eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
صبح نه ... عمرمان بخیر است با یادِ شما عزیزان.....🌸✨ شهـدایی🍃🌼 @modafehh
هر روز ، غذای نذری🍽 چهارشنبه ها ناهار☀️: باب الحوائج ، امام کاظم (درود خدا بر او باد ) شام🌙: شمش الشموس ، امام رضا (درود خدا بر او باد) #غذای_نذری 🍂🍁🍂 @modafehh 🍁🍂🍁
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاید با دیدن این کلیپ شهدای گمنام سلامت را بیشتر بشناسیم.💖 به ما گفتن ماسک بزنید ، دستکش بپوشید که مبادا با افراد حامل ویروس کرونا برخورد کنید یا اینکه مبادا به جای که اونا دست زدن،دست بزنید یا هوای که نفس کشیدن شما هم نفس بکشید. ولی شماها☝️☝️ دیگه رفتید تو دل کرونا💚❤️ خدا وکیلی دمتون گرم💐 برای سلامتی شون ، صلوات🍃🌸 #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_الفرجهم #در_خانه_بمانیم #داغ_ترین_ها @modafehh
تَتَحَبَّبُ إِلَیْنَا بِالنِّعَمِ وَ نُعَارِضُکَ بِالذُّنُوبِ  هرچی تو خوبی کردی ، من بدی کردم ِبا احتسابِ زمان و تاریخ ما زمینی ها حالا چهار سال گذشته است،‎ از پروازِ تـو ؛ رفیقِ آسمانی @modafehh
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادری به نام حلیمه خاتون خانیان همسر شهید سید حمزه سجادیان🌹 و مادر شهیدان 1️⃣سید قاسم🌹، 2️⃣سید داوود🌹، 3️⃣سیدکاظم🌹 و 4️⃣سیدکریم سجادیان🌹 بعد تقدیم شهیدانش به اسلام و و ایران فقط یه خواسته دارد : سلامتی آقا هفت شهر عشق را عطار گشت/ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم😔 @modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا به حق خوبانت زیارت یارانت را نصیب ما بگردان 🕋 وقتی که از زمانه آشفته خاطر میدشدیم🌏 مزار شهدا برایمان آرامش خاطر بود🥀 حال با درهای بسته ی مزار شهدا که آشفته خاطرمان کرده ، به کجا گِله کنیم...؟ 😔 @modafehh
نمای از خانه ی که در آن 5 شهید فدای اسلام شدند.. 🌹🌹🌹🌹🌷 به همراه مادر خانه💚 @modafehh
🌱 الهی رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم ! تو از ما بگذر. علامه حسن‌زاده‌آملی @modafehh
تقویم شهدایی🍁 سال 1399 🔎 با کیفیت بالا در ابعاد 5787*4134 @modafehh
🔻 و ششم ۲۶ 👈این داستان⇦ ‌《 نماز شکر 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♨️ایستاده بودم ... و محو اون حدیث قدسی ... چند بار خوندمش ... تا حفظ شدم ... عربی و فارسیش رو ...☺️ دونه های درشت اشک ... از چشمم سرازیر شده بود ...😭 - چقدر بی صبر و ناسپاس بودی مهران ... خدا جوابت رو داد... این جواب خدا بود ...⚡️ جعبه رو گذاشتم زمین ... نمی تونستم اشکم رو کنترل کنم ... حالم که بهتر شد از جا بلند شدم ... و سنگ مزار شهید رو بوسیدم ...😘 - ممنونم که واسطه جواب خدا شدی ... اشک هام رو پاک کردم ... می خواستم مثل شهدا بشم ... می خواستم رفیق خدا بشم ... و خدا توی یه لحظه پاسخم رو داد✨ ... همون جا ... روی خاک ... کنار مزار شهید ... دو رکعت نماز شکر خوندم ...⚜❣ وقتی برگشتم ... پدرم با عصبانیت زد توی سرم ...😔 - کدوم گوری بودی الاغ؟ ...😵 اولین بار بود که اصلا ناراحت نشدم ... دلم می خواست بهش بگم ... وسط بهشت ... اما فقط لبخند زدم ...🙂 - ببخشید نگران شدید ... این بار زد توی گوشم ... - گمشو بشین توی ماشین ... عوض گریه و عذرخواهی می خنده ...😁 مادرم با ناراحتی رو کرد بهش ... - حمید روز عیده ... روز عیدمون رو خراب نکن ... حداقل جلوی مردم نزنش ... و پدرم عین همیشه ... شروع کرد به غرغر کردن ...😖 کلید🗝 رو گرفتم و رفتم سوار ماشین شدم ... گوشم سرخ شده بود و می سوخت ... اما دلم شاد بود🎊 ... از توی شیشه به پدرم نگاه می کردم ... و آروم زیر لب گفتم ... - تو امتحان خدایی ✨... و من خریدار محبت خدا ... هزار بارم بزنی ... باز به صورتت لبخند میزنم ...❣❣ ـ ـ ✨🍃✨ @modafehh