حرارت ، حرکت میاره
#ریا
اخلاص این نیست که بقیه تو رو نبینن
اخلاص یعنی تو بقیه رو نبینی
@mohammad_norani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه حسین معجزه اش همینه
#مداحی
@mohammad_norani
رنجِ راهِ اربعین ، شیرین ترین سختی
مفید و موندگاره و همینه خوشبختی
#لذترنج
@mohammad_norani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی سمیرا (دختر شهیداحمدحسین بخشی) دلش برای پدرش تنگ میشود
به مادرش میگوید:
«مامان! بابایم کجاست؟»
مادرش میگوید:
«بابا رفته پیش خدا»
سمیرا میپرسد:
«کی برمیگردد؟»
مادر میگوید:
«بابا دیگر برنمیگردد.»
سمیرا با گریه و گلایه میگوید:
«مامان! کسی نیست من را بغل کند»
مادر او را در بغل میگیرد اما سمیرا آرام نمیشود
مادر عکس پدرش را به ناچار مقابلش میگذارد تا کمی آرام شود.
بقیه ماجرا را در این فیلم ببینید😭
#روضه
#شهید
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
@mohammad_norani
اگهنیسانداشتم
اینجملهروپشتشمینوشتم
آدمتشنهتوبیابون
#یهجاهایی روآبمیبینه
ولیآدمتنهاتودنیا #همه رو رفیقمیبینه
تنهایی از تشنگی سخت تره
#یارفیقمنلارفیقله
#جمله
#خداپند
@mohammad_norani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به این سوال فکر کن
جوابت رو برام بفرست
@Mohammad_norani110
#ادمان_فکر
#خودشناسی
@mohammad_norani
شیخ محمد نورانی
سلام به این سوال فکر کن جوابت رو برام بفرست @Mohammad_norani110 #ادمان_فکر #خودشناسی @mohammad_n
#پاسخها
۱.به خدا اطمینان کن تو هر شرایط خیالت راحت باشه حواسش هست
۲.همینی که داری میری ، برو درسته 🤙
۳.مرگ رو یادت نره
امروز رو خوب بساز فردای خوب به عهده خداست
۴.آماده ای؟
مراقب روز های مهم و اتفاقاش باش
همین...
۵.اجازه داشتم همونجا می کشتمش
۶.خوشبحالت
۷.سعی کن رفیقات رو الک کنی و بهترین هاش رو انتخاب کنی
مثل رفیقی که هم تو خوبی ها همراهت هست و هم توی سختی های زندگی 👬
نه مثل رفیقی که وقتی خوشحالی همراهت هست ولی وقتی که توی سختی ها بهش نیاز داری پیداش نیست🙍♂🙍♂
۸.سلآم
اماده هر اتفاقی باش 😊
اين نميشه و نشدنها براى تو نيست
تو آدم رسيدنی...
#پاسخها
۹.هفت سالگی خوبم سلام 🌹
چقدر از دیدنت خوشحالم
چه روزای خوبی رو برام رقم زدی .
روزایی که پدر و مادرم با یک دنیا شادی و آرزوهای قشنگ من رو مدرسه فرستادن .
روزایی که پا به مدرسه گذاشتم .
یاد خانم معلمم به خیر . خانم کریمی
خدا رحمتش کنه
هنوز چهره ش یادمه
چهره ی مدیرم خانم ظروفچیان
چهره ی ناظم مدرسه با خط کشی که همیشه توی دستش بود .
یاد سرایدار مدرسه و آبنبات های خوشرنگی که اندازه ی مداد بود و ازش می خریدم .
هفت سالگی عزیزم
تو چه حس های خوبی رو برام زنده کردی
حس وزش نسیم پاییزی ، برگهای الوان درخت و صدای خش خش اون زیر پای بچه مدرسه ای ها
چقدر از دیدنت خوشحالم 🌹