ایهاالارباب‌!•• خسته‌ام‌از‌همه‌شهروگرفتارانش... کرمی‌کن‌که‌دلم‌ کرب‌و‌بلا‌میخواد🖐🏼 . . !💔

یه نگا به کانالشون بندازین ارزشمنده👌👌

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را @mobtalaaa

میدونی چرا توبه‌قیمت‌داره ؟! چون‌وقتی میای‌ڪه‌میتونی‌نیای...‌ مهم‌اینه‌ڪه هرجا‌هستی و‌فهمیدی داری‌راه رو اشتباه‌میری برگردی @mobtalaaa

#سیدمجیدبنی‌فاطمه @mobtalaaa

نشد از دست دلم نفس راحت بکشم آخه چقدر رو شونه هام بار خجالت بکشم @mobtalaaa

فاصله ها رو کم کن بذار رها شم از این قفس کنده شم و برا تو باشم @mobtalaaa

حیران و آشفته، یعنی حال کسی که مرگ را نخواهد ... اما لایق شهادت هم نباشد #چه‌کنیم‌😔 @mobtalaaa

یه کم روضه...

یه نقل تاریخ میگه کاروان اسرا رو روز 25 محرم از کوفه راهی شام کردن (یعنی از 12 محرم تا 25 محرم که حدود دو هفته میشه در زندان های کوفه بودند😔)

نقل دیگه هم میگه اسرا رو یک هفته در کوفه نگه داشتند و 19 محرم از کوفه راهی شام کردن ...

😔 اما اونی که خیلی حالِ دل منو خراب کرد و فراز جگرسوزِ تاریخِ اسارت هست، اینه👇

تاریخ میگه: همه ی اسرایی که از "غیر بنی هاشم" بودند و تا کوفه همراه حضرت زینب بودند با واسطه گریِ بزرگان قبیله ها و شیوخ عشیره هاشون پیش عبید الله بن زیاد و عمر سعد، آزاد شدن و از قید اسارت رها شدن... فقط هاشمیات و نوامیس حسین رو بردن شام... 😭

مصیبت های شام... آزین بستن شام برای ورود کاروان اسرا ساز و آواز و دُهُل زدن جلوی اسرا... رقص ها و پایکوبی هایی که در مراسم استقبال از اسرا بود... همه ی اینها فقط برای اولاد علی بن ابی طالب و برا هاشمیات بود... 😭

شلوغی دروازه ی ساعات(یکی از دروازه های ورودی شام) و محله های یهودی نشینِ شام فقط نصیب زینب و زنان بنی هاشم شد... 😭

نمی دونم تو این شلوغی ها حال و روز بی بی زینب چطور بود... 😔

نمی‌دونم رباب چه حالی داشت... 😔

مداحی حاج میثم مطیعی @mobtalaaa

کنارِ قدم های جابـــر؛ سویِ نینوا رهسپـاریـم… ستون های این جــاده را ما؛ به شوقِ حـــرم، می شمــاریم @mobtalaaa

شبیه رباب وُ سُکَینه؛ برای شما، بیقــراریم… از این سختی وُ دوریِ راه؛ به شوقِ تو، باکی نداریم @mobtalaaa

ما به آنهایی که قصد ماندن نداشتند عجیب دل بستیم #مبتلا

بین مردم مثل من پیدا نخواهد شد، نگرد یک نداردجزخودش مضرب،نمی‌فهمی چرا؟ #حسین_زحمتکش #مبتلا

عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم... #مبتلا

ای عجب خوب دو دیوانه به‌هم ساخته‌اند زلفِ آشفته‌ی تو ، با دلِ سودایی ما #جلال‌الدین_همایی #مبتلا