eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره ای از حمید اقا🌱 حمید اقارابنده ازبدوتولد میشناشم چون مادرشون دخترخالمه همیشه بهم میگفتیم پسرخاله من درگوش حمیداقاوبرادرش اذان واقامه گفتم برادرهای دوقلوی بهم شبیه بودند بقدری شباهتشان زیادبود که فامیل برایشان سخت بود بدانند کدام حمیدوکدام سعید هست ولی من همیشه تشخیص میدادم خاله ام ودختر خاله ام که مادر بزرگوارشهید هست می فرمودند شماچگونه تشخیص میدهید الان هم مادرشهید یادش هست همیشه این نکته رایاد اوری میکند بچه های دخترخاله ام همگی مومن ومودب هستند اینو همه فامیل میدانند حمید اقاگل سرسبدبودند پدربزرگوارشهید هم ازهم رزمان زمان جنگ مابودندحمیداقامتولدبعدازجنگ بودند واقعاحمید اقابهترین بودند خداانتخابش کردونزدخودش برد این جهان برایش کوچک بود، رازتشخیص رابعدازشهادت حمید اقابه مادرش عرض کردم گفتم یادتون هست به حمیداقامیگفتم نوربالا می‌زنی واقعاحمیداقانوربالا میزد بالای پیشانی کنارابرویش همیشه نورانی بود راوی: از اقوام شهید🌷 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ زینب سادات به آغوش مادر دوید و ارمیا ایلیایش را در آغوش کشید. بوی اسپند و صلوات و چهره پر اخم سیدمحمد و خنده های ارمیا. مادری پر از دلتنگیست. پر از عشق به طفلی که برای قد کشیدنش، قد باختی، جان دادی تا جان بگیرد. آیه مادرانه هایش را بین دو پاره وجودش قسمت میکرد. سهمی از آن زینب سادات و لطافت دخترانه اش، سهمی برای ایلیا و سن و سال نوجوانی اش. ارمیا حسرت میریخت پای پاهایی که نتوانست پا به پای آیه اش باشد و شرمنده آیه بود وقتی آرام قدم بر میداشت و آرام تاولهای پاهایش را از او پنهان میکرد. احسان هم مورد استقبال صدرا و سیدمحمد قرار گرفت. سیدمحمد: سفر چطور بود؟ احسان: با تصورات من متفاوت بود. سیدمحمد: ارمیا چطور بود؟ احسان: یکی دوبار مشکل تنفسی پیدا کرد.خداروشکر امکانات پزشکی در تمام مسیر بود. با اطلاعاتی هم که شما داده بودید، به مشکل خاصی بر نخوردیم. صدرا: میدونم کار سختی بود برات. پیاده روی، کارهای شخصی ارمیا، بیماریش. احسان: بیشتر کارهارو آیه خانوم انجام میداد. خیلی برام عجیب بود. یک صبر و آرامش خاصی در تمام مسیر داشتن. گاهی احساس میکردم مزاحم خلوت دو نفره اینها هستم. با اینکه بیشتر راه رو در سکوت بودن. سیدمحمد: یک مدتیه عجیب شدن. دیگه دارم میترسم. انگار خبریه که فقط خودشون میدونن. صدرا: منم همین حس رو دارم. یک چیزی شده که به کسی نمیگن. ⏪ ... @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
موسسه مردم‌نهاد شهید عزیز🌹 همیار نیازمندان باشیم 🍃
‏وفرمود خداحیامی‌کندگریھ‌کننده‌برحُسین‌[؏]را عذاب‌نماید :) شبتون حسینی 🌙✨ شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
•°🌱 🕌| سلام صبح گاهی محضر ارباب ◽️السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن 📆| امروز شنبه | ۶ شهریور ۱۴٠٠ 📅| ١٩ محرم الحرام ۱۴۴۳ ⏳| تا اربعین ۳٠ روز باقی است... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
شنبہ: ناهار : پیامبر خوبی ها؛ حضرت رسول الله(سلام و صلوات خدا بر او باد) شـام : اقا جانم حضرت امیر المومنین؛ (درود خـدا بر او باد) شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
میدونستۍ یہ ایموجی تو میتونہ درون قݪب یہ آدم حس ایجاد کنہ؟😧😓 آره شاید بہ نظر خیݪیامون مسخره و خنده دار بیاد وݪۍ اینطور نیست رفیق خیلۍ ها هستن با یہ دونہ ایموجۍ لبخند[☺️] ایموجۍ قݪب[♥️] و.... درونشون حسۍ ایجاد میشہ طرف داره با نامحرمش صحبت میکنہ یہو با این ایموجی [☺️] از طرف مقابݪش رو بہ رو میشہ دݪش میݪرزه میدونۍ چرا؟چون اون داره تصورت میکنہ با این ݪبخند🚶🏻‍♀ یا وقتۍ براش [♥️] میفرستۍ ممکنہ هزاااااار جور فکر بیاد تو سرش 💭نکنہ دوستم داره؟ 💭نکنہ عاشقم شده؟ 💭شاید براش مہمم کہ قݪب فرستاده و... و... و... شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی