🔻چطور حمایت و نقد دولت را جمع کنیم؟
🔻ده مهارت برای نقد دلسوزانه دولت
🔻سخنان رهبر انقلاب، انشاءالله فصلالخطاب است. باید از دولت پرتلاش حمایت کرد. از امروز خط قرمز و مرز انقلابی و غیرانقلابی در عمل به این توصیه قطعی است.
🔻اما یک سؤال جدی پیش روی ماست: با اشکالات دولت چه باید کرد؟ چه کنیم که نقدمان حمایتآمیز باشد؟
چون قطعاً رهبر انقلاب نقد و مطالبه را نفی نکردند، رئیسجمهور محترم هم چنین انتظاری ندارند.
🔻این متن چند مهارت را برای جمع توأمان نقد و حمایت اشاره میکند. اما پیش از آن،
دو مقدمه لازم است:
🔹مقدمه اول: عبور از نگاه قطبی
فرهنگ سیاسی ما گرفتار بیماری قدیمی قطبینگری است. عادت کردهایم همه چیز را صفر و یکی ببینیم؛ افراد یا فرشتهاند یا اهریمن، یا باید یکسره تأیید شوند یا یکسره حذف. نتیجه این است که نقد مساوی میشود با دشمنی و حمایت مساوی میشود با مداحی.
اگر این بیماری درمان شود، آنوقت با هر نقد و مطالبهای به تکفیر و حذف دیگران نمیرسیم.
🔹مقدمه دوم: چرا باید دولت را حمایت کرد؟
سه دلیل روشن وجود دارد:
🔸1. دلیل معرفتی: احترام به رأی مردم و پاسداشت مردمسالاری دینی؛ رأی مردم حرمت دارد.
🔸2. دلیل سیاسی و منطقی: تضعیف دولت اجرایی، تضعیف کل کشور است. همه با هم سوار یک کشتی هستیم؛ نباید خودزنی کنیم.
🔸3. دلیل اقتضایی: ما در شرایط جنگ ترکیبی هستیم و هر اختلاف داخلی، نقش ستون پنجم دشمن را ایفا میکند.
🔻مهارتهای نقد دلسوزانه
1⃣۱. دیدن نکات مثبت در کنار نقد: چشم خود را تربیت کنیم تا زحمات و موفقیتها را ببینیم و بگوییم. نقد بدون ذکر مثبتها، ناقص است.
2⃣۲. نقد همراه با راهکار: هر نقدی باید پیشنهاد اصلاحی داشته باشد. راهکار، امیدآفرین است.
3⃣۳. پرهیز از تعمیم خطاها: خطای یک بخش یا یک مسئول را به کل دولت تعمیم ندهیم.
4⃣۴. رعایت اولویتها: بر مسائل اصلی تمرکز کنیم، نه حاشیهها.
5⃣۵. پذیرش تدریجی بودن حل مسائل: مشکلات کشور یکشبه حل نمیشوند. صبوری لازم است.
6⃣۶. تکیه بر اطلاعات دقیق: نقد بر پایه دادههای مستند باشد، نه شایعات شبکههای اجتماعی.
7⃣۷. پرهیز از تکبعدینگری: هر مسأله ابعاد مختلف دارد. جامع ببینیم و تکمتغیره قضاوت نکنیم.
8⃣۸. اعتماد به ساختارهای نظام: نقد نباید مشروعیت ساختارها را زیر سؤال ببرد.
9⃣۹. زبان نقد منصفانه: لحن ما باید اخلاقی و دلسوزانه باشد، نه تخریبی.
🔟۱۰. پرهیز از ایجاد مخرج مشترک با دشمن: نقدی که پازل دشمن را کامل کند، دیگر نقد دلسوزانه نیست.
🔻حرف آخر
🔻وقتی نقطه نقد را گذاشتیم،
🔸دولت باید—حتی اگر نقد را نپذیرد—احساس کند منتقد خیرخواه و صادق است.
🔸مردم باید احساس کنند دولت حرکت میکند و مشکلات رو به حل شدن است.
این یعنی تقویت امید به آینده.
🔻پینوشت
وظیفه نهایی ما اجتماعیسازی مطالبه است. باید کاری کنیم مردم هم آن مطالبه را بخواهند و پیگیری کنند. در بلندمدت، همین اجتماعیشدن مطالبه مسیر انتخاب و تصمیمگیری در جمهوری اسلامی را جهت میدهد. این یعنی صبر، امید و وفاداری به تنها راه پایدار کشور:
مردمسالاری دینی.
🔸محسن مهدیان
♦️ بازگشت قطعنامهها؛ آزمون واقعبینی در سیاست خارجی
🖊 محمدعلی رنجبر
یکی از مهمترین دستاوردهای برجام برای ایران، «لغو شش قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت» بود. این قطعنامهها ایران را بهعنوان «تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی» معرفی کرده بودند و زمینه فشارهای گسترده سیاسی، امنیتی و اقتصادی را فراهم میکردند.
اکنون با فعالشدن مکانیسم موسوم به اسنپبک (Snapback)، همه آن قطعنامهها میتوانند دوباره بازگردند. این یعنی ایران بار دیگر در معرض همان فضای سخت و تهدیدزا قرار میگیرد؛ فضایی که هم دست قدرتهای غربی را برای فشار باز میکند و هم مسیر تعاملات اقتصادی و سیاسی کشور را پیچیدهتر میسازد.
🔻 دو اشتباه در تحلیل برجام
1. مخالفانی که غلو کردند
برخی از ابتدا برجام را «هیچ»، «کاغذپاره»، و حتی «بدتر از ترکمانچای» یا «جام زهر» دانستند. این در حالی بود که دستاورد حقوقی آن ـ لغو شش قطعنامه شورای امنیت ـ واقعی و قابل اعتنا بود و نمیشد آن را نادیده گرفت.
2. موافقانی که مبالغه کردند
از سوی دیگر، عدهای برجام را «فتحالفتوح» و پایان همه تحریمها معرفی کردند. این مبالغه نیز خطا بود؛ زیرا تحریمهای یکجانبه و ساختاری آمریکا و اروپا همچنان باقی مانده بود.
✅ واقعیت این است: برجام توانست تحریمهای شورای امنیت را بردارد، اما نتوانست سازوکار تحریمهای یکجانبه و چندلایه غرب را از بین ببرد. امروز با خطر بازگشت همان قطعنامهها، ضعف نگاههای اغراقآمیز هر دو طرف آشکار میشود.
🔻 پیامدهای بازگشت قطعنامهها
بازگشت ایران به موقعیت «متهم امنیتی» در نظام بینالملل.
سختتر شدن فضای سرمایهگذاری و تجارت خارجی.
افزایش مشروعیت بینالمللی برای تحریمها و فشارهای جدید.
بهرهبرداری تبلیغاتی دشمن برای القای انزوا و بیثباتی ایران.
🔑 راه برونرفت
1. دیپلماسی فعال و پیشدستانه: افشای استفاده سیاسی و غیرقانونی از سازوکار اسنپبک.
2. بازدارندگی چندلایه: اقتصادی، حقوقی، رسانهای و نه صرفاً نظامی.
3. تنوعبخشی به شرکای اقتصادی و سیاسی: تقویت پیوند با شرق و جنوب جهانی.
4. انسجام داخلی: مدیریت دقیق اقتصاد و تقویت سرمایه اجتماعی تا فشار خارجی به شکاف داخلی تبدیل نشود.
📌 جمعبندی
برجام نه «ترکمانچای جدید» و «جام زهر» بود، چنانکه مخالفان غلو کردند؛ و نه «فتحالفتوح»، چنانکه موافقان مبالغه کردند.
امروز با تهدید بازگشت قطعنامهها، بیش از هر زمان به واقعبینی در سیاست خارجی نیاز داریم:
نه شعارزدگی، نه سادهانگاری؛ بلکه دیپلماسی فعال، انسجام داخلی و بازدارندگی هوشمند.
#بینش_راهبردی
#برجام
#قطعنامه_شورای_امنیت
#واقعبینی
#دیپلماسی
🔗 کانال بینش راهبردی:
محمدجواد کریمی
باسمه تعالی یلاحظ علیه متاسفانه این سند روشن مظلومیت مردم لاهیجان در دوره پهلوی دوم از یاد و خاطره
شهدای لاهیجان در بمباران هفتم شهریور ماه ۱۳۲۰ (قسمت اول)
مقدمه
در آمارهای بجا مانده از تلفات انساني بمباران شهريور ۱۳۲۰ در گيلان، شهر لاهيجان به همراه رشت و انزلی بیشترین آسیب را دید.به استناد گزارش فرماندار رشت در هفتم شهریور ماه، ۱۹ نفر در لاهيجان جان خود را از دست دادند و ۹ نفر نیز مجروح شدند. بعد از تحقیقات به عمل آمده، هویت ۱۲ نفر از مقتولان و ۶ نفر از مجروحان حادثه لاهيجان مشخص شد.
اسامی مقتولان عبارتند از
۱- حسن اسماعيلی قدسی
۲- محمد بهارستانی
۳- ضیاء الدین پورشریعتی
۴- نوری تقوای معصومی
۵- عباس راستروان
۶- شعبان سیه فام
۷- بدیع الله علیزاده راستان
۸- احمد فضلی شاد
۹- سیده بمانی لاهیجی
۱۰- رضا ماهیار
۱۱- سیروس میربلوکی
۱۲- میرزا احمد وزیری
اسامی مجروحان:
۱-علی دارایی
۲- قربانعلی (ناصر) عطارحمیدی
۳- فتح الله شیشه ساز ماهر
۴- انیس مطلق کبیر
۵- جواد مطلق کبیر
۶- سیدحسین مؤذن جمشیدی◀️
شهدای لاهیجان در بمباران هفتم شهریور ماه ۱۳۲۰ (قسمت دوم)
۱- حسن اسماعیلی قدسی
یکی از کم سن و سال ترین قربانيان بمباران لاهيجان حسن اسماعيلی قدسی بود. این نوجوان ۱۱ ساله بیگناه لاهیجانی از جمله افرادی بود که مورد اصابت ترکش بمباران قوای متفقين قرار گرفت و بر اثر شدت جراحت درگذشت.
۲- ضیاء الدین پورشریعتی
این جوان تنها ۲۰ سال داشت و از خانواده های مذهبی و عالم پرور لاهيجان بود. پدرش شيخ کاظم و جدش ميرزا محمود شریعتمدار از روحانیون بنام لاهیجان بود. زبیده خانم مادر ضیاء الدین هم از خانواده ای اصیل و محترم بود.
۳-میرزا احمد وزيري
در سال ۱۲۸۱ شمسی در یک خانواده زميندار و تاجر دیده به جهان گشود. پدرش از اولين باغداران چای لاهيجان و از شخصیت سرشناس شهر به شمار می رفت .
در سال های حکومت پهلوی اول محصول چای باغ وزیری از شهرت فراوانی برخوردار بود و ميرزا احمد وزیری سرپرستی امور فرآوری و عرضه آن را برعهده داشت. او در حالی که منتظر فرارسيدن چهلمین بهار زندگانی خويش بود قربانی بمباران قوای متجاوز شوروی شد.
او را در صحن قدیم آقا سید محمد یمنی لاهيجان به خاک سپردند.
ميرزا احمد وزیری با خانم عفت السلطنه دختر ميرزا عبدالکريم کریمی دردشتی اصفهانی تاجر سرشناس و خوشنام لاهیجان ازدواج کرد [که حاصل این ازدواج حاج غلامرضا وزیری کارمند بازنشسته و خوشنام شهرداری لاهیجان است که در دهه ۹۰ به رحمت الهی پیوست].
سنگ مزار ميرزا احمد وزیری هم اینک در همان وادی پابرجاست.
✍ محمدجواد کریمی
جمعه هفتم شهریور ماه ۱۴۰۴ هجری شمسی
پاورقی:
مطالب فوق از کتاب جمعه سیاه لاهيجان، نگارش علی امیری اقتباس شده است.
آیا می دانید ما همه یک تیم هستیم؛ در برد، همه شریکیم و در باخت نیز همینطور. یک بازیکن پاس میدهد، دیگری گل میزند، اما نتیجه متعلق به کل تیم است. برعکس هم اگر خطایی رخ دهد، نباید همه تقصیر را بر دوش یک فرد انداخت.
دشمن دقیقاً به دنبال همین نقطه است؛ او میخواهد از طریق «اسنپبک» جنگ روانی و شناختی را امتداد دهد و در داخل، بذر اختلاف و سرزنش بکارد.
وظیفه ما در چنین شرایطی، هوشیاری، همبستگی و نگاه کلان است؛ تا با همدلی و انسجام، اثرات روانی و سیاسی دشمن را ما همه یک تیم هستیم؛ در برد، همه شریکیم و در باخت نیز همینطور. یک بازیکن پاس میدهد، دیگری گل میزند، اما نتیجه متعلق به کل تیم است. برعکس هم اگر خطایی رخ دهد، نباید همه تقصیر را بر دوش یک فرد انداخت.
دشمن دقیقاً به دنبال همین نقطه است؛ او میخواهد از طریق «اسنپبک» جنگ روانی و شناختی را امتداد دهد و در داخل، بذر اختلاف و سرزنش بکارد.
وظیفه ما در چنین شرایطی، هوشیاری، همبستگی و نگاه کلان است؛ تا با همدلی و انسجام، اثرات روانی و سیاسی دشمن را خنثی کنیم.
بینش راهبردی
🎲 نظریه «رئالیسم تهاجمی» جان میرشایمر – بخش اول
✍️ نویسنده: #اورخان_محمداف
🔹 رئالپولیتیک چیست؟
▫️رئالپولیتیک به معنای سیاست مبتنی بر منافع عملی و توازن قدرت است؛ نه اصول ایدئولوژیک. این رویکرد، بهجای پاسخ به «چگونه باید باشد؟»، بر «چگونه عمل میکند و چه باید کرد؟» تمرکز دارد. سیاستی نتیجهگرا و عملگرایانه که در آن واقعیتهای قدرت، اولویت دارند.
🔹 واقعگرایی یا آرمانگرایی؟
▫️در سیاست، باید واقعیت را شناخت و برای رسیدن به اهداف آرمانی، برنامهریزی کرد. حرکت کورکورانه بر اساس مکاتب غربی کافی نیست؛ ما در سیاستهای اصلی خود، باید آموزههای دینی را مبنا قرار دهیم، اما این بدان معنا نیست که مکاتب فلسفه سیاسی غرب را نادیده بگیریم، زیرا دقیقاً همین چارچوبها مبنای رفتار قدرتهای جهانی در برابر ما هستند.
📚 معرفی نظریه «رئالیسم تهاجمی»: (Offensive Realism)
▫️نظریهپرداز آمریکایی، جان میرشایمر، این رویکرد را در چارچوب روابط بینالملل مطرح کرده است. بر اساس این نظریه:
➖ در نظام بینالملل، قدرت مرکزی واحدی وجود ندارد (یعنی «دولت جهانی» نداریم).
➖ دولتها برای تضمین بقا، ناگزیرند قدرت خود را افزایش دهند.
➖ هر دولت، بازیگری عقلانی است که امنیت را در گرو قدرت میداند.
➖ همکاری میان دولتها ممکن است، اما بر اساس منافع موقت شکل میگیرد، نه اعتماد بلندمدت.
➖ حتی متحدان نیز یکدیگر را رقیب بالقوه میدانند.
⚔️ از دفاع تا هژمونی:
▫️رئالیسم تهاجمی معتقد است که دولتها فقط به سیاستهای دفاعی بسنده نمیکنند؛ بلکه در صورت فراهم بودن فرصت، برای دستیابی به هژمونی منطقهای یا جهانی تلاش میکنند.
🔻نمونههای تاریخی:
➖ سلطه آمریکا بر نیمکره غربی از اواخر قرن نوزدهم و جلوگیری از نفوذ سایر قدرتها
➖ سیاست چین در قرن بیستویکم برای بیرون راندن آمریکا از شرق آسیا
➖ تلاش روسیه برای حفظ و گسترش نفوذ در فضای پساشوروی، بهعنوان تضمین امنیت ملی
🌍 نتیجهگیری نظریه:
▫️در دورههای رقابت ژئوپلیتیکی شدید، این نظریه ابزار مؤثری برای تحلیل رفتار دولتهاست.
میرشایمر معتقد است صلح پایدار در نظام بینالملل ممکن نیست، زیرا میل به برتری در توازن قدرت، همواره خطر درگیری را زنده نگه میدارد.
▫️تجربه تاریخی از فرانسه ناپلئون تا شوروی، و از آمریکا تا چین، نشان میدهد که قدرتهای بزرگ همواره بر اساس همین منطق عمل کردهاند—و این الگو در آینده نیز ادامه خواهد یافت.
📌 ادامه دارد...
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
🎲 استراتژی منطقهای ایران در چارچوب رئالیسم تهاجمی چگونه باید باشد؟ - بخش دوم
✍️ نویسنده: #اورخان_محمداف
همانطور که گفتیم، نظریه «رئالیسم تهاجمی» (offensive realism) که توسط جان میرشایمر مطرح شده، ویژگی بنیادین نظام بینالملل را در شرایط واقعی سیاسی جهان میبیند. در این شرایط، هدف اصلی دولتها تنها حفظ بقا نیست، بلکه افزایش حداکثری قدرت و دستیابی به هژمونی منطقهای یا جهانی است. طبق این نظریه، «بهترین تضمین امنیت، تبدیل شدن به قدرتمندترین دولت است».
بنابراین، در تحلیل الگوی رفتاری ایران در برابر استراتژی «رئالیسم تهاجمی» دشمن، چند جهتگیری راهبردی برجسته میشود. ایران باید با مشاهده صحنه واقعی و در عین حال حرکت بهسوی هدف آرمانی، به اصول زیر توجه کند:
نخست، ضروری است که در توازن قدرت منطقهای برتری حاصل شود. رئالیسم تهاجمی ایران را به جلوگیری از رشد رقبای منطقهای، گسترش حوزه نفوذ و برداشتن گامهایی در مسیر هژمونی تشویق میکند. در این چارچوب، بهینهسازی منابع قدرت نظامی، سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، ایدئولوژیک و قدرت نرم اهمیت دارد.
دوم، افزایش مستمر قدرت نظامی اصل مرکزی این نظریه است. پیشرفت ایران در برنامه موشکی، سامانههای پدافند هوایی، قدرت دریایی، پهپادها و فناوریهای سایبری نهتنها جنبه دفاعی دارد، بلکه قدرت بازدارندگی منطقهای ایجاد میکند. این همچنین تضمینی برای صلح پایدار در منطقه است.
سوم، گسترش حوزه نفوذ از منظر رئالیسم تهاجمی یک استراتژی مشروع است. همکاری ایران با گروههای مسلح مختلف در لبنان، سوریه، عراق و یمن و سیاستورزی از طریق نیروهای مقاومت، ضمن محدود کردن ظرفیت نفوذ رقبا، قدرت پروجکشن ایران را افزایش میدهد.
چهارم، ضرورت ایجاد اتحادهای تاکتیکی با قدرتهای بزرگ مطرح میشود. در سیاست واقعی، اتحادها ماهیت موقتی دارند، با این حال همکاری ایران با روسیه و چین میتواند بهعنوان گامی عقلانی برای تغییر توازن قدرت به نفع خود ارزیابی شود. رئالیسم تهاجمی در اینجا هشدار میدهد: اتحادها تا زمانی پایدارند که منافع مشترک وجود داشته باشد.
پنجمین جهتگیری، استراتژی جلوگیری از ظهور هژمونهای بالقوه است. برای ایران، این به معنای تلاش برای جلوگیری از برتری نظامی اسرائیل، ترکیه یا عربستان سعودی و همچنین تضعیف حضور آمریکا در منطقه است. این کاربرد منطقهای مکانیزم «موازنهسازی» است که میرشایمر بر آن تأکید دارد.
ششمین جهتگیری، قدرت نرم و دیپلماسی انقلابی باید خط اصلی سیاست خارجی باشد. ایران باید از مکتب دیپلماسی قاجاری فاصله بگیرد.
در نهایت، تضمین پایداری اقتصادی و فناوری بخش جداییناپذیر از استراتژی قدرت بلندمدت است. طبق رئالیسم تهاجمی، قدرت نظامی باید بر پایههای اقتصادی بنا شود. ایران باید همزمان قدرت ایدئولوژیک خود را ارتقا دهد، مرزهای تمدنی را احیا کند، از مکتب مقاومت ایدئولوژیک حمایت کند، به ارزشهای مشترک فرهنگی و تمدنی توجه کند و بیشتر بر «دیپلماسی مردمی» تکیه کند تا بر رؤسای دولتها. توسعه نوآوریهای فناورانه در شرایط تحریم، افزایش تولید داخلی و حفظ صادرات انرژی برای ایران در این زمینه حیاتی است. ایران باید از مدل اقتصاد وابسته به مدل اقتصاد مقاومتی گذار کند.
بنابراین، در چارچوب رئالیسم تهاجمی، هدف ایران نباید صرفاً دفاع از خود باشد، بلکه باید دستیابی به موقعیت هژمون منطقهای باشد. این هدف نیازمند ترکیب هماهنگ سیاستهای افزایش قدرت، تقویت مقاومت، تضعیف رقبا، ایجاد اتحادهای موقت، شکلدهی مقاومت ایدئولوژیک و تثبیت منابع راهبردی است.
پایان
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
🎥 حسن روحانی: باید رابطه با دنیا را تقویت کنیم
🔹ما نباید غافل باشیم، دشمن آن دو هدف بزرگ را همچنان در ذهن دارد و دنبال فرصتهای آینده است. ما باید خودمان را آماده کنیم.
🔹روزبهروز باید این انسجام ملی را قویتر و مستحکمتر کنیم، مردم و نظام در کنار هم قرار بگیرند، با نگاه و هدف واحد.
🔹باید به دانشمندان ایرانی در داخل میدان و فرصت بدهیم، دانشمندانی که به خارج رفتند یا در خارج هستند را دعوت کنیم به داخل بیایند. جنگ، جنگ تکنولوژیک است، جنگ فناوری است، جنگ الکترونیک است. اندیشمندان و دانشمندان ما در یک فرصت چند ماه و چند ساله میتوانند زیرورو کنند.
🔹باید رابطهمان را با دنیا تقویت کنیم. هر کس که آماده مذاکره است، اگر مذاکره را به نفع کشور و منافع ملی و امنیت ملی دیدیم، حرف بزنیم.
🔹حتی تنش با آمریکا را اگر میتوانیم کاهش دهیم، اگر به نفع منافع ماست، چه اشکالی دارد، نه اشکال ندارد که بر ما لازم و واجب است.
🔹حساب اسرائیل جداست، اسرائیل خودش به تنهایی هیچ چیز نیست، اگر آمریکا نخواهد، اسرائیل چیزی نیست.
🇮🇷 @jamarannews
محمدجواد کریمی
🎥 حسن روحانی: باید رابطه با دنیا را تقویت کنیم 🔹ما نباید غافل باشیم، دشمن آن دو هدف بزرگ را همچنان
✍محمدجواد کریمی
یلاحظ علیه
سلام علیکم
جناب اقای دکتر روحانی!
اولا: این مطلب را در سخنرانی تحلیل گونه از جنگ تحميلي ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران عنوان کردید. طبع سخنرانی بر خلاف نوشته خالی از حشو و اغراق نیست. صرف نظر از این احتمال دور از دعواهای حیدر نعمتی، در اینجا سوالی چند از ايشان مطرح است:
بسیار خوب، جناب آقای روحانی! اگر آمریکا بار دیگر حین مذاکره - مثل ۲۳ خرداد دو روز مانده به دور ششم مذاکرات هستهای غیر مستقیم ایران و آمریکا - به ما حمله کرد چه باید کرد؟ در آن صورت باز هم توصيه به مذاکره می کنید؟مگر نشنیده اید آزموده را آزمودن خطاست؟!
توصیه موکد به مذاکره آن هم در حدّ واجب با ناقض توافق چند جانبه برجام چه معنا دارد؟ توافقی که توسط وزیر خارجه شما و وزرای خارجه شش دولت موسم به ۱+۵ تهیه و تنظیم و تصویب شد ! مذاکره با طرفی که یکجانبه از آن توافق خارج شد و با تحریمهای یکجانبه سنگین اقتصاد و امنيت ملي ايران را هدف قرار داد. دولتی که با حمایت و هدایت از حمله تروریستی و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به ايران و بالاتر از آن با ورود مستقیم به جنگ در روزهای آخر آن به نفع رژيم متجاوز صهیونیستی عملا به میز مذاکره هستهای شلیک کرد شما چگونه و چطور می خواهید با او مذاکره کنید؟
جناب آقای روحانی! درخواست مذاکره از آمریکا بدون عذر خواهی و جبران عملی مافات از سوی شما، جز ارسال پیام ضعف و ناتوانی ایران در نزد دشمن بازتابی ندارد. چنین غفلت و عدم دقت به واقعیت ها از شخص شما با توجه به سوابق کار اجرايي بسيار بعید می نمود. به هر حال امیدوارم جبران فرمائید.
ثانيا: برابر اصول قانون اساسی اعلان جنگ و صلح و ترسیم خطوط کلی سیاست خارجی از حقوق و اختیارات ولی فقيه است. جزئیات و چگونگی پیاده کردن این اصول نیز در قانون اساسی بر عهده شورای عالی امنیت ملی کشور گذاشته شده است.لزوم مذاکره یا عدم لزوم مذاکره با طرف متخاصم ، وجوب یا حرمت،استحباب یا کراهت آن دقیقا بر عهده رهبری انقلاب است نه غیر ایشان ولو رئیسجمهور لاحق یا سابق.
السلام علیک یا حسن بن علی ایّهاالزّکی العسکری یابن رسول الله یا حجةالله علی خلقه، یا سَیِّدَنا و مولانا انّا توجّهنا واستشفعنا و توسَّلنا و قدَّمناک بینَ یَدَی حَاجاتِنا یا وجیهاً عندالله اِشفَع لنا عندالله
اسم شریف: حسن
کنیه : ابو محمد
القاب : زکی و عسکری
ولادت: سنه ربیع الثانی ۲۳۲ هجری قمری در مدینه منوره .
شهادت: هشتم ربیع الاول ۲۶۰ هجری قمری در سامرا
نام مادر: حُدیثه و به قولی سلیل بود.
مدت امامت: ۶ سال
مدت عمر: ۲۸ سال
مدفن: سامرا کنار پدر بزرگوارش امام علی الهادی علیه السلام.
کلمات گهربار امام حسن عسکری علیه السلام
۱- عابدترین مردم
اَعبَدُ النَّاس مَن اَقامَ علی الفرائض: عابدترین مردم کسی است که واجبات را بجا می آورد.
۲- پارساترین مردم
اَورَعُ النّّاس مَن وقفَ عِندَالشُّبهه:
با ورع ترين مردم کسی است که هنگام شبهه توقف می کند.
۳- روش درست اندرز دادن
مَن وَعظَ اَخاهُ سِرَّاً فَقَد زَانَه، وَ مَن وعظَهُ عّلانِیهً فَقَد شانَهُ: هرکس برادر [دینی] خود را پنهانی اندرز دهد، در واقع او را آراسته است، و هرکه در حضور دیگران او را اندرز دهد، در واقع او را رسوا کرده است.

کدخبر: ۱۴۷۸۱۱۹تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۰۸/۰۳ ۰۷:۱۹:۳۴
جی پلاس/به مناسبت شهادت امام عسکری(ع)؛
مناظره امام حسن عسکری(ع) و اسحاق کندی چگونه صورت گرفت؟

به مناسبت شهادت امام حسن عسکری(ع) به طرح این پرسش می پردازیم که آیا مناظره ای میان آن حضرت علیه السلام و اسحاق کندی صورت گرفته است؟ و به آن پاسخ می دهیم.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، هشتم ربیع الاول مصادف با شهادت یازدهمین اختر آسمان امامت و ولایت امام حسن عسکری علیه السلام است که به همین مناسبت مطلبی که پایگاه خبری حوزه به انتشار آن پرداخته و در آن به مناظره میان اسحاق کندی و امام عسکری علیه السلام اشاره شده است، منتشر می شود:
«ابن شهر اشوب» مى نویسد: «اسحاق کِنْدى» که از فلاسفه اسلام و عرب به شمار مى رفت و در عراق اقامت داشت، (۱) کتابى تالیف نمود به نام «تناقضهاى قرآن»! او مدتهاى زیادى در منزل نشسته و گوشه نشینى اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزى یکى از شاگردان او به محضر امام عسکرى(علیه السلام) شرفیاب شد. هنگامى که چشم حضرت به او افتاد، فرمود:
آیا در میان شما مردى رشید وجود ندارد که گفته هاى استادتان «کندى» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد: ما همگى از شاگردان او هستیم و نمى توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم. امام فرمود: اگر مطالبى به شما تلقین و تفهیم شود مى توانید آن را براى استاد نقل کنید؟
شاگرد گفت: آرى، امام فرمود:
از اینجا که برگشتى به حضور استاد برو و با او به گرمى و محبت رفتار نما و سعى کن با او انس و الفت پیدا کنى. هنگامى که کاملاً انس و آشنایى به عمل آمد، به او بگو: مسئله اى براى من پیش آمده است که غیر از شما کسى شایستگى پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانى اى غیر از آنچه شما حدس مى زنید اراده کرده باشد؟
او در پاسخ خواهد گفت: بلى، ممکن است چنین منظورى داشته باشد. در این هنگام بگو شما چه مى دانید، شاید گوینده قرآن معانى دیگرى غیر از آنچه شما حدس مى زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معناى خود به کار برده اید؟ امام در اینجا اضافه کرد: او آدم باهوشى است، طرح این نکته کافى است که او را متوجه اشتباه خود کند.
شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنکه زمینه براى طرح مطلب مساعد گردید. سپس سوال امام را به این نحو مطرح ساخت:
آیا ممکن است گویندهاى سخنى بگوید و از آن مطلبى اراده کند که به ذهن خواننده نیاید؟ و به دیگر سخن: مقصود گوینده چیزى باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است؟ فیلسوف عراقى با کمال دقت به سوال شاگرد گوش داد و گفت: سوال خود را تکرار کن. شاگرد سوال را تکرار نمود. استاد تاملى کرد و گفت: آرى، هیچ بعید نیست امکان دارد که چیزى در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزى بفهمد که وى خلاف آن را اراده کرده باشد.
استاد که مى دانست شاگرد او چنین سوالى را از پیش خود نمىتواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را قسم مى دهم که حقیقت را به من بگویى، چنین سوالى از کجا به فکر تو خطور کرد؟
شاگرد: چه ایرادى دارد که چنین سوالى به ذهن خود من آمده باشد؟ استاد: نه، تو هنوز زود است که به چنین مسائلى رسیده باشى، به من بگو این سوال را از کجا یاد گرفتهاى؟
شاگرد: حقیقت این است که، «ابو محمد» (امام حسن عسکرى (علیه السلام)) مرا با این سوال آشنا نمود.
استاد: اکنون واقع امر را گفتى. سپس افزود: چنین سوالهایى تنها زیبنده این خاندان است (آنان هستند که مىتوانند حقیقت را آشکار سازند).(۲)
آنگاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشى روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهاى قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند! (۳)، (۴)
پی نوشت:
(۱). فیلسوفى که چنین کتابى نوشته بوده، پسر اسحاق کندى به نام «یعقوب» بوده است و نه خود اسحاق، و بنا به نوشته «محمد لطفى جمعه»، «اسحاق» حاکم کوفه در زمان سه نفر از خلفاى عباسى یعنى مهدى و هادى و هارون بوده است (تاریخ فلاسفه الاسلام فى المشرق و المغرب، المکتبه العلمیه، ص ۱). گویا نام پدر و پسر با هم اشتباه شده و یا در موقع نقل و استنساخ، نام پسر از قلم افتاده است.
(۲). الأن جئت بالحق و ما کان لیخرج مثل هذا إِلّا من ذلک البیت.
(۳). این قضیه را ابن شهر اشوب در کتاب «مناقب» (ج۴، ص۴۲۴) از کتاب «التبدیل» نوشته ابوالقاسم کوفى نقل کرده است.
برخى از دانشمندان معاصر، در صحت این قضیه ابراز تردید نموده و نوشته اند: این قضیه نشان مى دهد که کندى در یک بى ثباتى فکرى به سر مى برده و به اسلام عقیده نداشته است، و این موضوع گرچه امکانپذیر است، اما چون تنها در کتاب ابوالقاسم کوفى آن هم به صورت مرسل (بدون سند) آمده و ابن شهر اشوب نیز از او نقل کرده است، نمى توان