eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘ #یادت_باشد #شهید اسم نیست، بلکه یک رسم است... ⚘یادت باشد که شهید عکسی نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش شود... شهید مسیر زندگیست...🌿 راه است و مرام است! #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات #صبحتون شهدایی🌷 @modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سردار_سلیمانی: با‍‍شهدا بودن سخت نیست🍃 با‍‍شهدا ماندن سخته #مثل شهدا بودن سخت نیست🍃 #مثل شهدا ماندن سخته راه ‌‍‍شهدا یعنی...🌹 #نگهداشتن آتش در دستانت🌺 #خدا #شهادت @modafehh
غربال شدن مردم در آخرالزمان مثل غربال شدنِ اصحاب حضرت امام حسین علیه‌السلام در شب عاشوراست. @modafehh
#ارسالی از اعضاء🌱 دقایقی پیش مزار حاج محمد ابراهیم همت دعا گو بودم @modafehh
zendegi.mp3
2.75M
روایت نویسنده کتاب یادت باشد آخرین جمله ای که همسر شهید سیاهکالی با بغض گفتند ویژه برای همه دوست داران شهید پنجم دی ماه موسسه طلوع ساختمان بهشت @modafehh
#ارسالی از اعضاء🌼 @modafehh
این روزا هرڪے یہ چیزے از دست مےده، حواسمون باشہ ما دینمونو از دست ندیم... @modafehh
خودش‌را ، محسنش‌را ، هرچه داردمےدهد‌زهرا... فقط‌ڪافےست پاےِ مرٺضےیش‌درمیان‌باشد... · · @modafehh
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 شاهرگ 》 🖇مثل ماست کنار اتاق وا رفته بودم ... نمی‌تونستم با چیزهایی که شنیده بودم کنار بیام ... نمی‌دونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت ... تنها حسم شرمندگی بود ... از شدت وحشت و اضطراب، خیس عرق شده بودم 😥... 🔸چند لحظه بعد ... علی اومد توی اتاق ... با دیدن من توی اون حالت حسابی جا خورد ... سریع نشست رو به روم و دستش رو گذاشت روی پیشونیم ✨... - تب که نداری ... ترسیدی این همه عرق کردی ... یا حالت بد شده⁉️... بغضم ترکید😭 ... نمی تونستم حرف بزنم ... خیلی نگران شده بود ... - هانیه جان ... می‌خوای برات آب قند بیارم❓ ... در حالی که اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد 😭... سرم رو به علامت نه، تکان دادم ... - علی ... - جان علی❓ ... - می‌دونستی چادر روز خواستگاری الکی بود❓ ... 🔶لبخند ملیحی زد ... چرخید کنارم و تکیه داد به دیوار ... - پس چرا باهام ازدواج کردی و این همه سال به روم نیاوردی؟😳 ... - یه استادی🤓 داشتیم ... می‌گفت زن و شوهر باید جفت هم و کف هم باشن تا خوشبخت بشن ... من، چهل شب توی نماز شب از خدا خواستم ... خدا کف من و جفت من رو نصیبم کنه و چشم و دلـــ❤️ــم رو به روی بقیه ببنده ... سکوت عمیقی کرد ... 🔷- همون جلسه اول فهمیدم، به خاطر عناد و بی‌قیدی نیست ... تو دل پاکی داشتی و داری ... مهم الانه ... کی هستی ... چی هستی ... و روی این انتخاب چقدر محکمی... و الا فردای هیچ آدمی مشخص نیست ... خیلی حزب بادن ... با هر بادی به هر جهت ... مهم برای من، تویی که چنین آدمی نبودی ...✨👌 🔻راست می‌گفت ... من حزب باد و ... بادی به هر جهت نبودم ... اکثر دخترها بی‌حجاب بودن ... منم یکی عین اونها... اما یه چیزی رو می‌دونستم ... از اون روز ... علی بود و چادر و شاهرگم ...❤️ ✍ ادامه دارد ... @modafehh •┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•
برای اونایی ڪه دادی شڪر برای اونایی هم ڪه ندادی شڪر، چون بعدش بهترشو بهم دادی مهربونم💛 الهی @modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح بردن نام حسین بن علی می چسبد اَلسلام علَی الْحسَیْن وعلی علی بْن الْحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین💚 @modafehh
#ارسالی از اعضاء🌼 دعاکنیم براشون🙏 @modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ✍ 🔻ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ " ﻋـﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ، 👈" ﻋـَﺒﺪ" ﺑـﺎﺵ ! 🔻ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ۶۰۰۰ ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ، ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، ﺍﻣﺎ "ﻋـَﺒـﺪ " ﻧـﺸﺪ ... ⚡️ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ؛ ➖ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﺑﺒـﯿﻦ ... مثل شهدا @modafehh
💕خاطره ای از حمید آقا💕 اگه یه وقت مهمون داشتیم و نزدیک ترین مغازه به خونه بسته بود،جای دیگه نمیرفت برای خرید!!!!میگفت این بنده خدا به گردن ما حق داره!!!حق همسایه رو باید بجا بیاریم و از ایشون وسیله بخریم چون نزدیک منزل ما هستن...بعد از شهادتش هر وقت بخوام برای نذری چیزی بخرم نگاه میکنم و نزدیک ترین رو به مزار شهدا انتخاب میکنم که حق همسایگی همسرمو به جا بیارم 💓💓💓💓💓 ❣ @modafehh ❣ 💓💓💓💓💓
اَسـیر شُمآ شُدنـ خوب اَسٺ اَسـیرِ |شُھدٵ| شدن رامیگویم خوبے اَش بہ ایـن اسـٺ کہ ازاسـآرٺِ دُنیـآ آزاد میشوۍ ♥️ #عند‌ربھم‌یرزقون #یادکنیم‌شھدا‌رو‌باذکر‌صلواٺ📿 #اکنون_گلزار شهدا🌷 دعاگویتان هستم @modafehh
میگن سپاه بخور بخوره .اره تیر میخورن میخابن. ساکت و غریب شهید حمید سیاهکالی مرادی @modafehh
🌹لوازم برگشتی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی از سوریه که ارزشی بالاتر از طلا دارد.🌹 راهت ادامه دارد... کانال رسمی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی @modafehh
#ارسالی از اعضاء🌼 دعاکنیم برای هم @modafehh
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 علی مشکوک می‌شود 》 🖇من برگشتم دبیرستان ... زمانی که من نبودم ... علی از زینب نگهداری می‌کرد ... حتی بارها بچه رو با خودش برده بود حوزه ... هم درس می‌خوند، هم مراقب زینب بود ...😊✨ سر درست کردن غذا، از هم سبقت می‌گرفتیم ... من سعی می‌کردم خودم رو زود برسونم ... ولی عموم مواقع که می‌رسیدم، غذا حاضر بود ...🍜🍲 دست پختش عالی بود ... حتی وقتی سیب زمینی پخته با نعناع خشک درست می‌کرد ... 👌 🔻واقعا سخت می‌گذشت علی‌الخصوص به علی ... اما به روم نمی‌آورد ... طوری شده بود که زینب فقط بغل علی می‌خوابید ... سر سفره روی پای اون می‌نشست و علی دهنش غذا می‌گذاشت ... صد در صد بابایی شده بود ... گاهی حتی باهام غریبی هم می‌کرد ...👧 🔹زندگی عادی و طلبگی ما ادامه داشت ... تا اینکه من کم‌کم بهش مشکوک شدم ... حس می‌کردم یه چیزی رو ازم مخفی می‌کنه ... هر چی زمان می‌گذشت، شکم بیشتر به واقعیت نزدیک می‌شد ... مرموز و یواشکی کار شده بود... منم زیر نظر گرفتمش ...😒😎 یه روز که نبود، رفتم سر وسایلش ... همه رو زیر و رو کردم... حق با من بود ... داشت یه چیز خیلی مهم رو ازم مخفی می‌کرد ... 😱 شب که برگشت ... عین همیشه رفتم دم در استقبالش ... اما با اخم ... یه کم با تعجب بهم نگاه کرد ...😳 🔹زینب دوید سمتش و پرید بغلش ... همون طور که با زینب خوش و بش می‌کرد و می‌خندید ... زیر چشمی بهم نگاه کرد ...😒 - خانم گل ما ... چرا اخم‌هاش تو همه❓ ... چشم هام رو ریز کردم و زل زدم توی چشم هاش ...😶 - نکنه انتظار داری از خوشحالی بالا و پایین بپرم⁉️ ... 🔻حسابی جا خورد و زینب رو گذاشت زمین ... ✍ ادامه دارد ... @modafehh •┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•
بسم الله الرحمن الرحیم...