eitaa logo
محمدجواد کریمی
88 دنبال‌کننده
265 عکس
249 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ محمد جواد کریمی تأملی پیرامون مدلول حدیث مشهور ألجَنَّةُ تحتَ أقدٰامِ ٱلٔأمَّهَات بارها این حدیث را از گویندگان و نویسندگان شنیده و یا خوانده ایم.صرف نظر از سندیت حدیث، گزافه نیست که اگر بگوییم اذهان ما با این معنی و مفهوم انس گرفته است که مراد و مقصود از این حدیث جایگاه و منزلت و عاقبت نیکوی مادر در سرای ابدیت و بهشتی بودن او به خاطر مقام مادری است. یعنی مادران به عنوان مادر بودن بهشتی و جنت مکان اند؟ و حال آنکه تدبر وژرف نگری ما را به معنی و مفهومی غیر از این هدایت می نماید.و آن نقش مادر در تربیت الهی و انسانی فرزند است. این مادر است که با عفاف و پاکدامنی و تربیت نیکوی فرزند او را خوشبخت و سعادتمند می نماید. از دامن پاک مادر است که فرزندان به معراج بندگی خدا می روند و‌ عاقبت به خیر می شوند. این مادران هستند که با تزریق محبت به فرزندان، نیاز عاطفی آنان را برطرف و بعد عاطفی فرزندان را رشد و پرورش می دهند. البته فرزندان هم با احترام و تشکر و تواضع در برابر مادر بهشت را برای خود تحصیل و تضمین می کنند. جمعه ۲۰ جمادی الثانیه ۱۴۴۴ برابر با ۲۳ دی ماه ۱۴۰۱
هدایت شده از .
.: 🔰تاملی در سند و مدلول حدیث: «بهشت زیر پای مادران است» 💠استاد غلامعباس هاشمی همدانی 🔸 بهشت زیر پای مادران است ترجمه حدیثی منتسب به پیامبر اکرم صلی الله الله علیه وآله است که فرموده باشند: «الجنه تحت أقدام الامهات» این حدیث با شهرت فراوان در کتب متاخر شیعه نقل شده و چندین نسل سینه به سینه به متون فعلی منتقل شده است. با تحقیقی که شد سند معتبری در منابع شیعی که بتوان این کلام را به رسول گرامی منتسب نمود یافت نشد. از جهت معنا نیز آنچه که در ذهن عموم مردم و حتی گاهی اهل علم هست با آنچه که از این کلام استفاده می شود متفاوت است. آنچه در اذهان از این کلام ریشه دوانده این است که خداوند به خاطر مقام مادر بهشت را برای ایشان تضمین و تملیک نموده و بهشت در زیر پای مادران است. در حالی که مراد از الجنة تحت اقدام الامهات این است که اگر کسی دنبال بهشت می گردد خداوند بهشت را برای آن شخص در زیر پای مادرش قرار داده یعنی باید برای به دست آوردن بهشت همگان در برابر مادرشان با نهایت تواضع برخورد نمایند و نهایت تواضع افتادن به پای مادر و خاک زیر پای مادر را بوسیدن و یا بر چشم نهادن است. در منابع اهل سنت مانند کنزالعمال حدیث فوق با اختلاف در متن و قریب به مضمون از حضرت فاطمه نقل شده که فرمودند: الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ أقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ؛ به پایش درآویز زيرا بهشت زير قدم هاى مادران است به پای مادر درآویز و پایبند او باش تا بهشت را بدست آوری . در این کلام نیز همانگونه که پیداست غرض این نیست که همه مادران وارد بهشت می شوند بلکه غرض دستور به نهایت فروتنی و تواضع در برابر مادر است.
💠 روز 💠 💎عزّتی که تبدیل به ذلّت می‌شود 🔻امام على عليه‌السلام: مَنْ طَلَبَ عِزّا بِظُلْمٍ وَباطِلٍ أَوْرَثَهُ اللّه ُ ذُلاًّ بِإِنْصافٍ وَ حَقٍّ؛ ✳️ هر كس عزّت را با ظلم و باطل طلب كند، خداوند به انصاف و حق، ذلّت نصيبش مى‌نمايد. 📚 شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج۲۰، ص ۳۰۹، ح ۵۳۶ •┈┈••✾••┈┈• 📲 خبرگزاری حوزه علمیه قم
سنگ مزار حاجیه خانم رقیه کریمی
محمدجواد کریمی
✍ محمد جواد کریمی تأملی پیرامون مدلول حدیث مشهور ألجَنَّةُ تحتَ أقدٰامِ ٱلٔأمَّهَات بارها این حدیث
🌺🍃🌺🍃🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🌺🌺 ✅راه بهشتی شدن تضمینی ✍این تعبیر در این روایت منحصر به فرد می‌باشد و در هیچ روایت دیگری چنین عتابی با این لحن شديد از پیامبر (ص) دیده نشده است: 🌸پیامبر اسلام (ص) در حديثي خاص چنین فرمودند: خاك بر سر کسیکه، خاك بر کسیکه، خاك بر کسیکه پدر و مادرش پيش او به پيرى رسند و او بهشتى نشود. 📚نهج الفصاحة ص: 503، حدیث 1666 از این روایت فهمیده می‌شود: بهترین فرصت‌ برای کسب بهشت، خدمت پدر و مادر می‌باشد. که رسیدن به بهشت را برای انسان تضمینی می‌کند، تا آنجا که اگر کسی پدر و مادر داشته باشد ولی نتواند به بهشت خدا راه یابد از بدبخت‌ترین انسان‌های روی زمین است. 💠در واقع خدمت به والدین، کفاره گناهان بوده و رضایت قطعی خدا را به همراه دارد. در احوالات یکی از علما گفته شده که در مرگ مادر خود خیلی گریه می‌کرد، از اون پرسیدند چرا اینقدر گریه می‌کنی؟ گفت: من بیشتر به حال خودم گریه میکنم که چنین فرصت بزرگی برای کسب درجات معنوی و بهشتی را از دست دادم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
⁉️ "حسنه دنیا" یا "بازگشت جاهلیت"؟! (سخنی خودمانی با حجت الاسلام و المسلمین سروش محلاتی) ▫️ ایشان در یادداشت "تنفس در هوای جاهلیت"، آلودگی هوا، تعطیلی، بیماری و مرگ و میر ناشی از آن را به لحاظ دینی -در کنار نامناسب بودن تغذیه و کاهش سطح سواد- نوعی عذاب الهی و علامت انحطاط جامعه خوانده که اوج آنرا ادبیات اسلامی جامعه جاهلی می نامد. "شرّ دار" در کنار "شرّ دین" در کلمات امیرالمومنین را توصیف جاهلیت شمرده که مردم از حداقل های زندگی مانند آب سالم و غذای مناسب محروم اند(خ۲۶) توصیف ملامت بار حضرت را بدین خاطر می شمارد که ولو اعراب جاهلی چنان انحطاط زندگی دنیوی را انتخاب نکرده بودند اما آن شرایط را پذیرفته و برای تغییر و اصلاح آن تلاش نمی کردند! در آخر هم [جامعه ایرانی را] هشدار می دهد که مبادا مسلمانان پس از جاهلیت نخست بار دیگر گرفتار جاهلیت شوند! ▫️به نظر بنده: • "شرّ دار"، آب تیره و خوراک گلو آزار(خ۲۶) عرَض مفارق یکی از جاهلیت ها (عرب قبل از اسلام) بوده نه مقوّم ذات همه جاهلیت ها و نه حتی عرَض لازم و همیشگی آن است. ❗️برایم کمی عجیب بود که چطور نشانه های ذاتی جاهلیت در خطبه ۱۹۱و۱۹۵ -که بر جبهه دگر اندیش و برانداز بسیار قابل تطبیق است- از نظر ایشان دور مانده و بخاطر سودبردن از آلودگی هوا، در جاهلیت خواندنِ اوضاع، یک نشانه موقعیتی را بر جاهلیتِ قابل تکرار نشانده اند! • حال آنکه نه هر جاهلیتی آب کدر و آلودگی هوا دارد و نه هرجا چنین بود، جاهلیت است: 1⃣ آیا جامعه فرعونی در کنار نیل با توصیف بهشت گونه عجیب در قرآن (...من جنات و عیون و زروع و مقام کریم و نعمه کانوا فیها فاکهین /۲۵تا۲۷دخان) جاهلیت نبود؟! پس این شرّ دار و "تشربون الکدر و تأکلون الجشب" اش کجاست؟! 2⃣ پیامبر (ص) فرمود بین دو جاهلیت مبعوث میشود. امیر المومنین(ع) جاهلیت دیگر را حکومت اموی معرفی کرد (خ۹۳: ...و قِطَعَاً جاهلیّهً/ و خ۹۸ و...) آیا شام و سواحل زیبای مدیترانه با مناطق خوش آب و هوا، با انواع خوردنی ها و کاخ های زیبا و غنائم مرغوب، چیزی از جاهلیت آن می کاست؟! ❓چگونه انحطاط ظاهری زندگی، همه ترقی و بهترگزینی شده اما باز جاهلیتی مثل همان جاهلیت سفیانی نام گرفته است؟! 3⃣ پیامبر خاتم(ص) در همین جاهلیت توصیف شده خطبه۲۶ مبعوث شد. بجای شرّ دین، بهترین دین را آورد و مردم را "خیر امة اخرجت للناس" کرد؛ اما همه می دانیم از اول هجرت و تشکیل جامعه و حکومت نبوی تا فتح خیبر، جامعه مسلمان فقیر بود. بین ۷۰ تا ۴۰۰ نفر(۱) از اصحابش اصلا دار و منزلی نداشتند و روی سکوی مسجد زندگی می کردند! زمستان در حفره ها می رفتند!(۲) از گرسنگی سنگ به شکم می بستند!(۳) و تا فتح خیبر(سال ششم) خوب سیر نشدند!(۴) اگر خوراکی پیدا می شد خرما بود روزی یک مد برای دو نفر!(۵) یکبار وقتی نان دیدند، تکبیر گفتند!(۶) پوشاکشان از خوراکشان نامناسب تر بود آنقدر که همواره نگران ستر عورت در نماز بودند!(۷) ❓آیا چون شرّ دار و خوراک ناگوار هست، بعثت را جاهلیت بنامیم؟!! ⬅️ معلوم می شود این عنصری موثر در تعریف مفهوم جاهلیت به گونه ای که قابل تطبیق بر همه مصادیق باشد نیست. جاهلیت در این نما، نه جامع همه جاهلیت هاست نه مانعِ از شمول بر هجرت از جاهلیت ها و تحقق عقلانیت هاست. • اگر اصراری بر عرَض لازم بودن دارید، آلودگی هوا، پارگی ازن و دهها آسیب زیست محیطی، اثر جاهلیت مدرن و طرح های توسعه مادی او در زمین است؛ که بعید است منکر باشید. ❗️جامعه نجیب و صبّار ایرانی را به خاطر تحمل آلودگی هوا و برخی کمبودها، هشدار بازگشت جاهلیت دادن، نه انصاف است نه مروّت. ❗️اگر اسلامِ خمینی را شرّ دین نمی دانید -که حتماً نمی دانید- و پهلوی ها و سیاست های استکبار جهانی را ظلم می دانید؛ آنوقت ملت ایران را جای هشدار از جاهلیت باید بشارت به "حسنه دنیا" بدهید: آیه۴۱نحل، مومنانی که بعد از مظلوم شدن، بخاطر خدا از ظلم هجرت می کنند را وعده "جای گرفتن در حسنه دنیا" داده است (والذین هاجروا فی الله من بعد ما ظُلموا لنُبوِّئَنَّهم فی الدنیا حسنه...). به قرینه سیاق آیه و تایید مفسر بزرگی چون علامه طباطبایی، حسنه دنیا در این آیه "مجتمع صالح و عادلانه اسلامی" است. حتی اگر سالیانی اهل صفه و آب کدر و اکل جشب هم داشته باشد، تکرار جاهلیت نیست، شروع تحقق حسنه دنیاست. • اگر گلایه ای از مدیریت ها، تعارض منافع و مانند اینها داشتید -که آلودگی هوای مردم یکی از آثارش هست- از زشتیِ سیئه در حسنه دنیا (حکومت اسلامی) حذر می دادید* نه شائبه تکرار جاهلیت را برای انقلاب و نظام اسلام گرا القاء کنید! ............................. ۱.ر.ک: کشاف ج۱ص۳۱۸ ۲و۳.ر.ک: جامع البیان ج۲۸ص۵۲ ۴.ر.ک: صحیح بخاری ج۵ص۸۳ ۵.ر.ک: مسند احمد ج۴ص۵۴۰ ۶.ر.ک: تهذیب الکمال ج۷ص۳۹۰ ۷.ر.ک: صحیح بخاری ج۱ص۱۳۰ *مهم: مطلب مرتبط: فرق خلاف شرع های ج.ا با حکومت علی(ع) 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۱/۱
با بد پدیده ای مواجه هستیم می دانید که این چند وقت مکان های زیادی برای تبیین حاضر شدم اما آشکارا برایم روشن شد با یک مشکل اساسی مواجه هستیم. فهمیدم مشکل جهاد تبیین بیش از «عدم تبیین» چیزی است به نام «بد تبیین کردنِ» برخی از کسانی که خود را تحلیلگر، بصیرت دهنده و کنشگر جهاد تبیین می دانند. دیروز در جمع بچه های انقلابی یکی از نهادهای انقلاب بودم، میگفتند در ایام انتخابات عزیزی جای شما نشسته بود و سوگند یاد میکرد که با آمدن رییسی، مسیح نزول اجلال کرده و مطمئمن باشید اگر به آقای رییسی رای بدهید و به دولت امثال روحانی پایان دهید، سه سوته همه چیز حل خواهد شد! دیگری امشب به من زنگ زده و می گوید حاجی جان دستم به دامنت من مانده ام چه کنم می گویم چی شده می گوید در ایام انتخابات به همه ی اقوام و دوستان و آشنایان تحلیل ارائه می کردم که مشکل مملکت ما شخص روحانی است و با رفتن او همه چیز حل و فصل می شود و رییسی بیاید سه سوته بورس و دلار را حل می کند حال با این گرانی ها مانده ام چه جوابی به اینها بدهم گفتم برادرم تو اشتباه کردی که اینگونه تحلیل ارائه دادی آخر چرا چرا دوستان مذهبی ما اینقدر تک عاملی، تجزیئی، بسیط و ساده لوحانه مسائل را تبیین می کنند!؟ چرا اینقدر بی انصافی در تحلیل ها چرا افراط و تفریط من از آقایان سنتی و دارای حب و بغض جناحی و ساده اندیش خواهش می کنم چند صباحی در منزل بنشینند و اجازه دهند خرابکاری های تبیینی آنها را درست کنیم بلکه بشود مردم را با واقعیات آشنا کرد و قدری بهتر به دولت و مردم و نظام کمک کرد. 🆔 @Binesh_Rahbordi
عن ابی عبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام: العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان
محمدجواد کریمی
عن ابی عبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام: العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان
و هوالعلیم الخبیر گفته می شود با توجه به نقش و جایگاه عقل در راهنمای انسان به سوی کمال، چه نیازی به وجود دین است؟ در پاسخ باید گفته شود: عقل به مثابه چراغ است و کار عقل دیدن و تشخیص راه از بیراهه است. اما دین راه و طریق صلاح است که از سوی خالق بشر که عالم به مصالح و مفاسد انسان است از طریق وحی در اختیار وی گذاشته می شود.سالک بدون چراغ و روشنایی بدون دسترسی به راه درست و حسابی به مقصد نمی رسد.
امیرالمومنین علی علیه السلام: هر آن کس که به آنچه خداوند به او داده است راضی باشد، راحت ترین زندگی را دارد. غررالحکم، ح ۳۳۹۷
گواراترين زندگي براي کسي است که به آنچه خداوند قسمت او کرده، خرسند و راضي باشد إنَّ أهنَأ النّاسِ عَيشاًَ مَن کانَ بِما قَسَمَ اللهُ لَهُ راضياً غررالحکم و دررالکلم، ح 3397
به جدّ معتقدم یکی از مرزهای اسلام متحجرانه از اسلام انقلابی، درک نادرست از «منافع ملی» است. منافع ملی به معنای منافع دنیوی نیست. منفعت به معنای دنیاخواهی نیست و خودخواهی هم نیست؛ گو اینکه «ملیت» به معنای «خودخواهی جمعی» یا «سودخواهی دنیایی جمعی» نیست. «ملیت» یک مفهوم تاریخی هویتی است که در غرب با گسست از «هویت دینی» و «امت مسیحی بودن» شکل گرفته است، و در ایران علی‌رغم وجود وحدت و غنای فرهنگی سابق، تبلورش در دوره صفویه و با شکل گیری «ایرانیت جدید با مقومیت مذهب تشیع» به وقوع پیوسته است.. عدم دقت در این «وضع تاریخی ملیت در ایران» موجب شده است که جریان مذهبی عمدتا به خاطر پرهیز از افتادن در دام ایده «دولت ـ ملت مدرن» با مفهوم «ملیت» هم مرزبندی کند، در حالیکه در ادبیات مقام معظم رهبری اساسا چنین مرزبندی ای نیست و اتفاقا ایشان با وقوف بر چنین «پشتوانه تاریخی در خصوص ملیت» در ایران، «هویت ملی» را ملاک «تشخیص منافع ملی» معرفی کرده است؛ «هویت ملی» ای که «هویت دینی مقوم اصلی آن است».