eitaa logo
مدافعان ظهور
390 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
74 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ ⭕️ 9⃣2⃣ ✍🏻این مطلب در روایات فراوانی به عنوان یکی از علل و اسباب غیبت و اختفای آن حضرت بیان شده است که وی در هنگام ظهور و قیام برای برپایی عدالت و قسط جهانی، از هیچ کس عهد و پیمانی بر گردن ندارد چنانکه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: 🌼«یقوم القائم ولیس لأحد فی عنقه عهد و لا عقد ولابیعه»(اصول کافی، ج 1، ص 342.) «قائم علیه السلام در حالی قیام می کند که برای هیچ کس در گردن وی عهد و پیمان و بیعتی نیست». ➕شاید بتوان گفت که منظور از چنین روایاتی - که تعداد آن نیز فراوان است - این است که در هنگام ظهور مهدی (علیه السلام) فرصت از کافران و ستمگران گرفته شده و روزگار آن ها سپری گردیده است و هنگام آن رسیده که آخرین حجت و ذخیره الهی در زمین با استفاده از امکانات و شرایط لازم و نیز با استفاده از امدادهای غیبی خداوند، در راستای تحقّق بخشیدن به اهداف انبیای الهی (علیهم السلام) قیام کند و وعده حتمی خدا را در غلبه دینِ حق بر ادیان باطل محقّق سازد و زمین را برای حکومت صالحان آماده سازد و بدین وسیله آیه کریمه زیر تحقّق یابد: ✨«وَلَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ؛ انبیا، آیه 105» «در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان شایسته ام وارث حکومت زمین خواهند شد». 👌🏻بنابر این، اگر در روایات یکی از علل و اسباب غیبت، عدم عهد و پیمان و بیعت دیگران بر گردن آن حضرت بیان شده، به جهت این است که آن حضرت در هنگام ظهور، هیچ حکومت و قانونی را جز حکومت خدا و قوانین قرآن کریم به رسمیّت نمی شناسد، 🌸 بلکه حکومت خدا را بر اساس موازین و دستورات قرآن کریم جایگزین تمام حکومت های طاغوتی می گرداند و جهان بشریت را تحت یک حکومت الهی کامل جمع می کند و به سوی تکامل و سعادت دنیا و آخرت هدایت می فرماید. .... ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⭕️ 0⃣3⃣ ▫️۴ - امتحان مردم ✍🏻یکی دیگر از مصالح و حِکَمتهای غیبت امام عصر(علیه السلام) آزمایش و امتحان شیعیان است. زیرا بر اساس آنچه از آیات قرآن و روایات اسلامی استفاده می شود، امتحان و آزمایش بندگان یکی از سنّت های الهی است که همواره بوده و هست. قرآن کریم می فرماید: ✨«اَلّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیوهَ لِیَبْلُوَکُمْ أیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛ مُلک، آیه 2.» «خداوند کسی است که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را آزمایش و امتحان کند که کدام یک ا شما بهتر عمل می کنید». 🔅امتحان، وسیله ای است برای ظهور کمالات و استعدادهای درونی انسان که شخصیت افراد و درجه ایمان و صبر و استقامت آن ها را در مقام اطاعت از اوامر خداوند و رسول او روشن می کند. .... ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ 🔻 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⭕️ 1⃣3⃣ ◽️آزمایش دوران غیبت، سخت ترین آزمایش ها ✍🏻چنانکه از روایات و اخبار استفاده می گردد، امتحان و آزمایش به وسیله غیبت امام (علیه السلام) به چند جهت از شدیدترین امتحان ها است: ▫️جهت اول:این که، از روایاتی استفاده می شود که مؤمنین و افرادی که در زمان غیبت آن حضرت به سر می برند از حیث درجه و مقام بر کسانی که در زمان حضور پیامبر و سایر (ائمه علیهم) السلام بودند برتری دارند. لازمه این برتری و موقعیّت، شدّت و سختی امتحان آنها است که به واسطه طولانی شدن غیبت امام و حجت خدا، متوجه آنان می شود؛ لکن آنان ذرّه ای شکّ و تردید به خودشان راه نمی دهند و با اخلاص کامل بر اعتقاد به امامت آن حضرت ثابت و استوار می مانند. .... ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⭕️ 2⃣3⃣ ➕دشواری حفظ ایمان در دوران غیبت جهت دوم: این که، پیشامدهای ناگوار و دگرگونی هایی که در دوران طولانی غیبت رخ می دهد، مردم را نیز متحوّل و دگرگون می سازد به طوری که حفظ ایمان و استقامت در راه آن، بسیار سخت و دشوار است که حتّی امامان پیشین نیز، جامعه شیعه را در جریان آن قرار داده اند و آن ها را از سختی ها و مشکلاتی که در راستای حفظ ایمان در زمان غیبت متوجّه آنان می شود، خبر داده اند. ✍🏼حضرت صادق علیه السلام فرمود: «کسی که بخواهد در زمان غیبت صاحب الأمرعلیه السلام به دین خود چنگ بزند و به لوازم دینداری ملتزم باشد، مانند کسی است که بخواهد با کشیدن دست، خارهای درخت قتاد را بکَند. سپس حضرت فرمودند: کدام یک از شما می تواند خارهای درخت قتاد را با دست بگیرد؟ 🌸بعد فرمودند: به درستی که برای صاحب این امر، غیبتی است که باید بنده خدا، تقوا و پرهیز کاری را پیشه خود سازد و به دینش چنگ زند». .... ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداقوت همراهان گرامی السلام علی قلب زینب صبور بر زینب کبری علیه السلام چه گذشت گوشه هایی از زندگی نامه حضرت زینب علیه السلام و کرامات و همچنین خطبه های آن حضرت در کوفه و شام ( قسمت هشتم)
✳️ ماجرای شفای فوزیه زیدان حاج شیخ محمد تقی صادق تحقیقاتی در مورد این داستان کرده و برای مرحوم آیت الله بروجردی نوشته و فرستاده که ترجمه آن این است که معظم له بعد از سلام و درود به مخاطب خود و به تمام مومنین از شیعه آل محمد چنین می نویسد: و به سوی تو کرامتی را که هیج گونه شک و شبهه ای در او نباشد و آن کرامت از علیا مکرمه حضرت زینب کبری علیه السلام بانوی بانوان عالم و برگزیده امت است تقدیم می دارم و آن قضیه این است👇 1
✳️ زنی به نام فوزیه زیدان از خاندانی صالح و متقی در یکی از روستاهای جبل عامل به نام جویه مبتلا به درد پای بی درمانی شد تا جایی که به عنوان عمل جراحی متوسل به بیمارستان های متعددی گردید ولی نتیجه این شد که سستی در ران ها و ساق پای وی پدید آمد و هیچ قادر به حرکت نبود مگر اینکه نشسته و به کمک دو دست راه می رفت و روی همین اصل بیست وپنج سال تمام خانه نشین شد 2
✳️ 👆 و به همان حال صبر می کرد و مدام با این حال بود تا اینکه عاشورای اباعبدالله الحسین علیه السلام فرا رسید ولی او دیگر از بیماری به ستوه آمده بود و عنان صبر را از دست داده ناچار برادران و خواهران خود را که از خوبان مومنین به شمار می روند خواست و از آنان تقاضا کرد که او را به حرم حضرت زینب علیه السلام در شام برده تا در اثر توسل به دختر کبرای علی علیه السلام شفا یافته و از گرفتاری به در آید برادران پیشنهاد وی را نپذیرفتند و گفتند : شرعا درست نیست که تو را با این حال به شام ببریم و اگر بناست حضرت تو را شفا دهد همین جا که در خانه ات قرار داری برای او امکان دارد. 3
✳️ فوزیه هر چه اصرار کرد آنان در نپذیرفتن بیشتر اصرار می کردند ناچار وی خود را به خدا سپرده و صبر بیشتری را پیشه نمود تا اینکه در یکی از روزهای عاشورا در همسایگی او مجلس عزایی برای سید الشهداء علیه السلام برپا بود فوزیه به حال نشسته و به کمک دو دست به خانه همسایه رفت بیانات وعاظ را شنید و دعا کرد و توسل نمود و گریه زیادی کرد تا اینکه بعد از عزاداری به همان حال به خانه بر می گشت شب با حال گریه و توسل بعد از نماز خوابید و نزدیک صبح از خواب بیدار می شود که نماز صبح بخواند می بیند که هنوز فجر طالع نشده او به انتظار طلوع فجر می نشیند در این اثناء متوجه دستی می شود که بالای مچ وی را گرفته و یه کسی به او می گوید: ای فوزیه برخیز! 4
✳️ او با شنیدن این سخن و به کمک آن دست فوری برمی خیزد و به دو قدمی خود می ایستد و از پایبندی که از او برداشته شده بی اندازه مسرور و خوشحال می شود آن وقت نگاهی به راست و چپ می کند کسی را نمی بیند سپس رو می کند به مادرش که در همان اتاق خوابیده بود و بنا می کند به 《 الله اکبر》و 《لا اله الا الله》 گفتن وقتی که مادرش او را به آن حال می بیند مبهوت می شود سپس از نزد مادرش بیرون دویده به خارج از خانه رفته و صدای خود را به 《 الله اکبر》 و 《 لا اله الا الله》 گفتن بلند می کند بعد برادارنش می آیند و صدا به صلوات بلند می کنند و همینطور همسایه ها خبر دار می شوند این خبر کم کم به تمام شهر می رسد و سایر شهر ها و روستاهای مجاور نیز خبردار می شوند و مردم از اطراف و اکناف برای دیدن واقعه می آیند و تبرک می جویند. والسلام پایان قسمت هشتم 5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداقوت همراهان گرامی السلام علی قلب زینب صبور بر زینب کبری علیه السلام چه گذشت گوشه هایی از زندگی نامه حضرت زینب علیه السلام و کرامات و همچنین خطبه های آن حضرت در کوفه و شام( قسمت نهم و آخرین قسمت )
✳️ شفای پای آسیب دیده با توسل به حضرت زینب علیه السلام سید جلیل جناب آقای《 سید حسن برقعی واعظ》 ساکن قم چنین مرقوم داشته اند: آقای قاسم عبد الحسینی پلیس موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه علیه السلام برای اینجانب حکایت می کرد: (البته ظاهرا حکایت مربوط به سال 1348 بوده) در زمانی که متفقین محمولات خود را از راه جنوب به شوروی می بردند و در ایران بودند من در راه آهن خدمت می کردم در اثر تصادف با کامیون سنگ کشی یک پای من زیر چرخ کامیون رفت و مرا به بیمارستان فاطمی شهر قم بردند و زیر نظر دکتر مدرسی و دکتر سیفی معالجه می نمودم 👇 1
✳️ پایم ورم کرده بود و به انداره یک متکا بزرگ شده بود و مدت پنجاه شبانه روز از شدت درد خواب نداشتم و دائم از شدت درد ناله و فریاد می کردم امکان نداشت کسی دست به پایم بگذارد زیرا آن چنان درد می گرفت که بی اختیار می شدم و تمام اتاق و سالن را صدای فریادم می گرفت و در خلال این مدت به حضرت زهرا علیه السلام ، حضرت زینب علیه السلام و حضرت معصومه علیه السلام متوسل بودم و مادرم بسیاری از اوقات به حرم حضرت معصومه علیه السلام می رفت. 2
✳️ یک بچه که حدود 13 الی 14 سال داشت و پدرش کارگری بود در تهران در اثر اصابت گلوله ای مثل من روی تختخواب پهلوی من در طرف راست بستری بود. فاصله او با من در حدود یک متر بود و در اثر جراحات و فرورفتن گلوله،زخم تبدیل به خوره و جذام شده بود دکترها از او مایوس بودند و چند روز در حال احتضار بود و گاهی صدای خیلی ضعیفی از او شنیده می شد و هر وقت پرستارها می آمدند ،می پرسیدند : تمام نکرده است و هر لحظه انتظار مرگ او را داشتند . 3
✳️ شب پنجاهم بود ،من مقداری مواد سمی برای خودکشی تهیه کردم و زیر متکای خود گذاشتم و تصمیم گرفتم که اگر امشب بهبود نیافتم خودکشی کنم چون طاقتم تمام شده بود مادرم برای دیدن من آمد ،به او گفتم : اگر امشب شفای من را از حضرت معصومه علیه السلام گرفتی فبها و الا صبح جنازه مرا روی تختخواب خواهی دید. و این جمله را جدی گفتم ،تصمیم من قطعی بود مادرم غروب به طرف حرم مطهر رفت همان شب مختصری چشمانم را خواب گرفت 👇 4
✳️ در عالم رویا دیدم سه زن مجلله از درب باغ ( نه درب سالن) وارد اتاق من شدند یکی از زن ها پیدا بود که شخصیت او ممتازتر است فهمیدم که اولی حضرت زهرا علیه السلام و دومی حضرت زینب علیه السلام و سومی حضرت معصومه علیه السلام هستند مستقیم به طرف تخت همان بچه آمدند و هر سه پهلوی هم جلوی تخت ایستادند . 5
✳️ حضرت زهرا علیه السلام به آن بچه فرمودند : بلند شو! بچه گفت : نمی توانم فرمودند : بلند شو! گفت: نمی توانم فرمودند : تو خوب شدی در عالم خواب دیدم بچه بلند شد و نشست. من انتظار داشتم به من هم توجهی بفرمایند ولی برخلاف انتظار حتی به سوی تخت من توجهی نفرمودند در این موقع از خواب پریدم و با خود فکر کردم که آن بانوان مجلله به من عنایتی نداشتند دست کردم زیر متکا تا سمی را که تهیه کرده بودم بردارم و بخورم👇 6
✳️ با خود فکر کردم چون در اتاق ما قدم نهاده اند ،از برکت قدوم آنها من هم شفا یافته باشم دستم را روی پایم نهادم،دیدم درد نمی کند آهسته پایم را حرکت دادم، دیدم حرکت می کند فهمیدم من هم مورد توجه قرار گرفته ام صبح شد پرستارها آمدند و گفتند بچه در چه حال است؟ گفتم بچه خوب شد. گفتند چه می گویی؟ گفتم حتما خوب شده! بچه خواب بود. گفتم بیدارش نکنید. تا اینکه بیدار شد ،دکترها آمدند هیچ اثری از زخم در پایش نبود گویا ابدا زخمی نداشته اما هنوز از جریان کار من خبر نداشتند. 7
✳️ پرستار آمد باند و پنبه را طبق معمول از روی پای من بردارد و تجدید پانسمان کند ،چون ورم پایم تمام شده بود فاصله ای بین پنبه ها و پایم بود گویا اصلا زخمی و جراحتی نداشته مادرم از حرم آمد چشمانش از زیادی گریه ورم کرده بود پرسید حالت چطور است؟ نخواستم به او بگویم شفا یافتم ؛ زیرا از شدت شادی ممکن بود سکته کند گفتم بهتر هستم ،برو عصایی بیاور برویم منزل با عصا ( البته مصنوعی بود ) به طرف منزل رفتم و بعدا جریان را نقل کردم. والسلام امید که مطالب مورد عنایت شما بزرگواران قرار گرفته باشد و از شفاعت جبل صبر حضرت زینب کبری علیه السلام در روز حساب بی نصیب نمانید . 8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🍃مردی شبیه آسمان از ایل خورشید... 🍃با کوله بار نور و عرفان خواهد آمد... 🍃پای تمام چشمه ها نرگس بکارید... 🍃نور دل چشم انتظاران خواهد آمد... 🍃 یاس سپید من به صبح عشق سوگند... 🍃روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد... 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷معرفت مهدوی🔷 ◀️ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻬﺬﯾﺐ ﻭ ﺩﺭﺱ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ. ❓❓ﺍﻣﺎ ﻣﮕﺮ ﻣﻘﺼﺪ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﺳﺖ؟ﻣﻘﺼﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻈﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﯿﻢ.ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻬﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺟﺎ ﻧﯿﻔﺘﺪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﺎﺗﯽ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﯿﻢ. ◀️ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺗﻬﺬﯾﺐ ﻭ ﺗﺰﮐﯿﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻼ‌ﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﻧﺪﯾﺪﻧﺪ،ﯾﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻨﮑﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﺷﺪﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺟﻬﺖ ﺩﺭﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ،ﺍﮔﺮ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺎﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺰﮐﯿﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﻨﺪ،ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﯼ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺳﺮ ﻧﯿﺴﺖ،ﺑﻠﮑﻪ ﺭﻭﯾﺖ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺍﺳﺖ،ﻧﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ،ﻣﺴﯿﺮ ﺻﺤﯿﺢ ﺭﺍ ﻃﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. زمان 💦💦💦💦💦 ‌‌‌‌
‌🔺۹. پیامبر اسلام از سوی خداوند یک بار مأموریت می‌یابد تا به مردم بگوید: «مزد من تنها انتخاب راه خداست» و بار دیگر مأمور می‌شود تا بگوید: «مزد من فقط مودّت قربی است». در واقع باید این دو درخواست با هم یکی باشد؛ یعنی راه خدا همان مودّت قربی باشد. از سویی مودّت با دو چیز ملازم است: یکی، شناخت و معرفت؛ زیرا تا انسان کسی را نشناسد نمی تواند به او عشق بورزد. دوم، اطاعت؛ زیرا مودّت بدون اطاعت نوعی تظاهر، ریاکاری، دروغ و تملّق است. پس کسانی که دستورات خود را از راهی غیر از اهل بیت پیامبر علیهم السلام می‌گیرند، راه خدا را در پیش نگرفته اند. این از دیدگاه قرآن. 🔺۱۰. امّا از نظر عقل، پاداش باید هم سنگ و هم وزن عمل باشد. رسالت به جز امامت که ادامه آن است، هیچ هم وزنی ندارد، مزد رسالت ادامه هدایت است، مزد یک معصوم، سپردن کار به معصوم دیگر است. مزد عادل آن است که زحمات او را به عادل دیگر بسپاریم. عقل می‌گوید: تا لطف هست تشکّر نیز باید باشد و اگر امروز لطف پیامبر شامل حال ما شده و ما به اسلام هدایت شده ایم، باید مزد رسالتش را بپردازیم و اگر مزد رسالت، مودّت قربی است، امروز هم باید قُربایی وجود داشته باشد تا به او مودّت و اطاعت داشته باشیم. آری، امروز هم باید به حضرت مهدی علیه السلام مودّت داشته و مطیع او باشیم. مگر می‌شود بگوییم مسلمانان صدر اسلام مأمور بودند مزد رسالت را بپردازند و به قربی مودّت داشته باشند؛ ولی مسلمانان امروز یا این وظیفه را ندارند و یا قربایی وجود ندارد تا به آن‌ها مودّت بورزند و مزد رسالت را بپردازند. البتّه مودّت حضرت مهدی علیه السلام در زمان غیبت، عمل به پیام‌های او و رفتن در راه کسانی است که ما را به آنان سپرده است؛ یعنی فقیهان عادل و بی هوا و هوس. 🔺۱۱. عقل انسان از اینکه مودّت قربی پاداش پیامبری قرار گرفته که صدها میلیون نفر را به هدایت، سعادت و فضل بزرگ الهی رسانده، درمی یابد که قربی و کسانی که مورد مودّت هستند برترین افراد بشر و معصومند؛ زیرا هرگز مودّت گنهکار پاداش پیامبر معصوم نخواهد بود. نمی توان باور کرد که مودّت افرادی گنهکار بر مسلمانان جهان در طول تاریخ واجب باشد و هیچ فرقه ای از مسلمانان (غیر از شیعه) رهبران خود را معصوم نمی داند و هیچ فرد یا گروهی تا کنون نه برای امامان معصوم گناهی نقل کرده و نه برای آن بزرگواران استادی نام برده است. 🔺۱۲. براساس عقل، گذاشتن دست بشر در دست غیر معصوم نه تنها ظلم به انسانیّت است، بلکه ظلم به تمام هستی است؛ زیرا هستی برای انسان آفریده شده (تمام آیات «خَلَقَ لَکُمْ»، «سَخَّرَ لَکُمُ» و «مَتاعاً لَکُمْ» نشانه آن است که هستی برای انسان است) و انسان برای تکامل واقعی و معنوی و خدایی شدن به وجود آمده است، آیا سپردن این انسان با آن اهداف والا به رهبران غیر معصوم، ظلم به او و ظلم به هستی نیست؟ 🔺۱۳. اگر در روایات، رهبر معصوم و ولایت او زیربنا و اساس دین شناخته شده است: «بنی الاسلام علی خمس... الولایة» و اگر حضرت علی علیه السلام تقسیم کننده مردم میان بهشت و دوزخ معرّفی شده است: «قسیم الجنة و النار»و اگر نماز بی ولایت پذیرفته نمی شود،مودّت اهل بیت حسنه است و زیارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به دلیل همان جوهر کیمیایی مودّت است. 🔺۱۴. زمخشری و فخررازی که از بزرگان اهل سنّت هستند، در تفاسیر خود آورده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: من مات علی حب آل محمد مات شهیدا؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، شهید است، من مات علی حب آل محمد مات تائبا؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، توبه کننده است، من مات علی حب آل محمد مات مستکمل الایمان؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، با ایمان کامل از دنیا رفته است، من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة؛ هر که با دوستی آل محمّد از دنیا برود، طبق سنّت و سیره پیامبر از دنیا رفته است 🔺۱۵. امامان معصوم سبیل الله هستند؛ در این رابطه احادیث زیادی آمده است، برای نمونه امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَ لَکِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِیلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَایَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَیْنَا غَیْرَنَا فَإِنَّهُمْ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُون؛ خدای تبارک و تعالی اگر می‌خواست خودش را بی واسطه به بندگانش می‌شناسانید؛ ولی ما را درب، جاده، راه و طریق معرفت خود قرار داد، کسانی که از ولایت ما روگردانیده و دیگران را بر ما ترجیح دهند، از صراط مستقیم منحرفند. 🔺۱۶. در زیارات نیز به این موضوع تصریح شده است؛ چنانچه در زیارت جامعه کبیره آمده است: «بِکُمْ یُسْلَکُ إِلَی الرِّضْوَانِ وَ عَلَی مَنْ جَحَدَ وَلَایَتَکُمْ غَضَبُ الرَّحْمَن».