eitaa logo
🇵🇸مُدافِعانِ حَࢪیم🇮🇷
113 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
914 ویدیو
1 فایل
﷽ غࢪق دنیا... شده ࢪا..💸 جام شہادت✌️🏽 ندهند❌ دشمنان بدانند☝️🏽 ما مدافعان حࢪیم خانواده ایم✊🏽 وتا پاے جان👊🏽 پاے چادࢪ ایستاده ایم🖐🏽 توی ناشناس هر سوال و انتقادی داشتین بفرمایین ما سرپاگوشیم https://daigo.ir/secret/3995188763 کپی=با صلوات☘
مشاهده در ایتا
دانلود
هادے توکل و اعتماد عجیبے بہ خدا داشت یکبار بہ هادے گفتم: تو کہ‌ شهریہ نمیگیرے براے کار هم پول‌ نمیگیرے! پس‌ هزینہ‌هاے خودت‌ ࢪو چطوࢪ تامین میکنے؟! هادے گفت: باید براے خدا کاࢪ کرد خدا خودش هواے ماࢪو داره :)♥️ شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری قسمتی‌ازکتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش
ازاین‌عـکس‌قَشنگـٰا:)
این ‌تر‌ڪ خورده‍ ‌دِلم وحشٺ‌ آن ‌را دارد ڪہ ‌بمیرد‌ و نبیند‌ پسرِ زهرا را :)♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این شبهای منتهی به اربعین؛شب‌های بغض ِ شب‌هایی که به دنبال یه بهونه ای برای زار زدن... مثل همون بچه که یه‌چیزی میخواسته و واسش نخریدن:))💔
پدرش گفت: عباس سر به تن دارد؟ گفتیم: نه پرسید: دو دست دارد؟ گفتیم: نه با اطمینان خاطر گفت: خیالم راحت شد دلیل انتخاب نام عباس این بود 《شهید_عباس_کریم_آبادے》
می‌گفت: سر پُست تنها بود. ساعت مثلاً ۲ تا ۴ صبح وقت نگهبانی سر خاکریز. رفتم پست رو ازش تحویل بگیرم، دیدم تیر خورده به پیشونیش افتاده کف سنگر. خیلی دلم سوخت. تنها بود شهید شد. کسی بالا سرش نبود سرش رو تو بغل بگیره. از غصه بیرون نمی‌رفتم از فکرش. شب خوابش رو دیدم. گفتم: خیلی ناراحت بودم تنهایی شهید شدی. گفت: «بهت بگم تیر که خوردم قبل از اینکه بخورم کف سنگر افتادم تو دامن امام حسین(ع)». خوبه؟! به خدا نرید با موتور تصادف کنیدها. اینکه میگم دعا کنید نمیرید برا اینه. اینکه میگم حیفه آدم، بچه هیأتی، اقتدا به ارباش نکنه برا اینه. چه خاطره‌ای برات بگم؟ اصلاً ما از شهدا چی میخوایم؟ میخوایم اونها به ما یاد بدن که میشه غیر معصوم باشی ولی تو بغل معصوم جون بدی! این خوشگله دیگه. هیأت باید تهش این در بیاد. ولی اونها خیلی مراقبت می‌کردن بچه‌ها... به روایت حاج_حسین_یکتا (به نقل از همرزم و دوست شهید)
کسی جرئت نداشت با شاه ایران سر میز بنشینه و غذا بخوره،اما طیب می‌نشست.. شاه هروقت می‌خواست مجلسی خراب بشه می‌گفت: طیب‌‌.. یه روز شاه گفت: این‌ دفعه پول زیادی میدم گفت: طرف کیه؟ کجا؟ شاه گفت: فلان‌جا،سید روح‌الله خمینی! گفت: گفتی سیده؟ نه،ما نیستیم.. ما با فرزند حضرت زهرا(س) در نمی‌افتیم شاه گفت: هستیت رو می‌گیرم گفت: هرکاری میخوای بکن.. انقد شکنجه‌اش کردن که طیب سینه سپر شد نیِ قلیون؛وقتی خواستن اعدامش کنن یکی اومد گفت: طیب،برای امام پیامی نداری؟ گفت: من نمی‌شناسمش فقط بگید: طیب گفت اون دنیا شفاعتم کن! وقتی امام پیام رو شنید گفت: اون نیازی به شفاعت من و امثال من نداره اون در قیامت امت منو شفاعت می‌کنه بیست سال بعد نماینده امام طیب را در خواب دید در حرم سیدالشهدا کنار مزار مولایش ایستاده بود و گفت: از روزی که شهید شدم،ارباب مرا به حرم خودش آورده.. شهیدطیب‌حاج‌رضایی
اگر از دست کسی ناراحت شدید دو رکعت نماز بخوانید بگوئید: خدایا این بنده تو حواسش نبود من از او گذشتم تو هم بگذر.... شهید_حسن_باقری