🔴 برخورد پیامبر با زنِ خواننده
✍️ مرحوم استاد محمدرضا حکیمی
✳️ ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
– ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
- ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامهای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم.
– ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟
– ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمیآید، فراموش خاص و عام شدهام، به سختی زندگی میکنم.
✳️ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ.
🔻عجیب ﺭﻭﺍیتی است! هم عجیب و هم ﻏﺮﯾﺐ!
🔻ﯾﮑﯽ ﺍینکه ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه ﺑﻮﺩه، ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ هم ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎه ﺍﻭ ﺑﻮﺩه است.
🔻ﺩﻭﻡ ﺍینکه ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ.
🔻ﺳﻮﻡ اینکه ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ!
❇️ ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ تو ﺍﺳﺖ؟
📚 منبع: ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ، ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ ﺟﻠﺪ ﻧﻬﻢ، ﺹ ۲۳۲، ﻧﺸﺮ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ، ﭼﺎﭖ ﺍﻭﻝ، ۱۳۹۱، به نقل از ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺒﯿﺎﻥ، ۲۷۰/۹
یلاحظ علیه
این حدیث پس از تمام بودن سندیت آن، از حیث دلالت، در مقام بیان اولویت حفظ حیات انسان ها و عدم تعلیق کمک به همنوع به ترک منکرات است. مدلول حدیث، اباحه گری و مباح بودن خوانندگی زن نیست، بلکه این روش رسول خدا(ص) دلالت بر اطلاق اجابت سوال سائل دارد همان گونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، اجابت سوال زن خواننده را موکول و مشروط به هیچ شرطی نکردند.
والله العالم.
سلام علیکم
حضرت استادآیت الله محمدحسن غروی زید عزه
نظر مبارک به تعلیقیه حقیر چیست؟
العبد الراجی: محمد جواد کریمی
۱۴۰۰/۶/۱۱
سلام علیکم جواب بسیار متقن است اضافه بر آن در مصارف زکات ذکر شده یک مورد آن مولفه القلوب کفار است که از این طریق آنان به اسلام گرایش پیدا کنند.
باسمه تعالی
❇️ دو نکته
✍ محمد جواد کریمی
در #داوری منصفانه و #تحلیل کارشناسانه- بدور از حب و بغض- عملکرد طالبان در افغانستان؛ قبل از هر چیز باید به دو نکته اساسی توجه کرد:
اول بعد ضد امپریالیستی و ضد اشغالگری طالبان در برابر ارتش های اشغالگر ناتو به رهبری آمریکا از سال ۱۳۸۰ تا اوائل شهریور ماه ۱۴۰۰ که با خروج آخرین نظامی آمریکایی از فرودگاه کابل ،به این اشغال پایان داده شد. بی شک بزرگترین نیرویی که با عملیات میدانی کوچک و بزرگ خود هزینه اشغال را برای آمریکایی ها بالا برد که در نهایت همه پایگاه های هوایی و زمینی خود را در افغانستان تخلیه کند، سازمان موسوم به« تحریک طالبان افغانستان» بود و لاغیر.
این واقعیتی است که چه طالب را قبول داشته و چه مخالف آن باشیم. نمی توان از ان عبور کرد.
دوم: بعد فکری و فرهنگی طالبان که در رویکرد بعضا خشن و ارتجاعی آنان با اقشار و طوائف افغانستانی در زمان دولت بیست سال قبلشان مشاهده شد. علاوه بر آن در برخی از عملیات انتحاری در زمان اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش آمریکا که منجر به کشته شدن بیگناهان هموطن آنان می گردید. قطعا این گونه اعمال خارج از روح تعالیم اسلام و قواعد شریعت اسلام است.
مانند عملکرد دولت دکتر مصدق در دوره نهضت ملی کردن نفت ایران که دارای دو جنبه مثبت و منفی است. جنبه مثبت آن خلع ید انگلستان از صنعت نفت ایران و باز گرداندن آن به حاکمیت ملی ایران بود. که این موفقیت حاصل اندیشه و اراده استقلال طلب او در برابر دولت استعمارگر انگلیس بود.
اما تفکر و مشی سکولار وی در حکومت نقطه عزیمت وی از اردوگاه مبارزین مسلمان به شمار می رود که سزاوار نقد عالمانه می باشد.
یکشنبه ۱۴۰۰/۶/۱۴
@mohammadjavad_karimi
نُ العرب" به خود گرفت.
✔️ این گروه بعد از جنگ افغانستان، رهبری به نام اسامه بن لادن پیدا کردند که یک وهابی ای بود که اکنون تفکر سلفیان جهادی را هم پذیرفته بود.
در اینجا بود که تفکر "توحیدالقبوری وهابیت" به وسیله اسامه بن لادن به القاعده وارد شد و داعش که از دل القاعده بیرون آمد، هم توحید القصوری شدند و هم توحید القبوری!!!
🔹اما طالبان هیچ یک از این افکار بالا را قبول ندارد و فقط دشمن مشترک آنها (آمریکا) باعث شده بود تا اسامه بن لادن با ملاعمر بیعت و رهبر طالبان را به عنوان رهبر امارت اسلامی افغانستان بپذیرد.
✔️ از نظر داعشی ها، طالبانی ها به چند دلیل کافرند.
🔺اول اینکه نه افکار توحید القبوری را قبول دارند و نه توحید القصور را.
🔺دیگر اینکه چون گرایشات صوفیانه دارند و برخی افکار تصوف را قبول دارند، مشرکند.
🔺سوم اینکه چون تفکر ماتریدیه دارند، بدعتگذارند و چون کافران را کافر نمی دانند، بنابراین کافرند.
❌ بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، شاخه خراسان داعش در افغانستان فعال گردید و به جذب نیروهای طالبان پرداخت، اما عده کمی از طالبان جذب داعش افغانستان شدند و طالبان در موارد متعدد به جنگ با داعش رفت و بیشترین حمله به داعش در افغانستان توسط طالبان صورت گرفته است و داعش نیز متقابلا به طالبان حملاتی داشته است.
⚡️ناگفته های از طالبان(٦)
🔴 طالبان و شیعه
🔹 برای فهم نگاه طالبان نسبت به شیعه، باید به قرن ها قبل بازگردیم. زمانی که در ایران، صفویه رشد کرده بود و شیخ احمد سرهندی، ملقب به مجدد الف ثانی، در سال ۱۰۰۱ قمری کتابی با عنوان «رد روافض (شیعیان)» نوشت تا جلوی گسترش شیعه در هند را بگیرد.
🔹 بعد از او شاه ولی الله دهلوی، رهبر فکری و معنوی طالبان (دیوبندیان) دو کتاب در نقد شیعه نوشت. یکی «ازاله الخفاء عن خلافه الخلفاء» و دیگری «قره العینین فی تفصیل الشیخین».
🔹 پس از او پسرش کتابی به زبان فارسی در نقد شیعه به نام «تحفه اثنی عشریه» نوشت و بیان داشت شیعه از اسلام هیچ نصیبی ندارد و کفر آنان ثابت است. این کتاب به صورت وسیع در جامعه مسلمان شبه قاره هند و کشورهای عربی تاثیرگذار بود.
🔹رویکرد نقد شیعه در میان بزرگان مورد قبول طالبان، یک رسم علمی و فرهنگی شد. ملاقاسم نانوتوی و رشید احمد گنگوهی موسسان مکتب دیوبندیه و برخی از عالمان مورد اعتماد طالبان کتبی در نقد شیعه نوشتند. اکثر این آثار در نقد شیعه بود و کمتر از کفر شیعه سخن گفته می شد، اما برخی از نویسندگان به کفر شیعه تصریح کردند.
🔹 تندروی و افراط عده کمی از دیوبندیان در تصریح به کفر شیعه، باعث شد تا در پاکستان، گروهک سپاه صحابه به وجود آید که معتقد به کفر و وجوب قتل شیعه است.
🔹در کنار این رویکرد چهارصد ساله در نقد شیعه از سوی بزرگان مورد اعتماد طالبان، اختلاف قومی پشتون ها با هزاره ها مزید بر علت شده و رویکرد طالبان به شیعه را افراطی و گاه تکفیری کرده است. البته همچنان که در میان دیوبندیان افراد بزرگی هستند که در عین انتقاد به شیعه،اعتقاد به کفر شیعه ندارند، همین فضا در میان طالبان وجود دارد. برخی با رویکرد غیر تکفیری و عده کثیری با رویکرد تکفیر شیعه در میان طالبان حضور دارند.
🔹بنابراین شیعیان باید در عین حفظ وحدت خود در افغانستان مواظب باشند تا در جنگ مذهبی شیعه و سنی ورود نکنند و درعین حال با اقتدار از خودشان دفاع کنند، اما مواظب باشند درگیر دعوای دولت و طالب نشوند که هم دولت پشتون است و هم طالب.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٧)
🔴 آینده افغانستان در سپهر طالبان
🔹 آنچه در ادامه می آید، تحلیل های پژوهشگری است که سالها در زمینه فرق و مذاهب کار کرده است:
1⃣ بارها گفته ام که آینده افغانستان از آن طالبان است، خواه بپسندیم یا آن را نپسندیم.
البته نویسنده این یادداشت، همانند میلیونها نفر دیگر از انسان های آزاده، اصلا دوست ندارد طالبان سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ شمسی سرکار بیاید.
2⃣ چکیده بیست سال مطالعه بنده در زمینه سلفی گری و طالبان این را نشان می دهد که طالبان در میان پشتون ها و حتی در غیر آن دارای پایگاه مردمی است و الّا نمی توانست به این زودی، این همه استان را بدون درگیری و با کمترین تلفات از آن خود کند.
3⃣ پشتون ها که بیشترین جمعیت را در افغانستان دارند، مدافعان جدی طالبان هستند و معتقدم اگر یک رأی گیری آزاد در افغانستان صورت گیرد، طالبان رای بسیار بالایی می آورد. چه بپسندیم یا آن نپسندیم و پسند ما، هیچ فرقی در واقعیت افغانستان ندارد.
4⃣ به نظر می رسد طالبان از نظر ایدئولوژی و مبانی فرقی با بیست سال پیش نکرده است و تغییرات فعلی، تاکتیکی است. لذا در آینده، شیعیان، اقوام غیر پشتون، زنان و طرفداران دموکراسی لیبرال در افغانستان در سختی های بیشتری قرار خواهند گرفت.
Seyed Alireza Khan:
⚡️ناگفته هایی از طالبان(١)
🔴 یک تار موی اسلامگرایان را با کل هیکل سکولارها معاوضه نمی کنیم؛ اما از خشونت طالبان با تمام وجود بیزاری می جوییم.
✍به قلم مهدی فرمانیان
🔸قِصه طالبان، غُصه اشغال است؛ رنج ده سال اشغال خاکشان توسط شوروی و بیست سال چپاول سرزمینشان توسط ارتش آمریکا.
🔹مبارزات ده ساله با شوروی، افغان هایِ پشتون زبان را به مجاهدانی طالبانی تبدیل کرد .این نبردها آنان را به جهادگرانی سرسخت تبدیل کرد که کمتر منعطف اند.
🔹ارمغان بیست سال اشغال افغانستان توسط آمریکا تنها ناامنی، خشونت، کشتار و کشت و تولید بیشتر تریاک را در پی داشت.
🔹سالهاست که در کلاسهای درسی و نشست های علمی این جمله را تکرار کرده ام:
✔️« آینده افغانستان از آن طالبان است».
این تحلیل اینجانب از روند رو به رشد طالبان در افغانستان است. در گذشته طالبان تنها در میان پشتوها طرفدارانی داشت، اما امروز در میان بقیه اقوام هم کم و بیش طرفدارانی یافته است. چرا؟
چون درد مردم افغانستان امنیت است، اما اشغالگران درد مردم افغانستان را نفهمیدند و خواستند به آنان، آزادی غربی را هدیه بدهند. ۹۹ درصد مردم افغانستان مسلمانند و اکثراً از این ولنگاری و آزادی غربی آزرده خاطرند و هم سرخورده. این آزادی به آنها هیچ چیزی نداده است. نه امنیت، نه اقتصاد، نه عزت و نه آبرو.
✅حالا گروهی خشن به نام طالبان دوباره در حال رشد است که همه می دانند در عین خشونتی که دارد، امنیت را به ارمغان می آورند. مردم افغانستان در دوراهی "امنیت" و "آزادی" گیر افتاده اند و باید یکی را انتخاب کنند. آنان دیدند که ۲۰ سال حضور آمریکا به آنان هیچ چیزی نداد؛ بلکه برخی از ارزش ها را هم از آنها گرفت. شما جای مردم افغانستان باشید، چکار می کنید؟
🔹در آینده درباره این جمله خواهم نوشت که" چرا یک تار موی اسلامگرایان را به هیکل سکولارها نخواهم داد". افغانستان، عراق، لیبی، مصر، سودان و یمن نمونه بارز سراب اعتماد به غرب است.. به نظرم غرب هنوز هم استعمارگر و وحشی است؛ اما با مدنیت جدیدش.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٢)
🔴 تکفیر و تَکَتُّف
🔹در جنگ شوروری با افغانستان، عده ای از جوانان عرب اهل سنت با گرایش فقهی مالکی از شمال آفریقا برای کمک به مجاهدان افغانی آمده بودند و در میان مبارزان پشتون حضور چشمگیری داشتند.
🔹این مجاهدان عرب دوشادوش مجاهدان افغانی علیه شوروی می جنگیدند و در گرماگرم جنگ، مباحثی بین آنها مطرح می شد.
🔹یکی از موضوعات اختلافی که خط مقدم جنگ علیه شوروی را تحت تاثیر خود قرار داده بود، نوع نماز خواندن مجاهدان مالکی مذهب شمال آفریقا بود. مالکی مذهبان تَکتُّف (دست بسته نماز خواندن) را سنت، اما غیر مستحب می دانستند و لذا با دست باز نماز می خوانند و از آن سو حنفی مذهبان افغانی با اینکه تکتف را مستحب می دانستند، اما دست باز خواندن مالکی مذهبان را نمی توانستند تحمل کنند، به گونه ای که این اختلاف جبهه های نبرد را تحت تاثیر شدید خود قرار داده بود.
🔹حنفی مذهبان افغانی می گفتند که باید مجاهدان مالکی مذهب، نماز را دست بسته بخوانند و مالکی مذهبان می گفتند که هر کس باید به فقه خود عمل کند.
🔹النهایه، نزاع مذهبی بالا گرفت و مجاهدان افغان و عرب بر روی یکدیگر اسلحه کشیدند. دکتر عبداللّه عزّام که رهبر عرب - افغان ها بود، صلاح را در این دید که به مالکی مذهبان دستور دهد که نماز را به صورت دست بسته بخوانند تا شر این غائله بخوابد. از دل این مجاهدان حنفی مذهب، طالبان متولد شد. طالبانی که یک اختلاف کوچک مستحبی را در میان خودِ اهل سنت تحمل نمی کند.
🔹بنابراین نباید از طالبان توقع داشته باشیم که با اقوام و مذاهب دیگر مدارا کند و مهربان باشد.
✔️طالبان این گونه اند...
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٣)
🔴 آشنایی با تفکرات مذهبی - قومیتی طالبان
🔹 طالبان (طالب ها به گویش محلی) گروهی از شبه نظامیان روحانی هستند. آنها پشتون زبان و وابستگی فکری به مدارس علمیه دیوبندیه حیاتی(1) شمال پاکستان و جنوب افغانستان دارند.
1️⃣ تفکرات مذهبی:
🔹طالب ها از نظر فقهی، حنفی مذهب و از نظر اعتقادی، ماتریدی – اشعری اند. این جنبش از نظر اخلاقی، صوفی مسلک اند؛ ولی تحت تاثیر آرای ابن تیمیه موسس مکتب سلفیه نیز قرار دارند. طالبان تقسیم بندی توحید و شرک و مفهوم عبادت ابن تیمیه را قبول دارند. بنابراین می توان طالبان را «حنفیانِ ماتریدی-اشعری با گرایشات صوفی» و طرفدار ابن تیمیه دانست.
✔️ نکته اینجاست که به دلیل این طیف متنوع آرای گوناگون در مدرسه دیوبندیه و به تبع آن طالبان می توان مکتب فکری آنها را "دوگانه های متناقض" نامید.
🔹از طرفی طالبان تفکرات ابن عربی - صوفی تاویل گرای معروف قرن هفتم - را قبول دارند و از سویی دیگر آرای ابن تیمیه - ظاهرگرای اهل حدیثی و ضد تفكرات ابن عربی - را نیز قبول دارند.
🔹طالب ها به پیر
وی از تصوف به قبور اولیاء اللّه احترام می گذارد و به تأسی از ابن تیمیه، استغاثه به اولیاء الهی را از مصادیق شرک می دانند. همچنین دیوبندیه در دوگانه "اجتهاد و تقلید"، روش تقلیدگرایانه احناف را انتخاب و در دوگانه "ماتریدی و اهل حدیث"، تفکر ماتریدیه را پذیرفته اند. آنان در دوگانه "تصوف و سلفی" همانند دیوبندیه، از هر دو تاثیر پذیرفته و گاه صوفی اند و زمانی سلفی.
✔️بنابراین طالبان را می توان هم صوفی، هم سلفی، هم ماتریدی، هم اهل حدیث، هم پیرو سلف، هم قائل به تقلید دانست و این یعنی یک «تناقض نمای به تمام معنا».
2️⃣ رسوم قومیتی:
🔹در کنار پذیرش مکتب فکری دیوبندیه، آداب و رسوم «قوم پشتون» نیز در تفکرات آنها حضور پررنگی دارد. پشتونها از نظر قومی مخالف اقوام دیگر موجود در کشور خود هستند و مخالفت افراطی با مذاهب دیگر در افغانستان از خصائص قومیتی پشتوان طالبانی است.
🔷 حضور سی ساله سلفیان جهادی و رهبران القاعده در کنار آنان و نبود امکانات لازم برای یک زندگی عادی در مناطق پشتون نشین و سوء استفاده شدید گروه های سپاه صحابه و اداره اطلاعات ارتش پاکستان از آنان، همه و همه دست به دست هم داده است و از طالبان، یک گروه جنجگوی خشن و بی رحم نسبت به دیگر اقوام و مذاهب، به وجود آورده است.
🔹در کنار این مسائل، نبود یک رهبر کاریزماتیک که همه گوش به فرمان او باشند و ورود جنگجویانی از کشورهای دیگر در کنار طالبان اوضاع را در افغانستان پیچیده تر کرده است.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٤)
🔴 تفاوت طالبان با وهابیت
🔹فهم این موضوع را با قصه ای شروع می کنم. در سالهای پیش روزی یکی از رهبران طالبان با اسامه بن لادن جلسه ای داشت. رهبر طالب به موقع در وقت ملاقات حاضر نشد و اسامه بن لادن به او گفت: "چرا شما پشتوها سر وقت نمی آیید و برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید؟!!"
آن رهبر طالب در جواب گفت: "عذر می خواهم. فرزند معلولی دارم و رفته بودم سر مزار فلان ولی خدا تا شفایش را از او بگیرم. می دانم شما این کار را شرک می دانید، اما استغاثه از دیدگاه طالبان به شرط آنکه بداند رابطه ولی با خدا چگونه است، هیچ اشکالی ندارد."
در اینجا رهبر طالب به اسامه بن لادنی که وهابی بود و اکنون رهبر القاعده شده بود، این نکته را متذکر شد که استغاثه با شرط آنکه شرایطش رعایت شود، نزد ما جایز است، اگرچه نزد وهابیون شرک است.
💢 به طور خلاصه تفاوتهای وهابیت با طالبان را می توان در موارد ذیل دانست:
1⃣ وهابیت در اجتهاد و تقلید، بیشتر رویکرد اجتهادی دارند ولی طالبان مقلد ابوحنیفه هستند و رویکرد تقلیدی دارند.
2⃣ وهابیت، ماتریدیه را یک فرقه انحرافی می دانند، ولی طالبان از نظر اعتقادی ماتریدی _ اشعری هستند.
3⃣ وهابیت، صوفیان را مشرک و همه آداب و رسوم صوفیانه را بدعت و ابن عربی را ملحد، زندیق و کافر می داند، اما طالبان نگاه مثبتی به طرائق صوفیه دارند و ابن عربی را قبول دارند.
4⃣ هر دو تعریف عبادت ابن تیمیه را قبول دارند، اما در مصادیق اختلافات فراوانی دارند.
به نوعی می توان گفت طالبان بسیاری از اعمالی که وهابیت از مصادیق شرک و بدعت می دانند، با شرایطی قبول دارند که در قصه بالا بیان شد.
✔️نمونه بارز آن تخریب قبور توسط وهابیت و عدم تخریب قبور توسط طالبان است. طالبان تا کنون هیچ قبری را تخریب نکرده اند و سفر برای زیارت قبور را نیز مستحب می داند.
✔️البته طالبان عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و نسبت به استغاثه و نذر برای اولیاء الهی حساسیت نشان می دهند و آنرا شرک می دانند، اما مسلمانان را به خاطر این اعمال تکفیر نمی کنند.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٥)
🔴 تفاوت طالبان با داعش
🔹شناخت داعش بدون فهم سلفیه جهادی امکان پذیر نیست، همچنین فهم طالبان بدون شناخت دیوبندیه میسور نیست.
🔹 تفکر داعش را می توان ترکیبی از اندیشه "توحید القصوری های مصر" با فکر "توحید القبوری های وهابی" دانست.
🔹نکته حایز اهمیت این که گروه های جهادی مصری معتقد بودند که هدف وهابیت تنها موحد کردن [متوسلین به] قبرها است، ولی ما باید به دنبال موحد کردن [حاکمان] قصرها باشیم و مهم موحد کردن حاکمان و حکومت هاست.
✔️به طور خلاصه تقدم و اولویت " توحیدالقصور "بر "توحیدالقبور ".
🔹 به نظر سلفیان جهادی، تمام حکومت هایی که حکم به غیر "ما انزل اللّه" می کنند، کافر به کفر آشکار هستند.
لذا باید علیه آنان جهاد مسلحانه نمود. از طرفی چون جهاد بر هر مسلمانی حکم وجوب عینی- همانند نماز را- دارد، به همین علت تمام حکومت های جهان اسلام از مصادیق طاغوت و جهاد مسلحانه علیه آنان واجب است.
🔘 همچنین ارتش های کشورهای جهان اسلام و بقیه افرادی که موجب استحکام پایه های حکومت های کافر می شوند نیز از مصادیق کفر بوده و همگی باید کشته شوند.
🔹 این تفکر در مصر ظهور کرد و در جنگ شوروی به افغانستان صادر شد و عنوان تفکر
افغانُ العرب" به خود گرفت.
✔️ این گروه بعد از جنگ افغانستان، رهبری به نام اسامه بن لادن پیدا کردند که یک وهابی ای بود که اکنون تفکر سلفیان جهادی را هم پذیرفته بود.
در اینجا بود که تفکر "توحیدالقبوری وهابیت" به وسیله اسامه بن لادن به القاعده وارد شد و داعش که از دل القاعده بیرون آمد، هم توحید القصوری شدند و هم توحید القبوری!!!
🔹اما طالبان هیچ یک از این افکار بالا را قبول ندارد و فقط دشمن مشترک آنها (آمریکا) باعث شده بود تا اسامه بن لادن با ملاعمر بیعت و رهبر طالبان را به عنوان رهبر امارت اسلامی افغانستان بپذیرد.
✔️ از نظر داعشی ها، طالبانی ها به چند دلیل کافرند.
🔺اول اینکه نه افکار توحید القبوری را قبول دارند و نه توحید القصور را.
🔺دیگر اینکه چون گرایشات صوفیانه دارند و برخی افکار تصوف را قبول دارند، مشرکند.
🔺سوم اینکه چون تفکر ماتریدیه دارند، بدعتگذارند و چون کافران را کافر نمی دانند، بنابراین کافرند.
❌ بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، شاخه خراسان داعش در افغانستان فعال گردید و به جذب نیروهای طالبان پرداخت، اما عده کمی از طالبان جذب داعش افغانستان شدند و طالبان در موارد متعدد به جنگ با داعش رفت و بیشترین حمله به داعش در افغانستان توسط طالبان صورت گرفته است و داعش نیز متقابلا به طالبان حملاتی داشته است.
⚡️ناگفته های از طالبان(٦)
🔴 طالبان و شیعه
🔹 برای فهم نگاه طالبان نسبت به شیعه، باید به قرن ها قبل بازگردیم. زمانی که در ایران، صفویه رشد کرده بود و شیخ احمد سرهندی، ملقب به مجدد الف ثانی، در سال ۱۰۰۱ قمری کتابی با عنوان «رد روافض (شیعیان)» نوشت تا جلوی گسترش شیعه در هند را بگیرد.
🔹 بعد از او شاه ولی الله دهلوی، رهبر فکری و معنوی طالبان (دیوبندیان) دو کتاب در نقد شیعه نوشت. یکی «ازاله الخفاء عن خلافه الخلفاء» و دیگری «قره العینین فی تفصیل الشیخین».
🔹 پس از او پسرش کتابی به زبان فارسی در نقد شیعه به نام «تحفه اثنی عشریه» نوشت و بیان داشت شیعه از اسلام هیچ نصیبی ندارد و کفر آنان ثابت است. این کتاب به صورت وسیع در جامعه مسلمان شبه قاره هند و کشورهای عربی تاثیرگذار بود.
🔹رویکرد نقد شیعه در میان بزرگان مورد قبول طالبان، یک رسم علمی و فرهنگی شد. ملاقاسم نانوتوی و رشید احمد گنگوهی موسسان مکتب دیوبندیه و برخی از عالمان مورد اعتماد طالبان کتبی در نقد شیعه نوشتند. اکثر این آثار در نقد شیعه بود و کمتر از کفر شیعه سخن گفته می شد، اما برخی از نویسندگان به کفر شیعه تصریح کردند.
🔹 تندروی و افراط عده کمی از دیوبندیان در تصریح به کفر شیعه، باعث شد تا در پاکستان، گروهک سپاه صحابه به وجود آید که معتقد به کفر و وجوب قتل شیعه است.
🔹در کنار این رویکرد چهارصد ساله در نقد شیعه از سوی بزرگان مورد اعتماد طالبان، اختلاف قومی پشتون ها با هزاره ها مزید بر علت شده و رویکرد طالبان به شیعه را افراطی و گاه تکفیری کرده است. البته همچنان که در میان دیوبندیان افراد بزرگی هستند که در عین انتقاد به شیعه،اعتقاد به کفر شیعه ندارند، همین فضا در میان طالبان وجود دارد. برخی با رویکرد غیر تکفیری و عده کثیری با رویکرد تکفیر شیعه در میان طالبان حضور دارند.
🔹بنابراین شیعیان باید در عین حفظ وحدت خود در افغانستان مواظب باشند تا در جنگ مذهبی شیعه و سنی ورود نکنند و درعین حال با اقتدار از خودشان دفاع کنند، اما مواظب باشند درگیر دعوای دولت و طالب نشوند که هم دولت پشتون است و هم طالب.
⚡️ناگفته هایی از طالبان(٧)
🔴 آینده افغانستان در سپهر طالبان
🔹 آنچه در ادامه می آید، تحلیل های پژوهشگری است که سالها در زمینه فرق و مذاهب کار کرده است:
1⃣ بارها گفته ام که آینده افغانستان از آن طالبان است، خواه بپسندیم یا آن را نپسندیم.
البته نویسنده این یادداشت، همانند میلیونها نفر دیگر از انسان های آزاده، اصلا دوست ندارد طالبان سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ شمسی سرکار بیاید.
2⃣ چکیده بیست سال مطالعه بنده در زمینه سلفی گری و طالبان این را نشان می دهد که طالبان در میان پشتون ها و حتی در غیر آن دارای پایگاه مردمی است و الّا نمی توانست به این زودی، این همه استان را بدون درگیری و با کمترین تلفات از آن خود کند.
3⃣ پشتون ها که بیشترین جمعیت را در افغانستان دارند، مدافعان جدی طالبان هستند و معتقدم اگر یک رأی گیری آزاد در افغانستان صورت گیرد، طالبان رای بسیار بالایی می آورد. چه بپسندیم یا آن نپسندیم و پسند ما، هیچ فرقی در واقعیت افغانستان ندارد.
4⃣ به نظر می رسد طالبان از نظر ایدئولوژی و مبانی فرقی با بیست سال پیش نکرده است و تغییرات فعلی، تاکتیکی است. لذا در آینده، شیعیان، اقوام غیر پشتون، زنان و طرفداران دموکراسی لیبرال در افغانستان در سختی های بیشتری قرار خواهند گرفت.
محمدجواد کریمی
افغانُ العرب" به خود گرفت. ✔️ این گروه بعد از جنگ افغانستان، رهبری به نام اسامه بن لادن پیدا کردند
۲- من با کلیت مقاله، نه با همه ی جزئیات آن موافقم.
برای تحلیل درست یک یدیده به ویژه پدیده سیاسی مانند رو آمدن مجدد طالبان در سپهر سیاسی افغانستان کشور همسایه مسلمان در شرق کشور، آگاهی به سوابق فکری و کلامی و مشی سیاسی و اجتماعی آنان لازم است. و این مقاله از این جهت متضمن اطلاعات غنی و ارزشمندی است.
@mohammadjavad_karimi
🔴 افغانستان؛ فضاسازیهای رسانهای و پرواز دلفینها...
#وارونه سازی تصویرها
بخشی از نبرد روایتگری
🔹 این هفته دو تصویر از #افغانستان در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها برجسته شد؛ یکی تصویر بدن آسیبدیده دو خبرنگار افغان که در بند #طالبان بودند و دیگر تصویر رئیس جدید بانک مرکزی افغانستان که با سلاح پشت لپتاپ نشسته است...
اولی نمادی از جنایت بود و دومی نمادی از حماقت!
🔸 اما مساله اصلی انتشار این دو تصویر نیست؛ مساله این است که رسانهها و کاربران پرنفوذ غربی در شبکههای اجتماعی در واقع با #برجستهسازی این تصاویر در حال تصویرسازی کلان از وضعیت افغانستان تحت حاکمیت طالبان هستند. بهگونهای که تا اسم طالبان آمد، مخاطب چنین تصاویری بهیاد آورد!
🔹افغانستان 20 سال تحت اشغال بود؛ قطعا در طول این 20 سال تصاویر کشتار مردم این کشور در حملات نیروهای آمریکایی و #ناتو بسیار رقتانگیزتر از تصویر خبرنگاران فوقالذکر بود اما شما اثر چندانی از آنها نه در رسانههای غربی دیدید و نه در شبکههای اجتماعی!
🔸در عوض در روزهای فرار آمریکاییها از #فرودگاه_کابل، تا دلتان بخواهد توییتر پُر بود از تصاویر سربازان بچهبغلکرده آمریکایی که قرار بود در آخرین لحظات تصویری انسانی از 20 سال جنایت برجا بگذارند؛ تنها بیش از هشت هزار کودک افغان در این اشغالگری مستقیما کشته شدند!
🔹در این 20 سال تصاویر جنازههای مردم افغانستان بهاندازه یک هزارم تصاویر فروریختن برجهای دوقلو در رسانهها بازتاب نیافت تا نگاه به حضور آمریکاییها در افغانستان و اشغالگری آنان تلطیف شود...
🔸شما کمتر رسانه غربی یا کاربر شبکه اجتماعی را دیدید که تصویر آلوده کردن اجساد کشتهشدگان افغان به نجاست توسط سربازان ناتو را به اشتراک بگذارد. چرا؟ چون این تصویر نباید به تصویر غالب بدل میشد!
🔹تصمیم رسانههای غربی آن بود که 20 سال کشتار در افغانستان با دهها هزار تلفات با تصویر سرباز بچهبغل شناخته شود و تصویر حکومت کمتر از یکماهه طالبان خبرنگار لت و پار شده و رئیس بانک مرکزی دیوانه باشد! و همین تصاویر فورا در شبکههای اجتماعی فارسی هم بازتاب مییابد...
🔸البته کسی کتک زدن خبرنگاران افغان توسط طالبان را تایید نمیکند؛ قطعا این اقدامی غیرانسانی است. اما اگر در کنار این تصویر، اجساد سوخته کودکان افغان در بمباران ناتو منتشر شده بود، کدام اثرگذارتر بود؟
🔹یک عده تصمیم گرفتند که آن تصاویر بشود تصاویر غالب و یک عده هم در ایران تصمیم گرفتند همین تصاویر را بازنشر کنند و البته به هرکس حرفی زد بگویند حامی طالبان! همینقدر بیمنطق و هتاک!
🔸آقایان کسی در ایران از طالبان حمایت نمیکند. ایدهآل ما شکلگیری حکومتی فراگیر از همه اقوام در افغانستان است. منتها آنکه باید چنین حکومتی را تشکیل دهد مردم افغانستان هستند و کسی هم حق دخالت در امور آنها را ندارد.
🔹این روزها در ایران عدهای بیش از حامد کرزی، عبدالله عبدالله، اسماعیل خان، فرزند ژنرال فهیم، گلبدین حکمتیار و ... نگران اوضاع افغانستان شدهاند؛ انتظار هم دارند البته که صداقتشان باور شود و کسی نفهمد دنبال پهن کردن چه دامی هستند!
🔸با فضاسازی این کاسههای داغتر از آش، تلاش شد تا دو محور اساسی در خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان برای ایرانیان مغفول ماند؛ محور اول، رخت بربستن بزرگترین تهدید بری ایران در مرزهای شرقی بود و محور دوم شکلگرفتن ساختاری بود که در شرایط تحریمی میتوان با آن تجارت کرد..
🔹وارونه تصویر ساختن هنر عدهای است که انتظار دارند باور شود که در حمایت از افغانستان صادق هستند. آری! هم شما در حمایتتان از افغانستان صادقید و هم دلفینها پرواز میکنند!
💬علیرضا کریمی
@mahdi_ghasemzadeh
@mohammadjavad_karimi
بسم الله الرحمن الرحیم
از طرح بالکانیزاسیون آمریکا در افغانستان چه خبر؟
توطئه جدیدی در راه است؟
قرار است افغانستان به چند جمهوری قومی تجزیه شود؟
گفته میشود توطئه ای در دست اقدام است، و بر اساس آن قرار است افغانستان بدین صورت تجزیه شود:
۱-مناطق تاجیک نشین تحت الحمایة جمهوری تاجیکستان
۲-مناطق ازبک نشین تحت الحمایة جمهوری ازبکستان
۳- نواحی پشتون نشین در جنوب افغانستان تحت الحمایة پاکستان
۴- نواحی هزاره نشین در مرکز با یک راه ارتباطی تحت الحمایة ایران؟
۵-این تجزیه حداقل به قیمت کشتار قومی و نسل کشی و آوارگی دهها و صدها نفر شیعه و سنی به انجام خواهد رسید. آتش نفرتی که به این زودی ها خاموش نخواهد شد.
فاجعه بوسنی هرزگوین در شکل و شمایل جدید در انتظار منطقه ماست؟
خدا می داند. خیلی باید مواظب بود.
۶-ریشه و اساس این طرح بی اعتمادی اقوام افغانستانی به همدیگر و بی اعتبار کردن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در نزد اقوام افغانستانی به ویژه شیعیان افغانستان و فارسی زبان هاست. بهوش باشیم که در دعواهای جناحی، پازل دشمن را تکمیل نکنیم.
قم المقدسة: محمد جواد کریمی
۲۲شهریور ماه ۱۴۰۰ شمسی
@mohammadjavad_karimi