#داستان_فرار_از_جهنم
#قسمت_چهارم: خشونت از نوع درجه B
تمام وجودم آتش گرفته بود ... برگشتم خونه ... دیدم مادرم، تازه گیج و خمار داشت از جاش بلند می شد ..
اصلا نفهمیده بود بچه هاش از خونه رفتن بیرون ... اصلا نفهمیده بود بچه های کوچیکش غرق خون، توی
تنهایی جون دادن و مردن ...
زجر تمام این سال ها اومد سراغم ... پریدم سرش ... با مشت و لگد می زدمش ... بهش فحش می دادم و می
زدمش ... وقتی خدمات اجتماعی رسید، هر دومون زخمی و خونی بودیم ....
بچه ها رو دفن کردن ... اجازه ندادن اونها رو برای آخرین بار ببینم ... توی مصاحبه خدمات اجتماعی، روان
شناس ازم مدام سوال می کرد .... دلم نمی خواست باهاش حرف بزنم .... تظاهر می کرد که من و دیلمون، برادر
دیگه ام، براش مهم هستیم اما هیچ حسی توی رفتارش نبود ....
فقط به یه سوالش
جواب دادم ... الان که به زدن مادرت فکر می کنی چه حس و فکری بهت دست میده؟ ..
فکر می کنی کار درستی کردی؟ ..
درست؟ ... باورم نمی شد همچین سوالی از من می کرد ... محکم توی چشم هاش زل زدم و گفتم ... فقط به
یه چیز فکر می کنم ... دفعه بعد اگر خواستم با یه هیکل بزرگ تر درگیر بشم؛ هرگز دست خالی نرم جلو ....
من و دیلمون رو از هم جدا کردن و هر کدوم رو به یه پرورشگاه فرستادن و من دیگه هرگز پیداش نکردم ...
بعد از تحویل به پرورشگاه، اولین لحظه ای که من و مسئول پرورشگاه با هم تنها شدیم . یقه ام رو گرفت و منو محکم گذاشت کنار دیوار .. با حالت خاصی توی چشم هام نگاه کرد و گفت .. توی پرونده ات نوشتن
خشونت از نوع درجه B... توی پرورشگاه من پات رو کج بزاری یا خلاف خواسته من کاری انجام بدی ؛
جهنمی رو تجربه می کنی که تا حالا تجربه نکرده باشی ....
من یه بار توی جهنم زندگی کرده بودم ... قصد نداشتم برای دومین بار تجربه اش
کنم .. این قانون جدید
زندگی من بود ... به خودت اعتماد کن و خودباوری داشته باش
چون چیزی به اسم عدالت و انسانیت وجود
نداره ... اینجا به جنگل بزرگه ... برای زنده موندن باید قوی ترین درنده باشی ....
از پرورشگاه فرار کردم ... من ... یه نوجوان ۱۳ ساله ... تنها ..... وسط جنگلی از دزدها، قاتل ها، قاچاقچی ها و
فاحشه ها ..
ادامه دارد . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه: ناهار : امام حسن عسگری؛ (درود خدا بر او باد)
شـام : حضرت ولیعصر ؛ (درود خـدا بر او باد)
═✧❁🌷@modafehh🌷❁✧═
موسسه مردم نهاد شهید بزرگوار⚘
ان شاء الله هرکس که کوچکترین قدمی در این راه برمیداره عاقبت بخیر بشه
@modafehh
سلام ... امروز ، گلزار شهدا
کانالتون عالیه...خیلی خوشحالم که با کانالتون آشنا شدم
التماس دعا
#ارسالی_اعضا
✅خواص عسل بر روی حافظه
✍نتیجه آزمایش ها و تحقیقات دانشمندان، نشان دهنده این است که عسل نقش به سزایی در تقویت حافظه دارد.
🍯 وجود ویتامین D موجود در عسل کلسیم و فسفر بدن را تنظیم می کند، در نتیجه حافظه تقویت می شود. از طرفی صمغ موجود در عسل نمی گذارد جدار عروق سفت شود و آن را نرم نگه می دارد و در نتیجه مواد غذایی بهتر به مغز و اعصاب می رسد و مطالب بهتر در حافظه می ماند.
@modafehh
✍رهبر انقلاب :
به شهید حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درسآموز نگاه کنیم.
@modafehh
🧡میدونی چرا غروب جمعه دلها میگیره؟؟
-- برای اینکه امام زمان(عج) دلشون گرفته😭
-- چون این جمعه گذشت و ما لایق ظهورش نبودیم امام برای مانگرانه....😢
بیا دعای غروب جمعه مون بشه #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
@modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حتی شوخیشَم زِشته
🔸 اگه بفهمید که بخاطر کرونا قراره انتخابات ریاست جمهوری به تعویق بیفته، چه واکنشی دارید؟
☑️ @modafehh
گزارش کار موسسه مردم نهاد شهید عزیز⚘
@modafehh
موسسه مردم نهاد شهید بزرگوار
جهت جمع اوری کمک های شما عزیزان🌱
@modafehh
#داستان_فرار_از_جهنم
( قسمت پنجم: زندگی در خیابان )
شب رفتم خونه ... یه سری از وسایلم رو برداشتم و زدم بیرون .. شب ها زیر پل یا گوشه خیابون می خوابیدم .. دیگه نمی تونستم سر کار پاره وقتم برم ...... می ترسیدم فرارم رو از پرورشگاه به پلیس گزارش کرده باشن ...
اوایل ترس و وحشت زیادی داشتم . شب ها با هر تکانی از خواب می پریدم ... توی سطل های آشغال دنبال غذا و چیزهای دیگه می گشتم ..... تا اینکه دیگه خسته شدم ... زندگی خیلی بهم سخت می گذشت ....
با چند تا بچه خیابون خواب دیگه مثل خودم آشنا شدم و رفتیم دزدی ... اوایل چیز دندون گیری نصیب مون
نمی شد . ترس و استرس وحشتناکی داشت . دفعات اول، تمام بدنم به رعشه می افتاد و تکرر ادرار می گرفتم ... کم کم حرفه ای شدیم ... با نقشه دزدی می کردیم . یه باند تشکیل دادیم و دست به دزدی های بزرگ تر و حساب شده تر می زدیم ... تا اینکه یه روز کین پیشنهاد خرید اسلحه داد و کار توی بالای شهر رو داد ....
من از دزدی مسلحانه خوشم نمی اومد ... کارهای بزرگ پای پلیس رو وسط می کشید ... توی محله های ما به
امنین
بهتر بو
ندرت پلیس می دیدی ... اگر سراغ قاچاقچی ها هم نمی رفتی امنیتش بیشتر بود ... اما اونجا با اولین صدایی پلیس می ریخت سرت و اصلا مهم نبود چند سالته ....
و
...
.
بین بچه ها دو دستگی شد ... یه عده طرف منو گرفتن ولی بیشتر یا رفتن سمت کین ... حرف حالی شون نبود
... در هر صورت از هم جدا شدیم ... قرار شد هر کس راه خودش رو بره ...
ادامه دارد . . .
@modafehh
•••
از شیخ انصاری پرسیدند:↓
چگونه میشود
یک ساعت فکرکردن
برتر از هفتاد سال عبادت باشد؟
|فرمودند
فکری مانند
فکر جناب #حــر
در روز عاشورا :)
#ایخدااااااکیشودحرشوموتوبهمردانهکنم🕊|•
#شبتون_حسینی
@modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست برسینه،سلامی بفرستیم،ز دور
اینچنین در حرمت زائر نامحسوسیم
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِالله
@modafehh
شنبہ: ناهار : پیامبر خوبی ها؛ حضرت رسول الله(سلام و صلوات خدا بر او باد)
شـام : اقا جانم حضرت امیر المومنین؛ (درود خـدا بر او باد)
@modafehh
حاج آقا پناهیان میگه:👇
ڪسانی ڪه خیلی دوست دارند برای #هدایت دیگران تلاش ڪنند
و عشق به #سعادت آدم ها داشته باشند به جای اینڪه بمیرند #شهید می شوند.
👈این شهادت آنها را صاحب قدرتی #جاودانه و تاثیری گسترده برای کمک به انسان ها برای رسیدن به سعادت خواهد ڪرد.
#شهدا بهتر از فرشته ها به کمک ما آدم های مُردنی می شتابند.....
@modafehh
#دم_اذانے 📿
⭕️ در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی و حق تعالی را میزبان، همهي غصهها می رود. چون هزار غصه به دل میزبان است که دل مهمان از یکی از آنها خبر ندارد.
#میرزا_اسماعیل_دولابی
🏴 | @modafehh
14.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیام مدیریت📢
سلام و وقت بخیر خدمت شما بزرگواران🌷
برای افزایش اعضاء کانال نیاز به یک خادم افتخاری هست که بتونن یک بنر و ریپلی مخصوص👌 و جذاب برامون بسازن 🌹
هر کدوم از شما خوبان که به این کار وارد هستن و مایل هستند که کمکی کرده باشند به کانال شهید به ایدی بنده مراجعه کنند🌸👇👇
@khadem_sh
سپاسگذاریم از حضور سبز شما عزیزان🌿🙏
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅تمایزات طب اسلامی و طب غربی
✍هر یک از دو علم طب اسلامی و علم پزشکی رایج، برخاسته از مکتب و فلسفه ای متفاوت اند و راه های جداگانه ای را طی می کنند. مبانی و اصول و اهداف و روش های طب اسلامی و نظام سلامت و درمان در اسلام، شیوه ای متفاوت با علم پزشکی رایج دارد و بیماری ها را به روشی متمایز از شیوه های پزشکی موجود درمان می کند، چون طب اسلامی، مسائل خود را در مسیر سعادت دنیا و آخرت آدمی جست و جو کرده و پاسخ آن ها را می یابد.
در این دو نظام طبی، نوع نگاه به انسان و سلامتی، نیز بیماری و رابطه آن با با خالق هستی متفاوت است؛ لیکن هر یک، هدفی عمیق تر از درمان بیماری ها را پیگیری می کنند. در حقیقت، هر یک از این علوم، نشئت گرفته از مکتبی خاص و زمینه ساز تمدنی ویژه هستند و هر تمدن نیز، اهداف و ویژگی های منحصر به خود را داراست. نظام پزشکی اسلامی، سلامت و بیماری را از سوی خدای والا می داند. در منظومه فکری طب اسلامی، احترام به انسان و توجه به هندسه تربیتی خدای سبحان برای رشد و شکوفایی او، همچنین خیر خواهی و تلاش پیوسته در کار طبابت اصلی مهم به شمار می رود.
در واقع طب اسلامی، بخشی از نظام معرفتی این دین الهی است، نه صرف دانشی علمی و کاربردی، از این رو نگرش انسان به خدا در قالب مبدا هستی و آفریدگار آن شکل میگیرد و جهان بینی او درباره طبیعت و جهان، مخلوق و امانت الهی دانستن پیوند آن است. در این منظومه فکری، فرد یکتا پرست، پیوسته تسلیم حق و قانع است و هرگز سوی زیاده طلبی و مصرف گرایی گرایش نمی یابد.
💎 قرآن کریم می فرماید:
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ
یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ
آدمی باید به خوراک خویش بنگرد
ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید
📚منبع: کتاب طب اسلامی، مبانی و اصول،
دکتر علی رضایی بیرجندی،ص ۳۳.
@modafehh
با اولین قدم غوغا شد در حرم - @Maddahionlin.mp3
7.54M
🥀با اولین قدم غوغا شد در حرم
🥀میرود ای خدا روحم از پیکرم
🎤 سید رضا_نریمانی
#احساسی
#یا_علی_بن_الحسین_ع
@modafehh
#داستان _فرار_از_جهنم
#قسمت_ششم
برادر جاستین توی یکی از باندهای مواد بود ... پول خوبی می دادن ... قرار شد واسطه دبیرستان ها بشیم ...
پلیس کمتر به رفت و آمد به نوجوون بین بچه های دبیرستانی شک می کرد ...|
همون روز اول به همه مون چند دست لباس
جدید و مرتب دادن ... و من بعد از چند سال، بالاخره جایی برای
خوابیدن پیدا کرده بودم ... جایی که نه سرد بود نه گرم ... اما حداقل توی روزهای بارونی خیس نمی شدم ...
اوایل خیلی خوشم اومده بود اما فشار روانی روز به روز روم بیشتر می شد ... کم کم خودم هم کشیده شدم سر
مواد ....
بیشترین فروش بین بچه ها مال من بود ... خیلی از کارم راضی بودن ... قرار شد برم قاطی بالاتری ها ... روز
اول که پام رو گذاشتم اونجا وحشت همه وجودم رو پر کرد .. یه مشت آشغال هیکل درشت که همه بدن شون
خالکوبی بود و تنها دمخورشون مواد، مشروب و فاحشه ها بودن ..... اما تازه این اولش بود ....
رئیس باند تصمیم گرفت منطقه اش رو گسترش بده ... گروه ها با هم درگیر شدن ... بی خیال و توجه به مردم
... اوایل آروم تر بود ... ریختن توی یکی از خونه های ما و همه رو به گلوله بستن ... بچه های گروه ما هم
باهاشون درگیر شدن .. درگیری به یه جنگ خیابونی تمام عیار تبدیل شده بود ... منم به خاطر دست فرمونم،
راننده بودم ...
ادامه دارد...
@modafehh
راست گفته اند عالم
از چهار عنصر تشکیل شده ↯↯
• آب
• آتش
•خاک
• هوا …
آبی که از تو دریغ کردند
آتشی که در خیمه گاهت افتاد
خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها
و هوایی که عمری ست افتاده در دل ها...
ترکیب این چهار عنصر می شود
کـــــــــــــــربلا....
#همراهان_زهــــــــرایے
#شبتون_حسیـــــــــنے
@modafehh