بودم خانه و کسی پیششان نبود تا ظهر چهار پنج دفعه تا خانه رفتم و برگشتم. بعدازظهر بود که نفت به شعبه آمد. یک ساعت بعد نوبتم شد. آن وقت ها توی شعبه های نفت چرخی هایی بودند که پیت های نفت مردم را تا در خانه ها می آوردند. شانس من هیچ کدام از چرخی ها نبودند. یکی از پیت ها را توی شعبه گذاشتم و آن یکی را با هزار مکافات دودستی بلند کردم و هنّ و هن کنان راه افتادم طرف خانه. قسمت :2⃣3⃣1⃣ اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین می گذاشتم و نفس تازه می کردم؛ اما آخرهای کار هر پنج قدم می ایستادم. انگشت هایم که بی حس شده بود را ماساژ می دادم و دستم را کاسه می کردم جلوی دهانم. ها می کردم تا گرم شوم. با چه مکافاتی اولین پیت نفت را بردم و زیر پله های طبقه اول گذاشتم. وقتی می خواستم بروم و پیت دومی را بیاورم، عزا گرفتم. پیت را که از شعبه بیرون آوردم، دیگر نه نفسی برایم مانده بود، نه رمقی. از سرما داشتم یخ می زدم؛ اما باید هر طور بود پیت نفت را به خانه می رساندم. از یک طرف حواسم پیش بچه ها بود و از طرف دیگر قدرت راه رفتن نداشتم. بالاخره با هر سختی بود، خودم را به خانه رساندم. مکافات بعدی بالا بردن پیت های نفت بود. دلم نمی خواست صاحب خانه متوجه شود و بیاید کمکم. به همین خاطر آرام آرام و بی صدا پیت اولی را از پله ها بالا بردم و نیم ساعت بعد آمدم و پیت دومی را بردم. دیگر داشتم از هوش می رفتم. از خستگی افتادم وسط هال. خدیجه و معصومه با شادی از سر و کولم بالا می رفتند؛ اما آن قدر خسته بودم و دست و پا و کمرم درد می کرد، که نمی توانستم حتی به رویشان بخندم. خداخدا می کردم بچه ها بخوابند تا من هم استراحت بکنم؛ اما بچه ها گرسنه بودند و باید بلند می شدم
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
💚✨ 🦋اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ... ╔═.🍃.════╗ @mobarz2 ╚════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ به امید روزی که ☀️ همه با این صدای مبارک 💚 از خواب غفلت بیدار می‌شویم: ألا یا اهل العالم! أنا بقیةالله💚 ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز ⬇️ ⚜ جمعه ⚜ ☀️ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ خورشيدی 🌙 ۲۴ رمضان ۱۴۴۲ قمری 🎄 ۷ مه ۲۰۲۱ میلادی 4⃣2⃣ ✨ اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین. 🤲 💛 خدایا من از تو میخواهم در آن آنچه تو را کند و مى برم به تو از آنچه تو را بیازارد و از تو خواهم در آن براى اینکه فرمانت برم و نافرمانى تو ننمایم . ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ اعمال ماه رمضان
24_237594863510487205.mp3
7.83M
هر روز یک جزء به نیت فرج تحدیر جزء_ ۲۴☝️☝️☝️ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ اعمال ماه رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Baqara_aye (269)-2.mp3
6.6M
🚩در بهار قرآن، هر روز ۲۰ دقیقه با تفسیر کلام الله مجید 🔉 بشنوید| تفسیر سوره بقره- آیه ۲۶۹ (بخش دوم) استاد فیاض بخش 🔸روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان: امام علی(عليه السّلام): «إنّ إنفاقَ هذا المالِ في طاعَةِ اللّه ِ أعظَمُ نِعمَةٍ ، و إنّ إنفاقَهُ في مَعاصِيهِ أعظَمُ مِحنَةٍ.» به راستى كه هزينه كردن اين مال در راه طاعت خدا بزرگترين نعمت است و خرج كردن آن در راه معاصى او بزرگترين محنت (رنج). (غررالحکم، ۳۳۹۲) ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯ سخنرانی های ماه رمضان