eitaa logo
مهاجران آسمانی
112 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موضوع : شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی با سخنرانی :خانم شیرازی ،خانم سرغانی حلقات : شهید قوطاسلو ،شهید ذالفقاری،شهید سرلک،شهید راه چمنی مورخ :۱۴۰۱/۱۰/۱۵ # مسجد_جامع سلام_الله_علیها الحجج_علیه_السلام_پاکدشت
46.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷کاری ازمعاونت اجتماعی🇮🇷 پایگاه بسیج ریحانه النبی (س) حوزه ۱۶ حضرت نرجس(س) ناحیه حضرت ثامن الحجج علیه السلام پاکدشت ✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 "علی‌اکبر " در همایش دختران حاج‌قاسم: هدف دشمن پیاده‌سازی برده‌داری و اسارت نوین غربی در ایران است، زهی خیال باطل و خام 🔸این فرهنگ ماست که هزاران مرد جان بدهند که زن و دختری در آسایش زندگی کند. دشمن بداند که این مسیر ادامه پیدا خواهد کرد. 🔸ما برای اینکه پای دشمنان به این سرزمین باز نشود، برای اینکه یک تار موی خانم‌ها به دست دشمن نیفتد، حاج‌قاسم سلیمانی‌ها دادیم، شهید دادیم. 🆘 @Roshangari_ir 🆘 rubika.ir/Roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ، ببخشید سردار سلیمانی پشت خط هستند با شما کار مهمی دارند لطفاً گوشی را بردارید
11.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شـــهیـد گمنـــام ســـلام 🌷خـــوش آمـــدی مســـافرمــن 🍂🥀مراسم وداع باپیکر معظم دو شهید گمنام همزمان با شب وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🖤🖤 پایگاه بسیج ریحانه النبی (س) حوزه ۱۶ حضرت نرجس(س) ناحیه حضرت ثامن الحجج (ع) شهرستان پاکدشت 🥀🥀🥀🥀
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️مدیونید اگه این فیلم را ببینید و منتشر نکنید. روز قیامت جلوی تک تکتان را می‌گیرم :)💔
22.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️❤️ یک الگو و یک رفیق خوب برای دوستداران شهدا 🌷 شهید هادی خیلی‌ها رو متحول کرد و از پرتگاه گناه بیرون کشید. باید گفت : ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده❣ سلام بر ابراهیم بدرستیکه او بنده خالص خدا بود🤲 -شهیدم- ابراهیم- هادی 🥀🖤😔
شرکت در نماز جمعه ،( دختران پایگاه ریحانه النبی س) مورخ :۱۴۰۱/۱۰/۱۶ سلام_الله_علیها الحجج_علیه_السلام_پاکدشت
سلام و خداقوت🌹 کانال های عضو گیری 👇 🔹بصیرت کشوری https://rubika.ir/baseeratt 🔹بصیرت تهران https://rubika.ir/baseerat_tehran 🔹بصیرت شهرستان پاکدشت https://rubika.ir/baseerat_pakdasht
با سلام و شب بخیر خواهران محترم وارد لینک ها بشوید و پس از عضویت اسکرین شات بگیرید و برای فرماندهی پایگاه بفرستید
راننده جوان برزیلی گوشه روسری ام را بوسید و گفت : خوش به حال شوهرانتان ..... ..... طاهره اسماعیل‌نیا بانوی ایرانی است که به واسطه شغل همسرش ، چندین سال به همراه همسر و فرزندان خود در کشور برزیل ، زندگی کرده است می‌گوید : در یکی از تابستان‌هایی که در برزیل بودیم ، فاطمه دختر کوچکم بیمار شد . با توجه به‌ مشغله هایی که همسرم داشت ، با معصومه دختر سیزده ساله‌ام ، راهی مطب پزشک شدیم . در مسیر بازگشت ، تاکسی گرفتیم ، من و دخترم در حالی که مانتو و روسری بلند پوشیده بودیم ، سوار تاکسی شدیم . در مسیر حدس زدم که نوع پوشش ما ، توجه راننده را به خود جلب کرده است . راننده پس از دقایقی سکوت ، با لحنی دلسوزانه در حالی که متوجه شده بود ما برزیلی نیستیم و خارجی هستیم ، به ما گفت‌: الآن تابستان است و هوا بسیار گرم . شما با این لباس و پوشش خیلی اذیت می‌شوید . به نظر من اینجا که کشور خودتان نیست ، راحت باشید . در کشور ما آزادی هست و می‌توانید حجاب خود را بردارید . من در جواب گفتم : بله ما هم گرمیِ هوا اذیتمان می‌ کند ؛ ولی ما به این پوشش اعتقاد داریم . من به‌ خاطر کشورم حجاب ندارم ، حجاب من به خاطر دین و اعتقادم به خداوند جهانیان است . راننده‌ مسیحی که باورِ حرف‌هایم برایش سنگین بود ، تأملی کرد و گفت : بله متوجه شدم ؛ اما من شنیده بودم که همسرانتان شما را با کتک مجبور به داشتن حجاب می‌کنند ! من لبخندی زدم و به آرامی گفتم : خُب اگر این طور بود ، الآن که شوهر من اینجا و همراه ما نیست ، دیگر ترسی از همسرم نداشتم و می‌توانستم حجابم را بردارم ! راننده‌ تاکسی در حالی که با سَر حرف‌هایم را تأیید می‌کرد ، در فکر فرو رفت و گفت : خُب چرا دخترِ نوجوانت را مجبور کردی حجاب داشته‌ باشد ؟ گفتم : می‌توانی از خودش بپرسی تا جواب سؤالت را بگوید . سپس از دخترم پرسید : عزیزم ! مادرت مجبورت کرده تا این‌گونه لباس بپوشی؟ اینجا دخترم معصومه با لحنی قاطع و محکم به راننده گفت : نه ! نه ! من حجاب را دوست دارم و به حجاب معتقدم و به این نتیجه رسیدم که حجاب به من امنیت می‌دهد و از من محافظت می‌کند . من هم مثل مادرم حاضر نیستم بدون حجاب باشم و به دستورات دینم عمل می‌کنم . من مثل راننده که از نگاهش معلوم بود از جواب معصومه خوشحال و فطرتش تا اندازه‌ای بیدار شده است ، در درونم از پاسخ دقیقِ دخترم به وجد آمده بودم و سکوت کردم . دقایقی بعد راننده بالحنی پُر از حسرت ، آهی کشید و چند بار گفت : خوش به حال شوهرانتان ، سپس ماشین را کنار خیابان نگه‌ داشت . من و دخترم کمی ترسیدیم ، بعد دیدیم که راننده‌ جوان ، سَر بر روی فرمانِ ماشین گذاشت و با لحنی محزون گفت : من این‌ طور زندگی را بیشتر دوست دارم . زمانی که خانمِ من از خانه خارج می‌شود ، نمی‌دانم با دوستانش کجا می‌رود ، با چه کسانی سخن می‌گوید و حتی من اجازه ندارم از او این سؤالات را بپرسم . من در زندگی‌ام آرامش ندارم و خیلی ناراحتم . اوقاتی که دلم می‌گیرد و غصه‌دار هستم ، به خانه مادر بزرگم که مثل شما انسان معتقدی است می‌روم . مادر بزرگم اعتقاد دارد که نباید لباس کوتاه پوشید و پوشش نسل جدید و بسیاری از کارهای آنان را قبول ندارد . به نظر من افرادی مثل مادر بزرگ من ، زنان بسیار خوب ، پاک و خلاصه پایبند به همسر و زندگی خودشان هستند ؛ به همین خاطر من او را خیلی دوست دارم ، سر روی شانه‌اش می‌گذارم و ضمن آرامش یافتن ، از او می‌خواهم تا برایم دعا کند . راننده‌ تاکسی با تمام احساس ادامه داد : واقعا خوش به‌ حال همسرتان . شما برای من هم خیلی محترم هستید که حتی در نبودِ او هم ، پوشش‌تان را حفظ کردید و با این‌ که اینجا تنها بودید و هیچ‌ کس هم نبود ، با اصرار من ، حاضر نشدید حجابتان را بردارید . سپس راننده تاکسی از ماشین پیاده شد ، درب ماشین را باز کرد و گوشه‌ روسری من را گرفت و بوسید و ضمن معذرت‌خواهی گفت : دوست داشتم از زبان خودتان بشنوم که زن مسلمان به‌ زور حجاب نمی‌گذارد ، خدا شما را حفظ کند . لطفا برای من هم دعا کنید . 📚 منبع : سایت روزنامه همشهری ۲۴ تیر ۱۴۰۱ ✅ حجاب و پوشش ، مصونیت است نه محدودیت 🌺 جهاد تبیین ، جهاد این روزگار ما
جشن بزرگ سلام فاطمه (س) با حضور مداحان کشوری چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۱۴۰۱ ساعت : ۹:۳۰ صبح مکان : مصلی بزرگ نماز جمعه پاکدشت (س)