مبتلایِحسین:)
و دوباره نجف...(: جایی که مشعوفو مجذوبو مبهوتشم الی الابد :))))))))
دقیقا حسم الان اینجوریه که از باب الفرج وارد صحنت شدم و خیره شدم به طلایی قشنگ گنبدت :))))
میتونم تا قیامت واسه خوشحالی امروز گریه کنم
اینم بمونه اینجا به یادگار...((:
من دور کتیبههای قشنگ حرمت بگردم :))
اصلا جونم فدای تکتک ذرات هوای حرمت..((:
مبتلایِحسین:)
:)
چقدر خوبه که اجازه میدی هرروز هوای حرمت رو نفس بکشم ..((:
مبتلایِحسین:)
_ قشنگ ترین چیزی که چشمات میتونه ببینه..؟!
+ نجف بارونی :))))
هدایت شده از بَچِّههِیئَتي
خودم اینجام درگیر کار و درس،
روحم ولی نجفِ و داره میخونه:
"زیر باران نجف گرمی ِتب میچسبد"