🌺 شرم و حیاء امام باقر (علیه السلام): عَنِ اَلْبَاقِرِ أَوِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ : اَلْحَيَاءُ وَ اَلْإِيمَانُ مَقْرُونَانِ فِي قَرْنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ. امام باقر يا امام صادق عليهما السّلام فرمود:حياء و ايمان در يك رشته هم دوش هم هستند،هر گاه يكى از آن دو برود ديگرى هم مى رود. منتهی الآمال، شیخ عباس محدث قمی، ج ۲, ص ۷۳. @mohammadjavad_karimi

فرازهایی از دعای انسان ساز عرفه آقااباعبدالله الحسین علیه السلام در بخشی از آن دعای عالیه المضامین می فرماید: ای خدای من! از هرآنچه بترسم،کفایت کن و از آنچه هراسانم نگاهم دار؛ اللّهمّ مااخاف فاکفنی و ما احذر فقنی. ودر جان و دینم محافظتم فرما و در سفرم نگهداریم کن، و در اهل و خانواده و مال مرا جانشین عطا کن، و در آنچه نصیبم کردی برکت بخش. و فی نفسی و دینی فاحرسنی،و فی سفری فاحفظنی، و فی اهلی و مالی، فاخلفنی، و فی ما رزقتنی فبارک لی. و مرا در پیش خودم خوار و در چشم مردم بزرگ ساز، و مرا از شر جن و انس سلامتم دار، و به گناهانم مفتضح مگردان؛ و فی نفسی فذِلّلنی، و فی اعین النّاس فعظّمنی، و من شرّالجنّ و اللانس فسلّمنی، و بذنوبی فلاتفضحنی. @mohammadjavad_karimi

راه علاج عجب در دعای عرفه امام حسین علیه السلام در بخشی از دعای عرفانی عرفه خویش اشاره ای به عجب و راه درمان،بلکه راه پیشگیری آن دارد. آنجا که می فرماید: وفی نفسی فذِلّلنی، و فی أعین النٌاس فعظٌمنی خدایا! مرا در نزد خودم خوار و در چشم مردمان بزرگ ساز. برای درک و فهم ژرفا و گستره ی فرمایش امام،توجه به مطالب زیر لازم است. اول؛معنا و مفهوم عجب و سپس راه چاره و طریقه درمان آن می باشد. به گفته علمای اخلاق، «عجب» از جمله صفات رذیله قوه غضبیه انسان است، و آن بزرگ شمردن آدمی است به جهت کمالی که در خود بیند، اعم از آنکه آن کمال را داشته باشد یا ندارد و داند که دارد. و بعضی گفته اند که عجب آن است که صفتی یا نعمتی که داشته باشد بزرگ شمرد و از منعم آن فراموش کند(۱). عارف واصل معاصر امام خمینی در اربعین حدیث خویش در شرح عجب گوید: عجب،بنا به فرموده ی علماء رضوان الله علیهم،عبارت است از بزرگ شمردن عمل صالح و کثیر شمردن آن و مسرور شدن و ابتهاج نمودن به آن، و غنج و دلال(۲) کردن است به واسطه آن، و خود را از حد تقصیر خارج دانستن است. و اما مسرور شدن به آن با تواضع و فروتنی کردن از برای خدای تعالی و شکر ذات مقدس حق کردن بر این توفیق و طلب زیاده کردن عجب نیست و ممدوح است(۳). --------------------------- ۱- مقامات العلیّه،حاج شیخ عباس قمی، ص ۵۳. ۲- دلال: ناز و کرشمه. ۳- اربعین حدیث،امام خمینی،ص ۶۲. @mohammadjavad_karimi

بیانیه لشکر فاطمیون پیرامون تحولات افغانستان لشکر فاطمیون پیرامون تحولات این روزهای افغانستان بیانیه‌ای را صادر کرد. بیانیه لشکر فاطمیون پیرامون تحولات افغانستان به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، لشکر فاطمیون پیرامون تحولات اخیر افغانستان بیانیه‌ای را صادر کرد که متن آن به شرح زیر است: بسم‌الله الرحمن الرحیم «أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوه» سوره نحل تحولات اخیر در جهان اسلام و کشورهای مسلمان منطقه بی‌شک یکی از تاریخی‌ترین دوران را بر ملت‌های مسلمان رقم زده است که صبر، تأمل، تحمل، ژرف‌اندیشی و بصیرت مؤمنانه تمام مسلمین جهان در این برهه تاریخی، می‌تواند صحنه‌ای جدید را در عرصه بر هم‌زدن نظم لیبرالی جهانی پدید آورد و مستکبرین عالم را ذلیل‌تر از همه تاریخ به زانو بنشاند. در این بین تحولات بیست ساله افغانستان قطعا نقطه عطفی جدید بر افول و ذلت استکبار جهانی خواهد بود و مقاومت دو دهه‌ای مردم مظلوم کشورمان نتیجه‌ای الهی و برخاسته از ذات اقدس احدیت جهت پیروزی مستضعفان عالم و شکست و تباهی مستکبران جهان را در پی خواهد داشت. مسائل امروز افغانستان برای هر انسان آزاده‌ای در گرداگرد این کره خاکی مهم، قابل‌توجه و قابل اعتناست و نمی‌شود به راحتی از کنار تحولات امروز افغانستان گذشت. به همین مناسبت لشکر فاطمیون مواردی را پیرامون تحولات جاری و آینده افغانستان بیان می‌دارد: ۱- شکست آمریکا در افغانستان و خروج مفتضحانه و ذلیلانه استکبار جهانی و حامیان غربی او از کشور، قطعا و یقینا دل تمام مسلمانان از جمله مردم مسلمان افغانستان را شاد کرده است. این شکست سنگین حاصل مقاومت داخلی و خارجی تمام مردم مسلمان افغانستان بوده و پایان اشغال افغانستان جشنی ملی و مردمی خواهد بود. ۲- خروج به‌ظاهر نظامی آمریکا از افغانستان، حتما با تزویر و نیرنگ‌هایی همراه خواهد بود که در این ایام شاهد برخی از این حیله‌گری‌ها و مکرها هستیم. رهبران آمریکایی براساس اعلام خودشان به دنبال ایجاد بی‌نظمی و عدم وجود صلح، و ثبات و آرامش در افغانستان هستند تا از این طریق و با گسترش افراط‌گرایی بتوانند اهداف ناآشکار خود را به مانند دو دهه گذشته در زمین افغانستان پیاده کنند که ملت شریف افغانستان و تمام رهبران و دلسوزان افغانستانی باید در این زمینه هوشیار باشند. آمریکا و دلباختگان لیبرال‌دموکراسی غرب هم در افغانستان و هم در خارج از کشور بلافاصله و هم‌زمان با خروج نظامیان خود از افغانستان، جنگ نرم جدی را با دو هدف عمده و اساسی آغاز کرده‌اند: الف) هدف اول اینکه اعلام کنند با خروج آمریکا اوضاع افغانستان به سمت جنگ داخلی و ناامنی خواهد رفت تا از این طریق هم به عنوان قهرمان از افغانستان خارج شوند و هم به سایر کشورها این هشدار را بدهند که دست از مقاومت برای اخراج آمریکایی‌ها بردارند. ب) هدف بعدی این جنگ نرم اساسی آمریکا و غرب‌گرایان، تلاش جدی برای راه‌اندازی یک جنگ داخلی با چاشنی جنگ مذهبی میان شیعیان و اهل‌سنت است و برای وقوع این امر از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد. در چند وقت اخیر تلاش رسانه‌ای برای به جان هم انداختن مذاهب مختلف در افغانستان به سرعت از سوی رسانه‌های آمریکایی و دلباختگان به غرب به صورت جدی پیگیری می‌شود که نمونه آن هم در افغانستان و هم در خارج از کشور قابل مشاهده است. بی‌شک کسانی که دانسته در تکمیل این پازل جنگ نرم آمریکایی بازی می‌کنند، خائن بوده و در صورتیکه استکبار جهانی موفق به پیاده‌سازی این طرح شوم خود شود، این افراد در ریختن خون مردم مسلمان و مظلوم افغانستان شریک بوده و در مقابل خشم ملت غیور افغانستان قرار خواهند گرفت. ۳ - در روزهای اخیر شاهد آن هستیم که برخی افراد و گروه‌هایی که هیچ ارتباطی با شجره طیبه فاطمیون افغانستان ندارند دست به هوچی‌گری رسانه‌ای زده و از آدرس فاطمیون نظرات، اخبار و تحلیل‌هایی را ارائه می‌دهند که ذکر چند نکته درباره این مسائل ضروری می‌نماید: الف) فرماندهان و مسئولان ارشد فاطمیون در هیچ از شبکه‌های اجتماعی به صورت رسمی فعالیت ندارند لذا اعلام می‌گردد اگر افراد، گروه‌ها و صفحاتی در شبکه‌های اجتماعی با نام و عناوین منتسب به فاطمیون فعالیت می‌کنند، هیچ ارتباطی با فاطمیون نداشته و ادامه فعالیت با این عناوین به معنای خیانت و سواستفاده از این نام مقدس است. ب) تنهامرجع رسمی اعلام اخبار و مواضع فاطمیون، مرکز رسانه فاطمیون بوده که در فضای مجازی از طریق آدرس‌های زیر فعالیت می‌کند و سایر اخبار منتشر شده از سوی سایر افراد و رسانه‌ها و صفحات مختلف در شبکه‌های اجتماعی فاقد اعتبار است. آدرس‌ها: telegram.me/Fatemiyoun1434 Eitaa.com/Fatemiyoun_1434 Twitter.com/Gharin1434 Aparat.com/Fatemiyoun1434 Sapp.ir/Fatemiyoun1434 ble.ir/fatemiyoun1434 youtube.com/channel/UCMG7sACcDGg6Rl7iA_IXaZA

اظهار نظرهای این افراد و گروه‌ها به دلیل عدم اطلاع آنها از فعالیت‌های اساسی فاطمیون است و نباید تکیه جدی به آنها گردد. ج) اخبار مربوط به حضور میدانی رزمندگان فاطمیون در افغانستان و یا تلاش رسانه‌ای برای وقوع این امر در شرایط کنونی بازی جدید رسانه‌ای آمریکایی - صهیونیستی برای رسیدن به اهداف شوم استکبار جهانی است و کسانی که در این مسیر گام برمی‌دارند خواسته یا ناخواسته در زمین بازی آنها بازی می‌کنند و همانطور که در بارها نیز ذکر شد، فاطمیون در حال حاضر نیازی به هیاهوی رسانه‌ای ندارد. ۴- «فاطمیون» که خود را فرزندان اسلام می‌دانند، در میان تمامی اندیشمندان و رهبران جهان اسلام حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را دلسوزترین و آگاه‌ترین فرد به ظرفیت‌ها، فرصت‌ها، مصائب و مسائل مسلمانان جهان و منطقه و راه حل‌های مشکلات آنان دانسته و از این‌رو علاوه بر لزوم تقدیم رعایت «مصالح افغانستان عزیز»، خود را به تبعیت از فرامین و رهنمودهای عالی ایشان موظف می‌دانند. بی‌شک فرماندهان، مسئولان ارشد و رزمندگان غیور، دلیر و‌ صبور فاطمیون همواره گوش به فرمان این حکیم بزرگوار بوده و قطار حرکت خود را بر ریل‌گذاری از سوی ایشان منطبق می‌کنند. ۵- در راستای موارد ذکر شده در بالا، اعلام می‌دارد که جنگ قطعا راه‌حل مسأله افغانستان نیست و صلح از طریق گفت‌وگوی‌ مستقیم میان افغانستانی‌ها آن هم بدون حضور هر طرف خارجی برقرار خواهد شد. ۶- فاطمیون به تمام بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که پیش از این نقش آنها در ایجاد افراط‌گرایی در کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه مشهود بوده و کام مردم مسلمان کشورهای مختلف را تلخ کرده‌اند این هشدار را می‌دهد که این بار خطای گذشته خود را بار دیگر در کشور افغانستان به بوته آزمایش نگذاشته و فرصت پیش آمده برای گفت‌وگوی میان افغانستانی‌ها را از مردم مظلوم این کشور سلب نکنند در غیر این صورت آتش‌افروزی جدید آنها ابتدا دامان خودشان را خواهد گرفت و مقاومت در خارج از مرزهای افغانستان در برابر آنها شکل می‌گیرد. ۷- با اخراج نیروهای امریکایی از منطقه و افغانستان، می‌توان جهانی زیباتر با حفظ ارزش‌های دینی و کرامت انسانی ساخت؛ اگر همه گروه‌ها، اقوام و سیاست‌مداران گفت‌وگو را بر جنگ داخلی مقدم کنند و برای رسیدن به افغانستانی آباد و سربلند با پای فشردن بر مصلحت مردم افغانستان از برخی منافع گروهی چشم پوشی نمایند. بی‌شک همه مردم شریف افغانستان در داخل و بیرون کشور برای ساخت افغانستانی اسلامی، نوین و پیشرو فداکارانه سربازی خواهد نمود. در پایان از تمام مردم مسلمان در سراسر دنیا می‌خواهیم در ایام عید سعید قربان دست به دعا برداشته و برای تمام مسلمانان جهان به ویژه مردم مظلوم افغانستان دست به دعا برداشته و آرزوی صلح، ثبات و آرامش نمایند. قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُون سوره توبه/ آیه ۵۱

وهو العلیم الخبیر ✍ محمد جواد کریمی در فصل بازسازی از دهه هفتاد کشتیبان را سیاستی دگر افتاد. سیاست اقتصادی و اجتماعی متفاوت از سیاست دهه اول انقلاب که با هدف تولید ثروت و گسترش رفاه آغاز شد, و به تدریج از مبادی و مبانی و حتی اهداف اعلامی در آغاز انقلاب فاصله گرفت. نگاهی به تفاوت محتوای اقتصادی خطبه های مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در دهه شصت با خطبه های مشارالیه در دهه هفتاد و هشتاد به وضوح این چرخش محسوس قابل مشاهده است. راهی که بعد‌ها با سرعت ادامه یافت. و بدین گونه بود که استحاله اقتصادی و به تبع آن فرهنگی انقلاب اتفاق افتاد.

🌐امام باقر علیه السلام: 🔸 اگر ستايش شدى، شاد مشو و اگر نكوهش شدى، بيتابى مكن و پيرامون آنچه درباره تو گفته شده است بينديش. اگر ديدى كه آنچه گفته اند در تو هست، مصيبت افتادن از چشم خداوند، به سبب خشمناك شدنت از حقيقت، بزرگتر از مصيبت افتادنت از چشم مردم است كه از آن مى ترسى و اگر خلاف آن چيزى باشى كه گفته اند، اين خود ثوابى است كه بى رنج به دست آورده‌اى و بدان كه تو دوست و پيرو ما نيستى مگر آنگاه كه اگر همه همشهريانت بر ضد تو همداستان شوند و بگويند: تو مرد بدى هستى، اين سخن تو را اندوهگين نسازد و اگر بگويند: تو مرد خوبى هستى، اين سخن شادمانت نگرداند. بلكه خودت را با قرآن بسنج، اگر پوينده راه آن بودى و به آنچه به بى اعتنايى بدان فراخوانده است بى اعتنا و به آنچه بدان ترغيب كرده است راغب بودى، پس پايدارى كن و خوش باش؛ زيرا كه آنچه درباره تو گفته شده به تو زيانى نرساند و اما اگر از قرآن جدا بودى، چرا بايد فريب نفست را بخورى تحف العقول ص۲۸۴ 🔻بیانات مقام معظم رهبری مسئله‌ی نیازهای مادی مردم با نیازهای معنوی مردم، باید با هم دیده شود؛ یعنی دولت اسلامی فقط به شکم و مسکن و آسایش و آرامش ظاهری زندگی مردم اکتفا نمیکند؛ به اخلاق آنها، به دین آنها، به صراط مستقیمی که جوانهای آنها باید بروند، به آموزش و پرورش آنها، به رشد علمی آنها، به رشد دینی و تقوائی آنها هم اهمیت میدهد. این‌جور نیست که ما بگوئیم آن دیگر کار دولت نیست؛ نه، دولت باید بسترهای لازم را برای سریان و جریان اندیشه‌ی درست و اخلاق فاضله در کشور به وجود بیاورد. این خود در عین اینکه یک کار فرهنگی است، یک کار سیاسی هم هست. ۸۶/۴/۹

مقاله وارده *«اتوبانی به نام مقتول وخیابانی به نام قاتل!»* ✍یاشار سیدزاده ✅در دوره کارشناسی، یک درسی داشتیم تحت عنوان «انقلاب اسلامی و ریشه های آن» ... مطابق برنامه استاد، دانشجویان باید درباره یک موضوع تحقیق میکردند کنفرانس میدادند . من به انقلاب مشروطیت علاقه داشتم و به بهانه آن که انقلاب سال 57 ریشه در انقلاب مشروطیت داشته است، این موضوع را انتخاب کردم و استاد هم آن را پذیرفت. ✅در این که شیخ فضل اله نوری مخالف مشروطه بوده هیچ شک و تردیدی وجود ندارد ... کلیه مورخین صاحب نام، از جمله احمد کسروی و ناظم الاسلام کرمانی و سایرین این موضوع را تایید کرده اند .هرچند که بسیاری ادعا داشته و دارند که شیخ فضل اله مخالف مشروطه نبوده و بلکه موافق مشروطه مشروعه بوده و از این جور حرفها! ... جالب تر این که شیخ فضل اله نقش بسیار مهم و موثری در برقراری استبداد صغیر داشته و حتا نامه هایی به محمد علی شاه ارسال کرده و وی را به عواقب استقرار نظام مشروطه و تضعیف قدرت پادشاه هشدار داده و از او خواسته است که برای حفظ و بقای تاج و تخت، بساط مشروطه را برچیند! ... ✅پس از به توپ بستن مجلس و برقراری استبداد صغیر، مجاهدینی از گوشه و کنار کشور به قصد برچیدن بساط استبداد به طرف تهران حرکت کردند ... از مشهورترین رهبران مجاهدین مشروطه، ستارخان ملقب به سردار ملی و باقرخان ملقب به سالار ملی بودند ... پس از ورود مجاهدین به تهران و فتح پایتخت و پناهنده شدن محمد علی شاه به سفارت روسیه، به دستور ستارخان و باقرخان، در 12 رجب سال 1325 هجری قمری (1286 هجری شمسی) عده ای از مجاهدین به خانه شیخ فضل اله رفته و وی را دستگیر کردند ... شیخ فضل اله پس از محاکمه، به جرم مخالفت با مشروطه و معاونت در برقراری استبداد، محکوم به اعدام گردید و سرانجام در میدان توپخانه تهران در حضور جمع کثیری از مردم که خوشحالی می کردند و جشن گرفته بودند، تحت نظارت ستارخان و باقرخان (لابد به عنوان ضابط قضایی در آن اوضاع و احوال) به دار آویخته شد ... میگویند پسر شیخ فضل اله در پای چوبه دار پدرش از خوشحالی رقصیده است! باری روزی که نوبت کنفرانس من در کلاس فرا رسید، از قبل اتوبان شیخ فضل اله نوری و خیابان ستارخان را روی تخته ترسیم کردم ... همه دانشجویان از این که نقشه راه های تهران چه ربطی به انقلاب مشروطه دارد تعجب کرده بودند! ... پس از شروع کنفرانس و گفتن حقایقی درباره مشروطه و شیخ فضل اله و ستارخان، به تخته اشاره کردم و گفتم:  «حالا شما بگین! ... چطور ممکنه یک خیابان به نام قاتل باشه و یک اتوبان به نام مقتول؟! .. تازه این اتوبان و آن خیابان همدیگر رو قطع هم می کنن! ... کاری نداریم کدوم یکی حق بوده و کدوم یکی ناحق! ... ولی تردیدی نیست که اگر یکی از این دو حق بوده، پس باید دیگری رو ناحق بدانیم! ... چطور ممکنه که ما هر دوی اینها رو عزیز بشماریم، تا آن جایی که یک خیابان پایتخت رو به اسم این و یک اتوبان پایتخت رو به اسم آن دیگری نامگذاری کنیم؟! ... چطور ممکن است هم مرید قاتل بود هم مرید مقتول؟!» چند نفر از برادران بسیجی که همیشه آماده سیخ کردن رگ گردن بودند، به اعتراض بلند شدند و گفتند: اینها چیه که داری میگی؟! ... شیخ فضل اله مخالف مشروطه نبوده!» گفتم: من اصلن کاری ندارم که مخالف بوده و یا نبوده! ولی آخر شما ستارخان رو قبول دارین یا نه؟! گفتند: بله! گفتم: قبول دارین که ستارخان رهبر مجاهدین بوده یا نه؟!  گفتند: بله! گفتم: قبول دارین که مجاهدین شیخ فضل اله رو دار زدند یا نه؟! گفتند: بله! گفتم: پس چی میگین؟! ... کدوم یکیشون حق بوده و کدوم یکیشون ناحق؟! بسیجی ها کمی به من و کمی به همدیگر نگاه کردند و ناگهان شروع نمودند به شاخ و شانه کشیدن! ... بعد تهدید کردند که من نشر اکاذیب میکنم و اذهان دانشجویان را مشوش می نمایم و از این جور مزخرفات! ... یکی از آنها آن قدر سرخ شده بود که ترسیدم چشمش از حدقه بپرد بیرون! ... انگار که شیخ فضل اله پسرخاله اش بوده و ستارخان شوهر ننه اش!

پاسخ توسط پژوهشگر تاریخ معاصر فاضل ارجمند آقای میثم عبداللهی باسمه تعالی این متن، از اساس و تیتر تا محتوایش دچار اشتباه های علمی فاحشی است و نویسنده چگونه توانسته که این متن را در فضای مجازی منتشر کند؟ به مهمترین آنها اشاره می‌شود: 1. شیخ فضل الله نوری از ابتدای مشروطه از رهبران مشروطه ایران بود و در راه تاسیس مشروطه تلاش کرده بود. بعدها به خاطر عملکرد ضددینی برخی مشروطه خواهان در مجلس و روزنامه ها، راهش را جدا کرد و قائل بود که مشروطه باید اسلامی و شرعی باشد و راهش را جدا کرد. قائل به شرعی بودن مشروطه بود و مشروعه خواه گردید. اگر شیخ فضل الله نوری مخالف مشروطه بود، چرا در واقعه مهاجرت کبری که مهمترین اقدام علمای تهران، از جمله آیات بهبهانی و طباطبایی در حمایت از مشروطه بود، شیخ فضل الله هم حضور داشت و از مظفرالدین شاه مطالبه مشروطه کرده بود؟ 2. ستارخان و باقرخان در زمان فتح تهران، در تبریز بودند و فتح تهران به دست اینها صورت نگرفت بلکه به دست مشروطه خواهان رشتی و بختیاری صورت گرفت. نه ستارخان و باقرخان و نه سایر تبریزی‌ها در فتح تهران حضور و نقشی نداشتند. کسی که اینها را فاتح تهران را فاتح تهران بخواند، نهایت کم‌سوادی و کم‌اطلاعی‌اش نسبت به تاریخ مشروطه ایران را بیان کرده است. 3. ستارخان و تبریزی‌ها حتی بعد از فتح تهران به دست رشتیها و بختیاری‌ها، بلافاصله به تهران نیامدند بلکه حدود هشت ماه بعد به تهران آمدند و در روز اعدام شیخ هم در تبریز بودند و هنوز نیامده بودند. در صحنه اعدام هم حضور نداشتند و اینها دروغهایی است که به این شخصیت‌ها بسته شده. ستارخان قاتل شیخ نبود و هیچ نقشی در دستگیری و محاکمه و اعدام شیخ نداشت، تهمت آشکاری است. در هیچ کدام از منابع تاریخ مشروطه ایران، ادعا نشده که ستارخان و تبریزی‌ها فاتح تهران بودند و ستارخان و باقرخان در قتل شیخ نقش داشتند، اگر کسی چنین ادعایی کند، باید برای اثبات آن، دلیل بیاورد وگرنه پذیرفته نیست. از همان تاریخ مشروطه ایران نوشته کسروی و تاریخ بیداری ایرانیان نوشته ناظم الاسلام کرمانی هم تنها یک آدرس برای اثبات یک چنین سوتی فاحشی بیاورید، قبول است!! 4. قاتلین شیخ فضل الله نوری، اعضای لژ بیداری ایران بودند و همان کسی هستند که قاتل ستارخان هم بودند، یعنی اعضای لژ بیداری ایران و رشتیها و بختیاری‌های فاتح تهران خصوصا یپرم ارمنی، سردار محیی، میرزا کریم خان رشتی، سردار بهادر بختیاری و... بودند. 5. زمان شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری در روز 13 رجب 1327ق مطابق 9 مرداد 1288 شمسی است. این تاریخ، غلط است: «در 12 رجب سال 1325 هجری قمری (1286 هجری شمسی) عده ای از مجاهدین به خانه شیخ فضل اله رفته و وی را دستگیر کردند... » 6. سوالی که این شخص باید جواب دهد این که چرا مشروطه خواهان سکولار خصوصا یپرم خان ارمنی و سردار اسعد بختیاری و پسرش و نیروهای بختیاری به ستارخان و باقرخان که خودشان آنها را رهبران مشروطه و اعاده کننده مشروطه ایران معرفی می‌کردند، در روز 30 رجب 1328ق به طرز وحشیانه ای حمله کردند و ستارخان را مجروح کردند و یارانش را کشتند و مجروح نمودند و خلع سلاح کردند؟ چرا ستارخان و باقرخان را در واقعه پارک اتابک از صحنه مشروطه بیرون کردند و خانه نشین کردند‌؟ چرا ستارخان را خانه نشین کردند و اجازه انجام هیچ کاری را به او ندادند؟ بعد از چهار سال خانه نشینی وانزوا و دردپا در تهران 28 ذی الحجه 1332ق درگذشت. 7. چرا آیت الله بهبهانی در اولین سالگرد شهادت شیخ فضل الله به دست مشروطه خواهان جلوی مجلس ترور شد و کشته شد؟ آیا بهبهانی هم طرفدار استبداد بود؟! 8. چرا مشروطه خواهان آیت الله طباطبایی را هم خانه نشین کردند و تا سال 1298 که درگذشت اجازه ندادند هیچ گونه فعالیتی انجام دهد و ممنوع از تمام فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی کردند؟ آیا طباطبایی هم مخالف مشروطه بود؟ آیا او هم مخالف مشروطه بود؟! 9. در 29 جمادی الثانی 1328ق ملا عبدالله گیلانی مازندرانی، از مراجع تقلید نجف و رهبران نهضت مشروطه ایران، به حاج محمدعلی بادامچی در تبریز نامه نوشت و درباره انحراف مشروطه از اهداف اصلی اش گلایه کرد و گفت مشروطه خواهان تندرو ایران، در نجف انجمن سری برای ترور من و آخوند خراسانی تشکیل داده اند که بهایی‌ها هم در این انجمن عضو هستند. چند روز بعد پلیس دولت عثمانی، چند نفر تروریست ایرانی را در نجف دستگیر که قصد ترور این دو مرجع تقلید را داشتند. اندکی بعد هم این دو مرجع تقلید به طرز مشکوکی فوت کردند. ادامه دارد

اینها حاصل مشی دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی‌های جریان روشنفکری بر کشور ایران است. جریان روشنفکری علی رغم دادن شعارهای آزادی‌خواهانه، زمانی که قدرت رسیدند نه تنها هیچ منتقدی و حتی بسیاری از موافقین‌شان را زنده نگذاشتند و کشتار عظیمی به راه انداختند و دیکتاتوری سیاهی را سر کار آوردند. سکولارها در دو سطح کشتار انجام دادند، ابتدا رئوس جریان مشروعه خواهی و سپس رئوس جریان مشروطه خواهی. از فتح رشت تا فتح تهران، علما و مجتهدین و رجال بسیاری در رشت و قزوین و تهران کشته شدند. نخستین آنها مرجع دینی مردم گیلان آیت الله حاج ملا محمد خمامی رشتی در روز 29 ذی الحجه 1326ق بود، سپس شهید آیت الله شیخ علی فومنی، شهید آیت الله آقامیر بحرالعلوم رشتی و پسرش سیدجواد، آیت الله سیدمحمد تولمی، آیت الله میرزا مسعود شیخ الاسلام قزوینی و آخرین آنها آیت الله شیخ فضل الله نوری بود که بیگناه و صرفا به خاطر اختلاف فکری با جریان انگلیسی، به طرز سبعانه ای به شهادت رساندند. سکولارها بعد از فتح تهران بود که تلاش کردند تا بدین ترتیب تمام رئوس سالم مشروطه را نیز از صحنه سیاسی و اجتماعی کنار زده و مشروطه ایران را تحویل دولت انگلیس دهند و تندروترین عوامل انگلیس را بر مشروطه و کشور ایران حاکم کردند و مشروطه ایران را به مصادره کرده و به ساختاری برای تامین منافع انگلیس تبدیل کردند. ستارخان و باقرخان نیروهای اصیل و تحت فرمان مراجع تقلید نجف بودند و طبیعتا حکمرانی عوامل انگلیس را بر نمیتابیدند، به همین خاطر برای منافع انگلیس خطرناک بودند. به همین خاطر طی یک کودتای خونین پارک اتابک، حذف شدند. سایرین رئوس مشروطه خواهان سالم هم هر کدام به نحوی حذف شدند. وهوالعلیم الخبیر قم، شنبه ۱۴۰۰/۵/۲ @mohammadjavad_karimi

مطلب اول روز شمار تحولات سیاسی افغانستان در نیم قرن اخیر ۱- کودتای بدون خونریزی سردار محمدداود خان علیه محمد ظاهر شاه در 26 تیر ماه 1352برابر با 17ژوئیه 1973میلادی که منجر به لغو حکومت پادشاهی و اعلام رژیم جمهوری در افغانستان شد. ۲- کودتای کمونیستی 7ثور (اردیبهشت)1357برابر با 1978 افسران نیروی هوایی ارتش با حمایت #محمد تره کی رهبر #جناح خلق حزب دموکراتیک خلق افغانستان علیه حکومت داود خان که به مرگ وی و خانواده اش انجامید. ۳- وقوع کودتای درون حزبی به رهبری حفیظ الله امین علیه محمدتره کی و قتل وی در 23 شهریور ماه 1358برابر با 14سپتامبر 1979. ۴- تجاوز هوایی و زمینی ارتش سرخ شوروی به افغانستان و اشغال نظامی آن همزمان با وقوع کودتای خونین به سرکردگی #ببرک کارمل رهبر جناح #پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان علیه حفیظ الله امین در تاریخ 8دی ماه 1658برابر با 1979م. ۵- عقب نشینی ارتش سرخ شوروی از افغانستان و سقوط کابل به دست نیروهای مجاهدین افغانستانی در تاریخ 1371 ۶- سقوط دولت مجاهدین در پی ورود نیروهای طالبان به کابل و اعلام تاسیس امارت اسلامی افغانستان از سوی طالبان در ششم مهرماه 1657(1966). ۷- تجاوز نظامی ارتش آمریکا به افغانستان و سقوط حکومت طالبان در 15مهرماه 1380= نوامبر 2001 ۸- عقب نشینی ارتش آمریکا از افغانستان 15تیرماه1400 @mohammadjavad_karimi

۱/۲ مطلب اول مروری کوتاه بر عملکرد آمریکا در افغانستان از کانال جدال 💥۱۵ مهرماه ۱۳۸۰، لشکر کشی وسیع آمریکا به افغانستان به بهانه انفجار ۱۱ سپتامبر ر برج های تجارت جهانی در نیویورک، آمریکا آغاز شد. 📌هدف اعلامی مبارزه با تروریسم از طریق نابودی القاعده و حکومت طالبان به جرم پناه دادن به بن لادن رهبر القاعده در افغانستان. 📌نوزده سال و نه ماه بعد از اشغال نظامی افغانستان امریکا در حال خارج کردن نیروهای نظامی و امنیتی خود از افغانستان است. 📌هزینه لشکرکشی به گفته یکی از مقامات آمریکایی در دانشگاه براون آمریکا، #حداقل 47000شهروند غیر نظامی افغانستانی در حملات آمریکایی ها به افغانستان کشته شده اند. بین 66000 تا 69000 تن سرباز ارتش افغانستان در جنگ داخلی کشته شده اند. 2700000 نفر افغانستانی مجبور به مهاجرت به خارج از کشور شده اند. 4000000 نفر افغانستانی آواره جنگی و مجبور به مهاجرت داخلی شده‌اند. از خود آمریکایی ها هم 442 سرباز کشته و بیش از 26600 نفرشان مجروح و معلول شده اند. هزینه اشغال افغانستان تا این لحظه، دوتریلیون و دویست و شصت میلیارد دلار بوده است. 📌#طالبان، نه فقط ضعیف نشده اند، بلکه قوی تر از قبل هم شده و عملا همین الآن هم #,قدرتش از قدرت #دولت افغانستان بیشتر است! @mohammadjavad_karimi