هدایت شده از روشنگر باشیم/ ولایت مداری
74.pdf
169.3K
1.mp3
854.9K
پس از شکست سنگینی که آمریکا در جنگ ویتنام خورد، برای احیاء کارخانههای خود نیاز مبرم به پول داشت؛ همزمان قیمت نفت نیز به خاطر جنگ 1973 اعراب با اسرائیل (6 سال قبل از انقلاب اسلامی) بالا گرفت و شاه ایران صاحب پول باد آوردهی بسیاری شد. او پولها را که حاصل فروش نفت بود، به آمریکا حاتم بخشی کرد و با کارخانهی اسلحهسازی گرومن قرارداد بست؛ همچنین ناو اسپرانس و زیر دریایی و هواپیمای F16 را نقد از آمریکا خریداری کرد. تحویل این تجهیزات با وقوع انقلاب اسلامی و روی کار آمدن دولت موقت مصادف شد؛ دولت آقای بازرگان گفتند ما با دنیا جنگ نداریم لذا به این آهنپارهها نیازی نیست پس مقرر شد تا هزینهی این تجهیزات را که 5/12 میلیارد دلار برآورد شده بود، پس بگیرند. برای این منظور، گام اول مذاکره ایران و آمریکا انجام شد. دوستان ما در ارتش ماجرا را اینطور شرح میدادند: ما وارد ناو شدیم و آماده بودیم تا لنگر را کشیده و سوار بر ناو به ایران حرکت کنیم اما از جانب وزارت خارجه دولت موقت (ابراهیم یزدی) با ما تماس گرفته شد و گفتند به ساحل ایران بازگردید. آقایان نهضت آزادی ناو و هواپیمای آماده را همانجا تحویل آمریکا داده و نیروها را دست خالی بازگرداندند. آمریکا نیز به تعهداتش در مذاکره عمل نکرد و آن 12/5 میلیارد دلار را 38 سال است که تحویل نداده است.
2.mp3
743.9K
در سال 58 دانشجویان پیرو خط امام دانستند که آمریکا اقداماتی علیه براندازی نظام انجام میدهد؛ از دیوار سفارتخانهی آمریکا بالا رفته و لانهی جاسوسی را اشغال کردند امام نیز از این اقدام دانشجویان حمایت کردند. در 90 جلد سندی که از لانه جاسوسی جمعآوری شد، مواردی چون اقدام برای براندازی نظام، حرکتهای تجزیهطلبانه، نفوذ در گروههای انقلاب و... دیده میشود.
از میان جاسوسانی که در لانه جاسوسی گروگان گرفته شده بودند، زنان و سیاه پوستان طی اقدامات بشر دوستانه آزاد شدند. 52 نفر سفید پوست باقی ماندند که میبایست به جرم جاسوسی محاکمه میشدند. مذاکراتی برای آزادسازی این گروگانها توسط اصلاحطلبان در الجزایر انجام شد که طی آن، گروگانهای آمریکایی را نیز پس از 444 روز آزاد کردیم و آمریکا که متعهد شده بود 12/5 میلیارد دلار را پس دهد، ایران را تهدید نکند و در امور داخلی ایران دخالت نکند به تعهدات خود عمل نکرد؛ علاوه بر آن آمریکا از سال 59 رسماً ایران را تحریم و محاصرهی اقتصادی کرد. این دومین باری بود که از آمریکا رودست خوردیم. مؤمن نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شود. کسی که مجدداً گزیده میشود، طبعاً مؤمن نیست.
3.mp3
7.97M
تلاش آمریکا سه کانال نفوذی به درون نیروهای انقلاب بود:
• کانال اول – در سال 65 فردی به نام کنگرلو (مشاور نخست وزیر وقت) و جاسوسی به نام قربانیفر که مستقیماً با میرحسین موسوی ارتباط داشتند.
• کانال دوم – فردی به نام علی هاشمی (برادرزادهی آقای هاشمی رفسنجانی) که در 28 شهریور سال 65 این فرد در اروپا شکار شده و به آمریکا منتقل میشود. از او در خصوص برنامهی بعدی ایران سؤال میشود. علی هاشمی به خاطر ارتباط نزدیکی که با آقای هاشمی داشت از اقدام بعدی ایران مطلع بود. او در پاسخ میگوید که در حملهی بعدی قصد تسخیر بصره و اعلام جمهوری اسلامی عراق در آنجا را داریم. مأمورC.I.A مینویسد: «این جوان بسیار خامتر از آنیست که باید؛ هرچه که نباید میگفت، گفت» آمریکاییها از قصد ایران برای انجام عملیات کربلای 4 در شلمچه مطلع شدند و اطلاعات را به صدام دادند و نتیجه همان شد که بر سر رزمندگان ما در عملیات کربلای 4 -منجمله 175 شهید غواص- آمد. همچنین در این اسناد قید شده که علی هاشمی اطلاعاتی را نیز از آمریکا برای آقای هاشمی آورد.
• کانال سوم – در چهارم خرداد سال 65 آقای مکفارلین همراه با مشاور نخست وزیر اسرائیل – آمیرام نیر- به ایران میآیند و یک کلید، (به نشانهی باز کردن قفل روابط با ایران) یک کیک (شیرینی) و یک کلت (به نشانهی اینکه خود را خلع سلاح کردیم) و انجیل امضا شده توسط ریگان (به نشانهی اینکه ما آمریکاییها هم به دین معتقدیم) میآورند. کلیدی که آمریکاییها در سال 65 آوردند تا قفل روابط با ایران را باز کنند و 27 سال بعد در سال 92 نیز مجدداً برآمد تا قفل مناسبات ایران و آمریکا را باز کند
4.mp3
1.49M
برای متوقف ساختن پیشروی و پیروزی ایران مقابل صدام در سالهای 65 و 66 اقدامات دیگری نیز لازم بود. آمریکا سلاح شیمیایی و کشتار جمعی در اختیار صدام قرار داد. همچون امروز که همین ماجرا در سوریه تکرار شد؛ تا ارتش سوریه به پشت دروازههای حلب رسید و دست بالا را در عرصهی میدانی مقابله با داعش پیدا کرد، بلافاصله آمریکاییها سلاح شیمیایی در اختیار نیروهای داعش قرار دادند. هرگاه طرف آنها در حال تضعیف شدن باشد، مستقیم وارد عمل میشوند.
در سال 93 آقای طالبزاده به عنوان یک شخصیت و فعال رسانهای طراز انقلاب طی تماس اینترنتی با یک عضو C.I.A به نام سرهنگ فرانکونا -که پیشتر در نشریه فارین پالِیسی به استفادهی صدام از سلاحهای شیمیایی که آمریکا به او داده بود، مقالهای منتشر کرده بود- موفق به انجام مصاحبهی ویدئویی با ایشان شده بود. سرهنگ فرانکونا در این مصاحبه اذعان میکند که از طرف سازمان سیا در عراق مستقر بوده و وظیفه داشته از استفادهی صدام از این سلاحهای شیمیایی در جزایر مجنون و فاو و... مطمئن شده تا به این طریق از پیشروی ایران جلوگیری شود. آمریکا اقدام مرموزانهی دیگری را در راستای پشتیبانی همهجانبه از صدام آغاز کرد. آمریکا با حمله به نفتکشها و سکوهای نفتی ایران، انهدام هواپیمای مسافربری ایران و دو ناو سهند و سبلان همچنین با اسکورت کشتیهای عراق، به مجموعهی 1200 کیلومتر جبههی خاکی ما با صدام، 800 کیلومتر جبههی دریایی اضافه کرد.
سرانجام با پادرمیانی افرادی چون آقای ظریف که برای پذیرش قطعنامه مذاکره کردند، جام زهر به امام نوشانده شد. معنای جام زهر این است که من راضی به انجام این عمل
5.mp3
3.52M
پس از رحلت امام، دولت کارگزاران و سازندگی با سیاست پنجرههای باز به روی غرب، روی کار آمدند و به مدت 8 سال همهی قواعد و طرحهای غربیها در بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، طرح وازکتومی (که در اثر انجام آن، ایران در 20 سال آینده یکی از پیرترین کشورهای جهان خواهد بود) توسط تکنوکراتهای دولت سازندگی و برخلاف اسلام، در کشور پیاده شد.
مزد این اقدامات خوشبینانه را آمریکاییها در اواخر دورهی آقای هاشمی با تصویب قانون هلمز – برتون و بویژه قانون داماتو دادند. مطابق قانون داماتو به مدت 10 سال هرکس در صنایع ایران و بخصوص صنایع نفت و گاز بیش از 40 میلیون دلار سرمایهگذاری کند آمریکا او را به دادگاه برده و با او برخورد خواهد کرد. دورهی 8 سالهی آقای خاتمی که هرگونه مجیز غرب در این دولت گفته میشد، سبب نشد تا آمریکاییها به لغو این تحریم اقدام کنند و در سال 85 این قانون برای ده سال دیگر تمدید شد. اخیراً دورهی ده سالهی دوم آن نیز به پایان میرسد؛ اینبار نیز وجود برجام نه تنها سبب نشد تا این قانون حذف شود که حتی کنگرهی آمریکا با وقاحت تمام به تمدید این تحریم رأی داد. آمریکایی که امام خامنهای فرمود: «خوشبین نیستم» اینگونه است؛ همیشه نامردی میکند. به فرمودهی علی(ع) در نهجالبلاغه «کفار غدارند» دشمن کافر، دست ما را خوانده است. او میداند ایران اسلامی متخلق به اخلاق الهی است، پس هر تعهدی که ببندد، امام راحل(ره) پای آن خواهد ایستاد و امام خامنهای نیز در عرصهی بینالملل به آن عهد پشت پا نخواهند زد؛ اما خودش متخلق به اخلاق شیطانیست که برای هرگونه بدعهدی و خنجر زدن از پشت ابایی ندارد.