دُخْتَـ👱♀ـرَکْ رو بهـ من کرد و
-گفت:::واقعا اقا؟¿!😳😳
°°••°°••°°••°°••
+گفتم: بِبَخْشیٖدْ چیـ واقعا ؟!😶😐
-گفت: واقعاً شما بچّه °•|مذهبی|•° ها از دختراٰیِ #چادر بهـ سَر بیشتر از ما خوشتون میاد؟؟😢😒
+گفتم: بله😊
•~• •~• •~•
-گفت: اگهـ آره، پَسْ چرآ #پسرایی که از ما ها 😍خوششون میاد از کنار ما که میگذرند #محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو📿 از چند متری یه دختر #چادری که رد میشید فقط سر #پایین میندازید😌😌و رد میشید !Π!🚶
+گفتم: آره #درست میگید😊 سر پایین انداختن کمه !😏👌
-گفت: #کمهـ 😐؟¿¿؟ببخشید متوجه نمیشم ؟😳🤔
+گفتم: برای #تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا«سلام ا... علیها»🙏🏻 باید زانو زد •°•|♥|•°• 😔
حقا که سر پایین انداختن کَمِهـ ..!😌
#سلامتیـ_همه_ماچادریا😊
#سلامتیـ_همه_پسرای_بسیجی😇
#چادر
#تلنگرانه
★*°•°•°•°•°•°•°•°*★
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
🔸 " حدیــــث روز " ...
امام رضا علیہ السلام :
روز مباهله مزیتی است که
هیچ کس در آن بر اهل بیت (علیهم السلام) پیشی نگرفته است
#روز_مباهله
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
🌹🍃🌹🍃
#خادم_الشهدا نوشت:
رفقا!
بیایین یه قولی به هم بدیم
بیاییم با هم یه جوری زندگی کنیم
که اگه تو هواپیما، تو آسمون هم بودیم یه مُهر شهادت بخوره تو پیشونےمون....
راهش سخت نیست!!!
فقط باید حواسمونو خیلی جمع کنیم
که خدا لحظه ای فراموشمون نشه
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
مدافعان حــرم
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
#شهدا_شرمنده_ایم
#یا_زهرا
| 👇
آخرشب بود که با هم صحبت کردیم. هادی حرف از رفتن و شهادت زد. بعد گفتم: راستی، دیگه برای جوشهای صورتت کاری نکردی؟
هادی لبخند تلخی زد و گفت: یه انفجار احتیاجه که این جوش های صورت ما رو نابود کنه! دوباره حرف از شهادت را ادامه داد.
من هم به شوخی گفتم: هادی تو شهید شو، ما برات یه مراسم سنگین برگزار می کنیم.
بعد ادامه دادم: یه شعر زیبا هست که مداح ها می خونن، می خوام توی تشییع جنازه تو این شعر رو بخونم.
هادی منتظر شعر بود که گفتم: جنازه ام رو بیارین، بگید فقط به زیر لب حسین ...
هادی خیلی خوشش آمد. عجیب بود که چند روز بعد، درست در زمان تشییع، به یاد این مطلب افتادم. یکباره مداح مراسم تشییع شروع به خواندن این شعر زیبا کرد.
التماس دعای فرج✋💚
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
⚡دوستانی که قصد هماهنگی تبادل شبانه دارنید موقتا به ایدی زیر مراجعه کنند👇⚡
@MEYSAM9070
😊 لبخند شهدایی 😊
اخوی عطربزن!!
شب جمعه بود
بچه ها جمع شده بودند تو سنگر برای دعای کمیل
چراغارو خاموش کردند
مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود
هر کسی زیر لب زمزمه می کرد و اشک میریخت
یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما
عطر بزن ...ثواب داره
- اخه الان وقتشه؟
بزن اخوی ..بو بد میدی ..امام زمان نمیاد تو مجلسمونا
بزن به صورتت کلی هم ثواب داره
بعد دعا که چراغا رو روشن کردند
صورت همه سیاه بود
تو عطر جوهر ریخته بود...
بچه ها م یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
#طنز_جبهه
طلبه های جوان👳 آمده بودند برای #بازدید 👀 از جبهه.
0⃣3⃣ نفری بودند.
#شب که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی!😜
مثلاً میگفتند:
#آبی چه رنگیه برادر؟!🤔
#عصبی 😤 شده بودم.
گفتند:
بابا بی خیال!😏
تو که بیدار شدی، #حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند!🤔🤗😂
خلاصه همینطوری سی نفر را بیدار کردیم!😉
👨👨👦👦بیدار شدهایم و همهمان دنبال شلوغ کاری هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه #قرارگاه تشییعش کنند!
فوری #پارچه سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و #قول گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش 🚿 بچهها و راه افتادیم🚶.
#گریه و زاری!😭
یکی میگفت:
ممد رضا!
#نامرد! 😩
چرا تنها رفتی؟ 😱
یکی میگفت:
تو قرار نبود #شهید شی!
دیگری داد میزد:
شهیده دیگه چی میگی؟
مگه تو جبهه نمرده؟
یکی #عربده میکشید! 😫
یکی #غش میکرد! 😑
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه➕ میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و #شیون راه میانداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبهها!
#جنازه را بردیم داخل اتاق.
این بندگان خدا📿 که فکر میکردند قضیه جدیه،
رفتند #وضو گرفتند و نشستند به #قرآن 📖خواندن بالای سر #میت!
در همین بین من به یکی از بچهها گفتم:
برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک #نیشگون محکم بگیر!😜😂
رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت:
محمدرضا!
این قرارمون نبود!😭
منم میخوام باهات بیام!😖
بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان #جیغی کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم.😂😂😂
خلاصه آن شب#تنبیه 👊 سختی شدیم.
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁