۳
📌 ساختار مسجد و مسائل آن
🔹یکی از چالش های فراگیر در مساجد ما، چالش بین نهادهای تعریف شده در آن مانند امام جماعت، هیئت امنا، بسیج، کانونهای فرهنگی و... است.
این بخش های مختلف، علی رغم اتحاد در هدف و حتی روش، بیشتر بدلایل حاشیه ای با هم درگیر می شوند و نه تنها کار اصلی خود را بدرستی انجام نمی دهند، بلکه حرکت کلی مسجد را نیز با چالش مواجه می کنند.
مسئولیت عمده ی امام جماعت در اینجا، ایجاد توازن میان بخش های مختلف، از طریق تقسیم وظایف، و جلوگیری از تداخل مسئولیت هاست.
در قدم دوم، امام جماعت باید با همدل کردن بخش های مختلف، آنها را در جهت رسیدن به هدف مشترک تهییج و اقناع کند.
بر همین مقیاس، وظیفه ی یک مدیر اجتماعی نیز در وهله ی اول، شناخت توانایی ها و ظرفیت های مجموعه و سپس کارسپاری به آنها در جهت هدف کلان است.
گفت و گو و سرکشی مستمر به بخش ها نیز موجب افزایش احساس مسئولیت مجموعه و اقناع قلبی و روانی آنها خواهد شد.
#مدیریت_مسجد
#مدیریت_اجتماعی
#اقناع
@modmasjed
۵
📌مدیریت اجتماعی، رشد اجتماعی
🔹قبل غروب که به مسجد می روم، مسجد هنوز خلوت است. هر چه غروب نزدیک تر می شود، رفت و آمدها بیشتر می شود و گفت و گوهای بیشتری در می گیرد. گفت و گوهایی که پس از چند دقیقه رویکرد درخواست و مطالبه به خود می گیرد و هر کسی از دیدگاه خود، چیزی را مطالبه می کند. از تغییر جای صندلی ها و پشتی ها گرفته تا لامپ در ورودی و آبسردکن و جاکفشی و سرعت نماز و سر و صدای بچه هاو....
به تعداد آدم ها دیدگاه وجود دارد و هر کسی هم از زاویه ی نگاه خودش آن را مطالبه می کند.
بسیاری از آن دیدگاه ها پشتوانه ی نظری ندارد، یعنی درباره ی جوانبش فکر دقیق نشده، با اینحال بصورت یک مطالبه ی جدی پیش کشیده می شود، بنحوی که اگر عملی نشود موجب دلخوری و سرخوردگی مطالبه کننده، و حتی بدنامی آن شخص مسئول می شود؛ که ما پیشنهاد خیرخواهانه ای دادیم، اما امام جماعت به پشیزی نخرید و....
این وضعیت برای امام جماعت مسجد، واقعا سرگیجه آور است و من این حالت را بارها تجربه کرده ام.
اما این همه ی ماجرا نیست و ماجرا به اینجا ختم نمی شود. ... ادامه ی ماجرارا بعدها خواهم نوشت، انشالله
کلیت جامعه نیز دقیقا همین گونه است، هر کسی اوضاع جامعه را از همان نقطه ای که ایستاده رصد و تحلیل می کند، البته یک مدیر اجتماعی باید همه ی حرف ها را بشنود و از این فرصت برای اطلاع از ذهنیات جامعه استفاده کند؛ اما طبیعتاً قادر به اجابت همه ی آنها نیست؛ در نتیجه تنها کاری که از او بر می آید در وهله ی اول اتخاذ بهترین تصمیم و سپس حرف زدن با مردم درباره ی آن و اقناع کردن ایشان است.
در یک مورد، در ورودی مسجد با یکی از خانمها -که نقش اپوزیسیون را داشته و اعتراضات خانمها نوعا توسط او رهبری می شود- برخورد کردم. با صدای بلند و لحن هیجانی شروع به صحبت کرد و یکی از تصمیمات اخیر مسجد درباره ی شبستان بانوان را به باد انتقاد گرفت و مرا طوری در محظور قرار داد که اگر نتوانم در مقابل این تصمیم هیئت امنا بایستم، معلوم می شود که مدیر ناتوانی هستم و.... .
قدرت کلامی و اثر روانی اش بر مردم بالا بود نسبتا.
اجازه دادم که سیر حرفهایش را بزند، وقتی از نفس افتاد دهانش بسته و گوشش باز شد، یک یک دلایل آن تصمیم هیئت امنا را برایش شرح دادم و به او تفهیم کردم که شما مسئله را فقط از زاویه دید خودتان می بینید، اما این تصمیم برآیند چند مسئله ی مهم و بهم پیوسته در مسجد بوده که شما برخی را می دانید و برخی را نه، و من در زمان مقتضی درباره ی آنها صحبت خواهم کرد.
از آن روز به بعد تقریبا کنش خاصی از او مشاهده نشده، تقریبا اقناع شد و آنجا بود که فهمیدم علت بسیاری از قضاوت ها و رفتارها بی اطلاعی از برخی جزییات و نداشتن نگاه کلان است.
از عموم مردم نمی شود انتظار داشت از همان ابتدا چنین نگاهی داشته باشند؛ اما از یک مدیر اجتماعی یا سازمانی می توان انتظار داشت که رفته رفته این نگاه را به مجموعه ی تحت امرش القا کند و آنها را بالا بیاورد.
#حکمت_عملی
#مدیریت_مسجد
#مدیریت_اجتماعی
#اقناع
@modmasjed
📌 از مدیریت فنی تا تربیت اجتماعی
🔹 بخش اول:
چند هفته ای هست که درگیر سیستم سرمایش مسجد هستیم. آنقدر پیچیده شده که بعید است به تابستان امسال برسد.
ارتفاع بالای شبستان و محدوده ی زیر گنبد مسجد، مصرف برق، چرخش هوا، کانالهای عظیم و طولانی که از پشت بام کشیده شده و هدر رفت سرمای آنها نسبتا بالاست، نمای مسجد و ساختمان سنگینی که دیگر تحمل وزن چیز جدیدی را ندارد، هزینه ی بالای خرید و تجهیز و نگهداری، و از همه مهمتر گرمای هوا که مردم خصوصا خانمها را کلافه کرده، جمله ای از فاکتورهایی است که در تامین سیستم سرمایش اثرگذار است
.
هیئت تصمیم گیری به هر طرف که میل می کند، عده ای از فاکتورهای جدید ردیف می شود و رای قبلی باطل و دوباره تحقیقات از سر گرفته می شود.
🔹بخش دوم:
دقایقی پیش مستندی از شبکه ۵ در حال پخش بود به نام «دست های الوده»، درباره ی مدیریت فاضلاب های تهران.
خیلی جالب توجه و الهام بخش بود.
یک رشته از مسائل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی که همه در یک چرخه بهم متصلند، در یک گلوگاه به نام «مدیریت فاضلاب» چنان گرهی می خورد که مدیریت کل شهر را تحت الشعاع قرار می دهد.
اینجا جای شرح تفصیلی آن گره نیست، اما این نکته گفتنی است که نبود نگاه سیستمی و همچنین نگاه بلند مدت در دهه ها قبل، موجب چنین بحرانی در این کلان شهر شده.
البته الان هم این مشکل لا ینحل نیست و اگر نگاه سیستمی و بلند مدت بکار گرفته شود، مسئله قابل حل است، اما پله پله و در زمان و با هزینه ی بیشتر.
اجرای برخی بخش های این پروژه ی عظیم متوقف بر اجرای برخی طرح های دیگر است که هر کدام آنها ممکن است سالها زمان ببرد. اما با یک مدیریت کلان و قرارگاه مرکزی قابل انجام است.
کلان جامعه هم همین گونه است، اگر حرکت جامعه بر اساس یک طرح کلان باشد، جامعه قدم به قدم به شکل ایدئال نزدیک می شود، اگرچه خیلی ها متوجه نمی شوند. مگر اینکه طرح به آخر برسد.
🔹بخش سوم:
ما با همکاری سایر بخش های مسجد، مسایل مسجد را فازبندی کرده ایم و عموم مردم را نیز کم و بیش در جریان این فازبندی اصلاحات قرارداده ایم.
برای حل مسائل بزرگ مسجد انبوهی از مسائل خرد و پیش پا افتاده وجود دارد که اگرچه کوچک به نظر می رسد اما تا حل نشود، آن طرح های کلان تر قابل پیاده شدن نیست.
بعضی بخش های مسجد برای برخی مسائل کوچکتر و کم دامنه تر خیلی فشار می اورند، اما ما با توضیح نقشه ی راه اصلاحات مسجد اعتراضات و غر و لندها را بی اثر کرده ایم.
توضیح نقشه ی راه برای عموم مردم، تحمل مسائل متعدد مسجد -از گرما گرفته تا صوت و وضع ظاهری مسجد - را برای مردم آسان تر کرده، چون می دانند که این اقدامات کوچک بخشی از یک طرح اصلاحی کلان است، بحمدلله همراهی مردم هم خیلی خوب است.
🔹بخش چهارم:
مدیریت اجتماعی تنها مدیریت اجتماع نیست، بلکه خود بخشی از فرایند تربیت جامعه و تزریق عقلانیت به آن است.
اگر ما بتوانیم از رهگذر مدیریت مسجد، تدبیر و نگاه کلان را هم در ذهن مردم جا بیندازیم، به فضل الهی با یک تیر دو نشان زده ایم، هم کار مسجد را راه انداخته ایم و هم مردم را در مسیر عقلانیت اجتماعی رشد داده ایم.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
واجعل عواقب امورنا خیرا
#مدیریت_مسجد
#مدیریت_اجتماعی
#تربیت_اجتماعی
#عقلانیت_اجتماعی
@modmasjed
📌عاملیت و ساختار در مسجد (۲)
🔹مساجد و مراکز فرهنگی متعددی در تهران هستند که ساختارهای فرهنگی و مجموعه های پرقدرت و پر طمطراقی ایجاد کرده اند و گاهی تعداد متربیان آن به بالغ بر هزار نفر می رسد.
طبیعت این مدل کار نوع اقناع عمومی است و دیگران را به این اندیشه می رساند که چون ساختار و مجموعه خیلی بزرگ و قابل توجه است، پس قطعا متربیان آن هم خوب تربیت شده اند و ... .
بطور خاص مسجدی در شرق تهران و مدرسه ای در غرب نمونه هایی از این نوع مجموعه های ساختارگرا به نظر می ایند.
قضاوت نهایی درباره ی این مجموعه ها اصلا کار آسانی نیست و نیاز به معیار و ملاک دقیق دارد، اما با سبک تربیت «فله» ای این مجموعه ها می توان دورنمایی از آینده ی متربیان آن مجموعه ها را حدس زد.
در تربیت فله ای، فارغ از خاستگاه خانوادگی، مزاج، علایق و استعداد ها و آینده نگری ها، انبوهی از افراد تحت برنامه ی واحد و فشرده ای قرار می گیرند و چون عموم متربیان از سنین کم وارد این مجموعه ها می شوند معمولا آثار تربیتی آن مجموعه را تا سالها با خود نگه می دارند و البته با فرا رسیدن سالهای جوانی و خودیابی، ریزش ها شروع می شود.
در این مدتی که در مسجد جدید مشغول شده ام، اهتمام خود را بر اصلاح ساختار مسجد و تشکیل ساختارهای مورد نیاز جدید متمرکز کردم. کاری بسیار زمان بر، فسفرسوز، دیر بازده و در نود درصد موارد هم بدون نتیجه ی مطلوب.
بالاخره ساختار هیئت امنا و تصمیمات آن باید اصلاح شود، بسیج و کانون ها و امور مالی نیز و بدون آنها هیچ اقدام دیگری نتیجه ی مطلوب نخواهد داد؛ اما من در این مدت به روشنی از عامل ها و کنشگران فرد غفلت کرده بودم.
در این هفته های اخیر وقت موسع تری برای گپ و گفت با مردم و نوجوانان و حتی خانمهای مسجد صرف کردم.
آثار و نتایجش فوق العاده بود. هم از جهت تربیت فردی و هم از جهت کشف نیروهای خفته ی کف مسجد که می توانند در اصلاح ساختارها خیلی موثر عمل کنند.
تا اینجا به این نتیجه رسیده ام که ساختار سازی و نظام سازی در مسجد و اجتماع بجای خود، اما در همین مقوله ی مهم هم محتاج تربیت فردی و ارتباط تک به تک با مردم هستیم.
والله اعلم بالصواب.
#عاملیت_و_ساختار
#مدیریت_مسجد
#مدیریت_اجتماع
@modmasjed