eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا، به یاد خدا ، برای خدا...🌷
...♥️ هر کسی یار ندارد به خودش مربوط است🍃 یارِ من باش حسین جان ، که گدای تو منم🌹 | السلام علیک یااباعبدالله | @modafehh
یک شنبہ: ناهار: مادر جانـ ؛ حضرت زهرا (درود خدا بر او باد ) شـام : غـریـب مدیـنہ ؛ امام مـجتبے (درود خدا بر او باد ) @modafehh
روزی که قرار بود تو یکی از مناطق سوریه ما منطقه رو به گروه بعدی که 🍁حمید آقا🍁 اینا بودن تحویل بدیم 🍁شهید مرادی 🍁و 🌷شهید شیری🌷 که هردو از دوستان صمیمیه این حقیر بودن رو دیدم و مثل عادت همیشگی همدیگرو بغل کردیم و احوال پرسی و ...❤️ ایشون مثل همیشه خندان و با روحیه بودن من عادت داشتم باحمید آقا زیاد شوخی میکردم و زیاد تیکه مینداختم به ایشون . 😄 اون روز به حمید آقا گفتم : بالاخره قسمت شد اومدیا ؛ حمید آقا یه نگاه عمیقی به من کرد انگار که داشت به دلم نگاه میکرد و میخندید....🍃🍀🌸 دیگه چیزی نگفت و رفت بعدن که ایشون شهید شدن اون نگاه ایشون اومد تو ذهنم وباخودم گفتم : 👈که این نگاه عمیق این شهید بزرگوار یعنی فلانی چقد تو و امثال تو با ما بهشتیا فاصله دارید... 👉 شادی روح شهیدان بزرگوار حمید مرادی وذکریا شیری صلوات.. گوینده خاطره : آقا محسن از همرزمان 🌹 @modafehh
رای اولی اازشهرالوند از اعضاء🌸 @modafehh
. دلنشين ترين محبت و عشق بازى محبت به امام زمان (عج) است..! امتحان كنيد..، كمى توجه به همان محبتى كه به حضرت داريم، اين تجربه را به ما خواهد داد. | استاد پناهيان | @modafehh
چون نگاهت می‌کنم گُم می شوم در چشمانت گم شدن در شبِ چشمان تو خود پیدا شدن است🌷 @modafehh
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 خدای تو کیست‌؟ 》 🖇خنده‌اش محو شد … 🔹یعنی … شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ … 🔸چند لحظه مکث کردم … گفتن چنین حرف‌هایی برام سخت بود … اما حالا … 🔻صادقانه … من اصلا به شما فکر نمی‌کنم … نه به شما… که به هیچ شخص دیگه‌ای هم فکر نمی‌کنم … نه فکر می‌کنم، نه … ▫️بقیه حرفم رو خوردم و ادامه ندادم … دوباره لبخند زد … 🔹شخص دیگه که خیلی خوبه … اما نمی‌تونید واقعا به من فکر کنید؟ … 🔸خسته و کلافه … تمام وجودم پر از التماس شده بود … 🔻نه نمی‌تونم دکتر دایسون … نه وقتش رو دارم، نه … چند لحظه مکث کردم … بدتر از همه … شما دارید من رو انگشت‌نما و سوژه حرف دیگران می‌کنید … 💢ولی اصلا به شما نمیاد با فکر و حرف دیگران در مورد خودتون … توجه کنید … یهو زد زیر خنده … اینقدر شناخت از شما کافیه؟ … حالا می‌تونید بهم فکر کنید؟ … 💠انسان یه موجود اجتماعیه دکتر … من تا جایی حرف دیگران برام مهم نیست که مطمئن باشم کاری که می‌کنم درسته… حتی اگر شما از من یه شناخت نسبی داشته باشید … من ندارم … 🔻بیمارستان تمام فضای زندگی من رو پر کرده … وقتی برای فکر کردن به شما و خوصیات شما ندارم … حتی اگر هم داشته باشم … من یه مسلمانم … و تا جایی که یادم میاد، شما یه دفعه گفتید … از نظر شما، خدا … قیامت و روح … وجود نداره … 🍃در لاکر رو بستم … 💢خواهش می کنم تمومش کنید … ▫️و از اتاق رفتم بیرون… ✍ ادامه دارد ... @modafehh •┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•
. از بین ڪُلِ خلق تو را دوسـت دارمَت حُبـے لَڪَ الْهَوٰا بِـاَبٖـے اَنْـتَ یٰا ... ⁦❤️⁩ شبتون حسینی @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
دستهای خالیم دستاویز دل پاکت ...☝️ 🌿✨🌿 :که احیاء ای 🌱و روزی ات عندربهم یرزقون ...🌹 شاید از برکت حضورت 💚 خود غریبم را بیابم ...🌷 سیاهکالی مرادی @modafehh
هر روز ، غذای نذری🍽 دوشنبه ها ناهار☀️: سالار زینب ، سیدالشهداء (درود خدا بر او باد ) شام🌙: زینت عبادت کنندگان ، امام سجاد(درود خدا بر او باد) 🍂🍁🍂 @modafehh 🍁🍂🍁
تو قلبی که جای نیست اون قلب نیست، قبره... _ حاج حسین یکتا 🌹🌾 @modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
! من از مـــرگ هــراسی نـــــــــدارم ولــــــی از مُـــــــردن میترسم . . . + مـــــرگ که عاقبت هــــمه است؛ مهم اینه وقتی مرگ میاد سراغت بمیری یا زنده بشی تا ابد ! شهدا با مــرگ زنده شدن و غیر شهدا همه مُردن! @modafhh
جشن تکلیف فرزند شهید مدافع حرم شهید مجتبی زکوی زاده ایشون از شهدای مدافع حرم شهرستان باغ مَلِک استان خوزستان هستن از اعضاء🌷 @modafehh
🌾دلتنگ شدم ماهِ را 🍂یک ‌عمر شکستم دلِ آقایم💔 را 🌾 ، که آوارهٔ صحرا کردم 🍂با دست‌خودم"یوسف‌زهرایم" را😭 اَللَّهُمَّ عَجِّـل لِوَلِیِّکَ الفَرَج 🌸🍃 @modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 جراحی با طعم عشق 》 🖇برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید ... شده بودم دستیار دایسون ... انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم ... باورم نمی‌شد ... کم مشکل داشتم که به لطف ایشون، هر لحظه داشت بیشتر می‌شد ... دلم می‌خواست رسما گریه کنم ... 🔹برای اولین عمل آماده شده بودیم ... داشت دست‌هاش رو می‌شست ... همین که چشمش بهم افتاد با حالت خاصی لبخند زد ... ولی سریع لبخندش رو جمع کرد ... 🔸من موقع کار آدم جدی و دقیقی هستم ... و با افرادی کار می‌کنم که ریزبین، دقیق و سریع هستن ... و ... داشتم از خجالت نگاه‌ها و حالت‌های بقیه آب می‌شدم ... 🔻زیرچشمی بهم نگاه می‌کردن ... و بعضی‌ها لبخندهای معناداری روی صورتشون بود ... ▫️چند قدم رفتم سمتش و خیلی آروم گفتم ... اگر این خصوصیاتی که گفتید ... در مورد شما صدق می‌کرد ... می‌دونستید که نباید قبل از عمل با اعصاب جراح بازی کنید ... حتی اگر دستیار باشه ... 💢خندید ... سرش رو آورد جلو ... 🔹مشکلی نیست ... انجام این عمل برای من مثل آب خوردنه ... اگر بخوای، می‌تونی بایستی و فقط نگاه کنی ... 🔸برای اولین بار توی عمرم، دلم می‌خواست ... از صمیم قلب بزنم یه نفر رو له کنم ... 🔻با برنامه جدید، مجبور بودم توی هر عملی که جراحش، دکتر دایسون بود ... حاضر بشم ... البته تمرین خوبی هم برای صبر و کنترل اعصاب بود ... چون هر بار قبل از هر عمل، چند جمله‌ای در مورد شخصیتش نطق می‌کرد ... و من چاره‌ای جز گوش کردن به اونها رو نداشتم ... 💢توی بیمارستان سوژه همه شده بودیم ... به نوبت جراحی‌های ما می‌گفتن ... جراحی عاشقانه ...💕💕 ✍ ادامه دارد ... @modafehh •┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 برو دایسون 》 🖇یکی از بچه‌ها موقع خوردن نهار … رسما من رو خطاب قرار داد … 🔹واقعا نمی‌فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می‌کنی… اون یه مرد جذاب و نابغه است … و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه … 🔸همین طور از دکتر دایسون تعریف می‌کرد … و من فقط نگاه می‌کردم … واقعا نمی‌دونستم چی باید بگم … یا دیگه به چی فکر کنم … برنامه فشرده و سنگین بیمارستان …فشار دو برابر عمل‌های جراحی … تحمل رفتار دکتر دایسون که واقعا نمی‌تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه… حالا هم که … 😔 💢چند لحظه بهش نگاه کردم … با دیدن نگاه خسته من ساکت شد …از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون … خسته‌تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم … ▫️سرمای سختی خورده بودم … با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه‌ام رو عوض کنن … 🔻تب بالا، سر درد و سرگیجه … حالم خیلی خراب بود … توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد … 🔹چشم‌هام می‌سوخت و به سختی باز شد … پرده اشک جلوی چشمم … نگذاشت اسم رو درست ببینم … فکر کردم شاید از بیمارستانه … اما دایسون بود … تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن … 💢چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلا خوب نیست … 🔹گریه ام گرفت … حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم … با اون حال … حالا باید … 🔸حالم خراب‌تر از این بود که قدرتی برای کنترل خودم داشته باشم … 🔻حتی اگر در حال مرگ هم باشم … اصلا به شما مربوط نیست … 💢و تلفن رو قطع کردم … به زحمت صدام در می‌اومد …صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش، خیس از اشک شده بود … ✍ ادامه دارد ... @modafehh •┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•