eitaa logo
مدافعان حــرم
349 دنبال‌کننده
976 عکس
144 ویدیو
3 فایل
⭐️کانال مدافعان حریم زینب⭐️ بامطالبی جذاب تحت عنوان :👇 🌹شهدا مدافع حرم 📹نماهنگ های زیبا 📷 گالری تصاویر 📹فیلم وکلیپ 📚خاطرات شهدا 🎵پاکدست 📷پروفایل شهدایی 📲والیپرشهدایی ادمین تبادل👇 @MEYSAM9070 🌱کانال قبلی ما حذف شده🌱‌
مشاهده در ایتا
دانلود
یا صاحب الزمان ...❤️ علٺ ڪورے یعقـوب نـبـے معلوم اسٺ... شھر بـے یار مگر ارزش دیـدݩ دارد؟! 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
‌ دُخْتَـ👱♀ـرَکْ رو بهـ من کرد و -گفت:::واقعا اقا؟¿!😳😳 °°••°°••°°••°°•• +گفتم: بِبَخْشیٖدْ چیـ واقعا ؟!😶😐 -گفت: واقعاً شما بچّه °•|مذهبی|•° ها از دختراٰیِ بهـ سَر بیشتر از ما خوشتون میاد؟؟😢😒 +گفتم: بله😊 •~• •~• •~• -گفت: اگهـ آره، پَسْ چرآ که از ما ها 😍خوششون میاد از کنار ما که میگذرند ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو📿 از چند متری یه دختر که رد میشید فقط سر میندازید😌😌و رد میشید !Π!🚶 +گفتم: آره میگید😊 سر پایین انداختن کمه !😏👌 -گفت: 😐؟¿¿؟ببخشید متوجه نمیشم ؟😳🤔 +گفتم: برای مقابل حجاب حضرت زهرا«سلام ا... علیها»🙏🏻 باید زانو زد •°•|♥|•°• 😔 حقا که سر پایین انداختن کَمِهـ ..!😌 😊 😇 ★*°•°•°•°•°•°•°•°*★ 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
🔸 " حدیــــث روز " ... امام رضا علیہ السلام : روز مباهله مزیتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت (علیهم السلام) پیشی نگرفته است 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
مهری که به شأنش آمد از حق، «لولاک» روشن شده از جلوه ی رویَش، افلاک با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد تا ریشه ی تثلیث برآرد از خاک 🌸 #روز_نزول_آیه_مباهله_مبارک 💯 @modafean 🔙
🌹🍃🌹🍃 نوشت: رفقا! بیایین یه قولی به هم بدیم بیاییم با هم یه جوری زندگی کنیم که اگه تو هواپیما، تو آسمون هم بودیم یه مُهر شهادت بخوره تو پیشونےمون.... راهش سخت نیست!!! فقط باید حواسمونو خیلی جمع کنیم که خدا لحظه ای فراموشمون نشه 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
دلگیر نباش،دلٺ ڪه گیر باشد رها نمیشوے❌ یادت باشـد،خدا بندگان خود را با آنچه بدان دلبستهـ اند می‌آزماید🍃 { آزاد بودنـ ،شرط شهادٺـ استـ }❤️✌️ 💯 @modafean 🔙
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
مدافعان حــرم
🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
| 👇 آخرشب بود که با هم صحبت کردیم. هادی حرف از رفتن و شهادت زد. بعد گفتم: راستی، دیگه برای جوشهای صورتت کاری نکردی؟ هادی لبخند تلخی زد و گفت:‌ یه انفجار احتیاجه که این جوش های صورت ما رو نابود کنه! دوباره حرف از شهادت را ادامه داد. من هم به شوخی گفتم: هادی تو شهید شو، ما برات یه مراسم سنگین برگزار می کنیم. بعد ادامه دادم: یه شعر زیبا هست که مداح ها می خونن، می خوام توی تشییع جنازه تو این شعر رو بخونم. هادی منتظر شعر بود که گفتم: جنازه ام رو بیارین، بگید فقط به زیر لب حسین ... هادی خیلی خوشش آمد. عجیب بود که چند روز بعد، درست در زمان تشییع، به یاد این مطلب افتادم. یکباره مداح مراسم تشییع شروع به خواندن این شعر زیبا کرد. التماس دعای فرج✋💚 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
⚡دوستانی که قصد هماهنگی تبادل شبانه دارنید موقتا به ایدی زیر مراجعه کنند👇⚡ @MEYSAM9070
😊 لبخند شهدایی 😊 اخوی عطربزن!! شب جمعه بود بچه ها جمع شده بودند تو سنگر برای دعای کمیل چراغارو خاموش کردند مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود هر کسی زیر لب زمزمه می کرد و اشک میریخت یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما عطر بزن ...ثواب داره - اخه الان وقتشه؟ بزن اخوی ..بو بد میدی ..امام زمان نمیاد تو مجلسمونا بزن به صورتت کلی هم ثواب داره بعد دعا که چراغا رو روشن کردند صورت همه سیاه بود تو عطر جوهر ریخته بود... بچه ها م یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
#پروفایل_محرم🏴 دارد #محـرم و #صفـرت میرسد ز راه دلخوش به این دو ماهم و دلتنگ #روضه ها 💯 @modafean 🔙
طلبه های جوان👳 آمده بودند برای 👀 از جبهه. 0⃣3⃣ نفری بودند. که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوال‌های مسخره و الکی!😜 مثلاً می‌گفتند: چه رنگیه برادر؟!🤔 😤 شده بودم. گفتند: بابا بی خیال!😏 تو که بیدار شدی، نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمی‌گویند!🤔🤗😂 خلاصه همین‌طوری سی نفر را بیدار کردیم!😉 👨👨👦👦بیدار شده‌ایم و همه‌مان دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه تشییعش کنند! فوری سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿 بچه‌ها و راه افتادیم🚶. و زاری!😭 یکی می‌گفت: ممد رضا! ! 😩 چرا تنها رفتی؟ 😱 یکی می‌گفت: تو قرار نبود شی! دیگری داد می‌زد: شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟ یکی می‌کشید! 😫 یکی می‌کرد! 😑 در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه➕ می‌شدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و راه می‌انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق ! را بردیم داخل اتاق. این بندگان خدا📿 که فکر می‌کردند قضیه جدیه، رفتند گرفتند و نشستند به 📖خواندن بالای سر ! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک محکم بگیر!😜😂 رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت: محمدرضا! این قرارمون نبود!😭 منم می‌خوام باهات بیام!😖 بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم.😂😂😂 خلاصه آن شب 👊 سختی شدیم. 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁