هدایت شده از یا منتقم
✡️ یهودیان مخفی بهمثابه یک سازمان اطلاعاتی (١)
1️⃣ #یهودیان_مخفی_مشهد ادعا میکنند در ۱۱ ذیحجه ۱۲۵۵ ق./ ۲۷ مارس ۱۸۳۹ م. در پنجمین سال سلطنت محمد شاه، مورد حملهٔ مسلمانان مشهد قرار گرفته و ۲۸ تن از ایشان کشته و تعدادی مجروح شدند!
2️⃣ چند ساعت پس از حمله، به پیشنهاد حاج میرزا عسکری امام جمعه مشهد، ابتدا ٧ تن از بزرگان #یهودی شهر و سپس، به تبع ایشان، تمام یهودیان مشهد مسلمان شدند. امام جمعه این روز را روز #اللهداد نامید و #یهودیان_مشهد از آن بهعنوان #واقعه_اللهداد» یاد میکنند.
3️⃣ اینکه گفته میشود «جامعه یهودیان مخفی مشهد»، یا «جدیدالاسلامهای مشهد»، بهدلیل «واقعه الله داد» پدید آمده، براساس یادداشتهای سفر سال ۱۸۳۱ #جوزف_ولف به مشهد درست نیست. براساس سفرنامه جوزف ولف، یهودیان مشهد از سالها پیش، از این تاکتیک استفاده میکردند.
4️⃣ شمار مسلمانشدگان مشهد در واقعهٔ الله داد ۲۴۰۰ نفر یا ۴۰۰ خانوار ذکر شده. ژاله پیرنظر مینویسد:
✡️ جدیدالاسلامهای مشهد، پس از پذیرش اجباری دین نوین، اولین گامها را در جهت خو گرفتن با چگونگی زندگانی و هویت جدید برداشتند. شماری از آنان قلباً و عمیقاً به دین تازه ایمان آوردند و آن را پذیرفتند، اینان کمکم جذب جامعه بزرگتر مشهد شدند، اما #اکثریت خانوارهای #جدیدالاسلام تنها در ظاهر به مذهب نوین گرویدند و در خفا به دین اجدادی خود وفادار ماندند و بدینسان یک زندگی دوگانه پیچیده سراسر بیم و هراس را آغاز کردند.
✡️ اینان در ظاهر و در انظار عام مسلمان بودند و فرامین اسلام را گردن مینهادند و مراسم آن را بهجا میآوردند، اما در پنهان، در حریم بسته خانههای خود، آئین و فرایض #یهود را با جدّیت، تعصب و وسواسی بهمراتب بیش از پیش اجرا میکردند. همهٔ اعضای این گروه یکپارچه و یکدل به نگهبانان جمعی این زندگی سرّی بدل شدند…
✡️ به خاطر اینکه مجبور نشوند دخترهای خود را به مسلمانان شهر به زنی بدهند، آنان را اغلب از سنین خردسالی به عقد پسران جوان و نوبالغ جامعه خود در میآوردند. مراسم عقد و ازدواج دوبار برگزار میشد. بار اول برطبق موازین اسلامی و شرعی، با سر و صدا و سرور و شادی. و یک بار دیگر با اجرای مراسم عقد یهودی در خفا.
هدایت شده از یا منتقم
5️⃣ ژاله پیرنظر دربارهٔ #نفوذ این #یهودیان_مخفی مینویسد:
✡️ برخی از جدیدیها که به القاب حاجی یا کربلایی شناخته شدند به درجاتی از ایمان رسیده بودند که مورد اعتماد کامل امام جمعه وقت قرار گرفتند. امام جمعه با اطمینان به امانت و دینداری این گروه آنان را به #آستان_قدس رضوی معرفی کرد. در آستان، مشاغلی چون انبارداری، صندوقداری و حتی نظارت بر #امور_مالی خزانه، که بیشتر شامل نذورات و هدایای زائران بود، به آنها محول شد.
✡️ یکی از جهانگردان اروپائی که چند دهه بعد از اللهداد (در دهه ١٨٨٠) از مشهد دیدن کرده بود، در گزارش خود با اشاره به حضور همهسالهٔ هزاران هزار زائر در شهر #مشهد و اهمیت آنان بهعنوان یک منبع درآمد مالی مهم برای این شهر، به این نکته میپردازد که ادارهٔ بعضی از امور عمومی شهر به جدیدیهای مؤمن محول شده است…
6️⃣ در جلد اول کتاب «یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» دربارهٔ نفوذ یهودیان مخفی مشهد آمده است:
✡️ البته در این دوران کسانی هم بودند که هم خواستند و هم توانستند از موقعیت استفاده کنند. این گروه خود را به بزرگان شیعه شهر نزدیک کردند و از این بابت بهرهٔ فراوان بردند.
هدایت شده از یا منتقم
✡️ یهودیان مخفی بهمثابه یک سازمان اطلاعاتی (٢)
1️⃣ در اولین کنفرانس «مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی» در لسآنجلس، فیلم مستندی با عنوان #یهودیان_مشهد نمایش داده شد.
2️⃣ «مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی» این فیلم را با همکاری تلویزیون رژیم صهیونیستی و موزهٔ دیاسپورا تلآویو تهیه کرده بود. قسمتهایی از گفتار متن فیلم را بهنقل از جلد اول کتاب «یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» میخوانیم:
✡️ اولین برنامهٔ مسلمان شدن، مراسم #تغییر_نام در داخل مساجد بود. برای یهودیان #جدیدالاسلام تمام مراحل زندگی به دو صورت مختلف انجام میگردید:
👈 در خارج از خانه = مسلمان!
👈 در پستو یا زیرزمین خانه = یهودی!
3️⃣ در این فیلم مستند همچنین آمده است:
✡️ آقای حکیم یک #یهودی مشهدی (ساکن فلسطین اشغالی) است و میگوید: به هر نوزاد یهودی از همان سالهای اول تولد چنین تفهیم میشد که در یک وضع بحران استثنایی قرار دارد و باید یک زندگی دوگانه داشته باشد.
✡️ به ما گفته میشد در مقابل غیریهودیها نباید اصلاً از زندگی داخلی خود صحبت کنیم… این #رازداری مطلق از روزی که بچهها عقلرس میشوند طبیعت دومشان گردید. همهٔ #یهودیان جدیدالاسلام دو نام داشتند: مثلاً اسم مسلمانی پدربزرگ من شیخ ابوالقاسم بود و اسم عبریاش بنیامین. اسم مسلمانی پدر من ابراهیم و اسم عبریاش آبراهام بود. مرا در خارج خانه موسی صدا میکردند و اسم داخل خانه من موشه بود. در دوران زندگی پدرم بسیاری از یهودیان، اسامی #غلیظ مسلمانی داشتند.
4️⃣ حکیم میگوید:
✡️ خانواده حکیمی و بقیه خانوادههای مشابه که رهبران جامعه یهودی بودند، با مسلمانان روابط نزدیک و صمیمانهای داشتند. برخی از آنها حتی به سفر مکه هم رفتند و #حاجی شدند!
5️⃣ از ویژگیهای یهودیان مخفی مشهد، مسلمان #دو_آتشه شدن برخی از آنها بود:
✡️ مصاحبهگر از آقای حکیمی میپرسد: افراد خانواده شما خیلی بیش از دیگران تظاهر به اسلام میکردند تا آنجایی که حتی بقیه یهودیان مشهد نسبت به شما مشکوک شده بودند که آیا یهودی جدیدالاسلام هستید یا مسلمان دو آتیشه؟!
6️⃣ افراهیم کهن اهارانوف، میگوید:
✡️ زمانی رسید که مسلمانان متعصب نسبت به یهودیان سوءظن پیدا کردند و به این نتیجه رسیدند که اینها دارند تظاهر میکنند. برای رفع این سوءظن بزرگان #قوم_یهود تصمیم گرفتند به #حج بروند. آنها به زیارت مکه رفتند و با لقب حاجی به مشهد بازگشتند!
هدایت شده از یا منتقم
7️⃣ در فیلم مستند «حکایت یهودیان پارسی» که به زبان عبری و متعلق به موزه دیاسپورا تلآویو است، نیز به این موضوع پرداخته است. در بخشهایی از این فیلم آمده است:
🔸 خنانیا: اسم من عزتالله فرزند فرجالله نصراللهیف است.
🔹 گزارشگر: اسم عبری تو چیست؟
🔸 خنانیا: اسم من خنانیا بن یوناتان هلوی
🔹 گزارشگر: چندسال در #مشهد بهصورت مسلمان زندگی کردی؟
🔸 خنانیا: پانزده سال!!
🔹 گزارشگر: مراسم مذهبی خود را کجا انجام میدادید؟
🔸 مرد ناشناس: در کنیساهای زیرزمینی و پناهگاههای زیر خانهها. در فاصله نیم کیلومتری از خیابانهای اصلی سه چهار زن را به صورت گدا مینشاندیم. وقتی کسی رد میشد، زنها به هم اشاره میکردند. درنتیجه خبر به ما میرسید و ما ساکت میشدیم که کسی نفهمد.
🔹 گزارشگر: بهعنوان یک کودک سخت نبود که در ظاهر مسلمان و در خفا یهودی باشی؟!
🔸 خنانیا: بله، خیلی سخت بود. باید مثل آنها لباس میپوشیدیم، مثل آنها راه میرفتیم، مثل آنها نماز میخواندیم. آنها میدانستند که ما جدید هستیم، یعنی کسی که به تازگی دین اسلام آورده و #جدیدالاسلام شده است.
8️⃣ صیون لوی از #یهودیان_مخفی_مشهد دربارهٔ پنهانکاری و ظاهرسازی خانوادهاش میگوید:
✡️ پدر من هرگاه به بازار میرفت گوشت #غیرکاشر میخرید [کاشر = غذای حلال یهودی] و به خانه میآورد. بعد آن گوشت را طوری سر به نیست میکردند که آثاری از آن باقی نماند. برای مصرف گوشت خوراکی خانوادهها در خفا طبق سنت یهودی گوسفند و مرغ را در خانه ذبح میکردند و به اتفاق به مصرف میرسانیدند.
9️⃣ در منبعی دیگر آمده است:
✡️ گوشتی که از قصابیهای مسلمانان میگرفتند، باز هم برای ظاهرسازیِ بیشتر به فقیران میدادند، ولی شبها در خانههایشان، گوسفند را #ذبح_یهودی میکردند و گوشت آن را شبانه به خانههای دیگر یهودیان #آنوسی [مخفی] میفرستادند.
هدایت شده از یا منتقم
✡️ یهودیان مخفی بهمثابه یک سازمان اطلاعاتی (١)
1️⃣ #یهودیان_مخفی_مشهد ادعا میکنند در ۱۱ ذیحجه ۱۲۵۵ ق./ ۲۷ مارس ۱۸۳۹ م. در پنجمین سال سلطنت محمد شاه، مورد حملهٔ مسلمانان مشهد قرار گرفته و ۲۸ تن از ایشان کشته و تعدادی مجروح شدند!
2️⃣ چند ساعت پس از حمله، به پیشنهاد حاج میرزا عسکری امام جمعه مشهد، ابتدا ٧ تن از بزرگان #یهودی شهر و سپس، به تبع ایشان، تمام یهودیان مشهد مسلمان شدند. امام جمعه این روز را روز #اللهداد نامید و #یهودیان_مشهد از آن بهعنوان #واقعه_اللهداد» یاد میکنند.
3️⃣ اینکه گفته میشود «جامعه یهودیان مخفی مشهد»، یا «جدیدالاسلامهای مشهد»، بهدلیل «واقعه الله داد» پدید آمده، براساس یادداشتهای سفر سال ۱۸۳۱ #جوزف_ولف به مشهد درست نیست. براساس سفرنامه جوزف ولف، یهودیان مشهد از سالها پیش، از این تاکتیک استفاده میکردند.
4️⃣ شمار مسلمانشدگان مشهد در واقعهٔ الله داد ۲۴۰۰ نفر یا ۴۰۰ خانوار ذکر شده. ژاله پیرنظر مینویسد:
✡️ جدیدالاسلامهای مشهد، پس از پذیرش اجباری دین نوین، اولین گامها را در جهت خو گرفتن با چگونگی زندگانی و هویت جدید برداشتند. شماری از آنان قلباً و عمیقاً به دین تازه ایمان آوردند و آن را پذیرفتند، اینان کمکم جذب جامعه بزرگتر مشهد شدند، اما #اکثریت خانوارهای #جدیدالاسلام تنها در ظاهر به مذهب نوین گرویدند و در خفا به دین اجدادی خود وفادار ماندند و بدینسان یک زندگی دوگانه پیچیده سراسر بیم و هراس را آغاز کردند.
✡️ اینان در ظاهر و در انظار عام مسلمان بودند و فرامین اسلام را گردن مینهادند و مراسم آن را بهجا میآوردند، اما در پنهان، در حریم بسته خانههای خود، آئین و فرایض #یهود را با جدّیت، تعصب و وسواسی بهمراتب بیش از پیش اجرا میکردند. همهٔ اعضای این گروه یکپارچه و یکدل به نگهبانان جمعی این زندگی سرّی بدل شدند…
✡️ به خاطر اینکه مجبور نشوند دخترهای خود را به مسلمانان شهر به زنی بدهند، آنان را اغلب از سنین خردسالی به عقد پسران جوان و نوبالغ جامعه خود در میآوردند. مراسم عقد و ازدواج دوبار برگزار میشد. بار اول برطبق موازین اسلامی و شرعی، با سر و صدا و سرور و شادی. و یک بار دیگر با اجرای مراسم عقد یهودی در خفا.
هدایت شده از یا منتقم
5️⃣ ژاله پیرنظر دربارهٔ #نفوذ این #یهودیان_مخفی مینویسد:
✡️ برخی از جدیدیها که به القاب حاجی یا کربلایی شناخته شدند به درجاتی از ایمان رسیده بودند که مورد اعتماد کامل امام جمعه وقت قرار گرفتند. امام جمعه با اطمینان به امانت و دینداری این گروه آنان را به #آستان_قدس رضوی معرفی کرد. در آستان، مشاغلی چون انبارداری، صندوقداری و حتی نظارت بر #امور_مالی خزانه، که بیشتر شامل نذورات و هدایای زائران بود، به آنها محول شد.
✡️ یکی از جهانگردان اروپائی که چند دهه بعد از اللهداد (در دهه ١٨٨٠) از مشهد دیدن کرده بود، در گزارش خود با اشاره به حضور همهسالهٔ هزاران هزار زائر در شهر #مشهد و اهمیت آنان بهعنوان یک منبع درآمد مالی مهم برای این شهر، به این نکته میپردازد که ادارهٔ بعضی از امور عمومی شهر به جدیدیهای مؤمن محول شده است…
6️⃣ در جلد اول کتاب «یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» دربارهٔ نفوذ یهودیان مخفی مشهد آمده است:
✡️ البته در این دوران کسانی هم بودند که هم خواستند و هم توانستند از موقعیت استفاده کنند. این گروه خود را به بزرگان شیعه شهر نزدیک کردند و از این بابت بهرهٔ فراوان بردند.
هدایت شده از یا منتقم
✡️ یهودیان مخفی بهمثابه یک سازمان اطلاعاتی (٢)
1️⃣ در اولین کنفرانس «مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی» در لسآنجلس، فیلم مستندی با عنوان #یهودیان_مشهد نمایش داده شد.
2️⃣ «مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی» این فیلم را با همکاری تلویزیون رژیم صهیونیستی و موزهٔ دیاسپورا تلآویو تهیه کرده بود. قسمتهایی از گفتار متن فیلم را بهنقل از جلد اول کتاب «یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» میخوانیم:
✡️ اولین برنامهٔ مسلمان شدن، مراسم #تغییر_نام در داخل مساجد بود. برای یهودیان #جدیدالاسلام تمام مراحل زندگی به دو صورت مختلف انجام میگردید:
👈 در خارج از خانه = مسلمان!
👈 در پستو یا زیرزمین خانه = یهودی!
3️⃣ در این فیلم مستند همچنین آمده است:
✡️ آقای حکیم یک #یهودی مشهدی (ساکن فلسطین اشغالی) است و میگوید: به هر نوزاد یهودی از همان سالهای اول تولد چنین تفهیم میشد که در یک وضع بحران استثنایی قرار دارد و باید یک زندگی دوگانه داشته باشد.
✡️ به ما گفته میشد در مقابل غیریهودیها نباید اصلاً از زندگی داخلی خود صحبت کنیم… این #رازداری مطلق از روزی که بچهها عقلرس میشوند طبیعت دومشان گردید. همهٔ #یهودیان جدیدالاسلام دو نام داشتند: مثلاً اسم مسلمانی پدربزرگ من شیخ ابوالقاسم بود و اسم عبریاش بنیامین. اسم مسلمانی پدر من ابراهیم و اسم عبریاش آبراهام بود. مرا در خارج خانه موسی صدا میکردند و اسم داخل خانه من موشه بود. در دوران زندگی پدرم بسیاری از یهودیان، اسامی #غلیظ مسلمانی داشتند.
4️⃣ حکیم میگوید:
✡️ خانواده حکیمی و بقیه خانوادههای مشابه که رهبران جامعه یهودی بودند، با مسلمانان روابط نزدیک و صمیمانهای داشتند. برخی از آنها حتی به سفر مکه هم رفتند و #حاجی شدند!
5️⃣ از ویژگیهای یهودیان مخفی مشهد، مسلمان #دو_آتشه شدن برخی از آنها بود:
✡️ مصاحبهگر از آقای حکیمی میپرسد: افراد خانواده شما خیلی بیش از دیگران تظاهر به اسلام میکردند تا آنجایی که حتی بقیه یهودیان مشهد نسبت به شما مشکوک شده بودند که آیا یهودی جدیدالاسلام هستید یا مسلمان دو آتیشه؟!
6️⃣ افراهیم کهن اهارانوف، میگوید:
✡️ زمانی رسید که مسلمانان متعصب نسبت به یهودیان سوءظن پیدا کردند و به این نتیجه رسیدند که اینها دارند تظاهر میکنند. برای رفع این سوءظن بزرگان #قوم_یهود تصمیم گرفتند به #حج بروند. آنها به زیارت مکه رفتند و با لقب حاجی به مشهد بازگشتند!
هدایت شده از یا منتقم
7️⃣ در فیلم مستند «حکایت یهودیان پارسی» که به زبان عبری و متعلق به موزه دیاسپورا تلآویو است، نیز به این موضوع پرداخته است. در بخشهایی از این فیلم آمده است:
🔸 خنانیا: اسم من عزتالله فرزند فرجالله نصراللهیف است.
🔹 گزارشگر: اسم عبری تو چیست؟
🔸 خنانیا: اسم من خنانیا بن یوناتان هلوی
🔹 گزارشگر: چندسال در #مشهد بهصورت مسلمان زندگی کردی؟
🔸 خنانیا: پانزده سال!!
🔹 گزارشگر: مراسم مذهبی خود را کجا انجام میدادید؟
🔸 مرد ناشناس: در کنیساهای زیرزمینی و پناهگاههای زیر خانهها. در فاصله نیم کیلومتری از خیابانهای اصلی سه چهار زن را به صورت گدا مینشاندیم. وقتی کسی رد میشد، زنها به هم اشاره میکردند. درنتیجه خبر به ما میرسید و ما ساکت میشدیم که کسی نفهمد.
🔹 گزارشگر: بهعنوان یک کودک سخت نبود که در ظاهر مسلمان و در خفا یهودی باشی؟!
🔸 خنانیا: بله، خیلی سخت بود. باید مثل آنها لباس میپوشیدیم، مثل آنها راه میرفتیم، مثل آنها نماز میخواندیم. آنها میدانستند که ما جدید هستیم، یعنی کسی که به تازگی دین اسلام آورده و #جدیدالاسلام شده است.
8️⃣ صیون لوی از #یهودیان_مخفی_مشهد دربارهٔ پنهانکاری و ظاهرسازی خانوادهاش میگوید:
✡️ پدر من هرگاه به بازار میرفت گوشت #غیرکاشر میخرید [کاشر = غذای حلال یهودی] و به خانه میآورد. بعد آن گوشت را طوری سر به نیست میکردند که آثاری از آن باقی نماند. برای مصرف گوشت خوراکی خانوادهها در خفا طبق سنت یهودی گوسفند و مرغ را در خانه ذبح میکردند و به اتفاق به مصرف میرسانیدند.
9️⃣ در منبعی دیگر آمده است:
✡️ گوشتی که از قصابیهای مسلمانان میگرفتند، باز هم برای ظاهرسازیِ بیشتر به فقیران میدادند، ولی شبها در خانههایشان، گوسفند را #ذبح_یهودی میکردند و گوشت آن را شبانه به خانههای دیگر یهودیان #آنوسی [مخفی] میفرستادند.
هدایت شده از یا منتقم
✡️ یهودیان مخفی بهمثابه یک سازمان اطلاعاتی (٣)
1️⃣ البته این تاکتیکها فقط توسط #یهودیان_مشهد استفاده نشده و در برخی شهرهای دیگر و در مقاطع زمانی مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
2️⃣ حاخام #یدیدیا_شوفط رهبر یهودیان ایران قبل انقلاب و رهبر یهودیان ایرانیتبار جهان بعد از انقلاب در خاطراتش آورده است:
✡️ [منوچهرکوهن]: جناب حاخام، میدانیم که بسیاری از #یهودیان_کاشان را بخصوص در زمان صفویان بهزور مجبور کردند مسلمان بشوند. آیا هیچ با نوادگان این افراد برخوردی داشتهاید؟
✡️ [حاخام یدیدیا شوفط]: یکبار با مرحوم پدرم برای خرید ابریشم به اران در حومه کاشان به منزل یک نفر که اسمش حسینعلی کدو بود رفتیم. پیرمرد ریشسفیدی بود. خیلی به مرحوم پدرم احترام میکرد. از او پرسیدم چرا این همه احترام و رعایت میکنی؟ گفت: آقا من خودم #یهودیزاده هستم. این بالا کتابخانه و اطاق نماز پدربزرگم است که #یهودی بوده و کتابهای عبری او هم هنوز هم اینجاست. فقط من حق دارم هر روز به این اطاق بروم و کتابهای او را ببوسم وگردگیری کنم. پایین اطاق را هم آبپاشی کنم و تعظیم کنم و برگردم. این حرفهای یک پیرمرد ۸۰ یا ۸۵ ساله بود.
3️⃣ حاخام یدیدیا شوفط در خاطراتش به موردی دیگر اشاره میکند که قابل تأمل است:
✡️ یکی از موفقترین افراد یهودی مشهد که اجداد ایشان زمان فاجعه #مشهد به زور مسلمان شده بودند مرحوم #ابراهیم_طلوع بود که به نام مسلمانیاش محمدابراهیم طلوع معروف بود.
✡️ پدر این شخص مرد بسیار عاقل و فهمیده و زرنگی بود. دو همسر یکی #یهودی و یکی #مسلمان داشت که آقای ابراهیم طلوع [فرزند] همسر ایسرائل او بود. زن مسلمان او دختر یکی از آیتاللههای تبریزی بود که از او هم چند فرزند پسر و دختر داشت.
✡️ آقای ابراهیم طلوع و فرزندان او همگی یهودی متدین بودند، ولی بقیهٔ فرزندان پدر آقای ابراهیم مسلمان بودند. چون از مادر مسلمان بودند. چون آقای ابراهیم فرزند ارشد پدر بود، از فرزندان دیگر نفوذ بیشتری در خانواده داشت.
✡️ ابراهیم یا محمد طلوع با درایت و زیرکی خاص خودش، مدتها بزرگ بازار تهران و چند دوره هم از طرف مسلمانان تهران نماینده مجلس شورای ملی شد! وی سرپرست مغازه و املاک پدر هم بود و سایر مسلمانان همگی تحت نظر او بودند. البته بدون اینکه او در برابر آنها اظهار #یهودیت کند، کاملاً مواظب آنها بود.
✡️ موقعی که من وارد کنیسای مشهدیها شدم مادر آقای ابراهیم زنده بود… اولین زنی هم که صبح شبات میآمد #کنیسا مادر ابراهیم بود که به زور مسلمان شده بود. با چادر مشکی میآمد پشت سر بنده در کنیسا مینشست... مقداری آرامش روحی پیدا میکرد و بعد با همان چادر سیاه مسلمانی که او را نشناسند میرفت منزل خودشان.
هدایت شده از یا منتقم
4️⃣ حاخام #یدیدیا_شوفط در ادامه اشاره میکند که فرزند #ابراهیم_طلوع نیز با وجود اظهار مسلمانی، #یهودی_مخفی متعصبی بوده است:
✡️ روزی یکی از بزرگترین خانوادههای مشهدی جشن عروسی داشتند. زنها و مردها جداگانه مینشستند. سر میز اینجانب چند نفر از بزرگان مشهدیها بودند. اتفاقاً آقای ابراهیم طلوع هم سر میز ما بود. مهدی پسر ابراهیم آقا این طرف من نشسته بود. خوراک آوردند، همه شام خوردند. دیدم مهدی پسر ابراهیم لب به غذا نزده، پدرش هم چون مشروب خورده بود به او توجهی نداشت و با آقای ملا یوسف زر صحبت میکردند. آخر مهمانی به ابراهیم آقا گفتم: مهدی آقا، آقازاده شما، اصلاً دست به غذا نزد. چرا؟ نگاه کرد به پسرش و گفت: مهدی آقا چرا شام نخوردی؟ مهدی نگاهی به من کرد و رفت در گوش پدرش چیزی گفت. پرسیدم: آقازاده چه گفت؟ گفت: او میگوید آن روز بعدازظهر که از مدرسه آمدم، مادرم نان و پنیر و کره به من داد خوردم، هنوز دهانم پاک نشده است که بتوانم گوشت بخورم. (*) البته ساعتها از خوردن نان و پنیر و کره گذشته بود، اما او شام نخورد. اینها اینطور تربیت شده بودند!
5️⃣ #حبیب_لوی از یهودیان سرشناس در کتاب «تاریخ جامع یهود» دربارهٔ مدت زمان #نهانزیستی و #مخفیکاری برخی یهودیان، چهار نسل و بیش از ۱۳۰ سال را ذکر میکند:
✡️ اینان در سه تا چهار نسل پیدرپی یعنی بیش از ۱۳۰ سال ایمان خود را حفظ کردند و یکی از جدیدیهای پیشین مشهد بنام مردخای زر (تولد۱۹۱۴) که در سالهای جوانی پدر و پدربزرگ خویش زندگی دوگانه مذهبی را گذرانده بود در سال ۱۹۶۱ به نمایندگی حزب کارگر در #کنست (پارلمان اسرائیل) برگزیده شد و در سال ۱۹۶۹ به مقام معاونت رئیس کنست رسید.
📝 (*) توضیح اندیشكده مطالعات یهود: یكی از الگوهای رفتاری آنوسیان كه البته چندان از جانب آنها رعایت نمیشود، حفظ فاصلهٔ چند ساعتی بین غذاهای دارای انواع گوشت با مأکولات لبنی نظیر ماست و... است، بدین معنی که آنوسیان، اکراه دارند مثلاً کباب و دوغ را با هم بخورند و معتقدند باید بین این دو، چند ساعتی فاصله باشد.
هدایت شده از یا منتقم
✡️ یهودیان مخفی بهمثابه یک سازمان اطلاعاتی (۴)
1️⃣ #یهودیان_مخفی با این درجه #پنهانکاری که از کودکی به فرزندان خود آموزش میدهند، همانند یک #سازمان_اطلاعاتی پیشرفته عمل میکنند.
2️⃣ این تاکتیک مخصوص #یهودیان_مشهد و کاشان نبوده است، یهودیان تهران، اصفهان، یزد، شیراز، همدان، و… نیز از این شیوه استفاده کردهاند.
3️⃣ سؤال مهمی که وجود دارد این است که یهودیان مخفی چه شدند؟ این افراد و خانوادهها در ایران پس از انقلاب به کجاها #نفوذ کردند؟ آیا برای گزینشها به این موارد توجه میشود؟
4️⃣ عقل حکم میکند حداقل با #تبارشناسیِ مدیران و مسئولین خصوصاً مشاغل حساس و حیاتی، راه #نفوذ این سازمان اطلاعاتی مخوف مسدود شود.
5️⃣ و با شناسایی سوابق و گذشته خانوادگی مدیران از طریق بررسی اطلاعات شناسنامهای خانوادگی آنها (پدر، پدربزرگ و…) از طریق ثبت احوال و… از #نفوذ آنها جلوگیری شود.
هدایت شده از یا منتقم
✡️ یهودیان مخفی مشهد و واقعه اللهداد (١)
1️⃣ میگویند جامعهٔ #یهودیان_مخفی_مشهد یا جدیدالاسلامهای مشهد در سال ١٢۵۵ق./ ١٨٣٩م. بهدلیل #واقعه_اللهداد پدید آمد.
2️⃣ برخلاف ادعاها، بسیاری از #یهودیان_مشهد سالها پیش از واقعهٔ اللهداد، #یهودی_مخفی بودند و حداقل از زمان نادر شاه افشار با کابل و ترکستان و هند ارتباطات گسترده تجاری داشتند.
3️⃣ در این بررسی فقط استناد میکنم به یادداشتهای سفر سال ١٨٣١ #جوزف_ولف به مشهد که به ٨ سال پیش از زمان واقعهٔ اللهداد تعلق دارد. تصوّر میکنم مندرجات این سفرنامه به اندازه کافی گویا باشد: