مبتلا...
صفحه 283 این بخش کتاب و این صفحه از تاریخ چقدر برا منی که مثل عبیدالله بن حر جُعفی گذشتهی خوبی ن
دیگه امام حسین چجوری بگه: آی گنه کارا نا امید نشین و بیاین تو خیمهی خودم تا نجاتتون بدم؟
به نظرم دیگه واضحتر از این نمیشه گفت...
آ جون
خلاصه و جمو جور : دوسِت دارم❣
@mobtalaaa
زینب زیر سایه ی خود حسینش وارد کربلا شد
اما زیر سایه ی سر حسینش از کربلا خارج شد😔😔
زینب موقع ورودشون به کربلا صدایِ لالایی ربابِ علی اصغر در آغوش رو میشنید
اما موقع خروجشون صدای مویه ها و ناله های ربابِ بی علی رو گوش میداد و عین شمع آب می شد 😔😔
تا رسیدن کربلا شرو کرد حالِ دلشو برا حسین گفت
گفت:
دلشوره ای افتاده در جانم برادر😔
غمگینم و سر در گریبانم برادر
آقایونی که ناموس پرستن
و خانمایی که سنگینی نگاه نامحرم اذیتشون میکنه
زینب میگه
یک دشت مرد اجنبی دور و برماست
اینجا مزن خیمه، هراسانم برادر
😭😭