eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان یکی از شما خوبان که پسرشون در پادگان جوادنیا قزوین خدمت میکردن با بنده در ارتباط بودن بنده پی وی ایشون رو گُم کردم اگر امکانش هست یک پیام بهم بدن ممنون میشم 🌹 @khadem_sh
38.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ضربان حرم 🔻 ◾️ بمناسبت اولین سالگرد شهادت سردار دلها سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی @modafehh
رفقا..! ڪاش ڪاش فقط یڪم حواسمون بہ قلب آقا بود... واقعا یہ وقتایے آدم خودش شرمسار میشہ از.. این‌همہ‌گناه.. این‌همہ‌بيخیالے.. این‌همہ‌بے‌اهمیتےبہ اشڪ‌‌ها قلب‌شڪستہ ظہور‌عقب‌افتاده.. گاهے‌هم‌یاد‌آقا‌ڪنیم.. @modafehh
🏴انا لله و انا الیه راجعون لحظاتی پیش روح بلند و ملکوتی فقیه انقلابی فیلسوف مجاهد عمار رهبر حضرت آیت الله علامه محمدتقی مصباح یزدی به ملکوت اعلی پیوست. رحلت این عالم ربانی را به حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حق ایشان مقام معظم رهبری و عموم ارادتمندان به ایشان تسلیت عرض میکنیم. 🆔 @modafehh
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ _ناهار با خانواده! -خانم مرادی؟! صدای دکتر مشفق بود.یکی از همکاران و البته استاد روانپزشکی‌اش! _بله؟ _من سه شنبه نمیتونم بیام،شما میتونید به‌جای من بیاید؟ _فکر نمیکنم، میدونید که شرایطش رو ندارم! صدای منشی مرکز بلند شد: _دکتر مرادی یه آقایی اومدن با شما کار دارن. مریم را دید که به مردی اشاره میکند: _اونجا هستن! بعد رو به رها ادامه داد: _بهشون گفتم ساعت کاریتون تموم شده، میگن کارشون شخصیه! رها نگاهی به مرد انداخت.چهره‌اش آشنا نبود: _بفرمایید آقا! -اومدم دنبالت که بریم خونه؛البته قبلش دوست دارم محل کارتو ببینم! رنگ رها پرید. صدا را میشناخت... این صدای آشنا و این تصویر غریبه کسی نبود جز همسرش! تمام رهایی که بود، شکست؛ دیگر دکتر مرادی نبود، خدمتکار خانهی زند بود... خون بس بود. جان از پاهایش رفت،زبان در دهانش سنگین شد... سرش به دوران افتاد، آبرویش رفت. _رها معرفی نمیکنی؟ دکترصدر از رفتار رها تعجب کرد وگفت: _صدر هستم، مسئول کلینیک،ایشون هم دکتر مشفق از همکاران. _صدرا زند هستم، همسر رها؛ رها گفته بود تا ساعت 2 سرکاره، منم کارم تموم شد گفتم بیام دنبالش که هم با هم بریم خونه و هم محل کارشو ببینم. دکتر صدر نگاه موشکافانه‌ای به رها انداخت.... ⏪ ... نویسنده:سِنیه منصوری 📝 @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ _تبریک میگم، چه بیخبر! _ یه‌کم عجله‌ای شد؛به‌خاطر فوت برادرم مراسم نداشتیم. _تسلیت میگم جناب زند؛ خانم مرادی، نمیخواید کلینیک رو به همسرتون نشون بدید؟ رها لکنت گرفت: _ب... ب... ل... ه _فردا اول وقت هم بیا اتاقم؛ من برم به کارهام برسم. رها فقط سر تکان داد. دکتر صدر هم احسان را میشناخت و جواب‌میخواست همه از او جواب میخواهند! رها قصد رفتن کرد که دکتر مشفق گفت: _پس خانم دکتر سه شنبه نمیتونید جای من بیایید؟ به‌جای رها، صدرا جواب داد: _قضیه‌ی سه شنبه چیه؟ دکتر مشفق به چهره‌ی مرد جوان نگاه کرد. مردی که رها را به این حال ترس انداخته: _من سه شنبه برای کاری باید برم دانشگاه! از دکتر مرادی خواستم به‌جای من بیان، من مسئول طبقه‌ی بالا هستم بخش بستری. _رها که سه شنبه‌ها تعطیله! _منم به‌خاطر همین ازشون خواهش کردم. این روزا به‌خاطر مرخصی یکی از همکارامون یهکم کارا به‌هم ریخته. رها میان حرف دکتر مشفق رفت: _گفتم که دکتر، شرایطش رو ندارم. صدرا رو به رها کرد: _اگه دوست داری بیای بیا، از نظر من اشکالی نداره؛ اما از پسش برمیای؟! مشفق جواب صدرا را داد... ⏪ ... نویسنده:سِنیه منصوری 📝 @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صِله یِ نوکری و اَجرِ عَزا میخواهَم بَعد اَز این فاطمیه، کرب و بَلا میخواهَم 💔 شبتون حسینی✨ @modafehh
بسم‌رب‌الزهرا... صلّـي‌اللّه‌علـیكِ‌یافاطمه الزهرا... 💔
❤️🌹❤️ در التهابِ‌ زمین؛در اضطرابِ‌ زمان؛ یادِ شما چتر امان‌ من ‌است زیر باران ‌دردها... السَّلامُ‌عَلَيْڪَ‌يَاوَعْدَاللَّہِ‌الَّذِے‌ضَمِنَہُ... سلام‌ بر مولاے ‌مهربانے ڪہ آمدنش ‌و عده‌ے ‌حتمے خداست ‌و سلام‌ بر منتظـران‌ و دعا گویان‌ آن روزگار نورانے و قریب... ✋سلام بر قطب عالم امکان☀️ @modafehh