اکنون گلزار شهدا دعاگویتان هستیم 🌹🌹
@modafehh
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#شهیدانه 🥀 🖤 #حاج_قاسم سلیمانی: ➖نباید تردید کنیم که شهدا مثل اولیای الهی دارای اعجازند. اینکه به ق
#شهیدانه💛
میگفت :
تو سوريه وقت خواب ندارم، وقتى هم مى خوام بخوابم از شدت خستگى نمى توانم بخوابم، انگار يک لشكر مورچه دارند از پاهايم بالا مى آيند!
حواسمون هست؟! شهدا اینجوری برای ظهور کار کردن، ما کجاییم؟!
شهید محمودرضا بیضایی🍂
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_چهارم
#قسمـت_هفده
نجابت داره که فکر هر مرد نجیبی رو درگیر خودش کنه. نمیخواستم فکر کنی از طرف ما فشاری روی تو هست.
صدرا گفت: حالت پسرها کجان؟ نمیان شام؟
رها به همسرش نگاه کرد: آقای حواس جمع! مهدی رفته پیش مامانش،
زنگ زد گفت اگه اجازه بدیم، شب بمونه اونجا! منم دیدم خودش مایل به موندن هست، گفتم بمون. محسن هم دید مهدی نیست، رفت بالا پیش ایلیا!
صدرا کاسه اش را دوباره پر کرد: پس کل این ظرف آش مال خودمون سه تا هست؟
رها بی صدا خندید: آره بخور شکمو.
صدرا رو به احسان گفت: خوبه زنی بگیری که نه تنها آشپزیش خوب باشه، که آشپزی هم انجام بده! ببین من بعد ازدواج با رها جان چقدر شاداب شدم! بخاطر دست پخت خوبشه! اصلا بخاطر دست پختش گرفتمش!!
احسان بلند خندید: رهایی یک چیز دیگه است! خدا رحم کرد اون مادر فولاد زره رو نگرفتی.
صدرا زیر چشمی به رها نگاه کرد که سر به زیر غذایش را میخورد و به غمی در چشمانش موج میزد، اما صداقت بهتر است، پس گفت: دیروز
اومده بود دفتر.
قاشق رها از دستش رها شد و در ظرفش افتاد. صدرا فورا ادامه داد: بخدا چیزی نشده رها! میخواست طالق بگیره، گفت وکیلش بشم، منم قبول نکردم. بخدا پنج دقیقه هم باهاش حرف نزدم.
رها به سختی لبخند زد. جلوی احسان حرفی نزد اما صدرا از نگاه پر تلاطم اش میدید که نگران است.... در تمام طول صرف شام، احسان به
زینب سادات و اعتقاداتش فکر میکرد، رها درگیر رویای قدیمی صدرا بود، صدرا در اندیشه وابستگی مهدی به معصومه.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
حال نجوای دعای توست که هر دم برای شفای
حال زمین میجوشد
دعای هفتم صحیفهات...
«یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا
مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ ....»
آمین گوی این درد زمین باش برای شفای
حال زمینیان! ..
#بهیادداداشحمید🖐🏻
#شبتون_شهدایی
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
°•🌱
#مخاطب_خاص 🍂
ای داغدار ترین...
آقای رنج های عظیم!
تو در کجا روضه رقیه گرفته ای؟
راستی، اصلا کسی هست که تورا دلداری دهد؟!
آجرک الله عزیزِ دو جهان
یوسفِ در چاه!
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
یکشنبه:
نهار: مادرجان، حضرت زهرا(درود خدا بر او باد)
شام: غریب مدینه، امام حسن مجتبی(درود خدا بر او باد)
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#نماز🍃 🌺 امیرالمؤمنین(علیه السلام): اگرنمازگذار میدانست تا چه حد مشمول #رحمت_الهی است، هرگز
#نماز🌿
۞﴿رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿۴۰﴾۞
پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نيز پروردگارا و دعاى مرا بپذير (۴۰)
سوره ابراهیم
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
آمد کہ بگیرد ز علے نقطھ ضعفی!
بیچاره ندانسټ علی نقطہ ندارد...❤️
#سیدناالقائد
#سید_علی
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🍃🍃
Γ
«دفاع از حرمین و مظلومیت مسلمانان را بر خود واجب می دانم و سعادت خود را در پیروی از خط مشی این خانواده (اهل بیت عصمت و طهارت (ع) میدانم و از خداوند میخواهم تا مرا در این راه ثابت قدم گرداند》
|_
#قسمتیازوصیتنامه
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#منبر_مجازے🔗 🌱 تنــهایـے یعنـی، ڪسـینباشـد از رنـجهایت برایـش بگویـی، ےاشـادیهایت را بـه او ابـ
#منبر_مجازی
حقالناس
تنہاگناهےستڪهباگریہبراباعبدلله؏
پاڪنخواهدشد💣🚶🏻♂
#استاد_عالی
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#شهیدانه💛 میگفت : تو سوريه وقت خواب ندارم، وقتى هم مى خوام بخوابم از شدت خستگى نمى توانم بخوابم، ان
•|#شهیدانه🌱
❣آرزو داشت هم در بهشت زهرا قبری داشته باشد و هم کربلا. در جرف الصخر (نزدیک کربلا) تکهتکه شد. بخشی از بدنش را پیدا کردند ودر قطعه۲۶ دفن کردند. چندروز بعد تکههای دیگرش را پیدا ودر کربلا خاک کردند. دخترش ۳ساله بود و پسرش ۴ماه بعداز شهادتش بدنیا آمد.
🍃شهیدمدافعحرم حمیدرضازمانی
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی