🌴🌲🌺آغاز دهه فجر امسال را که با ولادت حضرت جواد الائمه علیه السلام مقارن گشته است به امام و رهبری و امت فجر آفرین ایران مبارک باد🌺🌹🌴
محمدجواد کریمی
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ «68»
وپروردگارت به زنبور عسل وحى (و الهام غريزى) كرد كه از بعضى كوهها و درختان و از دار بستهايى كه مردم مىسازند خانههايى بساز.
نکته ها
«وحى» به معناى اشاره و انتقال سريع و مخفى است كه علاوه بر وحى الهى به انبيا، هم شامل غريزه مىشود، نظير اين آيه و هم شاملِ الهام الهى، نظير آيه 7 سورهى قصص «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى» كه خداوند به مادر موسى الهام كرد، و هم شامل وسوسههاى شيطانى مانند آيه 121 سورهى انعام. «إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ»
پیام ها
1- تلاش و حركت حيوانات و انتخاب مسكن آنها بر اساس غريزهاى است كه خداوند در نهاد آنها قرار داده است. أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ ...
2- بهترين نوع عسل، عسلِ زنبورهاى كوهستان است كه از گل و گياه كوهى استفاده مىكنند. «1» (نه مواد قندى مصنوعى كه در نزديكى كندو قرار دهند!) اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ ... وَ مِنَ الشَّجَرِ ...
«1». همان گونه كه بهترين گوشت، گوشت تازه است نه منجمد. «لَحْماً طَرِيًّا» نحل، 14
محمدجواد کریمی
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ
(طه/۵۰)
محمدجواد کریمی
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ (طه/۵۰)
قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى «49»
(فرعون) گفت: اى موسى! پس پروردگار شما دو نفر كيست؟!
قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى «50»
(موسى) گفت: پروردگار ما كسى است كه به هر چيزى آفرينش خاص آن را عطا كرده وآنگاه (آن را به راه كمال هدایت فرمود.
پیام ها
1- آنچه مورد ادّعا و نزاع است، ربوبيّت خداوند است، نه خالقيّت. «فَمَنْ رَبُّكُما»
2- روحيّهى استكبار و غرور طاغوتى حتّى در گفتار و شيوهى سؤال نيز مشهود است. به جاى اينكه بپرسد «مَن ربّى»، گفت: «فَمَنْ رَبُّكُما»
3- ما از خداوند طلبى نداريم، هر چه هست عطاى اوست. «أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ»
4- خداوند يكتا، هم مىآفريند و هم با هدايت تكوينى اداره مىكند. «أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (آرى او پس از آفرينش، راه ادامهى زندگى و كمال را نيز در آنان قرار داده است. «ثُمَّ هَدى»)
5- خداوند به هر موجودى، آفرينش كامل و ويژگىهايى متناسب با او عطا كرده است. «خَلْقَهُ»
6- لازمهى ربوبيت الهى، هدايت اوست. رَبُّنَا ... ثُمَّ هَدى
7- ربوبيّت، حقِ كسى است كه آفريدگار است. «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ»
8- همهى موجودات، مشمول هدايت الهى هستند. تمام قوانين حاكم بر هستى و غرايز موجود در انسانها و حيوانات، از هدايت الهى است. «خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»
9- در برابر منطق نبايد به راه نياكان تكيه كرد. «فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى»
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، ج ۵, ص ۳۵۲.
محمدجواد کریمی
پان عربیسم، پان ترکیسم و پان کردیسم و حتی پان ایرانیسم تماما ساخته و پرداخته غرب برای تفرق مسلمانان
بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خداوند متعال دربارهی اهلبیت پیغمبر با صراحت تمام در قرآن بیانی دارد که این بیان دربارهی کمتر مجموعهای در قرآن تکرار شده است و آن این است: اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا.
اگر مجموعهای خود را منتسب به اهلبیت (علیهمالسّلام) میداند، باید لوازمی را ملتزم باشد -این عرض ما است- لوازمی هست که باید به این لوازم ملتزم شد. تلاش ائمّه (علیهمالسّلام) عبارت بود از مجاهدت در این چند هدف: اوّلا زنده نگه داشتن معارف حقّهی اسلامی، اصول و مبانی اسلامی؛ اینها را زنده نگه دارد. سعی حکومتهای ظالم و طواغیت امّت این بوده است که معارف اسلامی را یا نابود کنند یا قلب بکنند، عوض کنند، تحریف کنند. یکی از مهمترین رشتههای حرکات ائمّه (علیهمالسّلام) ایستادگی در مقابل این بوده؛ حفظ معارف اسلامی، احیاء معارف اسلامی.
یکی از کارهای دیگر ائمّه (علیهمالسّلام) اقامهی احکام الهی بوده است. سعی در اقامهی احکام الهی؛ چه در زمانی که حکومت دستشان بود، چه آن زمانی که از حکومت و از قدرت برکنار بودند. تلاششان مصروف بود برای اینکه بتوانند احکامالهی را در جامعه محقّق کنند. یک کار دیگر ائمّه (علیهم السّلام) مجاهدت فیسبیلالله بود که شما در زیارت ائمّه میخوانید: أشهَدُ أنّکَ جاهَدتَ فِیاللهِ حَقَّ جِهادِه؛ حقّ جهاد؛ یعنی هیچ کم نگذاشتهاند در مجاهدت در راه خدا؛ با همهی وجود، با همهی توان، با همهی ظرفیّت در راه خدا مجاهدت کردند.
یک بخش مهمّ از این مجاهدت که خود یک سرفصل جداگانهای است، مبارزهی با ظلم و مبارزهی با ظالم بوده است. زندگی ائمّه (علیهم السّلام) سر تا پا عبارت است از مبارزهی با ظلمه، مبارزهی با ظلم. علّت آن فشارها و مسموم شدنها و شهید شدنها و مانند اینها هم همهاش همین بوده است؛ چون با ظلم و ظالم مبارزه میکردند. این زندگی ائمّه است. ما حالا میخواهیم پیروان اهلبیت باشیم؛ باید این چیزها را رعایت کنیم. بایستی معارف اسلامی را ترویج کنیم؛ بایستی اقامهی احکام الهی را جزو اهداف خودمان بدانیم؛ باید در راه خدا با همهی وجود مجاهدت کنیم؛ باید با ظلم بجنگیم، با ظالم بجنگیم، مبارزه کنیم؛ این وظیفهی ما است. خب، مجاهدت فقط جنگ نظامی نیست؛ مجاهدت اعم است از انواع مبارزات، از مبارزات فرهنگی گرفته تا مبارزات سیاسی تا مبارزات اقتصادی؛ اینها همه داخل در عنوان مجاهدت است. ذهن فقط نرود به جنگ نظامی؛ یک وقتی هم ممکن است در یکجایی جنگ نظامی پیش بیاید لکن همهی مجاهدت آن نیست.
امروز به نظر ما مصداق مجاهدت که در مقابل ما مسلمانها، ما پیروان اهل بیت قرار دارد، عبارت است از مبارزهی با نقشههای استکبار در منطقهی اسلامی؛ امروز بزرگترین مجاهدت این است. با نقشههای استکبار باید مبارزه کرد. این نقشهها را باید اوّل شناخت، اوّل باید دست دشمن را بخوانیم، بدانیم چهکار میخواهد بکند؛ بعد بنشینیم برنامهریزی کنیم و با اهداف دشمن مبارزه کنیم. فقط هم حالت دفاع و انفعال نیست. مبارزه اعم است از دفاع و هجوم؛ یکوقت لازم است انسان در مواضع دفاعی قرار بگیرد، یکوقت هم لازم است در مواضع هجومی قرار بگیرد؛ در هردو حالت هدف عبارت است از مبارزهی با برنامههای استکبار که دشمن اساسی و اصلی است در این منطقه؛ و هم در کلّ منطقهی اسلامی، بخصوص در این منطقهای که غرب آسیا است. این منطقهای که اروپاییها اصرار دارند اسم آن را بگذارند خاورمیانه؛ یعنی خاور را، شرق را به نسبت اروپا میسنجند. یکجا شرق دور است، یک جا شرق میانه است، یک جا شرق نزدیک است؛ این تکبّر اروپاییها [را ببینید!] از اوّل اینجا شده «خاورمیانه»؛ اسم خاورمیانه غلط است؛ اینجا غرب آسیا است. آسیا یک قارّهی بزرگی است، ما در غرب آسیا قرار داریم.
این منطقه منطقه ی بسیار حساسی است؛
منطقهای است از لحاظ راهبردی مهم، از لحاظ نظامی مهم، از لحاظ منابع زیرزمینی مهم، از لحاظ ارتباط بین سه قارّه -آسیا و اروپا و آفریقا- مهم. منطقهی مهمّی است. روی این منطقه برنامه دارند، نقشه دارند؛ باید این نقشهها را ببینیم چیست و با این مقابله کنیم؛ این شد مجاهدت. قرآن به ما میگوید: جٰهِدوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِه؛(۲) جهاد فی الله، امروز این است.
توطئهی علیه دنیای اسلام و این منطقهی بالخصوص، جدید نیست؛ از سالها قبل -از صد سال قبل، از دوران جنگ جهانی اوّل به این طرف- این منطقه دستخوش فشارهای فراوان قدرتهای مستکبر بوده؛ حالا یک روز انگلیس بود، یک روز آمریکا است، یک روزی در یک دوره فرانسه بود؛ قدرتهای استکباری صد سال یا بیشتر است که اینجا مشغولند. لکن این فشارها و این برنامهریزیها و این توطئهها از دوران پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شدّت پیدا کرد؛ چون حادثهی پیروزی اسلام در یک کشور مهمّی، کشور بزرگی، کشور حسّاسی مثل ایران برای استکبار گیجکننده بود. اوایل تا مدّتی قدرت تحلیل از اینها گرفته شده بود -ما دنبال میکردیم مسائل را و میدیدیم- اوایل گیج بودند. بعد که به خود آمدند، فشارها را شروع کردند. محور فشار هم جمهوری اسلامی ایران بود. در درجهی اوّل همّتشان این بود که این تجربه در دیگر کشورها تکرار نشود؛ دنبال این بودند. لذا به فکر افتادند که فشارها را روی ایران زیاد کنند؛ الان ما ۳۵ سال است به فشارهای دشمن عادت کردهایم؛ ملّت ایران عادت کردهاند به فشارها: تهدید، تحریم، فشار امنیّتی، توطئههای گوناگون سیاسی؛ ما ۳۵ سال است با انواعواقسامِ فشارها مواجه هستیم - این از دورهی پیروزی انقلاب در ایران، لکن بعد از نهضت بیداری اسلامی که در چهار پنج سال قبل در شمال آفریقا شروع شد - مصر و تونس و بعضی جاهای دیگر - این شدّت عمل دشمنان مضاعف شد؛ یعنی به معنای واقعی کلمه، دشمن سراسیمه شد، دستپاچه شد؛ کارهای زیادی کردند و الان [هم] ادامه دارد. البتّه تصوّر آنها این است که نهضت بیداری اسلامی را سرکوب کردند، [امّا] نظر بندهی حقیر این است که نهضت بیداری اسلامی سرکوبشدنی نیست. درست است یک کارهایی کردهاند لکن این نهضت وجود دارد؛ حالا یک خرده زودتر، یک خرده دیرتر، جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد. آنها بههرحال در این چند سال اخیر تلاشهایشان را افزایش دادند؛ کارهای زیادی کردند و عوامل جدیدی را وارد معادلات کردند.
من اوّل این را بگویم: دشمن که ما میگوییم، به یک موجود خیالی و توهّمی اشاره نمیکنیم. مراد ما از دشمن عبارت است از نظام استکبار؛ یعنی قدرتهای استکباری؛ قدرتهایی که حیاتشان متوقّف بر سلطهی بر دیگران است، دخالت در امور دیگران، در اختیار گرفتن منابع مالی و حیاتی دیگران؛ اینها استکبارند؛ یا به تعبیر دیگری، سردمداران نظام سلطه. ما یک عنوانی داریم در ادبیّات سیاسیمان و آن عبارت است از نظام سلطه؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر؛ این، نظام سلطه است. آن کسانی که سردمداران نظام سلطهاند، آنها دشمن هستند. اگر یک مصداق خارجی هم بخواهیم برایش مشخّص کنیم، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است. مظهر کامل نظام سلطه، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است. بعضیهای دیگر هم البتّه هستند، منتها از همه عینیتر، واضحتر و روشنتر، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است؛ که از اخلاقیّات انسانی هیچ بهرهای ندارند، در انجام جنایت -همهجور جنایتی- هیچ ابایی ندارند و این جنایت و این فشار و این خشونت را هم خیلی راحت در زیر لبخند، در زیر الفاظ متعارف، الفاظ خوب و زیبا پنهان میکنند. مظهر آن این است. بنابراین دشمن که میگوییم یعنی این.
نقشهی این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است -البتّه شعب زیادی دارد لکن عمده این دوتا است- یکی عبارت است از ایجاد اختلاف، دوّمی عبارت است از نفوذ. این، اساس نقشهی دشمن در این منطقه است: ایجاد اختلاف؛ اختلاف بین دولتها و بعد اختلاف بین ملّتها، که خطرناکتر از اختلاف دولتها، اختلاف ملّتها است؛ یعنی دلهای ملّتها را نسبت به یکدیگر چرکین کنند و عصبیّت بیافرینند؛ با نامهای مختلف؛ حالا یکوقت مسئلهی پانایرانیسم و پانعربیسم و پانترکیسم و این حرفها بود، یک روز هم مسئلهی سنّی و شیعه و تکفیر و مانند اینها است؛ به هر عنوانی که بتوانند، ایجاد اختلاف کنند. این یک قلم از کارهای اینها است که بشدّت دارند روی این کار میکنند.
البتّه متخصّص این کار انگلیسها بودند؛ آنها در ایجاد اختلاف مذهبی تخصّص دارند و آمریکاییها هم از آنها یاد گرفتند و با همهی وجود، امروز دارند کار میکنند. این گروههای تکفیری که مشاهده میکنید، همه ساختهی دست اینها هستند.
ما این را البتّه از چند سال پیش گفتیم، بعضیها تردید داشتند [امّا] امروز خود آمریکاییها دارند اعتراف میکنند؛ اعتراف میکنند که داعش را آنها بهوجود آوردند، اعتراف میکنند که آن جبهةالنّصره را آنها بهوجود آوردند، تکفیریها را آنها بهوجود آوردند؛ خودشان درست کردند و یک عدّه مسلمان سادهلوح اگرچه صادق، گول اینها را خوردند؛ مهم این است. این چیزی که برای ما خیلی عبرتآموز است و باید به آن توجّه کنیم، این است که گاهی انسان صادقالنّیّه بهخاطر عدم بصیرت، داخل نقشهی دشمن کار میکند؛ این اتّفاق افتاد. یک مثال واضحش مسئلهی سوریه است. وقتیکه در تونس، در مصر با شعارهای اسلامی، حکومتهای طاغوتی سرنگون شدند، بلافاصله آمریکاییها و عوامل اسرائیلی درصدد برآمدند که از این فرمول برای نابود کردن دولتهای مقاومت و کشورهای مقاومت استفاده کنند، [لذا] رفتند سراغ سوریه؛ یک عدّه مسلمان ساده و بیبصیرت در این نقشه قرار گرفتند، کار سوریه را به آنجایی رساندند که مشاهده میکنید چهار پنج سال است یک کشور را دچار یک چنین تلاطمی کردند که معلوم هم نیست کِی تمام بشود؛ این کاری بود که دشمن کرد و مسلمان سادهلوح هم در نقشهی دشمن قرار گرفت و جدول دشمن را پر کرد. این اتّفاق در موارد زیادی میافتد. گروههای تکفیری را اینها درست کردند، جماعتهای هتّاک و جرّار و جبّار را اینها درست کردند و به جان امّت اسلامی انداختند و این را بهعنوان جنگ مذهبی وانمود میکنند. من به شما عرض میکنم که این اختلافاتی که امروز شما میبینید در عراق و در سوریه و در بقیّهی جاها سعی میشود عنوان دعوای مذهبی به آن داده بشود، به هیچوجه دعوای مذهبی نیست، دعوای سیاسی است. جنگ در یمن، جنگ سیاسی است نه جنگ مذهبی؛ به دروغ میگویند که بحث شیعه و سنّی است، درحالیکه شیعه و سنّی نیست. بعضی از آنهایی که زیر بمباران سعودیها در یمن دارند بچّه و زن و کودک شیرخوار و بیمارستان و مدرسه را از دست میدهند، شافعیاند، بعضیشان زیدیاند؛ بحث شیعه و سنّی نیست، دعوا دعوای سیاسی است، دعوای سیاستها است.
امروز یک چنین وضعی را اینها در منطقه بهوجود آوردهاند؛ ایجاد اختلاف کردهاند؛ باید تلاش کرد این اختلافات از بین برود. ما صریحاً و علناً به همه گفتهایم: ما دست دوستی به سمت همهی دولتهای مسلمان منطقه دراز میکنیم؛ ما با دولتهای مسلمان هیچ مشکلی نداریم. البتّه روابطمان با بسیاری از همسایهها یعنی اغلب همسایههایمان هم روابط دوستانه و برادرانه است. در شمال، در جنوب، در غرب و در شرق، کشورهایی که دوروبر جمهوری اسلامی ایران هستند، با ما روابط خوب دارند. البتّه بعضیها هم نزدیک و دور اختلاف دارند، لجاجت میکنند، خباثت میکنند - البتّه این هست لکن از طرف ما بنایمان بر ارتباطات خوب با همسایگان است؛ دولتها و بالخصوص ملّتها. ارتباطات کشور ما با ملّتها ارتباطات خوبی است.
البتّه اعتقاد ما پایبندی به اصول و مبانی است. ما میگوییم بایستی اصول محفوظ بماند. امام بزرگوار ما به برکت پایبندی به اصول بود که توانست انقلاب را پیروز کند و انقلاب را حفظ کند و جمهوری اسلامی را ثبات ببخشد؛ پابند به اصول بود. یکی از اصول، «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم»(۳) است. ما با دشمنان، با استکبار سرِ آشتی نداریم و با برادران مسلمان بنای بر دشمنی و عداوت نداریم؛ بنای بر دوستی و رفاقت و برادری داریم؛ چون معتقدیم باید اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ و رُحَماءُ بَینَهُم بود؛ این درس امام بزرگوار ما است؛ این خط مسلّم جمهوری اسلامی است. ما در حمایت از مظلوم نگاه به مذهب طرف مقابل نمیکنیم؛ و نکردیم؛ خطّ امام بزرگوار این بود. امام همان رفتاری را که با مقاومت شیعه در لبنان داشت، همان رفتار را با مقاومت سنّی در فلسطین [هم] داشت؛ بدون هیچ تفاوتی. ما همان حمایتی را که از برادرانمان در لبنان کردیم، از برادرانمان در غزّه [هم] کردیم؛ بدون هیچ تفاوتی. آنها سنّی بودند، اینها شیعهاند. مسئله برای ما، دفاع از هویّت اسلامی است، حمایت از مظلوم است، مسئلهی فلسطین است؛ امروز در رأس مسائل منطقهی مسلمانها مسئلهی فلسطین است؛ این برای ما مسئلهی اصلی است. در دشمنیهایمان هم فرق نمیکند؛ امام بزرگوار مبارزه کرد با محمّدرضای پهلوی که شیعه بود بهحسب ظاهر؛ همانطور مبارزه کرد با صدّامحسین که سنّی بود بهحسب ظاهر. البتّه نه او شیعه بود، نه این سنّی؛ هردویشان از اسلام بیگانه بودند امّا ظاهر این سنّی بود، ظاهر او شیعه بود. امام با هردوی اینها یکجور مبارزه کرد. مسئله مسئلهی سنّی و شیعه و مذهب و مانند اینها نیست؛ مسئله مسئلهی اصول اسلام است: کونوا لِلظّالِمِ خَصمًا وَ لِلمَظلُومِ عَونًا؛(۴) این دستور اسلام است. این راه ما است؛ این خطّ ما است.
تشدید اختلافات در دنیای اسلام، ممنوع است. ما با رفتارهایی که بعضی از گروههای شیعه انجام میدهند که موجب اختلاف میشود، مخالفیم. ما صریحاً گفتهایم که با اهانت به مقدّسات اهلسنّت مخالفیم. یک عدّهای از اینطرف، یک عدّهای از آنطرف، بر آتش دشمنیها میافزایند و آنها را تشدید میکنند؛ خیلیهایشان هم نیّتهایشان نیّتهای خوبی است، لکن بصیرت ندارند. بصیرت لازم است؛ باید دید نقشهی دشمن چیست. نقشهی دشمن در درجهی اوّل ایجاد اختلاف است.
نقشهی دوّم دشمن نفوذ است؛ میخواهند در کشورهای اسلامی و در کشورهای این منطقه، یک نفوذی بهوجود بیاورند که تا دهها سال ادامه داشته باشد. امروز آمریکا آبروی گذشته را در این منطقه ندارد؛ میخواهند این را بازسازی کنند. در کشور ما هم قصدشان همین است؛ در ایران هم نیّتشان این است. آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هستهای -این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ هم اینجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول، هم آنجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول- نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد.
در منطقه هم همینجور؛ در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دستوپا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند. ما به حول و قوّهی الهی تا آنجایی که بتوانیم نخواهیم گذاشت این اتّفاق بیفتد. سیاستهای ما در منطقه، نقطهی مقابل سیاستهای آمریکا است. ما تمامیّت ارضی کشورهای منطقه برایمان بسیار مهم [است]؛ تمامیّت ارضی عراق و تمامیّت ارضی سوریه، برای ما کاملاً مهم [است]؛ آنها دنبال تجزیهاند. بنده از قبل گفتم که آمریکاییها دنبال تجزیهی عراقند، بعضیها تعجّب کردند؛ اخیراً خود آمریکاییها تصریح کردند که دنبال تجزیهی عراقند! میخواهند عراق را تجزیه کنند؛ اگر بتوانند میخواهند سوریه را تجزیه کنند؛ میخواهند کشورهای کوچک کوچک و تحتفرمان بهوجود بیاورند؛ به حول قوّهی الهی این اتّفاق نخواهد افتاد. ما از مقاومت در منطقه دفاع میکنیم؛ از مقاومت فلسطین -که یکی از برجستهترین فصول تاریخ امّت اسلامی، در طول این سالها مقاومت فلسطین است- دفاع میکنیم. هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تأیید کند، ما از او حمایت میکنیم؛ انواع حمایتهایی که برای ما ممکن باشد؛ همهجور حمایتی که برای ما ممکن است، از هر کسی که با رژیم صهیونیستی مقابله کند، خواهیم کرد. از مقاومت حمایت میکنیم، از تمامیّت ارضی کشورها حمایت میکنیم؛ از همهی کسانی که در مقابلهی با سیاستهای تفرقهافکنانهی آمریکا ایستادگی میکنند حمایت میکنیم؛ با همهی کسانی که این تفرقهافکنی را بهوجود میآورند طرفیم و مقابلیم. ما تشیّعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم؛ این تشیّعی نیست که ائمّه (علیهمالسّلام) آن را ترویج کردند و آن را خواستند. تشیّعی که بر پایهی ایجاد اختلاف، بر پایهی تمهید و صافکردن جادّه برای حضور دشمنهای اسلام است، این تشیّع، تشیّع نیست؛ این انحراف است. تشیّع مظهر تامّ اسلام ناب است، مظهر قرآن است. ما از کسانی که کمک به وحدت میکنند حمایت میکنیم، با کسانی که ضدّ وحدت عمل میکنند مخالفت میکنیم، از همهی مظلومان دفاع میکنیم. ما با این حرفهایی که بگویند «شما در قضیّهی بحرین و مانند آن دخالت کردید.» از میدان خارج نمیشویم؛ ما هیچ دخالتی هم نکردیم امّا از آنها حمایت میکنیم. ما برای مردم مظلوم بحرین، برای مردم مظلوم یمن غصّه میخوریم، برایشان دعا میکنیم، هر کمکی بتوانیم بهشان میکنیم. امروز حقیقتاً مردم یمن و ملّت یمن، مظلومند؛ یک کشور را دارند ویران میکنند بهخاطر اهداف استکباری و سیاسی، همراه با حماقت؛ هدفهای سیاسی را جور دیگر هم میشد دنبال کنند، اینها دارند این اهداف سیاسی را با حماقت دنبال میکنند. برای ما حوادث یمن دردناک است و [همینطور] بسیاری از حوادث دنیای اسلام؛ در پاکستان و افغانستان و مانند اینها هم حوادث زیادی هست که واقعاً دردآور است. اینها را بایستی دنیای اسلام با بیداری و بصیرت علاج بکند.
۹۴/۵/۲۵
@mohammadjavad_karimi
💠داستان
زنی به نام «سوده همدانی» از شیعیان امام بود، در جنگ صفین برای تشجیع(ترغیب شجاعتشان) سربازان و فرزندان دلاورش، اشعار حماسی میخواند، که سخت بر معاویه گران آمد و نام او را ثبت کرد.
روزگار گذشت و امام علی علیهالسلام به شهادت رسید، و فرماندار معاویه بسر بن ارطاة، بر شهر همدان مسلط گشت، و هر چه میخواست انجام میداد، و کسی جرئت اعتراض یا مخالفت را نداشت سرانجام سوده، سوار بر شتر به دربار معاویه در شام رفت، و از قتل و غارت و فساد فرماندار به معاویه شکایت کرد.
معاویه او را شناخت و سرزنش کرد، و گفت:
یاد داری که در جنگ صفّین چه میکردی؟ حال دستور میدهم تو را سوار بر شتری برهنه تحویل فرماندارم بدهند تا هر گونه دوست دارد، با تو رفتار کند؟…
سوده، در حالی که اشک میریخت این اشعار را خواند:
صلّی الاله علی جسم تضمّنه قبر فاصبح فیه العدل مدفوناً
قد حالف الحق لا یبغی بد بدلا فصار بالحق و الایمان مقروناً
«خدایا درود بر پیکر پاکی فرست که چون دفن شد عدالت هم دفن شد،
و خدا سوگند خورده که همتایی برای او نیاورد، و تنها او با حق و ایمان همراه بود»
معاویه با شگفتی پرسید:
چه کسی را میگویی؟ و این اشعار را پیرامون چه شخصی خواندی؟
سوده گفت:
حضرت علی علیهالسلام را میگویم که چون رفت، عدالت هم رفت.
معاویه! فرماندار امام علی علیهالسلام در همدان چند کیلو گندم از من اضافه گرفت، به کوفه رفتم وقتی رسیدم که امیرالمومنین علی علیهالسلام برای نماز مغرب بپا خاسته بود تا مرا دید نشست و فرمود: حاجتی داری؟
ماجرا را شرح دادم، و گفتم
چند کیلو گندم مهم نیست، میترسم فرماندار تو به سوی تجاوز و رشوهخواری پیش رفته و آبروی حکومت اسلامی خدشهدار شود.
امام علی علیهالسلام با شنیدن سخنان من گریست و گفت:
خدایا تو گواهی که من آنها را برای ستم به مردم دعوت نکردم.
سپس قطعه پوستی گرفت و بر روی آن نوشت:
بسمالله الرحمن الرحیم، قد جائتکم بینةٌ مِن ربّکم فَاوفوا الکیلَ و المیزان، و لا تَبخَسوا النّاسَ اَشیائهُم، و لا تُفسدوا فی الارض بعد اصلاحها، ذالکم خیرٌ لکُم مَن یَقبِضُهُ. والسّلام؛ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابراین، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آن که (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید!
سپس دستور داد که:
کارهای فرمانداری خود را بررسی و جمعآوری کن، تو را عزل کردم و به زودی فرماندار جدید خواهد آمد، و همه چیز را از تو تحویل خواهد گرفت.
نامه را به من داد، نه آن را بست، و نه لاک و مُهر کرد، بلافاصله پس از بازگشت من به «شهر همدان» فرماندار عزل و دیگری به جای او آمد.
معاویه، آن روز شکایت من از چند کیلو گندم اضافی بود، اما امروز به تو شکایت کردم که فرماندار تو «بسر بن ازطاة» شراب میخورد، تجاوز میکند، مال مردم را به یغما میبرد، خون بیگناهان را میریزد؛ و تو به جای اجرای عدالت و عزل فرماندار فسادگر، مرا تهدید به مرگ میکنی؟ و ادعا داری که خلیفه مسلمین میباشی؟
👈معاویه در حالی که از عدالت حضرت علیعلیه السلام و عشق و وفاداری پیروان او به شگفت آمده بود گفت:
هر چه سوده میخواهد به او بدهید، و او را با احترام به شهرش باز گردانید.(۶)
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.مستدرک حاکم، ج۳، ص۴۸۳.
۲.وسائل ، ج ۳،ص ۳۹۵. نقل از داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم.
۳.بحارالانوار ، جلد ۷، باب ۱۰۳، صفحه۵۹۷. نقل از داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.
۴.وسائل ، ج ۲ص ۴۲۵.نقل از داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم.
۵.بحار الانوار.ج۴۶. ص ۱۳۴.
۶.سفینة البحار، ج۱، ص۶۷۱
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
در جهانی همه شور و همه شر
ها علی بشرٌ کیف بشر
@mohammadjavad_karimi