eitaa logo
مدافعان ظهور
387 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
74 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 وقتی سلام فرمانده سرود و همایشی آخرالزمانی می شود. 🔵 سرود ترکیبی با زبان های فارسی،عربی،اردو، ترکی،آذری، هندی، انگلیسی بامضامین جدید https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدافعان ظهور
#آخرین_عروس 💜 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘 #قسمت0⃣4⃣ ــ من آن #كنيز را مى خواهم بخرم! ــ بر
💞 ⃣4⃣ ــ چه كسى خواهد آمد؟ نكند هستى كه جناب براى خريدن تو بيايد؟ ــ به زودى كسى براى خريدن من مى آيد كه از هم بالاتر است. تعجّب مى كند، نمى داند چه بگويد، در همه عمرش اين گونه نديده است. اكنون از جاى خود بلند مى شود. او الآن يقين كرده است كه گمشده خود را يافته است. خودش است. او را يافته است! !! تعجّب نكن! او براى اين كه شناسايى نشود نام خود را تغيير داده است. اگر مى فهميدند كه او دخترِ است هرگز نمى گذاشتند به محبوب خود برسد. من فكر مى كنم كه در آن ديدارهاىِ شبانه، از او خواسته است تا نام را براى خود انتخاب كند. وقتى او اسير شد و از نام او سؤال كردند و او در جواب همين نام جديد را گفت. آرى، تاريخ ديگر اين نام را هرگز فراموش نمى كند، به زودى مايه افتخار هستى خواهد شد! ما هم ديگر نبايد را به نام اصلى اش صدا بزنيم; زيرا با اين كار خود باعث مى شويم تا همه به او پى ببرند. ما از اين لحظه به بعد او را به نام جديدش مى خوانيم: ! چه نام زيبايى! بِشر به سوى مى رود: من اين خانم را خريدارم. صداى به گوش مى رسد: وقت و مال خويش را تلف نكن. ... https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
☘🍀☘ سلام ای مظهر لطف الهی درودی تا ابد آن‌سان که خواهی به دشت پر ملال «معرفت» نیز ندارم جز پناه از «او» دگر چیز کمی «آفاق» را تفسیر کردیم کمی در «انفس» خود سِیــر کردیم کمی «علم برون» با صد مرارت بکاویدیم، ندیدیم جز به حسرت ولی«عقل»همچنان حیران به‌سربرد گهی افتان و گه نالان به‌سربرد بسا از ناکسانی سنگ خوردیم ملامت‌ها کشیده، رنج بردیم چو طفلان مدارس ،در تکاپو به‌دنبال «حقیقت» در هیاهو کتب را یک به‌یک خواندیم شاید که «او» را تا بیابم آنچه باید تمام روزها و شامگاهان برون را جستجوی «حیّ منان» عجب سرگشتگی درد الیمی است! از آن بدتر«ندیدن» در یقینی است! شگفتا چون شتر در دور گشتن! شگفتاتر که پنداری است رَستن! به ناگه طالعی و نوری از دل... که سوزانید هم جسم و همه گِـل شبی با مهوشی اِستاده بودم میان آستان، دستی بسودم چو برما خواند او آیات «تطهیر» شتابان در وضو گفتیم تکبیر مرا در چشمه‌ی «صاد»ی نشاندند فروغی بعد از آن در ما نهادند که؛«ای انسان! اسیر خویش گشتی «برون» را وارهان! هنگام مستی تو خود، گنجی و ما گنجت نشاندیم! درون تو فروزان، ما نمودیم به گاه خلوت و هنگامه‌ی شب بکن هنگامه‌ای با سوز و با تب» نگارین «دختر» نوران خندان به ما آموزد از حنان منان چو اخلاصی رسد پرواز نیکوست وگرنه چون پشه، خیزیدن اوست به اوج بیکران در هودج نور بپیماییم صدها آسمان دور پس از آن،«معرفت» باشد حضوری به غیر آن همه جُستن، به کوری زبان بربندم و چون بندگانش نشینم تا ببینم رخ‌جمالش بیا با یکدگر پرواز آریم! «درون»خویش را در راز آریم! جهان در نور و از «نور»است خیزان دریغا! گر از آن گردی گریزان بداهه . امیرسرایانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا