eitaa logo
مدافعان حرم
1.4هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
30 فایل
ما عشق را در کربلا شور را در دمشق و پیروزی را در بیت المقدس به دست خواهیم آورد. ما محال است که از بیعتمان برگردیم ، تا که مثل پسر فاطمه بی سر گردیم 🏴 🔴آیدی جهت رزرو تبلیغات: @rajinet_admin 🟡 آیدی جهت تبادل: 🆔 @rajinet_admin2
مشاهده در ایتا
دانلود
‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 🧖 🟣شهید مدافع‌حرم مهدی موحدنیا 🎙راوے: همسر شهید 💝سال۱۳۹۲ زمان خواستگاری، مهدی شغلش بازاری بود و درآمد خیلی خوبی داشت. یک پژو داشت و همه هزینه‌های ازدواج را از درآمد خودش داد. او در زمینه فروش عمده‌ای خشکبار فعالیت‌ می‌کرد. 🌟اسفند سال۱۳۹۲ به خواست مهدی به حرم امام رضا علیه‌السلام رفتیم و عقد کردیم. مهدی به امام رضا دلبستگی خاصّی داشت. ۲۹فروردین سال۱۳۹۳ هم به اصرار مهدی زودتر مراسم عروسی را برگزار کردیم. مهدی درآمد خوبی داشت و علاوه بر این بسیار هم دست و دل‌باز و اهل خرج‌کردن بود. 💝وقتی برای عروسی رفتیم تالار بگیریم، با اینکه اصلاً دادنِ هزینه برایش مشکلی نبود اما پیشنهاد کرد مراسم‌مان را در خانه برگزار کنیم. می‌گفت با صفاتر است! از طرفی خانه پدرهایمان هم به قدری بزرگ بود که چنین امکانی داشته باشیم. من هم قبول کردم. 🌟حتی خانواده همسرم بهترین آرایشگاه را برایم در نظر گرفته بودند که خودم هم دوست نداشتم خیلی بریز و بپاش کنم. عروسی ما در عین سادگی، بسیار دلچسب برگزار شد. بعد از مراسم عروسی با آقا مهدی رفتیم سمت مزار شهدای گمنام سبزوار. 💝به او قبلاً گفته بودم دلم می‌خواهد ببینم وقتی می‌گویند ترمز دستی ماشین را می‌کشیم و ماشین را حرکت می‌دهیم، چطوری است؟ مهدی همانطور که مداحی "به زمین افتادی پر خون" را که حاج محمود کریمی در مدح حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام خوانده است، در ماشین گذاشته بود، به من گفت:«کمربندت را ببند!» 🌟بعدش ترمز دستی را کشید و ماشین را حرکت داد. از من می‌پرسید:«کافی است؟» می‌گفتم:«نه! یکبار دیگر انجام بده.» بقیه که می‌دیدند، از ترس جیغ می‌زدند. یکی از اقوام که خیلی مذهبی هم نبود، وقتی کنار ماشین عروس رسید، به شوخی گفت:«مهدی این چیه گذاشتی و شب عروسی گوش می‌دهی؟! از فلان خواننده‌ی آن‌طرفِ آبی باید آهنگ بگذاری امشب!» ▫️ڪانال مدافعان حـــــرم ➕ @modafeaan_haram
🧖 🟢شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همسر شهید 💝مراسم ازدواج‌مان نه خیلی ساده و نه خیلی تجملّی و لاکچری بود؛ یعنی در حد عرف جامعه بود. درباره پخش موسیقی و... از قبل در کتاب خاطرات شهدا خوانده بودم که از ائمه و شهدا برای حضور در مراسم‌شان دعوت کرده بودند. 💚من هم همین کار را کردم و با همسرم به گلستان شهدا رفتیم و بلند از شهدا دعوت کردیم تا در مراسم‌مان حضور داشته باشند و چند کارت دعوت هم به مشهد، قم و بیت رهبری فرستادیم. 💝نمی‌دانم کدام یک از کارت‌ها به مقصد رسید اما دعوت قلبی را داشتیم و به همین دلیل در مراسم، مولودی‌خوان داشتیم و بعد از مراسم حتی افرادی که عقاید متفاوتی داشتند، از مراسم راضی بودند. 💚به همسرم گفتم عقد که گرفتیم، نیازی به عروسی نیست اما او گفت باید فامیل را در خوشحالی خودمان شریک کنیم و در حدّ یک مهمانی مراسم گرفتیم و گناهی در آن انجام نشد. ◻️ڪانال مدافعان حـــــرم ➕ @modafeaan_haram