#امام_رضا سلام الله علیه
چه فرقی میکند زائر، مسافر یا مجاور بود
دلم در محضر تو هرشب و هر روز حاضر بود
اگر قصد سفر داری چه جایی بهتر از مشهد
اگر مقصد حرم باشد که باید هم مهاجر بود
ازآن وقتیکه یادم هست وقت بردن نامت
بهپیش چشمهایم گنبد و گلدسته ظاهر بود
دهانم از کرامات تو وامانده است،پیش از آن
زبانم در بیان مهربانی تو قاصر بود
همیشه وقت برگشت از حرم تا خانهام گفتم
که بد بودم ولی برروی من عنوان زائر بود
▪︎
چگونه میشود از دورها نزدیک تو آمد؟
تورا فهمید و بعد از سالها باتو معاصر بود
#محمدحسن_بیاتلو
@mohamadhasanbayatloo
#امام_رضا جانم
رباعی
از هرچه که من بود گذشت و او شد
آیینهی روشن صفات هو شد
این دل به نگاه هیچکس رام نشد
پیش تو رسید ناگهان آهو شد
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
بعضی از عکسها دل آدمو مستقیم تا ضریح امام رضا میبره.
مثل همین عکس ...
با دیدنش ناخودآگاه زیر لب این رباعی رو زمزمه کردم:
#امام_رضا جان
با خود چمدانی از گناه آوردم
همراه خودم روی سیاه آوردم
اینجا نمیآمدم کجا میرفتم ؟
از دست خودم به تو پناه آوردم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
شماها که غریبه نیستید
حال الآنم حال عزتالله انتظامیه؛
اونجا که میگفت دلم سخت گرفته،
دریغ از یک گوشه مطمئن ! ...
بفرمایید غزل :
دارند میرسند سواران پشت سر
باید کجا گریخت ز میدان پشت سر
باید چه کار کرد ؟ چگونه فرار کرد ؟
از این هجوم بی سروسامان پشت سر
اینجا قرار نیست مجال فرار نیست
افتادهام به ورطهی طوفان پشت سر
باید بهار بود - پر از برگ و بار بود
پس میروم به جنگ زمستان پشت سر
دارند میرسند سواران روبرو
از راه آمدند سواران پشت سر
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
وقتی به این فکر میکنم که یه روزی حسرت این روزا رو میخورم دلم به حال آیندهی خودم میسوزه !
به حال انسان بودنم...
داشتم به این فکر میکردم این چه آیندهی ترسناکیه که من قراره بعدها حسرت الآنمو بخورم ؟ ؟
دوبیت از یک غزل منتشر نشده :
زندگی آدمی وابستهی آه و دمیست
بیدرنگ این فرصت کوتاه را دریاب،هان
میرسد گاه گذشتن از تمام هستها
بودنت را میبرد با خود نبودن - ناگهان!
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
یه موضوع مهمی هست؛ اونم اینه که
در این کشور بعضیها احساس میکنند که کلاه سرشان رفته و بنابراین فکر میکنند که حق دارند سر دیگران کلاه بگذارند.
یکعمر شبیه این و آن - اما کاش
آنسان که خدا خواسته انسان باشیم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
#عید_قربان_مبارک
من همیشه روز عید قربان که میشه
یاد یکبیت شعر میفتم ،
قبلترها که فضای مجازی نداشتم
-که البته نبود- برای دوستانم میخوندم یا بصورت پیامک میفرستادمش...
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم وهمانجا ماندیم
میرنجات اصفهانی
(درگذشتۀ ۱۱۲۲ هجری ق)
@mohamadhasanbayatloo
به غیر غم که زیاد است و کم نمیآید
کسی به دیدن دلتنگی ام نمی آید
شکایت من از این روزگار بیهودهاست
کسی به دادرسی دلم نمیآید
نشد که خاطرم از خاطرات پاک شود
و سالهاست که این زخم هم نمیآید
نشستهام که مرور زمان درست کند
که کاری از من و دور و برم نمیآید
به قدر آه کشیدن مجال نیست برو
که از پس دم من بازدم نمیآید
دعای دفع بلا را اگر نمی خوانم
چرا که بیشتر از این سرم نمیآید
گذاشتم به قیامت گلایهام را چون
بیان بی کسی ام در قلم نمی آید
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
بسم رب الحیدر
قلم لال است اما مینویسم داستانش را
من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را
علی را بی خدا اصلاً - خدا را بی علی هرگز
نه میخواهم چنینش را - نه میخواهم چنانش را
نه تنها مجلس خود را بنا بر گفتهی احمد
مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را
بهقربان وجودی که وجودم از وجود اوست
چنان میخواهمش آری که هر موجود جانش را
خدا فرموده قبل از خلقت عالم علی بودهاست
و من اصلاً نمیفهمم مکانش را زمانش را
بگویم فاشحیدر کیست ممسوس خداوند است
زبانم تند میراند که میگیرم عنانش را
همیشه از خودم میپرسم و هربار میمانم
چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را
ضریحش که بهجایخود دلم آنقدرها تنگ است
کسیکه یاعلیگفته است میبوسم دهانش را
زمان خطبهخوانی اوسخنران نه سخندانست
که منبر میبرد حظ شیوهی فنّ بیانش را
خدا خود را اگر مومنصداکردهاست میخواهد
که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را
قسیم نار والجنه-علی-تنها علی بودهاست
کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را
بهقدر نان جو از ملک این دنیا نمیخواهد
نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانشرا
خدا آغاز خلقت یاعلی گفتهاست پس حتماً
به پایان میبرد با "یاعلی" کار جهانش را
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی در شبکه جام جم
برنامه #شعر_آفتاب
تو آن رسول به معراج رفته هستی که
برای امت خود روی نیزه منبر داشت
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
السلام على صاحب القبه السامیه
برای سوگ تو باید زبان دیگر داشت
نگاه روشنی از آسمان فراتر داشت
شهادت تو حماسهاست با شکوه و عیان
حماسهای که هزاران پیام در بر داشت
زلال جاری چشم تو حسرت دریاست
فرات بود که ناکام دیدهی تر داشت
سوال کهنه ی تاریخ تا ابد باقیست:
چرا زمانه سر ِ جنگ نابرابر داشت
قیام سرخ تو یک پرده از قیامت بود
قیامتی که درونش هزار محشر داشت
تو آن رسول به معراج رفته هستی که
برای امت خود روی نیزه منبر داشت
هنوز ملتهب از ماتم شگفت توایم
که این مصائب داغ تورا که باور داشت؟
سپاه بود و حرم بود و غارت و آتش
درست لحظهی تلخی که آنطرفتر داشت
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo