eitaa logo
محمدجواد کریمی
88 دنبال‌کننده
265 عکس
249 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﻮﻳﺪ ﻳﺎ ﺑﻤﻴﺮﻳﺪ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻭ ﺭﺣﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ [ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﻨﺎﻝ ﺩﻧﻴﺎ ] ﺟﻤﻊ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(آل عمران/١٥٧) لباس شهادت بر قامت فرمانده رشید و قهرمان غزه، رئیس دفتر سیاسی حماس یحیی سنوار ،هم او که نامش بر تن دشمن صهیونیستی لرزه می انداخت، مبارک باد
‌ 📍سکانس پایانی قهرمان 🔺آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔺شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔺تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔺فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔺عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔺ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔺همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. 🖋عبدالحمید بیات ✍ فریضه روایتگری، اوجب الفرائض است چون امر به معروف و نهی از منکر است فیلنامه نویس های ما باید دهها فیلنامه از قهرمان و اهریمن این قصه بنویسند بینش راهبردی
هدایت شده از بیداری قم
21.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 سنی‌ باشرف؛ وهابی بی‌شرف! 🔴 پاسخ‌های دندان‌شکن یک عالم اهل‌سنت به شیوخ وهابی؛ بروید از کودکان غزه عقاید ناب اسلامی را بیاموزید. @bidari_qom
🔴 رسانه عبری: انتشار فیلم های سنوار قبل و بعد از کشتن[شهادت] وی، او را به افسانه‌ای بین اعراب تبدیل کرد شبکه صهیونیستی کان: 🔹واضح است که نظامیانی که به جسد سینوار رسیده‌اند کسانی هستند که عمداً اخبار و عکس‌ها را درز کرده‌اند. 🔹آنها ممکن است مجازات شوند زیرا آنها یک رویداد مخفی و امنیتی را افشا کردند و این کار باعث شد که به روایت پنهان شدن سینوار و همراهانش در تونل‌ها لطمه بزند و او را به جنگجوی افسانه‌ای در بین اعراب تبدیل کند.
«اسرائیل آخرین نفس‌های خود را می‌کشد» تحت این تیتر، روزنامه عبری «هاآرتص» مقاله‌ای از نویسنده مشهور صهیونیست، آری شاویت، منتشر کرد که در آن وی می‌نویسد: به نظر می‌رسد با سخت‌ترین مردمان تاریخ روبرو هستیم و هیچ راه‌حل دیگری جز به رسمیت شناختن حقوق آن‌ها و پایان دادن به اشغال وجود ندارد. شاویت مقاله خود را این‌گونه آغاز می‌کند: به نظر می‌رسد از نقطه بازگشت عبور کرده‌ایم و شاید «اسرائیل» دیگر نتواند به اشغال پایان دهد، استعمار را متوقف کند یا به صلح دست یابد. به نظر غیرممکن می‌آید که صهیونیسم را اصلاح کنیم، دموکراسی را نجات دهیم و مردم این سرزمین را تقسیم کنیم. او اضافه می‌کند: اگر اوضاع این‌گونه باشد، پس: • دلیلی برای زندگی در این کشور وجود ندارد. • دلیلی برای نوشتن در «هاآرتص» وجود ندارد. • دلیلی برای خواندن «هاآرتص» وجود ندارد. ما باید همان‌طور که دو سال پیش راگل آلفر پیشنهاد داد، این کشور را ترک کنیم… اگر «اسرائیلی‌گری» و یهودیت دیگر بخش مهمی از هویت فرد نیست و اگر هر شهروند اسرائیلی پاسپورت خارجی در دست دارد، نه فقط از لحاظ فنی بلکه از نظر روانی، پس پایان کار است. باید از دوستان‌مان خداحافظی کنیم و به سان‌فرانسیسکو، برلین یا پاریس برویم. از آنجا، از سرزمین ناسیونالیسم جدید آلمان یا ناسیونالیسم جدید آمریکا، باید به آرامی نظاره‌گر باشیم که «دولت اسرائیل» آخرین نفس‌های خود را می‌کشد. ما باید سه قدم به عقب برداریم و تماشاگر غرق شدن دولت یهودی دموکراتیک باشیم. شاید مسئله هنوز حل نشده باشد. شاید هنوز از نقطه بی‌بازگشت عبور نکرده‌ایم. شاید هنوز ممکن باشد به اشغال پایان دهیم، استعمار را متوقف کنیم، صهیونیسم را اصلاح کنیم، دموکراسی را نجات دهیم و زمین را تقسیم کنیم. نویسنده ادامه می‌دهد: من انگشت اتهام را به سوی نتانیاهو، لیبرمن و نئونازی‌ها نشانه رفتم تا آن‌ها را از توهم صهیونیستی بیدار کنم. ترامپ، کوشنر، بایدن، باراک اوباما و هیلاری کلینتون آن‌هایی نیستند که به اشغال پایان خواهند داد. سازمان ملل و اتحادیه اروپا نیز مستعمرات را متوقف نخواهند کرد. تنها نیرویی در جهان که قادر به نجات اسرائیل از خودش است، خود اسرائیلی‌ها هستند، با ایجاد زبانی سیاسی جدید که واقعیت را به رسمیت می‌شناسد و این که فلسطینی‌ها در این سرزمین ریشه دارند. من شما را به جستجوی راه سومی برای بقا در اینجا و جلوگیری از نابودی فرا می‌خوانم. نویسنده از «هاآرتص» تأیید می‌کند: از زمانی که اسرائیلی‌ها به فلسطین آمدند، متوجه شدند که نتیجه یک دروغ هستند که توسط جنبش صهیونیستی خلق شده است؛ جنبشی که از هر نوع فریب درباره هویت یهودی در طول تاریخ استفاده کرده است. با سوءاستفاده و اغراق در مورد آنچه هیتلر آن را هولوکاست نامید، جنبش موفق شد جهان را قانع کند که فلسطین «سرزمین موعود» است و این که به‌اصطلاح معبد زیر مسجد الاقصی قرار دارد. به این ترتیب، گرگ به بره تبدیل شد و با پول مالیات‌دهندگان آمریکایی و اروپایی تغذیه شد تا به یک هیولای هسته‌ای تبدیل شود. نویسنده از باستان‌شناسان غربی و یهودی کمک گرفت، مشهورترین آن‌ها اسرائیل فینکلشتاین از دانشگاه تل‌آویو است که تأیید کرد «معبد یک دروغ و افسانه است که وجود ندارد» و تمام حفاری‌ها ثابت کرده‌اند که هزاران سال پیش ناپدید شده است. این مسئله در بسیاری از منابع یهودی به وضوح تأیید شده و بسیاری از باستان‌شناسان غربی آن را تأیید کرده‌اند. آخرین آن‌ها در سال ۱۹۶۸ میلادی بود، زمانی که دکتر کاتلین کنیون، باستان‌شناس بریتانیایی و مدیر حفاری‌ها در مدرسه باستان‌شناسی بریتانیا در اورشلیم، در بیت‌المقدس حفاری کرد و به دلیل افشای «اسطوره‌های اسرائیلی در مورد وجود آثار معبد سلیمان زیر مسجد الاقصی» از فلسطین اخراج شد. او نتیجه گرفت که هیچ اثری از معبد سلیمان وجود ندارد و کشف کرد که آنچه اسرائیلی‌ها به عنوان «اصطبل‌های سلیمان» می‌خوانند، هیچ ربطی به سلیمان یا اصطبل‌ها ندارد، بلکه یک مدل معماری کاخ‌هایی است که در بخش‌های مختلف فلسطین ساخته شده است. این در حالی است که کاتلین کنیون از انجمن اکتشافات فلسطین آمده بود، با هدف روشن کردن روایت‌های کتاب مقدس، زیرا او فعالیت‌های زیادی در بریتانیا در اواسط قرن نوزدهم در مورد تاریخ «خاور نزدیک» نشان داد.⏬
این نویسنده یهودی تاکید کردکه: نفرین دروغ ها همان چیزی است که اسرائیلی ها را آزار می دهد و روز به روز به صورت ضربه ای از چاقوی دست یک اورشلیمی ،یا یک فرد از الخلیل یا نابلس، یا با سنگی از راننده اتوبوسی از یافا،حیفا یا عکا، به آنها ضریه می زند. اسرائیلی‌ها متوجه شده‌اند که هیچ آینده‌ای در فلسطین ندارند؛ این سرزمین بدون مردمانی نیست، آن‌طور که به دروغ ادعا کرده‌اند. نویسنده دیگری نه تنها به وجود مردم فلسطین اذعان دارد بلکه برتری آن‌ها بر اسرائیلی‌ها را نیز تأیید می‌کند. این شخص گیدئون لوی، صهیونیست چپ‌گرا، است که می‌گوید: به نظر می‌رسد فلسطینی‌ها از طبعیتی متفاوت با بقیه بشریت برخوردارند… ما سرزمین آن‌ها را اشغال کردیم و جوانان آن‌ها را با مواد مخدر، فحشا و فساد آلوده کردیم. ما گفتیم که پس از چند سال سرزمین و میهن خود را فراموش می‌کنند، سپس نسل جوان آن‌ها در انتفاضه ۱۹۸۷ به ما یورش آورد. ما آن‌ها را زندانی کردیم. گفتیم، «ما آن‌ها را در زندان تربیت خواهیم کرد.» سال‌ها بعد، پس از اینکه فکر کردیم درس خود را آموخته‌اند، آن‌ها با قیام مسلحانه در سال ۲۰۰۰ به ما بازگشتند، که همه چیز سبز و خشک را در هم نوردید. گفتیم خانه‌های آن‌ها را ویران خواهیم کرد. ما سال‌ها آن‌ها را محاصره کردیم و سپس آن‌ها موشک‌هایی بیرون کشیدند و علی‌رغم محاصره و ویرانی، موفق به حمله به ما شدند. ما شروع به ساخت دیوار جدایی و سیم خاردار کردیم… اما آن‌ها از زیر زمین و از طریق تونل‌ها به سراغ ما آمدند و خسارات سنگینی به ما وارد کردند. در جنگ اخیر، ما با تمام توان خود با آن‌ها جنگیدیم، اما آن‌ها کنترل ماهواره اسرائیلی (آموس) را به دست گرفتند. آن‌ها با پخش تهدیدها و هشدارها، وحشت را در هر خانه اسرائیلی گسترش دادند، همان‌طور که زمانی که جوانان‌شان موفق به تصرف کانال ۲ اسرائیل شدند، این اتفاق افتاد. در نهایت، همان‌طور که نویسنده می‌گوید: به نظر می‌رسد با سخت‌ترین مردمان تاریخ روبرو هستیم و هیچ راه‌حل دیگری جز به رسمیت شناختن حقوق آن‌ها و پایان دادن به اشغال وجود ندارد. عنوان مقاله: «اسرائیل آخرین نفس‌های خود را می‌کشد» نویسنده: آری شاویت منبع: روزنامه عبری هاآرتص لطفاً این مقاله را تا حد امکان پخش کنید، زیرا پر از حقایق تاریخی است و توسط نویسنده‌ای از کشور اشغالگر نوشته شده است. بگذارید رهبران اشغال و سیاستمداران بدانند که عادی‌سازی صلح نمی‌آفریند؛ تنها بازگرداندن حقوق به صاحبان آن است که صلح ایجاد می‌کند.
اسرائیل آخرین نفس های خود را می کشد 🕸🕷 این تیتر متعلق به روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» به قلم نویسنده مشهور صهیونیست به نام « آری شاویت» است. او در آن مقاله می نویسد: به نظر می رسد با سخت[مقاوم] ترین مردمان تاریخ روبرو هستیم، و هیچ راه حل دیگری جز به رسمیت شناختن حقوق آنها و پایان دادن به اشغال[فلسطین] وجود ندارد. برای آگاهی بیشتر توجه شما را به متن کامل مقاله مزبور جلب می نمایم 👇
«اسرائیل آخرین نفس‌های خود را می‌کشد» تحت این تیتر، روزنامه عبری «هاآرتص» مقاله‌ای از نویسنده مشهور صهیونیست، آری شاویت، منتشر کرد که در آن وی می‌نویسد: به نظر می‌رسد با سخت‌ترین مردمان تاریخ روبرو هستیم و هیچ راه‌حل دیگری جز به رسمیت شناختن حقوق آن‌ها و پایان دادن به اشغال وجود ندارد. شاویت مقاله خود را این‌گونه آغاز می‌کند: به نظر می‌رسد از نقطه بازگشت عبور کرده‌ایم و شاید «اسرائیل» دیگر نتواند به اشغال پایان دهد، استعمار را متوقف کند یا به صلح دست یابد. به نظر غیرممکن می‌آید که صهیونیسم را اصلاح کنیم، دموکراسی را نجات دهیم و مردم این سرزمین را تقسیم کنیم. او اضافه می‌کند: اگر اوضاع این‌گونه باشد، پس: • دلیلی برای زندگی در این کشور وجود ندارد. • دلیلی برای نوشتن در «هاآرتص» وجود ندارد. • دلیلی برای خواندن «هاآرتص» وجود ندارد. ما باید همان‌طور که دو سال پیش راگل آلفر پیشنهاد داد، این کشور را ترک کنیم… اگر «اسرائیلی‌گری» و یهودیت دیگر بخش مهمی از هویت فرد نیست و اگر هر شهروند اسرائیلی پاسپورت خارجی در دست دارد، نه فقط از لحاظ فنی بلکه از نظر روانی، پس پایان کار است. باید از دوستان‌مان خداحافظی کنیم و به سان‌فرانسیسکو، برلین یا پاریس برویم. از آنجا، از سرزمین ناسیونالیسم جدید آلمان یا ناسیونالیسم جدید آمریکا، باید به آرامی نظاره‌گر باشیم که «دولت اسرائیل» آخرین نفس‌های خود را می‌کشد. ما باید سه قدم به عقب برداریم و تماشاگر غرق شدن دولت یهودی دموکراتیک باشیم. شاید مسئله هنوز حل نشده باشد. شاید هنوز از نقطه بی‌بازگشت عبور نکرده‌ایم. شاید هنوز ممکن باشد به اشغال پایان دهیم، استعمار را متوقف کنیم، صهیونیسم را اصلاح کنیم، دموکراسی را نجات دهیم و زمین را تقسیم کنیم. نویسنده ادامه می‌دهد: من انگشت اتهام را به سوی نتانیاهو، لیبرمن و نئونازی‌ها نشانه رفتم تا آن‌ها را از توهم صهیونیستی بیدار کنم. ترامپ، کوشنر، بایدن، باراک اوباما و هیلاری کلینتون آن‌هایی نیستند که به اشغال پایان خواهند داد. سازمان ملل و اتحادیه اروپا نیز مستعمرات را متوقف نخواهند کرد. تنها نیرویی در جهان که قادر به نجات اسرائیل از خودش است، خود اسرائیلی‌ها هستند، با ایجاد زبانی سیاسی جدید که واقعیت را به رسمیت می‌شناسد و این که فلسطینی‌ها در این سرزمین ریشه دارند. من شما را به جستجوی راه سومی برای بقا در اینجا و جلوگیری از نابودی فرا می‌خوانم. نویسنده از «هاآرتص» تأیید می‌کند: از زمانی که اسرائیلی‌ها به فلسطین آمدند، متوجه شدند که نتیجه یک دروغ هستند که توسط جنبش صهیونیستی خلق شده است؛ جنبشی که از هر نوع فریب درباره هویت یهودی در طول تاریخ استفاده کرده است. با سوءاستفاده و اغراق در مورد آنچه هیتلر آن را هولوکاست نامید، جنبش موفق شد جهان را قانع کند که فلسطین «سرزمین موعود» است و این که به‌اصطلاح معبد زیر مسجد الاقصی قرار دارد. به این ترتیب، گرگ به بره تبدیل شد و با پول مالیات‌دهندگان آمریکایی و اروپایی تغذیه شد تا به یک هیولای هسته‌ای تبدیل شود. نویسنده از باستان‌شناسان غربی و یهودی کمک گرفت، مشهورترین آن‌ها اسرائیل فینکلشتاین از دانشگاه تل‌آویو است که تأیید کرد «معبد یک دروغ و افسانه است که وجود ندارد» و تمام حفاری‌ها ثابت کرده‌اند که هزاران سال پیش ناپدید شده است. این مسئله در بسیاری از منابع یهودی به وضوح تأیید شده و بسیاری از باستان‌شناسان غربی آن را تأیید کرده‌اند. آخرین آن‌ها در سال ۱۹۶۸ میلادی بود، زمانی که دکتر کاتلین کنیون، باستان‌شناس بریتانیایی و مدیر حفاری‌ها در مدرسه باستان‌شناسی بریتانیا در اورشلیم، در بیت‌المقدس حفاری کرد و به دلیل افشای «اسطوره‌های اسرائیلی در مورد وجود آثار معبد سلیمان زیر مسجد الاقصی» از فلسطین اخراج شد. او نتیجه گرفت که هیچ اثری از معبد سلیمان وجود ندارد و کشف کرد که آنچه اسرائیلی‌ها به عنوان «اصطبل‌های سلیمان» می‌خوانند، هیچ ربطی به سلیمان یا اصطبل‌ها ندارد، بلکه یک مدل معماری کاخ‌هایی است که در بخش‌های مختلف فلسطین ساخته شده است. این در حالی است که کاتلین کنیون از انجمن اکتشافات فلسطین آمده بود، با هدف روشن کردن روایت‌های کتاب مقدس، زیرا او فعالیت‌های زیادی در بریتانیا در اواسط قرن نوزدهم در مورد تاریخ «خاور نزدیک» نشان داد.🔽
⏪این نویسنده یهودی تاکید کردکه: نفرین دروغ ها همان چیزی است که اسرائیلی ها را آزار می دهد و روز به روز به صورت ضربه ای از چاقوی دست یک اورشلیمی ،یا یک فرد از الخلیل یا نابلس، یا با سنگی از راننده اتوبوسی از یافا،حیفا یا عکا، به آنها ضریه می زند. اسرائیلی‌ها متوجه شده‌اند که هیچ آینده‌ای در فلسطین ندارند؛ این سرزمین بدون مردمانی نیست، آن‌طور که به دروغ ادعا کرده‌اند. نویسنده دیگری نه تنها به وجود مردم فلسطین اذعان دارد بلکه برتری آن‌ها بر اسرائیلی‌ها را نیز تأیید می‌کند. این شخص گیدئون لوی، صهیونیست چپ‌گرا، است که می‌گوید: به نظر می‌رسد فلسطینی‌ها از طبعیتی متفاوت با بقیه بشریت برخوردارند… ما سرزمین آن‌ها را اشغال کردیم و جوانان آن‌ها را با مواد مخدر، فحشا و فساد آلوده کردیم. ما گفتیم که پس از چند سال سرزمین و میهن خود را فراموش می‌کنند، سپس نسل جوان آن‌ها در انتفاضه ۱۹۸۷ به ما یورش آورد. ما آن‌ها را زندانی کردیم. گفتیم، «ما آن‌ها را در زندان تربیت خواهیم کرد.» سال‌ها بعد، پس از اینکه فکر کردیم درس خود را آموخته‌اند، آن‌ها با قیام مسلحانه در سال ۲۰۰۰ به ما بازگشتند، که همه چیز سبز و خشک را در هم نوردید. گفتیم خانه‌های آن‌ها را ویران خواهیم کرد. ما سال‌ها آن‌ها را محاصره کردیم و سپس آن‌ها موشک‌هایی بیرون کشیدند و علی‌رغم محاصره و ویرانی، موفق به حمله به ما شدند. ما شروع به ساخت دیوار جدایی و سیم خاردار کردیم… اما آن‌ها از زیر زمین و از طریق تونل‌ها به سراغ ما آمدند و خسارات سنگینی به ما وارد کردند. در جنگ اخیر، ما با تمام توان خود با آن‌ها جنگیدیم، اما آن‌ها کنترل ماهواره اسرائیلی (آموس) را به دست گرفتند. آن‌ها با پخش تهدیدها و هشدارها، وحشت را در هر خانه اسرائیلی گسترش دادند، همان‌طور که زمانی که جوانان‌شان موفق به تصرف کانال ۲ اسرائیل شدند، این اتفاق افتاد. در نهایت، همان‌طور که نویسنده می‌گوید: به نظر می‌رسد با سخت‌ترین مردمان تاریخ روبرو هستیم و هیچ راه‌حل دیگری جز به رسمیت شناختن حقوق آن‌ها و پایان دادن به اشغال وجود ندارد. عنوان مقاله: «اسرائیل آخرین نفس‌های خود را می‌کشد» نویسنده: آری شاویت منبع: روزنامه عبری هاآرتص لطفاً این مقاله را تا حد امکان پخش کنید، زیرا پر از حقایق تاریخی است و توسط نویسنده‌ای از کشور اشغالگر نوشته شده است. بگذارید رهبران اشغال و سیاستمداران بدانند که عادی‌سازی صلح نمی‌آفریند؛ تنها بازگرداندن حقوق به صاحبان آن است که صلح ایجاد می‌کند.
به گزارش عصر ایران به نقل از  پایگاه اطلاع رسانی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، متن کامل این بیانیه به قرار زیر است:  بسم الله الرحمن الرحیم لا يحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم منطقه خاورمیانه در روزهای اخیر شاهد حوادث تلخ و ناگواری است. پس از یازده ماه نسل‌کشی رژیم اشغالگر اسرائیل در غزه، شاهد حمله سنگین این رژیم ستمگر و آدم کش به مردم لبنان هستیم؛ حملات وحشیانه‌ای که منجر به شهادت تعداد زیادی از مردم بی‌دفاع از زنان و کودکان و غیرنظامیان شده است. آنچه در این بین باید بدان توجه داشت، خطر گسترش درگیری‌ها و تبدیل آن به یک جنگ فراگیر منطقه‌ای است که جز خسارت و ناامنی، ارمغان دیگری برای مردم منطقه در پی نخواهد داشت و فقط جناح‌های جنگ‌طلب و کارخانه‌های تولید سلاح از آن سود خواهند برد. امروزه رژیم یاغی و جنگ‌افروز اسرائیل با هر دستاویزی به‌دنبال دست‌یابی به اهداف توسعه‌طلبانه و تداوم اشغال‌گری خود است.  مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن محکوم کردن تهاجم وحشیانه رژیم صهیونیستی به کشور لبنان، از کشورهای اسلامی، شخصیت‌های تأثیرگذار و نهادهای بین‌المللی انتظار دارد با ورود به این مسأله، مانع استمرار تجاوز رژیم صهیونیستی و ایجاد درد و رنج بیشتر برای مردم لبنان و فلسطین شوند.  این مجمع، بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راه‌حل برون رفت از این بحران می‌داند.  به خانواده‌های جانباختگان حملات اخیر به لبنان تسلیت گفته و از خداوند رحمان برای شهدای مظلوم آن دیار، خواهان رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت داریم. همچنین برای شفای عاجل مجروحان این حملات دست دعا به درگاه الهی برمی‌داریم.  "مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم" ۱۴۰۳/۷/۵
محمدجواد کریمی
به گزارش عصر ایران به نقل از  پایگاه اطلاع رسانی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، متن کامل این بی
بسم الله الرحمن الرحیم یلاحظ علیه ۱- محکوم کردن نسل کشی رژیم اشغالگر اسرائیل ؟! [رژیم اشغالگر قدس] در غزه و حملات آن به لبنان با تعبیر « حملات وحشیانه» و... کاری مثبت و متوقع و سزاوار تحسین است. ۲- در پاراگراف چهارم، تأکید و تصریح مجمع محققین و مدرسین قم به «بازگشت رژیم [صهیونیستی] به مرزهای قانونی؟! پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین» به عنوان «راه حل برون رفت از این بحران» جدّا محل سؤال و تعجّب از یک مجموعه علمی و حوزوی آشنا به الفبای سیاست دینی و حقایق تاریخی است. اولا: ریشه بحران اخیر در غزه و لبنان و منطقه نه به تجاوز نظامی رژیم غاصب صهیونیستی به غزه در پی عملیات طوفان الاقصی در ۱۵ مهر ماه سال گذشته و نه حتی به ۵۷ سال قبل؛یعنی تجاوز نظامی آن رژیم به کشورهای مصر ، اردن و سوریه در پی جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در خرداد ۱۳۴۶ (ژوئن ۱۹۶۷) و اشغال اراضی آنها در ساحل غربی رود اردن و ارتفاعات جولان سوریه و شبه جزیره سینا بر می گردد؛ واقعیت این است که این وقایع معلول و محصول تشکیل دولت جعلی و ساختگی صهیونیستی در سرزمین غصب شده فلسطین در ۱۹۴۸ میلادی (از سوی قدرتهای جهانی پیروز در جنگ جهانی دوم ) به قیمت انکار حقوق اولیه انسانی صاحبان آن یعنی ملت مسلمان و مظلوم فلسطین در طول این هفتاد و هفت سال می باشد. ثانیا: به رسمیت شناختن رژیم جعلی صهیونیستی در پشت مرز های به اصطلاح قانونی ۱۹۶۷ مساوی و معادل انکار حقوق صاحبان و ساکنان مسلمان این بخش اشغالی از فلسطین و انکار حقوق اولیه انسانی آنان در برپایی حاکمیت ملی در کل محدوده تاریخی فلسطین از تا‌ بحر تا نهر است. ثالثا: این تنزل و کوتاه آمدن از آرمان ملت فلسطین نه تنها موجب دستیابی به صلح و استقرار آرامش و امنیت در منطقه نخواهد شد،بلکه بنا به ماهیت توسعه طلبانه و تروریستی و تجاوز کاراته رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی، منجر به ناآرامی دائمی و پایدار خواهد شد. تجربه تلخ و دردناک تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری یاسر عرفات رئیس سابق ساف و عاقد قرار داد اسلو و نقض همین قرارداد از سوی رژیم صهیونیستی بهترین شاهد بر عدم امکان تحقّق صلح و آرامش با رژیم صهیونیستی است. واقعیت این است که این رژیم به چیزی جز تصاحب اراضی فلسطین و انکار حقوق اولیه صاحبان آن یعنی ملت مسلمان فلسطین قائل نبوده و نیست. رابعاً: اتخاذ چنین موضعی مبنی بر تشکیل دولت فلسطینی در ساحل غربی رود اردن و غزه در کنار رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی ۱۹۴۸,خلاف راهبرد نظام جمهوری اسلامی و سیره امامین انقلاب در دفاع از آرمان رهایی فلسطین و تاکید بر حق تعیین سرنوشت ملت مظلوم فلسطین و برپایی حاکمیت ملی آنان در کل فلسطین از بحر(مدیترانه) تا نهر(اردن) می باشد. قم المقدسة:محمد جواد کریمی ۱۴۰۳/۸/۴
🔴 موشک‌های اسرائیل در آسمان ایران با پدافند وسامانه‌های ناشناخته رهگیری شده است. @AkhbareSarzamin