بِخدآ اگه وسطِ سینهی زجر سنگ بود
آب میشد ..
چهجور کینهای تو دلته که سرِ
#دخترسهساله خالی میکنی ..؟!
چقد تو ملعونی.
چقد تو پَستی .
@mobtalabehossein
هی میگفت بابا
هرکی رو ببخشم #زجرُ دیگه نه
نمیتونم .
@mobtalabehossein
روضهخون میگفت:
عمهسادات دید یه دختر بچه داره از دور میاد ..
به خرابه که رسید هی نگاه میکنه
انگاری دنبال کسی میگرده ، حضرتعَقیله
جلو رفت ..
+ دنبال کسی میگردی اینجا..؟
دختربچه گفت: #رُقیه کجاست..؟!
عمهجان رو کرد بهش گفت با رقیه چیکار داری؟
گف اومدم باهاش بازی کنم دیشب این
بچه ها بازی راهش ندادن من دلم سوخت
امشب عروسکمو آوردم باهم بازی کنیم
اشکای عمه جاری شد
+دیر اومدی دختر ؛ باباش اومد دنبالش
#رقیه رو با خودش بُرد ..💔:)!
@mobtalabehossein
با دستاش اشکای باباش رو پاک میکرد...
بابایی خوبم..
فقط یکم سرو صورتم ریخته بهم..
چیزی نیست که
فقط پهلو به پهلو شدنم سخت شده..💔(:
@mobtalabehossein
من خیلی وقته از دخترت یاد گرفتم هرلحظه و هرجا؛
هرچی شد بگم #بابا…
@mobtalabehossein
از اون شبی که زجـــــر منو دســـت عمـــه داد
لکنــــت زبون من، نــه مـــــــــداوا نمیشــــود
پیـــــر زنـــی که موی مــنو میکـــشید گفت:
زلفی که سوخته گرهاش وا نمیشود..💔
#خانمسهساله
@mobtalabehossein
گمون کنم که اصلا زجر دختر ندارد..💔
خوابم برد رو ناقه ولی باور ندارد..
من ناز میکنم اما..
اون میکشه موهامو..
بازیش شده با لکنت..🥺
تکرار کنه حرفامو..💔
#رقیهجان
@mobtalabehossein
#یارقیہ_بنٺ_الحسین😔🥀
در خرابه دختری جا مانده بود
حسرتِ دیدارِ بابا مانده بود
از فراقِ دیدنِ روی پدر
کنجِ این ویرانه تنها مانده بود
#دخیلڪ_یا_رقیه🌹🍃
@mobtalabehossein
⚜ مبتلا حسین ⚜
😭😭😭
یكی از روضه خوان ها میگه، شب پنجم صفر پیرهن سیاه تنم كردم برم هیئت، یه دختر پنج، شش ساله مریض حال داشتم،
گفت: بابا كجا میری؟
گفتم:دارم میرم هیئت،
گفت: مگه الان چه خبره؟
گفتم:شهادت حضرت رقیه است،
گفت: بابا رقیه كیه؟
گفتم:دختر امام حسینه،
گفت:بابا چند سالشه؟
گفتم: هم سن خودته،
گفت: بابا منم با خودت میبری؟،
گفتم: نه عزیزم تو مریضی، استراحت كن، حالت بهتر بشه،
گفت: بابا حالا كه من رو نمیبری با خودت، بهش میگی بیاد كنارم؟
با خودم گفتم: حالا من چی توضیح بدم به این بچه، گفتم: نه، نمیتونه بیاد،
گفت: چرا بابا؟
گفتم: اونم مریضه،
گفت: چرا بابا؟ چی شده؟
گفتم: بابا پاهاش درد میكنه
گفت : بابا : چرا پاهاش درد میكنه؟
گفتم:رو خارهای بیابون دویده،
گفت:بابا چرا رو خارهای بیابون دویده؟ مگه كفش پاش نبوده؟
گفتم نه كفش نداشته، كفشاشو غارت كردن، كفشاشو دزدیده بودند.
گفتم : دخترم میذاری من برم، بیچاره ام كردی تو؟
گفت:آره برو....
من خداحافظی كردم، دم در دوباره گفت:بابا، یه سئوال دیگه..... سئوالش من رو بیچاره كرد، نشستم دم در شروع كردم به گریه كردن،
گفت:بابا كفشاشو غارت كردن، چرا باباش بغلش نمیكرد !!!!! بابا من اون روز كفشم گم شده بود تو بغلم كردی بابا، چرا باباش بغلش نكرد....
السلام علیکِ یا رقیة بنت الحسین
♥هرکی دلش شکست یه صلوات برای بی بیِ سه ساله بفرسته♥
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
@mobtalabehossein
ࡅࡋܝߺ̈ߺߺܢߺ߭ࡏަࡊ ࡄܟ۬ߺܝߺ̈ߺߺܘ ߊܩߊ ..
ࡅ၄ࡄܝ߳ܝߺ̈ߺߺ ࡅߊܝܩࡉ ܟߺࡅࡄܢߺ࡙ݍ߭ﷺ🥺♥️✨
♥️⸾@mobtalabehossein
خانوم سه ساله فقط شما معنی :
" بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا "
رو میفهمید!
-یا رقیــه 💔🥀
@mobtalabehossein
خانومجان
گرهایکهدرکار
کربلایمنافتاده
فقطبادستانکوچکشمابازمیشود((:♥️
@mobtalabehossein
عمهقربانتشودکمترببرنامحسین
اندکیدیگرتوهممهمانبابامیشوی:)💔
#حضرت_رقیه / #شهادت_حضرت_رقیه
@mobtalabehossein
حالوروزمرارقیهخوبمیفهمدحسین
حاجتطفلیتیمتحاجتجاماندههاست💔
-۱۵روزتااربعین-
#اربعین / #حضرت_رقیه
@mobtalabehossein
جان من بند به موهای پریشان تو بود
گیسویت سوخت ؛ چرا زنده بمانم بابا ؟
#شهادت_حضرت_رقیه
@mobtalabehossein
..💔
نمیدونم توی رویاهاش چی دید
نیمه شب با دلهره از خواب پرید
پرسید عمه بابا جونم کجا رفت ؟
دخترك از ته دل آهی کشید
هی میگفت تموم دنیامو دیدم :)
ماه آسمون شبهامو دیدم :)
عمه کاشکی حرفمو باور بکنی
راست میگم به خدا بابامو دیدم ..
سر باباشو آوردن دشمنا
جلو پاهاش کوبیدن زمین ..
پاشو حرفاتو بزن با پدرت
که دیگه از غصه داری آب میشی
روپوشو بزن کنار خودت ببین
غذا نیست که اینجوری کباب بشی
روپوشو کنار زد و باباشو دید :)
سرخ و خاکستری و خاک و کبود ...
بوی بابامو من از دور میشناسم
حالا هرچی هم که بوی نون بده
فهمیدم یه شب توی تنور بودی
داری موی سوختتو نشون میدی :)؟
#ازغمتدلمشکست
#رقیه_بنتالحسین
@mobtalabehossein
-
مـندیـگهاونرقیـهای
کـهواسـهتـونـازبُکُنـه،نِـمیشَـم ..💔
@mobtalabehossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدمکهاربعینجاموندی،دلگیرم . .💔
@mobtalabehossein
بابالحوائجیستکههمچونعمویِخویش
پیوستهخلقرابهدرشرویِالتجاست …
#حضرت_رقیه / #شهادت_حضرت_رقیه
@mobtalabehossein
باباحسین..
قدّ من کوتاه بود و نیزهها خیلی بلند-!
خواستم بر زخمهایت بوسه بگذارم نشد:)
#حضرت_رقیه / #شهادت_حضرت_رقیه
@mobtalabehossein