دوشنبہ: ناهار :سـالار زیـنب؛سیـدالشـهدا(درود خدا بر ان ها باد)
شـام :زیـنت عبادتــ کنندگـان ؛امام سـجاد(درود خـدا بر او باد)
••✾ @modafehh ✾••
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
شخصےنزدامامصادقعلیهالسلامرفتوگفت: مرتکبگناهشدم💔! امامصادقعلیهالسلامفرمود:خدامیبخشد گفت
🔴 حجاب فقط #چادر نیست ‼️
میشود بدون چادر هم حجاب کامل اسلامی داشت. اینکه جامعه یا بعضی افراد اینطور القا کردهاند که حجاب مساوی چادر است اشتباه فرهنگیست مثل هزاران اشتباه دیگر.
اینکه در گذشته به فرد مانتویی طوری نگاه میشد که گویی حجاب ندارد یک اشتباه دیگر است که هیچکدام از این اشتباهات ربطی به اسلام ندارد. اشتباه سنت بوده و فرهنگ.
حالا اینکه یک عده آمدهاند به جای اینکه این فرهنگ را درست کنند فرهنگ غلط دیگری جایگزین کردهاند جای تعجب دارد.
اینکه چادر به سر میکنی یا مانتو به تن یک انتخاب است؛ ولی اینکه جوری ادا دربیاوری که انتخاب مانتو بشود «چرخش قهرمانانه» خیلی مسخره است. مسخره است که از خوبتر به خوب برسی و همه جا جار بزنی. هرچی هم بگوییم، هرچی هم بگویید، هرچی هم بگویند دیگر در برتر بودن حجاب چادر که شکی نیست.
اینکه چادر حجاب برتر است یعنی «تو ای زن حق انتخاب داری.» شبیه مخیر بودن بین نماز اول وقت و نماز با تاخیر. هیچ کدامش گناه نیست ولی اولی ثوابش بیشتر است.
چادر سر کردن سخت است این را هر آدم عاقلی میفهمد اصلا به قول شهید مطهری تکلیف همراه با سختی است. دیگر در هوای داغ و سوزان تابستان هم باشد سختیاش دوچندان میشود.
با همه این احوال آیا نمیشود چادری بود ولی گاهی مانتو پوشید؟ چرا میشود. دیگر این به سنجش شرایط برمیگردد خودم یادم هست وقتی خواستم از کوه بالا بروم چادر را برداشتم. ولی کوهی دیگر را با چادر رفته ام. گاهی هم به خاطر چادر کاری که دوست داشته ام را انجام نداده ام. خلاصه شرایط است که تعیین میکند چه کار کنی. ولی اگر به خاطر شرایط مجبور شدی چادر را کنار بگذاری این کار را یک صعود به مرحله بالاتر تلقی نکن و در گوشمان جار نزن... میخواهی سختیهایت را کمتر کنی بکن، فقط ارزش این «عزیز» را پایین نیاور...
#حجاب
#چادر
#چادر_مشکی
••✾ @modafehh ✾••
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاعلیمولا 🌸
○° دانش امر و نهی نزد علی است 💐🦋
۱۰ روز تا عید غدیر 📆
#استوری
#غدیر
#محمدحسین_پویانفر
••✾ @modafehh ✾••
فرازی از وصیت نامہ: ツ🌱
«نقطه قوت ما ولایت است و نقطه ضعف ما نیز بی توجهی به این امر؛ ما آنچنان که لازم است باید به آن توجه کرده و خود را ذوب در ولایت بدانیم.»
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی✨
••✾ @modafehh ✾••
فضیلت شب عرفه🌙⚡️
🔵 علّامه مجلسی رضوان الله علیه مينويسد ؛
🌕 روِیَ عَنِ النَّبِیِّ صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَنَّ الدُّعَاءَ فِی لَیْلَةِ عَرَفَةَ مُسْتَجَابٌ ، وَ مَنْ أَحْیَاهَا بِالْعِبَادَةِ فَلَهُ أَجْرُ عِبَادَةِ مِائَةٍ وَ سَبْعِینَ سَنَةً ، وَ هِیَ لَیْلَةُ الْمُنَاجَاةِ مَعَ قَاضِی الْحَاجَاتِ ، وَ مَنْ تَابَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ قُبِلَتْ تَوْبَتُهُ .
🔹از حضرت رسول صلّى الله عليه و آله منقول است كه در شب #عرفه دعا مستجاب است و كسى كه آن شب را به عبادت بسر آورد ، أجر صد و هفتاد سال عبادت دارد ، و آن شبِ مناجات با قاضى الحاجات است و هرکس در آن شب توبه كند توبهاش مقبول است .
📚زاد المعاد / باب ۵ ، فصل ۲
••✾ @modafehh ✾••
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_هفتاد_هفت
خیلی شبا گریه کردم. یادمه یک روز که با دوستام رفته بودیم بیرون، وقتی اومدم تو محل، دیدم طبق معمول پسرا سر کوچه نشستن و
مشغول حرف زدنن. منم مثل همیشه بدون توجه به اونا، سرمو انداختم پایین و رفتم سمت خونه. همه بچه های محل رو میشناختم، بیشترشون
همبازیام بودن. یک لحظه نگاهم افتاد به در خونه بابات اینا. بابات دم در ایستاده بود. یک لحظه چشم تو چشم شدیم، فوری سرشو انداخت
پایین. کوچه برعکس همیشه تو سکوت سنگینی فرو رفته بود. همه نگاها به من بود. همون شب مامان فخری اومد خواستگاری. همه محل
میدونستن سیدمهدی دختر حاج علی رو خواستگاری کرده و منتظر اجازه خواستگاریه.شب عقد کنون بود. عاقد بعد از هزار تا سلام و صلوات رسید به عروس خانوم وکیلم؟ همه ساکت شده بودن و منتظر بودن یکی منو بفرسته گل بچینم! یکهو دوستم سها که از بچه های محلمون بود گفت:
کسی چیزی نمیگه؟خودم بگم؟
وقتی دید همه منتظرن و از اطراف زمزمه بگو بگو میاد گفت: عروس خانوم دارن برای سلامتی امام زمان ختم قرآن میکنن، بعدشم قراره برن
دعای کمیل و جامعه کبیره. تموم که شد هم قرار صد و بیست و چهار هزارتا صلوات به نیت صد و بیست و چهار هزار پیامبر برای تعجیل در
ظهور بفرستن.
عاقد هم بلند شد و گفت: پس هفته دیگه مزاحم میشیم که عروس خانوم کارشون تموم بشه.
زینب سادات خندید: عجب عاقد پایه ای بود.
آیه سرش را به تایید تکان داد: آره، دوست بابا بود دیگه، بعد سها گفت:
نه حاج آقا، حالل تشریف داشته باشید. عروس خانوم خسته که شد، برای استراحت اومد، بله رو ازش بگیرید.
عاقد نشست و دوباره گفت و گفت تا رسید به وکیلم؟
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_هفتاد_هشت
همه منتظر به سها نگاه میکردن که خودشو به شرمندگی زد و گفت: تو رو خدا ببخشید، عروس خانوم اومدن، وسایلشونو جمع کردند و برای حج تمتع تشریف بردن، کاش زودتر میگفتین وکیلم که شرمنده شما نشم.
روم سیاه، یک ماه دیگه تشریف بیارید بله رو گرفتید همه فقط میخندیدن. دو نفری که قرار بود پارچه رو بالا سر ما بگیرن که روده بر شده بودن از خنده، پارچه رو انداخته بودن رو سر ما!
خلاصه، عقد کنونی شده بود اون روز. حیف که سها زود ازدواج کرد، میخواستم برای عمو محمدت بگیرمش!
زینب سادات: چشم زن عمو سایه روشن!
آیه آرام به شانه زینبش کوبید: نگی بهش!عموت رو میکشه. چون سایه هم مثل سها دیوونه بود برای عموت گرفتیمش دیگه.
زینب با ذوق به آیه نگاه میکرد.
آیه دست در جعبه کرد و چند آلبوم کوچک و بزرگ بیرون آورد. عکس ها را ورق میزد و خاطرات آن روزها را برای دخترش دوره میکرد.
آخرین آلبوم را بست و به دخترکش گفت: محمدصادق خیلی پیگیره.
بابات با عمو مسیح حرف زده اما راضی نمیشن. میگن اجازه بدیم خود محمدصادق باهات حرف بزنه شاید راضی شدی. بگم بیان یا نه؟
زینب سادات شرمگین شد: من که گفتم نه.
آیه: به من گفتی اما به اونا نگفتی که مامان جان. باید یاد بگیری خودت از حقت دفاع کنی. حرفاشو بشنو، نخواستی بگو نه
زینب قبول کرد...خبر موافقت زینب سادات با خواستگاری محمدصادق مثل بمب ترکید. مریم و مسیح مهیای سفر میشدند. زهرا که درگیر
کودکش بود و آمدنش را تا بله برون به تاخیر انداخت. اما، بی تاب تر از همه محمدصادقی بود که صبرش نتیجه داد. مراِد دلش در چند قدمی
اش بود و این بی تاب ترش میکرد.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
اگر چه کوفه
فرسخها تا کربلا فاصله دارد
اما #مسلم را باید
اولین شهید کربلا دانست.
رزم کربلا
از روز دهم آغاز نشد
کربلا را مسلم آغاز کرد.
مسلم
اولین شهید کربلا
از قبیلۀ بنی هاشم بود...
#محسن_عباسی_ولدی
#عرفه
••✾ @modafehh ✾••