هیئتی ها ببینند 🎥 دکور هیئت‌ها حرف می‌زنند! از فسادستیزی تا حمایت از مظلوم در دکور هیئت های شاخص! چند سالی می‌شود که هیئت‌های شاخص فقط به سخنرانی و مداحی توجه ندارند و از همه‌ ظرفیت‌های مراسم برای انتقال پیام استفاده می‌کنند. در گذشته دکور تنها نقش زیبایی داشت اما حالا از آن برای انتقال پیام هم استفاده می‌کنند. #هیئت_شاخص #الگو

▪️اجرای فاخر نوحه تک ضرب به سبک سنتی و قدیمی یزد توسط هیئت #چهارمنار 🎙با نوای #محمد_علی_ابراهیمی و #حمید_ابراهیمی

🎥 پایان ۴۰ سال چشم به راهی 🔸️بازگشت پیکرمطهر شهید والا مقام عیسی شجاعی پس از ۴۰ سال در حسینیه معلی و به آغوش کشیدن پیکر مطهر شهید توسط پدر و مادرش

🕯🥀🍂 🥀 ❇️ خاطره کربلا 💠 زبانحال امام سجاد علیه السلام با تن بیمار که در حادثه کربلا حضور داشتند. 🌴 بدون بال و پر بودم 🥀 بی زره سپر بودم 🌴 تو خیمه با تن تب‌دار 🥀 از همه تشنه‌تر بودم 🎙 حاج امیر کرمانشاهی اللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِی اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن وَ فِی اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن #محرم #شهادت_امام_سجاد علیه السلام 🥀 🕯🥀🍂 🔻مقدمتان را به این کانال 13 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠

🏴چرا هیئت‌ها از مساجد موفق‌ترند؟ چه کار کنیم مساجد هم به اندازۀ هیئت‌ها رونق داشته باشند؟

السلام علیک یا ابا عبدالله اللهم عجل لولیک الفرج

توازحال‌و روزم‌خبر‌داری‌یا‌نه؟ به ‌اشک‌های‌زینب‌نظر‌داری‌یا‌نه؟ #محرم #امام_حسین

#شور گرداگرد کعبه کربلایی حسین طاهری #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع #عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع

🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع) 🌴خطبه ی کوبنده امام سجاد(ع) 🌴به همراه روضه حضرت سیدالشهدا 🎙 #سید_مهدی_میرداماد ⏯ #روضه 👌بسیار دلنشین 🔴گلچین بهترین #مداحی های روز

در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد ... او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت. و اما در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛ تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد ... یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟ کفاش گفت روزی سه درهم تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت: بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است! برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده ... کفاش شوڪه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت. آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند ...! از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن گیسه ی زر ... تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت، کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت: بیا ! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده. "خوشبختی چیزی جز آرامش نیست"