لَقَبِ اوست مُجتبای خدا ؛ لَقَبِ ماست مُبتلای حسن ...

چرخه‌ زندگیه‌ ما به این رواله که ؛ #منتظرِمُحَرمیم‌ . منتظرِ ربیعیم‌ . منتظرِ فاطمیه‌ایم . منتظرِ رجبیم‌ . منتظرِ شعبانیم . منتظرِ غدیریم . #منتظرِ‌مُحرمیم‌ . و این چرخه‌ امید بخش ، برای یه بچه‌هیئتی تا اَبد ادامه داره و زیباییش در اینه که تو همه‌ی این انتظارا‌ ، منتظره‌ #فرجیم (:

آقاامام‌حسین‌ ‌کاش‌‌براۍمنِ‌‌خستہ‌ۍ غریب‌‌آغوش‌واکنۍوبگۍ: نبینمت‌‌کہ‌غریبۍبیادرآغوشم‌‌

اونجایی که جناب صائب میگه تویی‌به‌جای‌همه .. هیچکس‌به‌جای‌تو‌نیست...((((:

دلم ی هیئتی میخواد که با پای خودم برم ؛ رو برانکارد برم‌‌گردونن .

وقتی که نسل فاطمه را جستجو کنی ساداتِ‌کوثری ؛ همه از نسل مجتبی‌ست !(: #قرة‌عین‌َالفآطمة'🤍'

لبریزِشوق‌بودکه‌درگوشِ‌محسنش یک‌روز‌علی‌اقامه‌بخواند،ولی‌نشد ..

آرزونیست‌رجز‌نیست‌ من‌آخرروزی وسط‌صحن‌حسن‌سینه‌زنی‌خواهم‌کرد ..(:

علی چیزی نیست(:

نمیخواهم‌برنجانم‌دلت‌را بی‌سبب‌اما .. چگونه‌مرگ‌یک‌مادر چهل‌تن‌متهم‌دارد ...

دم‌رفتن،فاطمہ‌ ۜ بہ‌علے﴿؏﴾گفت: علےجان‌دلم‌براۍقرآن‌خوندنت‌تنگ‌شده برام‌یاسـیـن‌بخون.. حضرت‌علے﴿؏﴾شرو‌ع‌کرد‌به‌خوندن‌یاسـیـن.. خب‌بالاخره‌امام‌معصوم‌بو‌د میدونست‌یاسین‌که‌تموم‌بشه‌مآدر‌هم‌پرمیکشه..💔 همونجوربابغض‌یاسین‌میخوند به‌آخرش‌که‌نزدیك‌میشد‌ دوباره‌ازاول‌شرو‌ع‌به‌خوندن‌میکرد.. فاطمہ ۜ گفت: علےجان‌بسہ‌دیگہ‌،چقدرازاول‌میخونے؟ علے﴿؏﴾گفت: خودت‌میدونےطاقتش‌وندارم حداقل‌بزاربیشترببینمت..💔 -آخ‌باباعلےبمیرم‌برادلت.. #واےِ‌مادرم | #مولا‌علے