eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
{🔗🖤} بـــانۅ... نڪند يادت بـرود پيـــام عــــاشورا را....🕊🔖 نانجـيٻ ها براۍڪشيدن حــجاب زيـــنبۜ ميجـــنگيدند.....🔥 امّا ٺُ مدافع حجاب باش مثݪ حضرٺ زینبۜ🖤 ‍‎ شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
دلـم...💔 عاقبٺ به خیری می‌خواهد؛ زیر سایه‌ی پَرچم! میـانِ روضـه... با ذکر نامٺ؛ حسیــن‌جــان!♥️ 🌙 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
ای آخرین سلاله‌ی زهرا تبارها ای وارث شکسته دلِ ذوالفقارها بی تو چهار فصلِ دلِ من، خزانی است چشم انتظارِ آمدنِ تو بهارها آقا فدای شال عزای محرمت چشم تو خون شده ز غمِ روزگارها 🔷اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
پنج شنبہ: ناهار : جواد الائـمہ؛امام محمد تقی (درود خدا بر او باد) شـام : هادی دلـها ؛امام علی النقی(درود خـدا بر او باد) شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
#شهیدانه💫 #نماز🧡 همیشه بعد از نماز صبح با حال و هوای خاصی دو رکعت نماز می خواند نماز مستحبی زیاد می
آیت الله بهجت:  ... احساس لذت در نماز یك سری مقدمات خارج از نماز دارد و یك‎سری مقدمات در خود نماز. آنچه كه قبل از نماز و در خارج نماز بایستی مورد ملاحضه شود و عمل شود، این است كه انسان گناه نكند، ‌قلب را سیاه نكند، دل را تیره نكند، معصیت روح را مكدر می‎كند، نورانیت دل را می‎برد. 💫🌝 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
(ع) 🖤سلام برآقایی ڪہ 🥀آب می دیــد به فکر فرو میرفت 🥀نوزاد می دیـد اشڪ می ریخت 🥀طفلان و کودکان را می دید ناله می کرد. •پلک بر‌ هم میزدے کرب ‌و بلا میشد مرور مَـقتلے کاملتر از چشمت در این عالم نبود• 🥀شهادت جانسوز امام 🖤سجاد(ع) تسلیت باد. شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
«❅❁خاطره از حمید اقا❅❁» هر وقت مراسمات قدر یا مراسمات عزاداری میخواستیم بریم حمید آقا مداحی یا روضه گوش میدادن و میگفتن بدون اینکه آماده بشی که نباید وارد این مراسمات شد باید قلبت و روحت آماده و پذیرا باشه شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
ࢪفیــــق!! قـدرت ڪلمـــات را بـالا ببــر نـہ صدایـت را ... مےدانــے ... ایــن بــــٰاران اسـت ڪہ باعـث رشــد گـل ها مـے شود :)) نــــہ رعـــد و بــرق ... شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ زینب سادات غر زد: اصلا چیز جالبی نیست مادر آدم روانشناس خوبی باشه. آیه لبخند زد: روانشناسی نمیخواد. هر مادری حرف نگاه بچه هاشو میفهمه. حالا بگو چی باعث شده خودتو عقب بکشی؟ زینب سادات نگاهش را از آیه دور کرد: دارم سعی میکنم خودم رو درست کنم. آیه توضیح بیشتر خواست: کدوم رفتارت رو؟ زینب سادات: همه رفتارام. من اشتباه رفتار میکنم. میدونی مامان، باید مثل شما آروم و با وقار و متین باشم. اینجوری کسی ازم ایراد نمیگیره! باید بیشتر از پسرا فاصله بگیرم. ِ نازنینش را به سمت خودآیه که متوجه تمام داستان شده بود، صورت ناز چرخاند: فکر میکنی برای اینا محمدصادق بهت ایراد میگرفت؟ زینب سادات شرمنده سر به زیر انداخت و سرش را به تایید دوبار تکان داد. آیه ادامه داد: از چیزی که هستی خجالت نکش. زن عموت رو ببین، چقدر با نشاط و سخنوره! عمو محمد عاشقشه! خاله رها رو ببین، مظلوم و محکم، آروم و با وقار! عمو صدرا عاشقشه!من رو ببین، منطقی و مقاوم! بابات عاشقمه! اگه یک آدم اشتباه سر راهت قرار گرفت، معنیش این نیست که تو اشتباهی! معنیش این نیست که یک نوع رفتار درست و همه پسنده! آدمها با شخصیت های مختلف، رفتار های مختلف و سلیقه های مختلف هستن. یک روز کسی رو پیدا میکنی که تو رو با این رفتارت دوست داره و عاشقت میشه. کسی که نمیخواد تو رو عوض کنه. کسی که میخواد کنار این شخص و شخصیت قرار بگیره! کسی که به داشتنت افتخار میکنه. درباره نوع رفتارت با پسرا، من که ایرادی ندیدم. همیشه متین و موقر. دو تا شوخی با برادرات هم ایرادی نداره! چرا به خودت سخت میگیری. ⏪ ... 📝 @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ زینب سادات گفت: بابا مهدی هم شما رو همینجوری دوست داشت؟همینجوری که بابا ارمیا دوستتون داره؟ آیه نگاهش دور شد: من اون روزا فرق داشتم. بعد از بابات، خیلی عوض شدم. گاهی فکر میکنم، دو نوع زندگی دارم. یکی آیه سید مهدی و یکی آیه ارمیا. به دخترش نگاه کرد و لبانش را به سختی برای لبخندی کش داد: خیلی شبیه تو بودم! صبر کن تا کسی رو پیدا کنی که عاشق اینی که هستی باشه، نه کسی که میخواد ازت بسازه! بیرون از اتاق مردی به دیوار تکیه داده بود و گوش میداد. حرف هایی که مغز داشت. از سر گفتن بیهوده نبود. چراغ بود. کاش کسی از این چراغها دستش بدهد. صدای صدرا را شنید: احسان! رفتی وضو گرفتی؟ دیر شده ها؟ احسان سریع وارد سرویس بهداشتی شد و تلفن همراهش را در آورد، شیوه وضو را جست و جو کرد و پس از آن که وضو گرفت، خود را به صدرا رساند. در راه به صدرا گفت: من با آقا ارمیا میرم! صدرا گفت: کجا میری؟ احسان: کربلا. گفتید یک پزشک همراهش باشه. من میتونم باهاش برم. برای اون زمان مرخصی گرفته بودم. صدرا: کجا قرار بود بری؟ احسان: میخواستم برم دیدن شیدا، میخواستم مطمئن بشم حالش خوبه. چند وقته ازش خبری نیست. صدرا: پس نمیتونی با ارمیا بری! احسان: بعدا! بعدا به شیدا سر میزنم. میخوام باهاشون برم! ⏪ ... @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
یــااَبــاعَبْـ♥ـدِالله هزار حمد شفا در قياس تربت تو مثال کوزه ی آبی ست درمقابل بحر】° شبتون حسینی🌙🌚 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
بھ‌نام‌طفل‌تشنہ‌لب...💔
سلام منجی دلهای ما ...مهدی جان! هست کھ دارویش آمدن شماست ؛ جوابمان کردند ‌؟! [یا‌صاحب‌العصرِوالزَّمان] +برگردانتظارِاهالیِ‌آسمان :) اَلسَلامُـــ عَلیڪَ یا صاحبــَ الزَمان یا ابا صالح الْمَهدے✋ شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
یکشنبه: نهار: مادرجان، حضرت زهرا(درود خدا بر او باد) شام: غریب مدینه، امام حسن مجتبی(درود خدا بر او باد) شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
[🍚📝] روایتی از مـٰادر شھیـد: {الان که فکر میکنم میبینم درسته که خدا تقدیر انسان را از اول میدونه حمید آقا وقتی به دنیا اومد پانزدهم ماه رمضان بود و من نیز روزه بودم وبا زبان روزه ایشان متولد شدن شاید همان موقع هم خدا میخواست همدردی با گرسنگان را به او آموزش بده همینطور هم بود! همیشه قبل از اینکه کامل سیر شود از سر سفره کنار می رفت و همیشه به فقیران کمک میکرد.} شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
نهج البلاغه ~•🌿🌵•~ ره آورد  كسی كه نهان خود را اصلاح كند، خدا آشكار او را نیكو گرداند، و كسی كه برای دین خود كار كند، خدا دنیای او را كفایت فرماید، و كسی كه میان خود و خدا را نیكو گرداند، خدا میان او و مردم را اصلاح خواهد كرد.  (حكمت 423) شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ لبخند محوی روی صورت صدرا نشست. لبخندی دور از چشمان احسان.روز سفر رسید. در میان اشک و لبخند ها، سه زائر اربعین، عازم عراق شدند. احسان همه تن چشم شد و همه تن گوش شد و خیره به دنبالشان میرفت. آیه تا آنجا که میتوانست، خودش کارهای ارمیا را انجام میداد. احسان نگاهش پی آنها میدوید. آیه ای که با صبر پشت ویلچر می ایستاد هل میداد. ارمیا که تمام مسیر مفاتیح و قرآن کوچکش را در دست داشت. گاهی زمزمه هایی میکرد. به سرفه می افتاد. آیه صبورانه کپسول کوچک اکسیژنش را به مهیا میکرد. برایش ماسک میزد. برایش غذا میگرفت، آب و نوشیدنی می آورد. برای هر کاری آماده بود. ارمیا لب وا نکرده آیه میدانست. و آیه صبورانه میدانست که سفر آخرشان است... روز چهارم سفرشان بود. آیه هنوز از موکب بیرون نیامده بود. احسان کنار ارمیا ایستاده بود. از او پرسید: چرا تصمیم گرفتید بیاید به این سفر؟ خیلی با شرایط شما سخته! ارمیا جوابش را داد: شما چرا با ما اومدی؟ احسان دفاع کرد: شما به دکتر نیاز داشتید. عمو صدرا نگران بود. من خیلی بهشون مدیونم! ارمیا از حرف خودش جوابش را داد: امام زمان (عج) به یار نیاز داره. نگران ماست. من خیلی به خودش و پدرانش مدیونم! احسان: امام زمان (عج) یک چیز فرضیه. معلوم نیست حقیقت داشته باشه! یک جور افسانه است! یک امید واهی به بشر تا باور کنه روزی از این دنیای کثیف نجات پیدا میکنه! ارمیا: منم که هم سن و سال تو بودم قبول نداشتم. وقتی با جوانها حرف میزنم به این نتیجه میرسم که همه ما در این سن و سال به وجود همه چیز شک داریم و هر چیزی رو بخوایم قبول میکنیم. یک جورایی انتخابی ..... ⏪ ... 📝@modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
•°🌱 سخت‌است‌‌عاشقشوی‌.. ویارنخواهد!💔 دلتنگ‌"حرم"باشے.. و"ارباب"نخواهد!(: ..🌿 🌙 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
بسم الله الرحمن الرحیم ...🌷
ترسم بر آن است که نکند بر اثر سنگینی گناهانم نتوانم سبک شوم و به سویت پروازکنم و از جمله کسانی باشم که از یاد تو و آیاتت غافل شده‌اند.  خدایا قدرتی به من عطا فرما که این بار بتوانم در راه تو قدم بردارم و در خودسازی خود کوشا باشم.🏻🌱 خدایا توفیق ادامه‌ راه راستین شهدا را به همه‌ ما عطا فرما.[آمین] 🌿 @modafehh
دوشنبہ: ناهار :سـالار زیـنب؛سیـدالشـهدا(درود خدا بر ان ها باد) شـام :زیـنت عبادتــ کنندگـان ؛امام سـجاد(درود خـدا بر او باد) شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
⸀🌿. . • . حق‌الناس‌باتوبـہ‌بخشیدھ‌نمیشهـ قاب‌ڪنیدبزنیدروتفڪراتتون‌باشھ؟!🚶‍♂ شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
•| 🌱 با دستایی که باهاش ▫️برا حسین(ع) سینه زد؁، ▫️رو به روی خدا بلندش ڪردی و ▫️ذڪر خالقتو گفتی، ••گـنـاه نـڪـــــن... بسه‌دیگه:)✋🏻 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی