eitaa logo
مدافعان ظهور
393 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
74 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
افکار عمومی ما به شدت زیر بمباران انواع و اقسام شبهات قرار گرفته
جوری که خیلی ها واقعا بلاتکلیف میمونند از یک طرف شبهات رو میشنون و تو دلشون خالی میشه از یک طرف هم مطالب امیدوار کننده ما رو میخونند و آروم میشن
من میخوام بگم رفقا قطعا ما تو مدیریت کشور یک کم و کاستی هایی داریم ، توی این اصلا شکی نیست و برای درست شدنش باید همه کار بکنیم
اما میبینیم که دشمن الان شده دلسوز ما دشمنی که در طول تاریخ ما همواره با ما دشمن بوده ، چه در دوران بعد از انقلاب و چه در دوران قبل از انقلاب این دشمنی بوده
بیایید با هم یه کم فکر کنیم آیا این دشمن از روی دلسوزی داره این همه نقاط ضعف ما رو بزرگ جلوه میده؟ آیا این دشمن خیر و صلاح ما رو میخواد که این همه شبهه داره تو فضای مجازی منتشر میکنه؟ آیا راه رضای خدا داره هر روز با انواع و اقسام خبرهای کذب و اشتباه مردم ما رو نسبت به آینده ناامید میکنه؟
حالا برگردیم به صحبتهای حضرت آقا که عاقلانه فرمودند با دشمن مخرج مشترک پیدا نکنید
قطعا خیر
یه عده هستند وقتی نقطه ضعف یا اشتباهی در ما میبینند اون رو جوری گوشزد میکنند که موجب پیشرفت ما میشه اما الان دشمن پیشرفت ما رو میخواد؟ اگر پیشرفت ما رو میخواست این همه دانشمندان علمی ما رو ترور میکرد؟
حالا دشمن راضی به شرکت ما در انتخابات هست یا نه؟ پس اونهایی که با بزرگ نشون دادن ضعفهای کشور سعی در ناامید کردن مردم از آینده دارن چرا با دشمن مخرج مشترک گرفته اند
بازم میگم مسئولین ما نتونستن تا الان اون چیزی که مردم میخوان رو اجرا کنند و مردم رو راضی نگه دارند اگر گروهی رو فرستادیم مجلس و اونها به اسم انقلابی گری نتونستن به برخی قولهاشون عمل کنند نباید ناامید بشیم
باید درس بگیریم باید بیشتر تحقیق کنیم تا افراد بهتری رو جایگزین قبلی ها کنیم نه اینکه قهر کتیم یه عده رو میبینیم که میگن چون ما ازشون دفاع کردیم و اونها بد قولی کردن و مایی که ازشون حمایت کردیم ، پیش مردم خراب شدیم و داریم مسخره میشیم ، پس من دیگه نه رأی میدم و نه کسی رو تشویق میکنم که رأی بده حالا سوال دشمن از این امر خوشحال میشه یا ناراحت؟ آیا این خواست دشمن هست یا نه؟ یهو میبینیم که اینجوری با دشمن هم مخرج میشیم
قطعا اون آدم مسئول بی لیاقتی که با وعده دروغ از ما رأی گرفته ، سر صندوق رأی باید از مردم سیلی بخوره و کنار گذاشته بشه
بنده نظرم با اون عده ای که میگن چون سری قبل ما حمایت کردیم و الان داریم فحش میخوریم و دیگه کاری با انتخابات نداریم ، فرق میکنه من میگم تازه باید انگیزه مون رو بیشتر کنیم و بگردیم افراد بهتری رو انتخاب کنیم و امور کشور رو به دستشون بسپریم
امر ولی بر اینه که باید بیاییم پای صندوق تا دشمن رو ناامید کنیم
ما داریم به لحظات بسیار حساسی میرسیم شاید اگر قواعد ظهور رو متوجه میشدید میفهمیدید که در کجای تاریخ ایستادیم
شک نکنید نور بر تاریکی پیروز خواهد شد اونهم به زودی و شما عزیزان هم ان شاالله اون روز رو به چشم خواهید دید
همگی در پناه حق
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5834517568999658216.mp3
3.08M
✨«وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثیرَاً مِنَ الْجِنِّ وَ الْاِنْسْ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا»(اعراف۱۷۹) 🎤درمحضر    ⬇️برگرفته از جلسهٔ                              @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
دعای زمان غیبت ۱.mp3
529.6K
۱. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ‏ اى خدا تو مرا به خود شناسا كن كه اگر تو شناسايم به خويش نفرمايى رسولت را نخواهم شناخت ۲. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ‏ اى خدا تو رسولت را به من بشناسان و گرنه حجتت را نخواهم شناخت ۳. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ خدايا تو حجتت را به من بشناسان و گرنه از دين خود گمراه خواهم شد. - بخش ۱ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ موضوع: نکاتی پیرامون زندگانی حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه)♦️ ♦️ جلسه‌ی چهارم - ۴ آذر ۱۴۰۲ (ه.ش) ▪️صوت جلسه ۴ ✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۳ 🔸 در جلسه‌ی قبل بیان شد که واقعه‌ی فیضیه، در خرداد سال ۴۲ رخ داد که ظاهراً تاریخ صحیح آن، فروردین ماه است و حضرت علّامه (ره) در این واقعه، به شدّت مجروح شدند و بر اثر ضربه‌ی سنگینی که بر قفسه‌ی سینه و قلب مبارکشان وارد آمد، بسیار در زحمت بودند. همچنین ملاقات ایشان با امام خمینی در قم، گویا بعد از واقعه‌ی فیضیه بود که ماجرای آن در جلسه‌ی قبل بیان شد. 🔹 حضرت علّامه (ره) می‌فرمودند که من از خوشحالی و شکر این نعمت خداوند که منِ بچّه‌دهاتیِ بی‌کس را به محضر اساتید بزرگواری رساند، اصلاً خوابم نمی‌برد و برای این‌که بتوانم درس‌ها را خوب مطالعه کنم و زحمات اساتیدم را هدر ندهم، نه شب، شام می‌خوردم و نه صبح، صبحانه. و این در حالی بود که جلسات درس آقا، در کلّ سال، برقرار بود و به جز ۲ روز، تعطیلی نداشتند؛ یکی، روز عاشورا بود و دیگری، ۲۸ صفر. 🔸 حضرت علّامه (ره) برای سخنرانی در یکی از دانشگاه‌های تهران، دعوت شده بودند. قبل از این‌که آقا جان در محلّ سخنرانی حضور یابند، مدیران دانشگاه از مشکلات اخلاقی دانشجویان گفتند و از جسارت‌های آنها نسبت به اساتید گلایه کردند و از آقا جان خواستند که مقداری دانشجویان را موعظه بفرمایند. 🔹 حضرت علّامه (ره) نیز در اثنای سخنرانی خود، بدون این‌که اشاره‌ای به صحبت‌های مدیران دانشگاه بفرمایند، از دوران طلبگی و تحصیلشان صحبت به میان آوردند و فرمودند که من در طی مراحل تحصیلی‌ام، کف پای تمام اساتیدم را بلااستثناء بوسیدم. 🔸 در یکی از روزهایی که حضرت علّامه (ره)، برای درس، به محضر آقای الهی قمشه‌ای مشرّف شده بودند، طی واقعه‌ای، کف پای مبارک استاد را بوسه می‌زنند و همین‌جا بود که آقای قمشه‌ای جان در حقّ حضرت علّامه (ره) فرمودند شما با این همه احترامی که برای اساتیدت قائل هستی، عاقبت بخیر می‌شوی. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مدافعان ظهور
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ موضوع: نکاتی پیرامون زندگانی حضرت علّامه حسن‌
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ موضوع: نکاتی پیرامون زندگانی حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه)♦️ ♦️ جلسه‌ی چهارم - ۴ آذر ۱۴۰۲ (ه.ش) ▪️صوت جلسه ۴ ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۳ تا دقیقه ۲۷ 🔸 حضرت علّامه (ره) زمانی که در محضر اساتید خود در تهران درس می‌خواندند، از بین الطّلوعین تا اذان ظهر، خدمت علّامه شعرانی بودند. علّامه شعرانی (ره) در آن ایّام، تقریباً حدود ۷۰ سال یا بیش‌تر داشتند در حالی که آقا جان، در سنین ۲۷-۲۸ سال بودند. 🔹 حضرت علّامه (ره) می‌فرمودند آن‌زمان ما در سنین جوانی بودیم و بنیه داشتیم و مزاجمان می‌کشید امّا آقای شعرانی جان، این پیرمرد ۷۰ ساله چه انگیزه‌ای داشت که از بین الطّلوعین تا اذان ظهر، حدود ۶-۷ ساعت، یکسره درس می‌گفتند و تنها بعد از یک یا دو درسی که می‌دادند، چند دقیقه‌ای استراحت می‌کردند و دوباره برمی‌گشتند. 🔸 جلسات درس علّامه شعرانی (ره) به گونه‌ای بود که از بین الطّلوعین تا حدود ساعت ۹ صبح، درس‌های عمومی مثل رسائل و کفایه را تدریس می‌کردند و بعد از آن، جلسات خصوصی ایشان با حضرت علّامه (ره) آغاز می‌شد و تا اذان ظهر ادامه می‌یافت که این درس‌ها، شامل دروس هیئت، نجوم، ریاضیات عالیه و... می‌شد. 🔹 حضرت علّامه (ره) می‌فرمودند در طول سالیانی که در محضر اساتیدم بودم، برای این‌که مبادا در بین درس‌ها، نیازی به رفع حاجت پیدا کنم و خدمت اساتید، جسارت شود، نه شب‌ها شام می‌خوردم و نه صبح‌ها، صبحانه‌. همچنین می‌فرمودند در طی قریب به ۴۰ سالی که در محضر اساتیدم تلمّذ می‌کردم، نه به غیر از دو زانو نشستم، و نه تکیه به دیوار زدم. 🔸 حضرت علّامه (ره) از حضور در محضر آن اساتید باعظمت، آن‌چنان مبتهج بودند که می‌فرمودند با چه عشق و شوری کار می‌کردم و چه شب‌ها می‌گذشت که با وضوی نماز مغرب و عشا، نماز صبح را می‌خواندم و همه‌ی شب را تا صبح، در کار بودم و دوباره از صبح تا شب در درس‌ها حاضر می‌شدم زیرا خوشحال بودم که خداوند مرا از روستا و از بین مردم عادی، به تور این بزرگان انداخت و این نعمت‌ها را به من عطا فرمود. 🔹 همچنین آقا جان راجع به علّامه شعرانی (ره) می‌فرمودند ایشان چقدر در حقّ من پدری کرد که نگذاشت به درس عدّه‌ای بروم که اگر می‌رفتم، معلوم نبود کار ما چه می‌شد. 🔸 بنده روزی در محضر حضرت علّامه (ره) تشرّف داشتم و خواب یکی از عزیزان را برایشان تعریف کردم. این عزیز که در جلسات تهران شرکت می‌کرد، به من فرمود خواب دیدم که در مسجد جامع بزرگی، برای اقامه‌ی نماز جماعت حضور داریم و امام جماعت هم حضرت علّامه حسن‌زاده (ره) است. وقتی به صف نماز ایستادیم، مکبّر دو مرتبه اعلام کرد که امام جماعت، آقای حسن حسین‌زاده است. من با تعجّب گفتم که اسم آقای ما، حسن‌زاده است، چرا او حسین‌زاده می‌گوید؟ بعد علّامه (ره) برخاستند و برای مردم، مطالبی فرمودند که یادم نیست. تنها یک جمله را به یاد دارم که رو به جمع فرمودند "أنا عَبدٌ مُستَتَر". من یک بنده‌ی پنهانم. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مدافعان ظهور
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ موضوع: نکاتی پیرامون زندگانی حضرت علّامه حسن‌
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ موضوع: نکاتی پیرامون زندگانی حضرت علّامه حسن‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه)♦️ ♦️ جلسه‌ی چهارم - ۴ آذر ۱۴۰۲ (ه.ش) ▪️صوت جلسه ۴ ✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۷ تا دقیقه ۴۵ 🔸 در روایات آمده است که خدای متعال بندگان خاصی دارد که انبیاء و مُرسَلین نسبت به آنها در روز قیامت غبطه می‌خورند. اینها در دنیا پنهان‌اند و اصلاً دیده نمی‌شوند و به تعبیری، عِباد مُستَتَر هستند. بندگان پنهانی که شاید از جنبه‌ی ظاهری، خیلی هم معروف باشند امّا باز پنهان‌اند. یعنی در عین ظهور، مُستَتَرند. 🔹 بیان شد آن بنده‌ی خدا هم که انسان پاک و خوبی است، حضرت علّامه (ره) را در خواب مشاهده کرد که فرمودند "أنا عَبدٌ مُستَتَر" من بنده‌ی در استتار هستم. 🔸 بعد از این جریان، بنده خدمت حضرت علّامه (ره) رسیدم و این خواب را برای ایشان نقل کردم و گفتم آقا جان! آخر چه کسی شما را شناخته است؟ این همان فرمایش جناب مرحوم علّامه طباطبایی (ره) است که فرمودند آقای حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان (عج). 🔹 آقا که از شنیدن این واقعه مبتهج شده بودند، فرمودند آن بخش اوّل خواب هم که به عنوان حسن حسین‌زاده مطرح شدیم، خیلی مهم بود چون جدّ اعلای ما حسین نام داشت. لذا در خواب این جوان، به عنوان حسین‌زاده مطرح گشتیم که حقّ است. ما حسین‌زاده هستیم. 🔸 بعد از آن در محضر مبارکشان، بحث از حلم به میان آمد چون در آن ایّام، جسارت بسیار سنگینی به آقا شده بود و آقا بسیار حلم ورزیده بودند. خدمت ایشان عرض کردم آقا جان! شما خیلی حلیم هستید. 🔹 ایشان فرمودند این لفظ حلیم، مرا به یاد ماجرای امام حسن (ع) و مروان بن حکم انداخت. بعد از این‌که عایشه به تحریک مروان بن حکم، مانع دفن بدن مبارک امام حسن (ع) در کنار تربت جدّ بزرگوارشان جناب رسول الله شد، بدن مبارک حضرت را به طرف قبرستان بقیع بردند تا در آن‌جا دفن کنند که یکدفعه مراون بن حکم آمد و زیر تابوت حضرت را گرفت. 🔸 امام حسین (ع) به او فرمودند مروان! این همه ظلم در حقّ برادرمان کردی و دلمان را خون کردی، الان آمدی زیر تابوت ایشان را گرفتی؟! او برگشت به امام حسین (ع) گفت حسین! هر آنچه نسبت به برادرت کردیم، همه از حلم او بود. 🔹 بنده هم در آن جلسه، به محضر مبارک حضرت علّامه (ره) عرض کردم آقا جان! این جسارت‌هایی هم که نسبت به شما می‌شود، همه از حلم شماست. از بس پاک هستید و طهارت دارید، آلوده‌ها، شما را دوست ندارند. 🔸 آن کسی که به حقیقت، انسان پاک و سالم را دوست دارد، معلوم است که پاک است. معاویه نمی‌تواند علی را دوست داشته باشد. عمروعاص نمی‌تواند علی را دوست داشته باشد. چون ناپاک با پاک سنخیت و مشابهت ندارد. یک حرام‌زاده نمی‌تواند حسین بن علی (ع) را دوست داشته باشد. شمر با اینکه زمانی رزمنده‌ی پای رکاب امیرالمؤمنین بود امّا قلباً نمی‌تواند علی (ع) را دوست داشته باشد. نهایتاً نیز در کربلا آن فجایع را به وجود آورد. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0