🌺🌺حدیث سنگین از
امام موسی کاظم علیهالسلام که میفرمایند:
اگر شیعیانم را زیر و رو کنم، جز ادعا چیز دیگری ندارند و اگر آنان را آزمایش کنم سر از ارتداد درآورند و اگر ایشان را تصفیه نمایم از هزار نفر جز یک نفر خالص وبی غش نباشد و اگر غربالشان کنم با من جز خواص و نزدیکانم نمانند، فراوانند افرادی که برپشتی ها تکیه میزنند و میگویند: ما شیعه علی علیهالسلام هستیم!!!
شیعه علی علیهالسلام کسی است که کردارش گواه رفتارش باشد.
📚روضه کافی ج1 ص471
@modafehh
new〽️
♥️وصیت نامه شهید سیاهکالی
تقدیم به شما همراهان عزیز با کیفیت بالا
به دوستان خود ارسال کنید
🌸کانال رسمی شهید حمید سیاهکالی مرادی
🌸 @modafehh
نایب زیاره شما عزیزان در امامزاده حسین(ع)
که مزار شهیدحمید مجاور این امامزاده می باشد
@modafehh
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_سیوهشتم
《 وجعلنا 》
🖇و جعلنا خوندم … پام تا ته روی پدال گاز بود … ویراژ میدادم و میرفتم …
💢حق با اون بود … جاده پر بود از لاشه ماشینهای سوخته…بدنهای سوخته و تکه تکه شده … آتیش دشمن وحشتناک بود … چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود …
🔹تازه منظورش رو میفهمیدم … وقتی گفت … دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن … واضح گرا میدادن… آتیش🔥 خیلی دقیق بود …
🔸باورم نمیشد … توی اون شرایط وحشتناک رسیدم جلو …
🍃تا چشم کار میکرد … شهید بود و شهید 🌹… بعضیها روی همدیگه افتاده بودن … با چشمهای پر اشک فقط نگاه میکردم … دیگه هیچی نمی فهمیدم … صدای سوت خمپارهها رو نمیشنیدم … دیگه کسی زنده نمونده که هنوز میزدن …
🔻چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم … بین جنازه شهدا دنبال علی خودم میگشتم …
🌷غرق در خون … تکه تکه و پاره پاره … بعضیها بیدست… بیپا … بیسر … بعضیها با بدنهای سوراخ و پهلوهای دریده … هر تیکه از بدن یکیشون یه طرف افتاده بود … تعبیر خوابم رو به چشم میدیدم … 😭🌹
🔻بالاخره پیداش کردم … به سینه افتاده بود روی خاک …چرخوندمش … هنوز زنده بود … به زحمت و بیرمق، پلکهاش حرکت میکرد … سینهاش سوراخ سوراخ و غرق خون … از بینی و دهنش، خون میجوشید … با هر نفسش حباب خون میترکید و سینهاش میپرید … 😭😭
🌺چشمش که بهم افتاد … لبخند ملیحی صورتش رو پر کرد … با اون شرایط … هنوز میخندید …
▫️زمان برای من متوقف شده بود …
💢سرش رو چرخوند … چشمهاش پر از اشک شد … محو تصویری که من نمیدیدم … لبخند عمیق و آرامی، پهنای صورتش رو پر کرد … آرامشی که هرگز، توی اون چهره آرام ندیده بودم … پرشهای سینهاش آرامتر میشد … آرام آرام … آرامتر از کودکی که در آغوش پر مهر مادرش …خوابیده بود … 🍃✨
💢 پ.ن: برای شادی ارواح مطهر شهدا … علیالخصوص شهدای گمنام … و شادی ارواح مادرها و پدرهای دریا دلی که در انتظار بازگشت پارههای وجودشان … سوختند و چشم از دنیا بستند … صلوات …📿
🔻ان شاء الله به حرمت صلوات … ادامه دهنده راه شهدا باشیم … نه سربار اسلام …
✍ ادامه دارد ...
@modafehh
•┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•