eitaa logo
گروهان سایبری پایگاه شهید اصغر محمد حسن
81 دنبال‌کننده
51.6هزار عکس
25.3هزار ویدیو
258 فایل
🔸️ارسال گزارشات ( تصویری و ...) ♦️ارسال بیانات مقام معظم رهبری و حدیث 🔹️اعلام مراسمات ، برنامه های پایگاه و مسجد
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت امام هادی ع... سبک .نوایی نوایی فلک راجامه ی ماتم به بربود هوای سامرا حال دگربود امام عسکری نالدازاین غم که اوگریان زهجران پدربود امام هادی آن نورهدایت چوحیدرپابرهنه بین دربود ززهره کین جگرپاره شدهادی به حالش فاطمه خونین جگربود فلک بزم عزایی کرده برپا جهان رازین عزاخاکی به سربود خدایاکن نصیبم طوف کویش برایم سامرا.عشق دگربود منم (مجنون)منم شیدای هادی دلم دراین عزاحال دگربود 📕شعر.آرمین غلامی (مجنون)ازکرمانشاه @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم دوباره در دل من میل سامرا باشد دویدنم عقب ناقه برملا باشد تمام اشک مرا کس ندیده درانظار که در سرای زمانه پی حیا باشد کسی چنین جگرم را به درد آورده چنین که بازاشاره به روضه‌ها باشد به وقت سجده لگد خورد ه ام زنامردان کسی‌که می‌زندم نیتش جفاباشد فتاده ام زنفس بارها پیِ ناقه چنین سه ساله کجا طاقت مراباشد به روی خاک سره هجره با سر افتادم به پای خسته‌ی من آبله رواباشد؟ 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلامی گرم در طلوعی 🌱زیبا تقدیم شما مهربانان 🌸و سلامی به زیبایی عشق 🌱به لطافت دل مهربانتون 🌸آرزومی کنم 🌱پنجـره دلتـون همیشه 🌸رو به خوشبختی باز بشه صبح زیبـای زمستونیتون بخیر ❄️☕️ ‌‌‎‎‎‌→🌥💛←@B_rang_khodaa
بسم الله الرحمن الرحیم تنهاشده است دور و بر م بین هجره ای کم سوشده است چشم تر م بین هجره ای گریان شده است بر من و بر حال و روز من خیل ملائک و پسر م بین هجره ای زهرِ ستم مرا،دگرازپای کرده سرنگون خون می‌چکید از جگر م بین هجره ای هرگزنبود حامیِ من کس میان شهر تا شد ز غربتم کمر م بین هجره ای معتزمرابه زهر ستم کرده مبتلا شد ارغوان، بال و پر م بین هجره ای طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی آتش گرفت برگ و بر م بین هجره ای لب تشنه بودم و خبر ی هم ز آب نیست بگذشت شام وهر سحر م بین هجره ای همواره یادِ جَدِ غریبم گریستم بوده همیشه در نظر م بین هجره ای جدم غریب بوده و تنها و بی سپه خولی نبود همسفر م بین هجره ای جدغریب نیزه شده مرکب سرت بر خاک هجره ماند سر م بین هجره ای زینب رسیده برسرجدم به قتلگاه از زخم هم نبود اثر م بین هجره ای هرجا میانِ هجره‌ی من یک حصیر بود جَدِ م میانِ نیزه و شمشیر اسیر بود 🔹
🥀در این صبح معنوی 🖤شهادت جانسوز امام هادی علیه السلام 🥀دعا میکنم 🖤حاجت همه حاجت مندان 🥀بحق حضرت ولی عصر عج 🖤روا گردد 🥀و همه دوستان حاجت روا باشند ‌‌‎‎‎‎‎‎‌‌ ‌‌‎‎‎‌→🌥💛←@B_rang_khodaa
روضه ات تا کجا کشانده مرا... پای طشت طلا کشانده مرا... پیش متوکل از امام هادی علیه السلام سعایت کردند که در منزل خود کتابها و اسلحه زیادی از شیعیان خود که اهل قم هستند جمع کرده و تصمیم به قیام دارد. متوکل گروهی را فرستاد و شبانه به خانه امام علیه السلام حمله بردند ولی چیزی نیافتند. آن حضرت میان اطاق در بسته ای بود. در حالی که بر روی شن و ریگ نشسته بود و لباسی پشمین بر تن داشت، توجهش به خدا بود و قرآن می‌خواند. با همین حال ایشان را پیش متوکل بردند و گفتند: در خانه اش چیزی نیافتیم. دیدیم رو به قبله نشسته بود و قرآن می‌خواند. متوکل مشغول شراب خوردن بود. موقعی امام وارد شد که جام در دست متوکل بود. همین که چشم متوکل به ایشان افتاد، ترسید و احترام کرد و آن جناب را پهلوی خود نشاند و جامی را که در دست داشت به ایشان تعارف کرد؛ حضرت فرمود: به خدا گوشت و خون من آلوده به شراب نشده! مرا معذور دار! متوکل گفت: برایم شعری بخوان! حضرت فرمود: من زیاد شعر از حفظ ندارم. گفت: چاره ای نیست باید یک شعر بخوانی. این اشعار را همان طور که پیش متوکل نشسته بودند اشعاری را به این مضمون خواندند: بر روی قله‌های بلند کوهها زندگی می‌کردند و نگهبانان قوی و نیرومند و خشن از آنها حراست می‌کردند ولی نتوانستند مانع مرگ ایشان شوند. پس از آن همه عزّت، از جایگاه خود پایین آورده شدند و آنها را در گودال تنگ گور اسکان دادند. چه جای بدی فرود آمدند؟ پس از دفن آنها بانگ زننده ای فریاد زد: کجایند دست بندها و تاج و لباس‌های گران قیمت شما؟ کجایند صورتهایی که در کمال نعمت به سر می‌بردند و پرده‌ها و زیورها بر ایشان آویخته می‌گردید؟ سپس گورستان با زبانی رسا در پاسخ گوید: آن صورتها را کرم خورد و روی آنها با هم جنگ دارند! چه زمان درازی می‌خوردند و می‌آشامیدند، ولی پس از آن همه لذّتها، خودشان خوراک چیزهایی دیگر شدند. متوکل شروع به گریه کرد به طوری که از اشک چشمش ریش او تر شد. حاضرین نیز به گریه افتادند. وی مبلغ چهار هزار دینار تقدیم امام کرد و با احترام ایشان را به منزل خود فرستاد. 📚 بحارالانوار ج ۵٠ ص٢١٢
ساکنِ"خانِ صعالیک "شدی روز ورود شرحِ این واقعه یادآوریِ شام بلاست یاد سادات به ویرانۀ شام افتادی خاک ویرانه مگر درخورِ ناموس خداست؟! وقتی که امام هادی علیه السلام را سپاهیان متوکل ملعون به سمت به سامرا بردند ،در نزدیکی شهر سامرا، متوكل دستور داد او را بار ندهند و در كاروانسرايى كه معروف به كاروانسراى درماندگان بود فرو آوردند و یک شبانه روز امام علیه را در « خان صعالیک » ( خرابه ای که محل گدایان و بیچارگان بود) منزل دادند تا به این وسیله امام علیه السلام را تحقیر کنند. فردای آن روز متوكل دستور داد خانه‌يى را براى ايشان خالى كردند و به آنجا منتقل شدند. صالح بن سعيد مى‌گويد: همان روزى كه امام هادى(عليه السّلام)به سامراء رسيد به ديدارش رفتم و گفتم: فدايت گردم،اينان در همۀ كارها مى‌خواهند شما را كوچك كنند و پرتو شما را خاموش نمايند،تا آنجا كه در اين كاروانسراى ناپسند كه ويژۀ مستمندان و درماندگان است شما را فرود آوردند. امام علیه السلام آن فرمود: اى پسر سعيد!در چه فكرى‌؟آنگاه با دست خود اشاره كرد و فرمود نگاه كنم و چون نگريستم بوستانهاى آراسته و جويبارهاى روان و باغهاى نيكو ديدم كه در آن كنيزكان عطر آگين و غلامانى همچون لؤلؤ مكنون ديدم و چشم حيران و شگفتيم افزون شد و فرمود: اى سعيد! هر جا كه باشيم اين چيزها در اختيار ماست و ما در كاروانسراى درماندگان نيستيم . 📚 الارشاد ج٢ص٣١١
دریافت گزارشات تصویری مردمی «کشف حجاب» و «توهین به آمران به معروف» 🇮🇷سامانه ناظر پلیس امنیت عمومی آیدی: @s_nazer کانال: @police_amniyat_omumi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا