eitaa logo
مبتلا...
2.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
224 ویدیو
11 فایل
نوشتن از شما خوندن و جواب دادن از من 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1627229 رفقاتم بیار مبتلا 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد وَ قَدْ تُفَتَّشُ عَینُ الْحَیاةِ فِي الظُّلُماتِ
تو می‌روی و نگاهم هنوز خیره به عشق است مگر به خاطرت آرد دوباره خاطره‌ها را
من از نگاه حسودان شهر می‌ترسم به اسم کوچکم اینجا، مرا صدا نکنی
تو ندیدی که چه سخت است بیبینی عشقت پیش چشمان تو با او که نباید ، باشد😢
از همان روز که گفتم به تو می آید اخم! هر زمان می رسم از راه، تو ماتم داری😒
حتی اگر تو نقطه ی دور جهان شوی دارد ادامه در دل من ماجرای تو
برای مست شدن، ديدنِ لبت کافی‌ست شرابِ جامدِ تو استکان نمی‌خواهد!!
تب کردم آن شبی که شنیدم از ابتدا در گوشی‌ات به نام غریبه ذخیره‌ام!!!🤒
کاش از نزدیک می‌شد لحظه‌ای می‌دیدمت لحظه‌ای حتی اگر می‌شد به چشم خواهری😬
ساوه شهره به انار است و بم به رطبش یار ما نیز به شیرینی مرموز لبش
قصد من از حيات ، تماشای چشم توست ای جان فدای چشم تو ! با قصد جان بيا
باشد که روزگار بچرخد به کام ِ دل باشد که‌غم،خِجل‌شود از صبرِ قلبِ‌ما
سوزش چشم من از لذت زیبایی توست ؛ خیره بودم به تو و پلک زدن یادم رفت
دستورِ عشق غیر همین حرفِ ساده نیست با فعلِ سوختن همه ی عُمر ساختَن
آن‌که یک عمر‌به‌شوق تو در این کوچه‌نشست حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست😢
ای که بودی نگران وطنت در همه عمر حالیا چشم جهانی نگرانت شده است😔
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی
‏لب همان لب بود اما بوسه اش گرمی نداشت دل همان دل بود اما ، مست و بی پروا نبود
شهر من شهر قشنگیست، در این شَکّی نیست منُتهــا، منظره ی چشـــــــــــــــــــــم تو را کم دارد
ساوه شهره به انار است وَ بم به رطبش یار ما نیز به شیرینی مرموز لبش
گل‌های تنت ریخته درقالی کرمان عطربدنت ریخته درقمصرکاشان
گر چه راهی گشتم و بار سفر را بسته ام چون تو را با خود ندارم دست خالی می‌روم
با فلسطین نسبتی دیرینه دارد قلب من چون از آن روزی که یادم هست در اشغال توست
می‌نویسم از تو من هر گوشه‌ای از دفترم لابلای شعرِ من بوس و بغل ها دیدنی است☺️