eitaa logo
مدافعان ظهور
389 دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
74 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از وقف امام زمان
در موضوع کارخانه هپکو وارد شد و با تحقیق و تحلیل و بررسی موضوع را به شهید رئیسی اعلام کرد و شهید بزرگوار با ورود به این پرونده مانع تعطیلی شرکت هپکو اراک شدن. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
در مورد شرکت آذرآب هم دقیقا اتفاقی که برای هپکو افتاد برای این شرکت هم واقع شد و الحمدلله جلوی این فساد و تعطیلی کارخانه گرفته شد. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
سعید جلیلی شکارچی فساده و هر جا فساد باشه عین مار دورش میپیچه و تا اون فساد رو خفه نکنه دست بردار نیست اونوقت یه عده میگن ایشان کار اجرایی و مبارزه با فساد نداشته. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
دلیل شایعه هایی هم که داره تو فضای مجازی میپیچه که سعید جلیلی میخواد انصراف بده و بورس اولویتش نیست هم برای اینه که طی این جلساتی که در تلویزیون اتفاق افتاده مردم حرفهای دکتر جلیلی رو شنیدن و طی سه روز گذشته در نظر سنجی های صدا و سیما و ... سعید جلیلی فاصله زیادی با دیگر رقیبان گرفته. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن جلیلی به رئیسی کمک نکرده خودتون از زبان سیدشهید بشنوید. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
اگر سعید جلیلی به دولت رئیسی کمک نمیکرده این تیتر روزنامه اصلاح طلب در سالهای قبل چی میگه «امپراتوری جلیلی در دولت رئیسی» @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای پزشکیان فرمودند در زمانی که وزیر بودم به ما خانه می‌دادند اما گفتم کار می‌کنم و خانه می‌خرم. در لواسان ۱۰ هکتار زمین می‌دادند و می‌گفتند این زمین‌ها آینده دارد ولی سهمی نگرفتم. 🔹دم شما گرم اما یه سوال اینجا باقی‌ست که سایر وزرای دولت خاتمی هم ۱۰ هکتار لواسان و خانه را گرفتند؟! اگر وصله لجن پراکنی بما نمیچسبونن بپرسیم ببینیم بقیه وزاری خاتمی با این ده هکتار زمین تو لواساااااااان چیکار کردن میدونی الان پول این ده هکتار تو لواسان چقدره؟؟؟؟؟ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
🔴 بسیار مهم 💥💯 حتما بخونید و منتشر کنید❗️💥 اومده تیکه میندازه و میگه اون قضیه ده هکتار زمینی که به هر وزیر دولت خاتمی دادن رو با قیمت زمین صدیقی محاسبه کن ؟ الان برات محاسبه میکنم عزیزم هیئت دولت با رئیس دولت تقریبا ٢٠ نفرند هر کدوم ده هکتار زمین تو لواسان گرفته باشن میشه دویست هکتار میخوام قیمتش رو با زمینی که از آقای صدیقی کشف شد براتون حساب کنم هر هکتار ١٠هزار متره زمین ادعایی که میگن به نام آقای صدیقی زده شده ۴ هزار و دویست متره یعنی نیم هکتار هم کمتر میگن قیمتش ١٠٠٠ میلیارد تومنه حالا بریم حساب کنیم اگر نیم هکتار ١٠٠٠ میلیارد تومن باشه هر هکتار زمین در لواسان ٢هزار میلیارد تومنه پس با این حساب میشه ٢٠ هزار میلیارد تومن به هر نفر وزیر در دولت خاتمی اگر این ٢٠ هزار میلیارد تومن رو به ٢٠ نفر وزیر و رئیس دولت ضرب کنیم میشه ۴٠٠ هزار میلیارد تومن با پیگیری هایی که شده زمین آقای صدیقی به بیت المال عودت شده حالا سوال اینجاست آیا وزرای دولت خاتمی هم زمینها رو برگردوندن یا نه ؟ ✍ مهدی اسلامی @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکیان دیروز اعلام کرد که زمان شاه یک سرباز ١٨٠٠ تومن میگرفته و قیمت موتور هوندا اون زمان ١٢۵٠ تومن بوده بریم ببینیم راست میگه @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
18.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این همه تناقض در رفتار دکتر پزشکیان واقعا صلاحه که افسار مدیریتی این کشور بزرگ رو به دست شخصی بدیم که میگه همه ما دزدیم دولت دزده مجلس دزده ما دزدیم و ... پزشکیان بدتر از حسن روحانیه حواستون جمع باشه @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
البته یک نکته رو هم بگم خدمت عزیزان انصاف رو هم رعایت کنیم بسیاری از نقدهایی که داره به عملکرد جلیلی و قالیباف میشه توسط هوادارانشون نیستاااااا مواظب باشید گول نخورید اطلاع دارم که این وسط عده ای دارن دو طرف رو به جان هم می اندازن از زمانی که حسام الدین آشنا شده مشاور رسانه ای پورمحمدی و پزشکیان ، میبینیم که دعوا بین طرفداران جلیلی و قالیباف بالا گرفته مواظب رباتهای هوش مصنوعی باشید طرفداران دکتر جلیلی و دکتر قالیباف لطفا به تبلیغ کاندیدای خودشون مشغول باشند تا اگر اجماعی صورت گرفت ، همه در یک جبهه واحد قرار بگیریم اگر هم صورت نگرفت هر کس به صلاحیت خودش به نامزد اصلح رأی بده مواظب عمر و عاص ها باشید @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
حسام الدین آشنا هنوز شبکه های مجازی خودش رو داره یادتونه با همین شبکه ها چه بلایی سر جامعه میاوردن دیگه و چطور افکار عمومی رو مهندسی میکردن @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
نامه‌ها برنامه‌ها حضرت مسلم علیه‌السلام ۱ ترجمه‌ی حضرت علامه شعرانی، علیه‌الرحمه که از کتاب قَیِّمه‌ی "دمع السجون" (ترجمه و یک مقدار شرح است بر کتاب شریف نفس‌المهموم جناب مرحوم آشیخ عباس قمی علیه‌الرحمه. راجع به حضرت مسلم که حضرت‌شان تقریبا در نهم ذی‌الحجه که روز عرفه هست، حضرت مسلم در کوفه به شهادت رسید. حالا دارم مقداری عبارات را از این کتاب در مورد حضرت مسلم می‌خوانم. فرمایشاتی را نقل فرمودند، نگاه می‌فرمایید، تا این‌که می‌فرماید: و مردم پراکنده شدند، تا مسلم رضی‌الله عنه در مسجد با سی نفر بماند. و چون چنین دید، بیرون آمد، ( این نقل یک روایت است، من الان این روایت را از تاریخ طبری گویا نقل شده، حالا این روایت را می‌خوانیم، روایت‌ها مختلف است.) چون چنین دید بیرون آمد و روی به ابواب کَنده آورد (جناب شیخ مفید در ارشاد می‌نویسد که، پس به ابواب کِنِده رسید؛ همین طایفه‌ی کِنِده، یک طایفه‌ی است) و با او ده تن بود (سی تن در مسجد بودند، از مسجد که درآمد، شده ده تن) و از آن باب بیرون آمد، کس نماند (همه رفتند). و به این سوی و آن سوی نظر انداخت، کسی ندید که وی را راهنمایی کند و خانه‌اش را نشان دهد و اگر به دشمنی دچار گردد، وی را در دفع او اعانت کند. پس سرگردان در کوچه‌های کوفه می‌رفت. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
هدایت شده از وقف امام زمان
☘مراقبات روز عرفه☘ ☘۱- روزه (برای کسی که برای خواندن دعا و مناجات ضعف پیدا نکند) ☘۲- غسل قبل از ظهر ☘۳- زيارت حضرت سيدالشّهداء عليه السّلام كه برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد و بلكه افضل از اين است. ☘۴- پس از آنکه نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نيكو بجا آورد، ▪️دو ركعت نماز، زیر آسمان، بخواند: ▪️در ركعت اوّل سورۀ حمد و سورۀ توحيد ▪️در ركعت دوّم سورۀ حمد و سورۀ كافرون و بعد از نماز گناهان خود را یک به یک مرور و به زبان اعتراف و استغفار کند. ▪️پس از آن چهار ركعت نماز بجا آورد: ▪️در هر ركعت پس از سورۀ حمد، پنجاه مرتبه سورۀ توحيد. که همان نماز حضرت اميرالمؤمنين علی عليه السّلام است. ☘۵- خواندن تسبیحات، تهلیلات و تکبیرات زیر: ▪️سبْحَانَ الَّذِی فِي السَّمَاءِ عَرْشُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِي الْأَرْضِ حُكْمُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقُبُورِ قَضَاؤُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْبَحْرِ سَبِيلُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی النَّارِ سُلْطَانُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِي الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقِيَامَةِ عَدْلُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاءَ، سُبْحَانَ الَّذِی بَسَطَ الْأَرْضَ، سُبْحَانَ الَّذِی لا مَلْجَأَ وَ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا إِلَيْهِ. ▪️سبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُللهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَرُ (صد مرتبه) ▪️سورۀ توحید، آیت الکرسی، صلوات بر محمّد و آل محمّد (هر کدام صد مرتبه) ▪️لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِی وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِی وَ هُوَ حَیٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ (ده مرتبه) ▪️أسْتَغْفِرُ اللهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ (ده مرتبه) اذکار زیر هرکدام ده مرتبه: ▪️يا اللّهُ ▪️يا رَحْمَنُ ▪️يا رَحِيمُ ▪️يا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ ▪️يا حَيُّ يَا قَيُّومُ ▪️يا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ ▪️يا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ ▪️آمِينَ : ▪️اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ يَا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ يَا مَنْ هُوَ الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى يَا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و حاجت خود را بخواهد كه به خواست خدا، برآورده خواهد شد. ☘۶- خواندن صلواتى كه از امام صادق علیه السّلام روايت شده است: ▪️اللَّهُمَّ يَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى وَ يَا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِی الْأَوَّلِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِي الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِي الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَ .... (به مفاتیح‌الجنان مراجعه فرمایید) ☘۷- خواندن دعای امِّ داود ☘۸- خواندن تسبیحی که در مفاتیح الجنان آمده است: ▪️سبْحَانَ اللهِ قَبْلَ كُلِّ أَحَدٍ وَ سُبْحَانَ اللهِ بَعْدَ كُلِّ أَحَدٍ وَ سُبْحَانَ اللهِ مَعَ كُلِّ أَحَدٍ وَ ... (به مفاتیح‌الجنان مراجعه فرمایید) ☘۹- خواندن دعای: ▪️اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَيَّاَ.... (به مفاتیح‌الجنان مراجعه فرمایید) ☘۱۰- خواندن دعای امام حسین علیه السّلام در روز عرفه ☘۱۱- خواندن دعای امام سجّاد علیه السّلام در روز عرفه ☘۱۲- خواندن زیارت سوّم جامعه ☘۱۳- در آخر روز عرفه بخواند: ▪️يا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبی لا تَضُرُّكَ، وَاِنَّ مَغْفِرَتَكَ لي لا تَنْقُصُكَ، فَاَعْطِنی ما لا يَنْقُصُكَ، وَاغْفِرْلی ما لايَضُرُّكَ ▪️پروردگارا، همانا گناهان من زيانى به تو نزند و محققاً آمرزش تو بر من نقصانى به تو نرساند، پس عطا كن به من آنچه را نقصانت نرساند و بيامرز برايم آنچه را زيانت نزند. : ▪️اللَّـهُمَّ لا تَحْرِمْنی خَيْرَ ما عِنْدَكَ لِشَرِّ ما عِنْدی، فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنی بِتَعَبی وَنَصَبی، فَلاتَحْرِمْنی اَجْرَ الْمُصابِ عَلی مُصيبَتِهِ. ▪️خدايا محرومم مكن از آن خيرى كه نزد توست، بخاطر آن شرّى كه پيش من است، پس اگر تو به رنج و خستگی‌ام رحم نمی‌كنى، پس محرومم مدار از پاداش مصيبت ديده‌اى بر مصيبتش. ☘۱۴- خواندن دعای عشرات نزدیک غروب آفتاب ▪️در صدر همۀ دعاها، دعای فرج مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه که اگر اجابت شود، سایر دعاها هم داخل آن دعا اجابت می‌شود، ان‌شاءالله. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
هدایت شده از وقف امام زمان
💢یه خبر خوب 💢 ان شاالله از امروز میخواهیم یه داستان جدید و واقعی از یک اتفاق بزرگ در دل داعش براتون روایت کنیم هر روز این داستان رو دنبال کنید داستان : تنها میان داعش
هدایت شده از وقف امام زمان
📚 📖 1️⃣ این داستان برگرفته از حوادث حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمِرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بینظیر سپهبد شهید قاسم سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شد. پیشکش به روح مطهر همه شهدای مدافع حرم، شهدای شهر آمرلی و شهید عزیزمان حاج قاسم سلیمانی آمرلی در زبان ترکمن یعنی امیری علی؛ امیر من علی (ع) است. وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه ای بود که هر چشمی را نوازش میداد. خورشید پس از یک روز آتشبازی در این روزهای گرم آخر بهار، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه میکشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را میدیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخلها رد میشد، عطر عشق او را در هوا رها میکرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم میکرد! دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت میگذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگیام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا در آمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر میدانستم اوست که خانه قلبم را دق الباب میکند و بی آنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :»بله؟« با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ میچرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم میکردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :»الو...« هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطه ای خیره ماند، خودم را جمع کردم و اینبار با صدایی محکم پرسیدم :»بله؟ تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار میکند :»الو... الو...« از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :»منو می شناسی؟؟؟« ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردد پاسخ دادم :»نه!« و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :»مگه تو نرجس نیستی؟؟؟« از اینکه اسمم را میدانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :»بله، من نرجسم، اما شما رو نمیشناسم!« که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خندهای نمکین نجوا کرد :»ولی من که تو رو خیلی خوب میشناسم عزیزم!« و دوباره همان خنده های شیرینش گوشم را پُر کرد. دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدنمان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من بهشدت مهارت داشت. چشمانم را نمیدید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :»از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!« با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :»اما بعد گول خوردی!« و فرصت نداد از رکب عاشقانه ای که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :»من همیشه تو رو گول میزنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!« و همین حال و هوای عاشقیمان در گرمای عراق، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه میآید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دستبردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا در آمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمیتابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. دیگر فریب شیطنتش را نمیخوردم که با خنده ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :»من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می برمت! _ عَدنان» برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حال من شوهر داشتم و نمیدانستم عدنان از جانم چه میخواهد؟ در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد. حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را میدیدم. وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از خجالت پشت پلکهایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار توت را حساب میکرد. عمو همیشه از روستاهای اطراف آمِرلی مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد میکردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم. 👇
مدافعان ظهور
📚 #تنها_میان_داعش 📖 #قسمت_اول 1️⃣ این داستان برگرفته از حوادث حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در
مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به شدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره تر به نظر میرسید. چشمان گود رفته اش مثل دو تیله کوچک سیاه برق میزد و احساس میکردم با همین نگاه شرش برایم چشمک میزند. از شرمی که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقبتر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم میداد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم. از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم تشیع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زن عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند : »چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟« رنگ صورتم را نمیدیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب میفهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم میکرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :»این کیه امروز اومده؟« زن عمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره های قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد : »پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.« و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :»نهار رو خودم براشون میبرم عزیزم!« خجالت میکشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب میدانستم زیبایی این دختر ترکمن شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است. تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباسها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباسها را در بغلم گرفتم و به سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابم ظاهر شد. لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمیتوانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمیپوشاند که من اصلا انتظار دیدن نامحرمی را در این صبح زود در حیاطمان نداشتم. دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم میزد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه ای از دست نمیداد. با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ حیا و حجابم بودم که با یک دست تلاش میکردم خودم را پشت لباسهای در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف میکشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند. آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بی پروا براندازم میکرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد اجنبی شده بودم، نه میتوانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. دیگر چاره ای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدم هایی که از هم پیشی میگرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمیشد دنبالم بیاید! دسته لباسها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباسها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست بردار نبود که صدای چندش آورش را شنیدم : »من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟« دلم میخواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمیتوانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباسهای روی طناب خالی میکردم و او همچنان زبان میریخت : »امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو میدیدم!« شدت تپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس میکردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون میریخت، حالم را به هم زد : »دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!« نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب »یاعلی« میگفتم تا نجاتم دهد. ادامه دارد... ✍ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
دستور حضرت آقاست که کتابخانی رو هر طور شده باید شروع کنیم هر روز چند صفحه از این داستان رو میگذاریم تا مطالعه بفرمایید @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
إلهی، در فکر فهمیدن حروف مقطّعۀ کتابت بدین جا رسیدم که تمام کلماتت حروف مقطّعه اند. خنک آن که اهل قرآن است! فراز ۳۸۷ @modafeanzuhur
هدایت شده از وقف امام زمان
4_5958655472612409549.mp3
14.43M
✨▫️▫️✨✨▫️▫️✨ 🔵 فهم، علم است، فهم عین نفس ناطقه است. 🔵 مطلقا هیچ فهم و علمی از آن چه که به عنوان علت برای تحصیل می نگریم حاصل نمی شود. 🔵 انسان از بدو تولد میلیاردها ادراک دارد و اصلا انسان به اندازه ای مدرک هست که گفته اند به نفس بگویید ادراک. 🔵 حتی در حال خواب، بیهوشی و غشوه هم ادراک نفس تعطیل نمی شود. 🔵 تمام فهم و ادراک را ماورای طبیعت دم به دم به ما می دهند حتی ادراکات حسیه. 🔵 درس و تحصیل و حوزه و دانشگاه و ... همه معدند و همه عرض. #علامه_حسن_زاده_آملی @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
هدایت شده از وقف امام زمان
در بعد از ظهر جمعه هشتم ذوالحجه 1387 ه ق كه روز ترويه بود، در حالتى بودم كه ديدم صداى اذان به گوشم مى ‏آيد و تنم مى ‏لرزد، و مؤذّن در پهلوى راست من ايستاده است، و لكن من بكلّى چشم به سوى او نگشودم و جمال مباركش را به نحو كامل زيارت نكردم، فقط شبح حضرتش گاه‏گاهى جلوه مى ‏كرد و پنهان مى ‏شد؛ از يكى ديگر كه شخص او را ديدم ولى او را نشناختم پرسيدم اين مؤذّن كيست كه بدين شيوايى و دلربايى اذان مى ‏گويد؟ گفت اين جناب پيغمبر خاتم محمد بن عبد اللّه صلّى اللّه عليه و آله است، از شنيدن اين بشارت چنان گريه بر من مستولى شد كه از آن حال بازآمدم. در قصيده تائيّه عائره «ينبوع الحياة» (ديوان، ط 2، ص 458) در اشاره بدين واقعه گفته ‏ام: تنوّرت من نور الجمال المحمّدي بتطهير ذاتى من صبوح بشربة سمعت بآذاني فصول أذانه فيا لذة قد أقبلت صوب مهجتي‏ بكيت بكاء عاليا حينما قضى حبيب إله العالمين لصحبتي‏ و يا حسن صوت لست أقدر وصفه على صوت داود بأحسن لهجة و كم نلت من أمثال هذا التمثل تمثّل عذب يا لها من عذوبة 📚 رساله @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
هدایت شده از وقف امام زمان
❁﷽❁ : 🔅بنام یکتای همه، خدا🔅 در ، هنگامۍ کہ قربانۍ مۍکنۍ، گلوۍ هوۍٰ و هوس ها و طمع را ببُر. (یعنۍ نفس خود را در پیشگاه حضرت حق قربانۍ کن و هواۍ نفس را از وجودت بیرون کن و بنده ۍ وحۍ خدایۍ شو.) هوۍٰ و هوس همان است کہ هر لحظہ ما را بہ جایۍ مۍبرد؛ لحظہ اۍ در پۍ مال، لحظہ اۍ دیگر بہ دنبال زن و فرزند و غیره. سرِ این پرنده ۍ هوۍٰ و هوس را کہ جز پراکندگۍ و تیرگۍ نیست، ببُر تا بہ برسۍ. @modafeanzuhur چیست؟ همان است کہ براۍ قربانۍ کردن در پیشگاه دوست، بهترین را انتخاب نمۍکنۍ.... در و و و دیگر عبادات، نیز بکوش تا ترین و جامع ترین ِ فرد را انجام دهۍ؛ آن هم فقط براۍ خدا. غیر از این اگر چہ در ظاهر مُجزۍٰ است، ولۍ مقبول درگاه نیست و انسان را کامل نمۍکند. ================== 📕 رساله ی حج، حضرت استاد سمندری @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
هدایت شده از وقف امام زمان
روز عرفه؛ روز عارفان حق است، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می‌آیند و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می‌شوند. @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از وقف امام زمان
456.7K
تفسیر فرازی از دعای شریف در بیان حضرت علامه حسن زاده آملی ره @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 التماس دعا 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از وقف امام زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید نظر بزرگان در مورد آقای جلیلی چیه البته آخر فیلم علیزاده هم هست که جزو کوچیکان هم نیست 😂