مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #هفتادودو هنوز از لحنش حسرت میچکید.. و دلش دنبال مسیرم تا
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #هفتادوسه
با نگاهش میچشید که با آهنگ گرم صدایش به دلم آرامش داد
_تا هر وقت بخواید من اینجا منتظر میمونم، با خیال راحت زیارت کنید!
بی هیچ حرفی از مصطفی گذشتم و وارد صحن شدم..
که گنبد و ستونهای حرم آغوشش را برای قلبم گشود..
و من پس از این همه سال #جدایی و بی وفایی از در و دیوار حرم #خجالت میکشیدم..
که قدم هایم روی زمین کشیده میشد و بی خبر از اطرافم ضجه میزدم...
از شرم روزی که اسم زینب را #پس_زدم،..
از شبی که #چادرم را از سرم کشیدم،..
از ساعتی که از نماز و روزه و همه مقدسات بریدم..
و حالا میدیدم حضرت زینب (س) دوباره آغوشش را برایم گشوده...
که دستانم، دامن ضریحش را گرفته و به پای محبتش زار میزدم بلکه این زینب را ببخشد...
گرمای نوازشش را روی سرم حس، میکردم که دانه دانه گناهانم را گریه میکردم، او اشکهایم را #میخرید و من ضریحش را غرق بوسه میکردم و هر چه میبوسیدم عطشم برای عشقش بیشتر میشد...
با چند متر فاصله از ضریح پای یکی از ستونها زانو زده بودم،..
میدانستم باید از محبت مصطفی بگذرم و راهی ایران شوم..
که تمنا میکردم #گره این دلبستگی را از دلم بگشاید..
و نمیدانستم با پدر و مادرم چه کنم که دو سال پیش رهایشان کرده و حالا روی برگشتن برایم نمانده بود...
حساب زمان از دستم رفته بود،..
مصطفی منتظرم مانده و دل کندن از حضور حضرت زینب(س) راحت نبود...
که قلب نگاهم پیش ضریح جا ماند و از حرم بیرون رفتم...
گره گریه تار و پود مژگانم را به هم بسته و با همین چشم پُراز اشکم در صحن دنبال مصطفی میگشتم..
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
.
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #هفتادوسه با نگاهش میچشید که با آهنگ گرم صدایش به دلم آرامش
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #هفتادوچهار
دنبال مصطفی میگشتم که نگاهم از
نفس افتاد....
چشمان مشکی و کشیده اش روی صورتم مانده و صورت گندم گونش گل انداخته بود...
با قامت ظریفش به سمتم آمد، مثل من باورش نمیشد..
که تنها نگاهم میکرد و دیگر به یک قدمی ام رسیده بود که رنگ از رخش رفت و بیصدا زمزمه کرد
_تو اینجا چیکار میکنی زینب؟
نفسم به سختی از سینه رد میشد، قلبم از تپش افتاده و همه وجودم سراپا چشم شده بود تا بهتر او را ببینم...
صورت زیبایش را آخرین بار دو سال پیش دیده بودم و زیر محاسن کم پشت مشکی اش به قدری زیبا بود که دلم برایش رفت.. و به نفس نفس افتادم...
باورم نمیشد...
او را در این #حرم ببینم و نمیدانستم به چه هوایی به سوریه آمده که نگاهم محو چشمانش مانده و پلکی هم نمیزدم...
در این مانتوی بلند مشکی عربی و شال شیری رنگی که به سرم پیچیده بودم، ناباورانه حجابم را تماشا میکرد..
و دیگر صبرش تمام شده بود که با هر دو دستش در آغوشم کشید..
و زیر گوشم اسمم را عاشقانه صدا میزد...
عطر همیشگی اش مستم کرده بود، تپش قلبش را حس میکردم و دیگر حال و هوا از این بهتر نمیشد..
که بین 🕊بازوان برادرانه اش🕊مصیبت دو سال تنهایی و تاریکی سرنوشتم را گریه میکردم..
و او با نفسهایش نازم را میکشید..
که بدنش به شدت تکان خورد و ازآغوشم کنده شد...
مصطفی با تمام قدرت بازویش را کشید تا از من دورش کند،..
ابوالفضل غافلگیر شده بود، قدمی کشیده شد..
و بلافاصله با هر دو دستش دستان مصطفی را قفل کرد.
هنوز در هیجان دیدار برادرم مانده و از برخورد مصطفی...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
.
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
🔴 تصویر دیگری از خاکسپاری صدای شهیده #۶_ساله دیگر خانواده سلطانی نژاد در حال خواندن وصیتنامه حاج قا
وصیتنامه حاج قاسم را خواندی و مهمانش شدی ...
#شهیدهمریمسلطانینژاد
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
هدایت شده از مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
#زیارت_نامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یادشان_با_صلوات
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
.
کانالمدافعانحرم🚩
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄
هدایت شده از مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
azomalbala-basem.mp3
941.8K
🌹همه با هم بخوانیم
دعای #فــرج آقا امام زمان عج💚
🔊🔉دعای فرج
با صدای باسم الکربلایی
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄
°•🌱
حدیث روز
🌹 اجرای طرح استعماری بیحجابی رضاخان
🌼پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم:
🍃 «اِشْتَدَّ غَضَبُ الرّحْمنِ عَلى اِمْرَأةٍ ذاتِ بَعْلٍ مَلأتْ عَيْنُها مِنْ غَيْرِ زَوْجِها.»
🍃 «خشم خداوند رحمان، سخت میشود بر زن شوهرداری که چشم خود را بر نگاه به غیر شوهرش (از نامحرمان) پر کند.»
📚 بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۹
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱
📹امام تنهاست و
اون مشغول حجش بود
تو زمان امام حسین مون نبودیم
زمان امام زمان مونم نیستیم؟
حداقل الان امامو تنها نزاریم
👌**ما به میزانی که مهدوی هستیم متدینیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
°•🌱
#تصویر_صفحه_66
🌷بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌷
🌱تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه66
#قرآن_کریم
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱
📹 نماهنگ | سربازان راه روشن سلیمانی تحمل نخواهند کرد
☝ مروری بر پیام رهبرمعظم انقلاب اسلامی درپی شهادت زائران مزار #شهیدحاجقاسمسلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
°•🌱
#شهیدآوینی :
هر آنکس در هر زمان و در هر کجا
به صدای هَلْ مِن ناصِر امامِ عشق
لبیک گوید " کـربلایی" است ...
#زنزندگیشهادت...
#شهدایکرمان
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
°•🌱
چه رفیق حاج قاسم باشی،
چه زائـرش، فــرقی نمیکنـد
عاقبـت به خیـر میشـوی....
#مـا_ملـت_شهـــــــادتیـم
#روزوعاقبتمونشهدایے🌷
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
27.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽تشییع پیکر یک شهید در روستایی که شهید نداشت
🔹مردم روستای کهنوج معزآباد در حالی که آرزوی حضور شهید گمنام را داشتند پیکر مطهر شهیده یعقوبی نخستین شهید این روستا را بر روی دستان خود تشییع کردند.
🔹شهیده زینب یعقوبی، ۱۶ سال بیشتر نداشت. این شهیده ۱۳ دیماه امسال همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی برای زیارت مرقد مطهر این شهید بزرگوار راهی کرمان شد که متاسفانه در این انفجار تروریستی به شهادت رسید
#کرمان_تسلیت
#کرمان
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه خط روضه ....😭💔
یا رقیه سادات 😭😭💔💔شهیده خانم ریحانه سلطانی نژاد
"سید امیر"
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
🔴ولی تو حتی از عکس هوش مصنوعی هم قشنگ تر بودی...🥀😔
#شهیدهخانمریحانهسلطانینژاد
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
🗒 #وصیت_نامه آسمانی شهیدحاجقاسم سلیمانی 💖« #قسمت_دوازدهم » 🌴💫 🔈خطاب ب
🗒 #وصیت_نامه آسمانی شهیدحاجقاسم سلیمانی
💖« #قسمت_سیزدهم (آخر) »
🌴💫
🌹دست مبارکتان را میبوسم و عذرخواهی میکنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابیهای حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد.
🍀سربازتان و دست بوستان
🌺از همه طلب عفو دارم
از همسایگانم و دوستانم
و همکارانم طلب بخشش و عفو دارم.
از رزمندگان"لشکر ثارالله "
و"نیروی باعظمت قدس"
که خار چشم دشمن و سدّ راه او است، طلب بخشش و عفو دارم؛
خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند...
💖🌷💖
نمیتوانم از *حسین پورجعفری* نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک میکرد و مثل برادرانم دوستش داشتم🍃
💠از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی میکنم. البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم
"سردار قاآنی" که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.💐
#مکتب_حاج_قاسم
#شهید_القدس
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
📛توجہ توجہ📛
شـــــما بانــوۍ عزیزهم میتواني براۍ #مدافع_حرم_شــدݩ ثبت نام کني⇦
مدارڪـ📋ـ مورد نیاز:
1_یک چـ💛ـادر زهــرا پسـ♥️ــند
2_حیــ🧕🏻ـا و عفـ🌹ـت مقابل نامحرم.
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #هفتادوچهار دنبال مصطفی میگشتم که نگاهم از نفس افتاد....
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #هفتادوپنج
از برخورد مصطفی زبانم بند آمده بود که خودم را به سمتشان کشیدم و تنها یک کلمه جیغ زدم..
_برادرمه!
دستان مصطفی سُست شد،..
نگاهش ناباورانه بین من و 🕊ابوالفضل🕊 میچرخید..
و هنوز از ترس مرد غریبه ای که در آغوشم کشیده بود، نبض نفسهایش به تندی میزد...
ابوالفضل، سعد را ندیده بود و مصطفی را به جای او گرفت که با تنفر دستانش را رها کرد،..
دوباره به سمت من برگشت و دیدن این سعد خیالی خاطرش را به هم ریخته بود که به رویم تشر زد
_برا چی تو این موقعیت تو رو کشونده سوریه؟
در سرخی غروب آفتاب، چشمان روشن مصطفی میدرخشید،..
پیشانی اش خیس عرق شده و از سرعت عمل حریفش شک کرده بود...
که به سمتمان آمد و بی مقدمه از ابوالفضل پرسید
_شما از #نیروهای_ایرانی هستید؟
ازصراحت سوالش ابوالفضل به سمتش چرخید و به جای جواب با همان زبان عربی توبیخش کرد
_دو سال پیش خواهرم #بخاطرتو قید همه ما رو زد، حالا انقدر غیرت نداشتی که #ناموست رو نکشونی وسط این معرکه؟
#نگاه_نجیب مصطفی به سمت چشمانم کشیده شد،...
از همین یک جمله فهمید چرا از بی کسی ام در ایران گریه میکردم..
و من تازه #برادرم🕊 را پیدا کرده بودم که با هر دو دستم دستش را گرفتم تا حرفی بزنم و مصطفی امانم نداد
_من جا شما بودم همین الان دست خواهرم رو میگرفتم و از این کشور میبردم!
در برابر نگاه خیره ابوالفضل، بلیطم را از جیب کاپشنش بیرون کشید و به رفتنم راضی شده بود که صدایش لرزید
_تا اینجا من مراقبش بودم، از الان با شما!
بلیط را به طرف ابوالفضل گرفته بود،..
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
.