🔘تو برای خوبشدن آفریده نشدهای؛ برای عبدشدن و ارتباط با مولا آفریده شدهای
🔘شروع کن به «دستور اجرا کردن» تا حس عبدبودن پیدا کنی
🔻 #گناه_و_توبه (ج۴) - ۱
🔸ما برای خوبشدن یا موفقیت آفریده نشدهایم، مراقب باشید به ما آدرس غلط ندهند! ما آفریده شدهایم برای ارتباط با خدا! ارتباط ما با خدا هم «ارتباط عبد و مولا» است.
🔸ما برای ارتباط گرفتن با مولا و تحقق چیزی به نام «عبودیت» آفریده شدهایم! حالا چهکار کنیم تا این اتفاقی که ما بهخاطرش خلق شدهایم، در قلبمان بیفتد؟
🔸ارتباط عبد و مولا، با «فرمانِ مولا» و «اطاعت عبد» شکل میگیرد؛ غیر از این، شکل نمیگیرد! عبودیت، با رفتن به کلاس اعتقادی و فهمیدنِ اینکه «من عبد هستم و او مولاست» درست نمیشود، بلکه با تمرین درست میشود؛ تمرین اطاعت از فرمان مولا!
🔸کسی که میخواهد مفهوم عبدبودن برایش جا بیفتد و به هدف خلقت نزدیک شود، مدام باید در مقابل فرمان خدا بگوید «چَشم!» مدام باید دستور خدا را بپذیرد و اجرا کند تا معلوم بشود عبدِ آن مولاست!
🔸خدا که لیست طاعتها، معصیتها، مستحبات و مکروهات را اعلام کرده است! خُب شروع کن به «دستور اجرا کردن» تا حس عبدبودن به وجودت بیاید. بگو: «خدایا اینقدر دستورات تو را اطاعت میکنم تا مزۀ عبدبودن را بچشَم!»
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۱۹
@mohabbatkhoda
🔘چرا «عبد» از دریافت امر و نهی «مولا» لذت میبرد؟
🔘استغفار، یکی از عوارض ذاتی حس عبودیت است!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۴) - ۲
🔸مهمترین دریافتی که یک عبد، دوست دارد از مولا داشته باشد «امر و نهی» است. عبد از دریافت امر و نهی مولا لذت میبرد؛ چون وقتی مولا به او امر و نهی میکند، احساس میکند که مولا او را آدم حساب کرده است. وقتی عبد این دریافت را از مولا نداشته باشد، ناراحت میشود و میگوید «خدایا، تو دیگر من را حساب نکردی؟»
🔸اگر به جایی برسی که عاشق امر و نهی خدا بشوی، یعنی عاشق این هستی که خدا برایت مرز گناه تعیین کند، آنوقت به اینجا میرسی که مدام دوست داری بروی درِ خانۀ خدا و بگویی «خدایا من معذرت میخواهم؛ من نتوانستم دقیق اجرا کنم، ولی تو فرمانهایت را برای من ادامه بده...»
🔸وقتی حس عبودیت در انسان تقویت شود، مدام دنبال استغفار و عذرخواهی از خدا خواهد بود؛ این یکی از عوارض ذاتی حس عبودیت است؛ چون عبد همیشه خودش را مقابل مولا مقصر میداند و میگوید «خدایا! آنطور که باید، نتوانستم فرمان تو را اجرا کنم...»
🔸اولیاء خدا عیش و لذتشان به ذکر خداست «مَولایَ بِذِکرِکَ عاشَ قَلبی» میدانید اولیاء خدا وقتی میخواهند ذکر خدا کنند، چه میگویند؟ اکثرش «استغفار» است و از این کار، بهشدت لذت میبرند؛ نه اینکه فکر کنید رنج میبرند! نه؛ اولیاء خدا بدون گناه هم، استغفار میکنند، با طاعت هم استغفار میکنند که «خدایا ببخش؛ نتوانستم قشنگ اطاعت کنم» انگار درِ خانۀ خدا کاری جز استغفار و عذرخواهیکردن ندارند.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۱۹
@mohabbatkhoda
🔘چرا نسبت به دین، اینقدر تمسخر و استهزاء انجام میگیرد؟
🔘دین یک امر عمیق است؛ عقلهای اندک، آنرا نمیفهمند لذا مسخره میکنند
🔻 #گناه_و_توبه (ج۵) - ۱
🔸اولاً چرا دین اینقدر نیاز به تبلیغ و تبیین دارد؟ ثانیاً چرا نسبت به دین بیش از هر مقولۀ دیگری در جامعۀ بشری؛ تمسخر و استهزاء انجام میگیرد؟ چرا بعضیها حرفهای دینی را مسخره میکنند و گاهی دینداران را نادان یا غیرعاقل تلقی میکنند؟
🔸پاسخ هر دو سؤال، این است که «دین یک امر عمیق است» چون دستورات دین برای انسان است و انسان یک موجود عمیق با نیازهای پیچیده و پنهان است که بسیاری از این نیازهای خودش را نمیبیند. لذا وقتی دین میخواهد به نیازهای پنهان انسان پاسخ دهد، بهسادگی درک نمیشود و نیاز به تبیین و تبلیغ دارد.
🔸دستورات دینی بسیار ژرف و پیچیده هستند لذا افراد سطحینگر و عقلهای اندک و کوچک، دستورات دین را نمیفهمند و ممکن است آنها را غیرعاقلانه تلقی کرده و حتی آنها را مضر به حال بشریت تشخیص بدهند! کمااینکه بعضیها روزه را مضر میدانستند!
🔸دین مقولۀ بسیار هوشمندانهای است لذا آدمهای باهوش دینداری میکنند. یکروزی خواهد رسید که در جامعۀ بشری هرکسی دینداری کند میگویند «عجب آدم باهوشی است!» و هر کسی بیدین باشد میگویند «عجب آدم نادانی است!» این کلام قرآن است: چه کسی از دین دور میشود، جز آدم نادان! (...إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره/۱۳۰)
🔸دین چون حرفهای عمیق میزند، گاهی تنها میماند، مثل آدم عاقل که وقتی در میان جمعی از سفهاء قرار بگیرد، معمولاً تنها میماند و حرفش را نمیفهمند و حتی او را مسخره میکنند!
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۰
@mohabbatkhoda
🔘قدم اول برای متقاعدشدن به ترک گناه چیست؟
🔘اول باید بپذیری «با برنامه زندگی کنی»
🔻 #گناه_و_توبه (ج۶) - ۱
🔸یک انسان را چگونه میشود متقاعد کرد به اینکه گناه نکند؟ انسان در مسیر متقاعدشدن به ترک گناه، چه مراحلی را باید طی کند؟
🔸قدم اول برای متقاعدکردن انسانها به ترک گناه، این است که افراد را اهل برنامهریزی، تدبیر، دقت در رفتار و «منظم» بار بیاورید.
🔸در دوران دبستان (۷ تا ۱۴سالگی) اول باید این را برای بچهها جابیندازید که «ما برای اینکه بتوانیم زندگی خودمان را اداره کنیم باید برنامهریزی و نظم داشته باشیم» باید جا بیندازید که زندگی تصادفاً اداره نمیشود و برای رسیدن به هر منفعتی نیاز به تدبیر و تلاش منظم داریم.
🔸کسی که اهلِ «با برنامه زندگی کردن» نشده است و همیشه موجودی منفعل بوده و مدام او را-با تشویق و تنبیه و تهدید- به انجام کارها وادارش کردهاند، چنین انسانی نمیتواند دیندار خوبی باشد.
🔸تا وقتی این برای کسی جا نیفتاده باشد که «بدون برنامه و تدبیر، نمیشود زندگی کرد» شما اگر خدا را هم برایش جابیندازید، اثری ندارد؛ او نمیتواند خدا را اطاعت کند، لذا کمکم زیرآبِ خدا را میزند؛ چون برایش زور دارد که به او دستور بدهند.
🔸کسی که با برنامه و منظم زندگی نمیکند، وقتی میبیند یک کسی میخواهد او را منظم کند، قبول نمیکند. آدم بیبرنامه و منفعل، حاضر نیست ضابطهمند بشود؛ حالا چه خدا این ضابطه را از او بخواهد چه غیر خدا!
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۱
محبت خدا
🔘قدم اول برای متقاعدشدن به ترک گناه چیست؟ 🔘اول باید بپذیری «با برنامه زندگی کنی» 🔻 #گناه_و_توبه (ج۶
🔘بچهام نماز نمیخواند؛ چهکار کنم؟
🔘ادب به او یاد دادهای؟!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۶) - ۲
🔸بعضیها میپرسند: «بچهام نماز نمیخواند، چهکار کنم که نماز بخواند؟» در پاسخ میگوییم: شما عنصر کلیدی و حیاتی زندگی بچهات را-که همان «ادب» است- به او یاد دادهای؟
🔸اگر بیادب(بدون رعایت آداب) غذا بخوریم، بیادب سلامعلیک کنیم، بیادب بخوابیم، بیادب بیدار شویم، بیادب راه برویم، بیادب لباس بپوشیم و... در این صورت نمیتوان انتظار داشت که بچۀ ما نمازخوان بشود!
🔸اگر توانستی بچهات را باادب بار بیاوری، برای آدم باادب، اضافهکردن یکی دوتا ادب در بین آداب دیگر، سخت نیست. آدمِ باادبی که نسبت به همسایه، آداب را رعایت میکند، در مورد خوابیدن و بیدارشدن و... هم یکسری آداب را رعایت میکند، حالا اگر یک ادبِ دیگر هم به آن اضافه کنید، اجرا میکند و برایش سخت نیست (نماز هم درواقع «ادب نسبت به خداوند» است)
🔸بچهای که نمازخواندن برایش سخت است، انگار در آن خانه، ادب نیست! مهربانی هست، خشم هست، اعتقاد به خدا هست، معنویت هست... اما ادب نیست!
۹علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۱
@mohabbatkhoda
🔘کسی که اهل برنامه نیست، روحش آمادگی دینداری ندارد
🔘دین مال آدمهای اهل برنامه است
🔻 #گناه_و_توبه (ج۷) - ۱
🔸دستورات دینی غالباً با برنامه است؛ زمان دارد، شیوه دارد، ادب و آداب دارد! آدم دیندار، باید در مسائل مالی هم برنامهریزی دقیق داشته باشد؛ باید حساب دخل و خرج خودش را داشته باشد. اگر بخواهی دیندار باشی حتماً باید اهل برنامه و حساب و کتاب باشی.
🔸اگر در یک مدرسهای بچهها را «اهل برنامه» بار نمیآورند و تحمل بچهها برای برنامهداشتن، کم است و حتی دیپلم گرفتهاند اما برنامهریز نشدهاند، دیگر در این مدرسه هرچه قرآن و روایت و دعا هم یاد بدهند، این مدرسه اسلامی نیست، خیالتان راحت!
🔸کسی که اهل برنامه نباشد، اگر نماز هم بخواند، به این نمازخواندنش شک میکنیم؛ چون معلوم نیست روی چه حسابی دارد نماز میخواند؟ این فرد، نتوانسته روح خودش را منظم کند. لذا احتمال میدهیم او یکروز-مثل فنری که جمع شده و رها میشود- از دین بیرون برود، چون روحش آمادگی دینداری ندارد و اساساً آدم منظم و بابرنامهای نیست.
🔸 آدمی که برنامهپذیر نیست، بلکه برنامهگریز است، اگر بههر دلیلی، طبق برنامه عمل کند، از این لحظههایی که دارد به برنامه عمل میکند، لذت نمیبرد. این شخصیت و این روحیه، به درد دینداری نمیخورد. دین مال آدمهای اهل برنامه است.
🔸برای اینکه ایمان انسان زیاد شود، روح او باید از هوای نفس پاک شود؛ هوای نفس هم-به تعبیری- یعنی بیبرنامهبودن! یعنی هروقت هرچیزی دلم بخواهد، انجام بدهم نه اینکه طبق برنامه عمل کنم. مقابله با هوای نفس هم یعنی بابرنامه زندگیکردن؛ البته این قدم اولش است.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۲
@mohabbatkhoda
🔘حاضری برای نگاهکردنِ خودت برنامه بپذیری؟
🔘مگر میشود آدم بیبرنامه را به حجاب متقاعد کرد؟!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۷) - ۲
🔸گام اول برای متقاعدشدن به دینداری و ترک گناه، این است که خودمان را به زندگیِ بابرنامه متقاعد کنیم. اینکه آدم بپذیرد زندگیِ بابرنامه داشته باشد، مقدمۀ متقاعدشدن به ترک گناه است.
🔸مثلاً وقتی به کسی میگویید «نگاه حرام نکن!» ببینید این را به چه کسی دارید میگویید؟ این را باید به کسی بگویید که حاضر است برای نگاهکردنِ خودش برنامه داشته باشد!
🔸کسی که حاضر نشده برای نگاهکردن خودش برنامه بپذیرد، وقتی به او میگویی «نگاه حرام نکن» زورش میآید و برایش سخت است بپذیرد، لذا ممکن است تو را مسخره کند و حتی ناسزا بگوید!
🔸آدمی که شخصیتاً برای هیچچیزی نمیخواهد برنامه داشته باشد؛ منجمله برای لباسپوشیدن، چطور میخواهید او را برای «حجاب» متقاعد کنید؟! وقتی او را به حجاب، توصیه میکنید، طبیعتاً زورش میآید بپذیرد! اول باید بپرسید: آیا شما اصلاً برای زندگی خودت برنامه داری؟ این برنامه را روی چه اصولی طراحی کردهای؟
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۲
@mohabbatkhoda
🔘چرا آدمِ اهل برنامه، از «گناه» متأثر میشود؟
🔘گناه یعنی خطایی که در اجرای برنامه رخ میدهد
🔻 #گناه_و_توبه (ج۷) - ۳
🔸کسی که اهل برنامه شد، از بههم ریختن برنامهاش متأثر و ناراحت میشود. چنین کسی وقتی کمکم وارد فضای دین شد، آماده است برای اینکه از چیزی بهنام «گناه» خیلی متأثر و ناراحت بشود.
🔸میدانید گناه چرا آدم بابرنامه را متأثر میکند؟ چون گناه یعنی خطایی که در اجرای برنامه رخ داده است. کسی که اهل برنامه باشد، چکلیستِ برنامۀ خودش را نگاه میکند و با ناراحتی میگوید: «من امروز این دوتا مورد را در برنامهام خراب کردم یا درست اجرا نکردم!»
🔸اگر اهل برنامه باشی، خدا خطایت را جبران میکند. تو یک خدایی داری که وقتی در برنامهات خطا میکنی و میآیی درِ خانۀ خدا و خطایت را با او در میان میگذاری، میفرماید: میدانم الان که برنامهات خراب شده، خیلی ناراحت هستی، بیا خودم درستش میکنم، اینقدر خودت را زجر نده!
🔸آدم بابرنامه، اهل جبران خطا و توبه میشود، اما کسی که اهل برنامه نیست و گُترهای (بدون حساب و کتاب) زندگی میکند، اصلاً توبه چه میفهمد چیست؟! چون خطا و اشتباه در برنامه اصلاً برایش مهم نیست!
🔸آدم هوسران، از خطا در اجرای برنامه، متأثر نمیشود و میگوید «شد شد، نشد نشد!» چنین کسی اگر هم یکروز تا آخر وقت، تمام برنامههایش را دقیق انجام بدهد، کِیف نمیکند. یعنی نه از اجرای برنامه لذت میبرد نه از خطای در برنامه ناراحت میشود!
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۲
@mohabbatkhoda
🔘قدم دوم برای متقاعدشدن به ترک گناه این است که منفعتطلب باشی!
🔘دینداری یعنی منفعتطلبی!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۸)
🔸 قدم دوم برای متقاعدشدن به دینداری و ترک گناه، این است که آدمها باید منفعتطلب و خودخواه بشوند! تا منفعتطلب و خودخواه نشوی، نمیتوانی دینداری کنی! خودت را نفروش، خودت را فراموش نکن، منافع خودت را در نظر بگیر!
🔸 خدا ما را منفعتطلب آفریده است و دینداری یعنی منفعتطلبی؛ منتها کدام منفعت؟ منفعتِ کم یا منفعت زیاد؟ اگر بخواهیم روی خودخواهی و منفعتطلبی یک قید بگذاریم، میگوییم: «همۀ منافعتان را بخواهید، بیشترین منفعتطلبی را داشته باشید، از یکذره منفعت خودتان هم چشمپوشی نکنید!»
🔸 میدانید چرا آدمها بیدین میشوند؟ چون خودشان را نمیخواهند و منافع خودشان را نمیخواهند! کسی که منافع خودش را نخواهد، لااقل یکچهارم قرآن-که از بهشت و جهنم سخن میگوید- اصلاً به دردش نمیخورد! ترس از جهنم و شوق به بهشت برای کسی است که خودش را میخواهد.
🔸 آدم باید خودخواه و منفعتطلب باشد تا بتوانیم به او بگوییم: «منافع تو اینهاست...» کسی که رسیدن به منافعش، برایش مهم نیست، چطور میشود دربارۀ دین- که برنامۀ تأمین منافع است- با او صحبت کرد؟!
🔸بچه را باید طوری بار بیاوریم که منافع بلندمدت خودش را بخواهد. بچهای که منافع ده سال بعدش را به او گوشزد کنید و او بیتوجهی کند و برایش مهم نباشد، معمولاً اهلِ دین هم نخواهد شد، چون دین میخواهد ما را به منافع بلندمدت و بیشتر برساند.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۳
@mohabbatkhoda
محبت خدا
🔘قدم دوم برای متقاعدشدن به ترک گناه این است که منفعتطلب باشی! 🔘دینداری یعنی منفعتطلبی! 🔻 #گناه_و
🔘 اگر منفعتطلبانه دینداری کنیم، پس عشق چه میشود؟!
🔘 انسان، از سرِ منفعتطلبی عاشق خدا میشود!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۹)
🔸 اگر بنا باشد ما در دینداری خودمان، منفعتطلب و برنامهریز بشویم، پس عشق و عاطفه در این وسط چه میشود؟ صحبتکردن عاشقانه با خدا چه میشود؟ آیا دینداری منفعتطلبانه یکمقدار سرد و خشک نیست؟
🔸 اولاً اگر مناجاتها و دعاهای اولیاء خدا را نگاه کنید، میبینید که اکثراً منفعتطلبانه است! کدامیک از اهلبیت(ع) در مناجات خودشان اینطور صدا میزدند که «خدایا عاشقت هستم؛ دلم برایت تنگ شده است...» محور دعاها استغفار است و استغفار هم یک کار منفعتطلبانه است.
🔸 ثانیاً انسان موجودی است که عمیقترین محبت در دلش، جدای از منافعش نیست و از سر منفتطلبی عاشق میشود. عشق این نیست که آدم خودش را فدا کند! خداوند حتی دربارۀ شهادت هم از عبارت خرید و فروش استفاده کرده و میفرماید: خدا جان مؤمنین را میخرد و آنها سود میبرند (توبه/۱۱۱)
🔸 اگر عشق میخواهی، بیا منفعتطلبی کن تا عاشق خدایی بشوی که تمام منافعت را تأمین میکند؛ این عشق «عشق متواضعانه» است، خدا عشق متکبرانه نمیپذیرد! رابطۀ عاشقانۀ عبد و مولا، رابطۀ بین گدا و داراست؛ عشق به خدا را با عشق به فرزند یا همسر اشتباه نگیریم!
🔸 با خدا وارد تجارت بشو؛ ببین خدا چطور منافع تو را تأمین میکند و چقدر پُرسود با تو رفتار میکند و بابت هر یک کار خوبِ تو، دهها برابر پاداش میدهد. آنوقت ذره ذره عاشق و شرمندۀ او خواهی شد و به احسان او مدیون خواهی شد؛ چون انسان عبید احسان است.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۴
@mohabbatkhoda
🔘 معنای عشق این نیست که از همۀ منافع خودت بگذری!
🔘 اولیاء خدا از نفعِ کمتر گذشتند برای نفع بیشتر!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۱۰)
🔸 معنای عشق این نیست که از همۀ منافع خودت بگذری یا خودت را بهطور مطلق، فنا کنی! حتی اولیاء خدا هم اینطور نیست که بهخاطر خدا از منافع خودشان بگذرند؛ آنها از نفعِ کمتر گذشتند برای نفع بیشتر!
🔸 منافع کوچک، علاقۀ شدید بههمراه ندارد، دل ما را نمیبرد و عشق را برنمیانگیزد، اما منافع بزرگ و عالی، میتواند دل ما را ببرد. کسی که منافع عالی خودش را دید؛ عاشق آن خواهد شد و برایش اشک خواهد ریخت! شهدا هم منافع عالی خود را دیدند و منافع کمتر را فدا کردند.
🔸 کسی که میگوید «من مالم را فدای تو میکنم» در واقع یک تمایل برتری را دارد پاسخ میدهد و بعد لذت میبرد از اینکه اموال خودش را فدای عشقش کرده است! او درواقع به نفع خودش اقدام کرده است.
🔸 همه دوست دارند عاشق بشوند، پس چرا نمیشوند؟ چون برای عاشقشدن باید از منفعت کم خودت بگذری! البته نه اینکه کلاً از منافعت بگذری، بلکه باید به منافع عالی خودت توجه کنی و از منافع دانی خودت چشمپوشی کنی.
🔸 طبق روایات، انسان به محبت خدا نمیرسد مگر اینکه تمام محبت به دنیا را از دلش خارج کند (مجموعه ورام/۲/۱۲۲) یعنی تا وقتی چشمت دنبال منافع اندکت باشد، عشقی که منافع عالی در دل انسان ایجاد میکند، اصلاً در وجودت شعلهور نمیشود.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)-
@mohabbatkhoda
🔘 انسان، عاشق کسی میشود که به او زیاد منفعت برساند
🔘 دربارۀ انسان، عشق بدون منفعت معنا ندارد
🔻 #گناه_و_توبه (ج۱۱)
🔸آیا دینداریِ منفعتطلبانه میتواند عاشقانه هم باشد؟ منفعتطلبی چگونه با عاشقانه دینداری کردن و با شور و هیجان و لذتبخش بودن دین، قابل جمع است؟
🔸منفعتطلبی اساساً چیز بدی نیست. کدام منفعتطلبی، بد است؟ اول اینکه انسان دنبال منفعت کم باشد. دوم اینکه جهتِ منفعتطلبی، بد باشد. اما اگر منفعتطلبی، جهتش خوب باشد، حتی اگر منفعت دنیایی هم باشد، چیز خوبی است (مثلاً اینکه پول را ابزار بندگی قرار بدهی)
🔸انسان موجود منفعتطلبی است که در اثر منفعت، محبت پیدا میکند، لذا هرکسی به او احسان و خوبی کند، دوستش میدارد. البته کسی که به تو منفعت میرساند، اگر کم منفعت برساند، زیاد عاشقش نمیشوی، اما اگر منفعت زیاد به تو برساند، عاشقش میشوی!
🔸خداوند به موسی(ع) فرمود: من را در دلِ مردم، محبوب کن! گفت: چگونه؟ فرمود نعمتهای من را پیش آنها یادآوری کن و خودت هم به آنها خوبی کن. من انسان را طوری آفریدهام که هرکسی به او نیکی کند دوستش دارد. (ارشادالقلوب/۱/۱۱۶)
🔸راه عاشقشدن به خدا این است که ببینیم خدا چقدر منافع ما را تأمین کرده است! ما چرا عاشق خدا نشدهایم؟ چون نمیتوانیم نعماتش را درست ببینیم. اگر با چشم باز و دقیق، نعمتهای خدا را نگاه کنیم، کمکم عاشق خدا میشویم.
🔸ما دربارۀ انسان، عشق بدون منفعت نداریم! وقتی انسان به کسی علاقه پیدا میکند، اگر بعد از مدتی ببیند که به نفعش نیست، این علاقه از سرش میافتد. یا اگر ببیند این علاقه به ضررش است، حتی علاقهاش تبدیل به نفرت هم میشود!
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۶
@mohabbatkhoda